سال هاي سال است كه هر از چند گاهي نام درياچه اروميه به دلايل مختلف بر سر زبان ها جاري مي شود، زماني به جهت جذابيت هاي زيست محيطي و طبيعت بكرش و زماني هم به دليل نقش رابطش ميان دو شهر تبريز و اروميه و پلي كه از ابتداي انقلاب توسط شهيد كلانتري وزير وقت راه و ترابري كلنگ آن بر زمين خورد تا چند سالي كه به دليل عدم توجه جدي به اين درياچه و البته تصميمات متناقض مديريتي جام مرگ را به لب گذاشته و بنا به گفته كارشناسان تا چند سال ديگر، به جاي درياچه اروميه فقط كويري نمك سود باقي خواهد ماند. با اين حال و با وجود گذشت بيش از 15 سال از هشدارهاي جدي درباره نابودي اين درياچه به جهت فعاليت هاي عمراني بالادست اين درياچه كه منجر به كم آبي و حتي خشك شدن برخي نقاط اين درياچه شده است، اما به دليل اجرايي نشدن يك طرح عملي براي برون رفت اين تالاب از وضع بحراني موجب شده درياچه اروميه رفته رفته تبديل به شوره زاري بيش نشود. البته تاكنون و در ميانه سال هاي متوالي از بي توجهي به اين درياچه كه زماني جزو ليست بزرگ ترين درياچه هاي جهان قرار داشت موجب شده تا حتي طرح ها و ايده هاي مختلف كوتاه مدت هم نتواند جان اين درياچه را نجات داده و رفته رفته بر وضع وخيم فعلي آن بيفزايد.
براي حل مشكل درياچه اروميه كه طرح هايي همچون بارورسازي ابرها، انتقال آب بين حوزه يي، اجراي طرح هاي آبياري تحت فشار با هدف كاهش مصرف آب در بخش كشاورزي و... با اعتبارات كلان به تصويب رسيد ولي موانع زيادي از جمله عدم اجراي كارشناسي و كمبود اعتبار بر سر راه اجرايي شدن اين طرح ها موجب شده تا درياچه اروميه از حالت نقاهت به شرايط وخامت وارد شود. عدم اختصاص حقآبه درياچه اروميه از رودخانه ارس، حضور تيم بارورسازي ابرها در آذربايجان غربي شرقي، بي توجهي به نقش استفاده از آب هاي زيرزميني و كاهش منابع ورودي به درياچه اروميه، بالابودن ميزان تبخير آب، كاهش بارندگي ها و احداث سدها از جمله مشكلاتي است كه مسوولان از مهم ترين علل بحراني شدن درياچه اروميه عنوان مي كنند اما متاسفانه تاكنون راهكارهاي عملي كه براي برون رفت از اين مشكلات طراحي شده قرباني بروكراسي هاي اداري يا مانورهاي تبليغاتي و رسانه يي برخي مسوولان و دستگاه هاي اجرايي ذي ربط شده است. تاكنون بيش از 47درصد درياچه اروميه به شوره زار تبديل شده و با ادامه اين روند تا چهار سال ديگر اين درياچه از روي نقشه ايران محو مي شود. مسوولان در اين رابطه راهكارهايي را بررسي كرده اند كه به شرط انجام، از اين فاجعه جلوگيري خواهد شد. اين روزها شاهد توليد انبوه خبر و گزارش درباره كفن پوش شدن و خون گريستن نگين آذربايجان هستيم.
هر كسي دغدغه يي دارد و از منظري به موضوع مي نگرد. اما قهر طبيعت به انتظار ما نمي نشيند و دريا، آرام آرام پاي پس مي كشد از اين معركه ها. 15سالي از نخستين هشدارها گذشته و 10سالي مي شود كه دريا در راهي كه در پيش گرفته، مصمم تر از پيش شده است. آنها كه بايد خود پاسخگو باشند، گوي سبقت از ديگران ربوده اند در انتقاد، و در انبوه خبرها و مصاحبه هايشان خبر از سربرآوردن بحران مي دهند، اما كمتر مي گويند كه چرا چنين شده است و تا به حال كه متخصصان هشدار مي دادند، چرا توجهي نكرده اند. چرا كه اين درياچه و رودخانه هاي مشابه در اين يكي دو سال به اين روز نيفتاده است و نبود نگاه دقيق و بروكراسي هاي دست و پا گير موجب شده تا درياچه اروميه و زاينده رود به اين روز بيفتد.
سال 75-74 اولين استارت خشكسالي
از سال آبي 75-74 تاكنون رقوم ارتفاعي سطح تراز آب درياچه اروميه سير نزولي پيدا كرده و در طول سال هاي اخير آب درياچه بيشتر از شش متر كاهش داشته است. محمدباقر صدوق، معاون محيط طبيعي سازمان محيط زيست ضمن بيان اينكه: «واقعيت اين است كه طبيعت با كسي شوخي ندارد و درياچه اروميه در صورتي كه اقدام جدي براي نجات آن صورت نگيرد خشك مي شود.» اعلام كرده است ادامه اين وضع و خشك شدن درياچه اروميه بيش از ؟ميليارد تن نمك بر جاي خواهد گذاشت كه به صورت گرد و غبار و توفان بر سر مردم اين ناحيه مي ريزد و اين بحران تنها گريبان آذربايجان را نمي گيرد، بلكه تمام مناطق كشور را تحت تاثير خود قرار خواهد داد. توفان هاي نمك علاوه بر مزارع حاشيه درياچه، زندگي بيش از شش ميليون نفر در اطراف اين منطقه را تهديد و به گسترش بيماري ها و آسيب هاي جسماني و از بين رفتن هزاران هكتار از جنگل هاي منطقه منجر خواهد شد. كه از اين حيث كشاورزان دغدغه هاي فراواني در ذهن دارند چرا كه هم اكنون نيز با تغيير شرايط درياچه و شوره زار شدن نقاطي از آن با هر وزش باد، چشم هاي نگران كشاورزان به نمك هايي است كه بي مهابا بر روي زمين هايشان جا خوش مي كنند و كم كم زمين هاي كشاورزي نيز با نمك سود شدن تبديل به كويري خشك خواهد شد. متاسفانه در سال هاي اخير پديده گرد و غبار از كشورهاي عربي مشكلات زيست محيطي زيادي براي بخش ها و مناطق مختلف كشور به وجود آورده است، به گفته كارشناسان در صورت نابودي درياچه اروميه كه برخي مسوولان زيست محيطي مدت زمان آن را سه الي چهار سال تخمين زده اند شاهد هجوم توفان نمك در بخش هاي مختلفي از كشورمان خواهيم بود. در حال حاضر بروز پديده گرد و غبار در كشورهاي عربي ناشي از بي توجهي مسوولان اين كشور به محيط زيست بوده و كم توجهي به وضع فعلي درياچه اروميه مشكل مشابه بحران گرد و غبار در منطقه از جمله توفان نمك را به وجود مي آورد. در صورت بروز توفان نمك نه تنها كشور بلكه كشورهاي منطقه ازجمله جمهوري آذربايجان، ارمنستان، گرجستان و... نيز با مشكلات زيست محيطي مواجه مي شوند. صرفه جويي آب در بخش كشاورزي و استفاده از آبياري تحت فشار در حال حاضر حلقه مفقوده يي است كه نمي توان گفت مورد بي توجهي بلكه كم توجهي قرار گرفته است چرا كه اجراي اين طرح با توجه به اهميتي كه دارد رضايت بخش نبوده و بايد با شتاب هر چه سريع تر اجرايي شود، استاندار آذربايجان غربي در اين زمينه نيز گفت: با تصويب اخير دولت نيز سهم كشاورزان در مناطق محروم براي توسعه آبياري تحت فشار حذف شده كه اين موضوع نيز در تسريع در اجراي طرح هاي آبياري تحت فشار موثر خواهد بود.
جرگه يي كه فاتحه خوان درياچه و رود خانه ها شد
البته نبايد جايگاه سد سازي را ناديده گرفت، همان سدهايي كه زماني ايران را به جرگه سدسازان جهاني وارد كرد امروز بلاي جان رودخانه ها و درياچه اروميه شده و سهم قابل توجهي در خشكي اين رودخانه ها و درياچه بازي مي كنند به گونه يي كه بنا به گفته كارشناسان يكي از دلايل بروز وضع بحراني درياچه اروميه، ساخت سدهاي متعدد روي رودهايي است كه به اين درياچه منتهي مي شوند كه البته همين دليل باعث خشك شدن رودخانه زاينده رود نيز شده است و امروز زاينده رود به جاي جريان آب، باد را در خود روان مي كند و تا چندي ديگر و بعد از برگزاري مراسم خشك شدن درياچه اروميه ظاهرا بايد براي سي وسه پل و پل خواجو و ديگر پل هاي تاريخي كه به دليل جاري نبودن آب در حال خراب شدن هستند بگيريم.
پل كلانتري هم در خطر
البته شواهد امر نشان مي دهد كه ساخت پل كلانتري كه خود زماني دليلي براي خشك شدن درياچه اروميه اعلام شده بود در شرايط فعلي با خشك شدن بيشتر درياچه و پايين آمدن آب درياچه، اين پل نيز در معرض خطر قرار گرفته و برخي كارشناسان خبر از خرابي اين پل بعد از خشك شدن درياچه مي دهند. 15رودخانه دايمي به درياچه اروميه مي ريزند كه تاكنون روي اين رودخانه ها 36 سد ساخته اند، 12 سد نيز در دست ساخت هستند و 40سد ديگر نيز براي ساخت و احداث در دست برنامه ريزي هستند. يعني88سد مانع از جاري شدن رودخانه ها به سوي درياچه اروميه و رسيدن آب به درون آن مي شوند. براي مثال فقط بر يك رودخانه منتهي به آن (به نام آجي چاي) 22 سد احداث شده است و به اين ترتيب ديگر آبي باقي نمي ماند كه به آن درياچه وارد شده و باعث ادامه حياتش شود. سدسازي روي رودخانه هاي زرينه رود، سيمينه رود، گدار و باراندوز با هدف توليد برق سبب شده عمق آب در اين درياچه از 16 تا 22 متر به كمتر از پنج متر برسد. ظرفيت سد هاي استان يك ميليارد و 700 مترمكعب است و در سال هاي آينده اين ميزان به چهار ميليارد مترمعكب افزايش مي يابد. پس از چندين دهه تحسين سدها به عنوان شاهكارهاي مهندسي، اكنون نگاه انتقادآميزتري نسبت به اين سازه ها ظهور كرده است و تلاش هاي مردمي براي برچيدن سدها، با هدف احياي رودخانه ها و احقاق حقوق جوامع متاثر رو به فزوني است. فعالان اين عرصه، سدهايي را هدف مي گيرند كه اثرات منفي اجتماعي و زيست محيطي آنها همچنان تداوم دارد و نتوانسته اند وعده هاي اقتصادي خود را عملي كنند. درباره وضع سدها در حوزه آبخيز درياچه اروميه، اخيرا وزير نيرو اعلام كرده است: مطالعه روي سدها در بالادست درياچه اروميه براي رفع مشكلات زيست محيطي و كم آبي اين درياچه متوقف و از اولويت رديف اجرايي خارج شده اند. مجيد نامجو در پاسخ به سوالي درباره وضع طرح هاي بالادستي وزارت نيرو در اطراف درياچه اروميه اظهار داشت: «در كارگروهي كه دولت براي درياچه اروميه تشكيل داد، مصوب شد براي رفع مشكلات زيست محيطي و كم آبي اين درياچه تا زماني كه وضع درياچه به تعادل برسد، اين وزارتخانه طرح هاي بالادستي خود را در اين منطقه متوقف كند. بر اساس برنامه ريزي هاي انجام شده فعلامطالعه روي آن سدهايي كه در بالادست درياچه اروميه قرار دارند، متوقف و از اولويت رديف اجرايي خارج شده است.»