مدارس شهر تهران در تمام مقاطع آموزشى در روزهاى سه شنبه و چهارشنبه تعطيل است.» اين خبرى بود كه روز دوشنبه تمام منابع خبرى بارها آن را تكرار كردند كه موجب شادمانى دانش آموزان و صدالبته نگرانى شهروندان تهرانى شد. به نظر مى رسيد كه ميزان آلاينده هاى شهر تهران به حدى بالا است كه ديگر توصيه تكرارى مسئولان مبنى بر لزوم ماندن در خانه و بيرون نرفتن كودكان و كهنسالان از منزل چاره كار نيست. بايد ريشه اى عمل كرد و ريشه اى عمل كردن يعنى تعطيلى تمام اداره هاى دولتى در روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه. بدين ترتيب تهران (و به عبارتى بخش عظيمى از كل كشور) چهار روز متوالى تعطيل بود.هرچند كه عوامل بسيارى بر وضعيت نامساعد هواى تهران نقش دارند، اما عمده ترين منابع آلودگى در شهر تهران احتراق سوخت هاى فسيلى در كارخانه ها، كارگاه ها، منازل و خودروها است. بسيارى از كارشناسان ۸۰درصد آلودگى
هوا (و در نتيجه بزرگترين معضل زيست محيطى كشور) را به وسايل نقليه موتورى نسبت مى دهند. امروزه بين هشت تا |
|
« ۱۰هزار واحد صنعتى (از جمله واحدهاى صنعتى توليد كننده مواد شيميايى، مواد شوينده و پاك كننده، پلاستيك سازى، رنگ سازى، مواد نفتى، مواد لاستيكى و پلاستيكى) فعاليت مى كنند. اما طبق برآوردها همه اين شركت ها در مجموع فقط ۲۰درصد آلاينده ها را به هواى تهران وارد مى كنند و ۸۰درصد بقيه توسط وسايل نقليه موتورى ايجاد مى شود. طبق آمار روزانه حدود ۳ تن منواكسيد كربن، ۴۵ تن هيدروكربن نسوخته، ۱۳۰ تن اكسيدهاى نيتروژن، ۳۰ تن گوگرد و ۳۰ تن ذرات معلق وارد هواى از پيش آلوده تهران مى شود. هر چند همه به نقش چشمگير خودروها در آلودگى هواى تهران اذعان داريم، باز هم شاهد آنيم كه مسئولان صنعت كشور روياى توليد سالانه يك ميليون دستگاه خودرو را در سر مى پرورانند. كيفيت بد سوخت مصرفى در كشور، پايين بودن استانداردهاى خودروهاى توليد شده در كشور و همچنين ميزان بالاى مصرف سوخت از مهمترين دلايل آلودگى اين كلان شهر است. هرچند در چند سال اخير شركت هاى زيادى اقدام به توليد خودرو كرده اند اما هيچ كدام از اين خودروها در سال هاى اخير طراحى نشده اند و لاجرم از تكنولوژى روز بى بهره اند. به طورى كه به جز يكى دو خودرو هيچ كدام از كيفيت جهانى برخوردار نيستند. مصرف بيش از حد سوخت (بين سه تا چهار برابر متوسط جهانى) بيانگر همين موضوع است. به نظر مى رسد براى رهايى از اين معضل مسئولان بايد از سود هنگفت توليد خودروهاى از رده خارج به قيمت بالا چشم پوشى كرده و با سرمايه گذارى مناسب به توليد خودروهايى در استانداردهاى جهانى بينديشند.معضل ديگر آلودگى هواى تهران وجود تعداد زياد خودروهاى سوارى و نبود سيستم حمل و نقل عمومى است. امروزه عمده خودروهاى توليد شده در كشور خودروهاى سوارى است اما سيستم حمل و نقل عمومى همانند اتوبوس و مترو در ايران هيچ گونه كارايى ندارد. (نكته جالب آنكه يكى از مسئولان ترافيك كشور در يك برنامه تلويزيونى در پاسخ به اين پرسش كه چرا سيستم حمل و نقل عمومى تقويت نمى شود يا تعداد اتوبوس ها را زياد نمى كنيد، پاسخى گفت به اين مضمون «وجود اتوبوس در شهر تهران باعث تشديد ترافيك مى شود!» مشكل ترافيك تهران به خودروهاى تك سرنشين مربوط مى شود!!) راه حل ديگر براى معضل آلايندگى خودروها استفاده از ديگر وسايط حمل و نقل و استفاده از خودروهاى دوگانه سوز يا گازسوز است. نقش اتوبوس هاى برقى در حمل و نقل تهران بسيار ناچيز و توليد خودروهاى گازسوز نيز به رغم حجم بالاى تبليغات بسيار كم است و به نظر مى رسد تبليغ فراوان درباره توليد آنها توجيه افكار عمومى و متقاعد ساختن آنها است كه مسئولان به فكر حل اين معضل هستند.عدم توجه به محيط زيست و تخريب باغ ها عامل ديگر افزايش آلودگى محيط زيست است. با توجه به سودآورى كلان ساخت و ساز و بساز بفروشى در تهران مى توان به انگيزه تبر به دستان پى برد. نكته جالب توجه در اين زمينه نيز آن است شهردارى به عوارض ساخت وساز و فروش تراكم همانند يك چاه نفت نگاه مى كند كه مى تواند درآمد كلان و بادآورده اى را براى شهردارى به همراه داشته باشد و به اين ترتيب به اين معضل دامن زده است. شايد راه حل اين مشكل توجه بيشتر به شهرستان ها و انجام فعاليت هاى عمرانى در شهرستان ها باشد تا شهرستانى ها به تهران همانند كعبه آمال ننگرند. بسيارى از كشورهاى ديگر به جاى آنكه اجازه دهند شهرهايشان به طور بى رويه و بدون طرح و برنامه رشد يابند در اطراف شهرهاى اصلى شهرك هاى اقمارى با امكانات كافى طراحى مى كنند تا بخش عمده مهاجران را به نحو مناسب و شايسته اى اسكان دهند. هرچند كه مشابه چنين طرح هايى در ايران نيز انجام شده و شهرك هايى همانند پرديس ساخته شده است اما به دلايل بسيار اين الگو بردارى نيز نتوانست موفقيت آميز عمل كند.اما يكى از مهمترين معضلات آلايندگى خودروها به اين نكته برمى گردد كه شهر تهران در هيچ دوره و مرحله اى از ساخت خود هيچ طرح و برنامه اى را براى ساخت و ساز يا معمارى شهرى به خود نديده است.هيچ كدام از مديران شهرى تا همين چند سال پيش هرگز تصورش را هم نمى كردند كه روزى برسد شهر تهران به جمعيت بالاى ۱۰ميليون برسد. مديران شركت ايران خودرو كه تا چند سال پيش تعداد كل خودروهاى توليدى اش به پنج، شش هزار نمى رسيد به خواب هم نمى ديدند توليد شركت به چندصدهزار دستگاه در سال برسد.سه ميليون دستگاه خودروى شهر تهران بايد در همان شهرى تردد كنند كه در دهه هاى سى و چهل و به مقتضاى همان روزها طراحى و ساخته شده بودند.
نتيجه آن ترافيك بسيار كند و ازدحام خودروها در پشت چراغ قرمز است كه امروزه همه شاهديم. به نظر بسيارى از كارشناسان بخش بسيار عمده اى از مصرف بنزين و توليد آلاينده ها پشت همين چراغ هاى قرمز صورت مى گيرد. اولين راه حلى كه براى گريز از اين معضل به نظر مى رسد، ساخت راه ها، خيابان ها، بزرگراه ها و به ويژه تقاطع هاى غيرهم سطح است، اما با توجه به اين نكته كه چنين مواردى از قبل پيش بينى نشده بود ساخت بزرگراه ها در تهران چنان هزينه بر است كه چنين طرح هايى را به پروژه هاى عظيمى تبديل مى كند.با اينكه امروزه همه به لزوم بازنگرى در مديريت شهرى واقفيم اما اخيراً به رغم ساخت وسازهاى زيادى كه صورت گرفته، پديده ترافيك به دليل گستردگى و پيچيدگى موضوع همچنان حل نشده باقى مانده است.موقعيت جغرافيايى شهر تهران و محصور بودن در كوه ها و نبود جريان هاى مناسب هوا از يكديگر معضلاتى است كه بر آلودگى هواى تهران دامن مى زند. رشته كوه البرز همچون ديوارى رابطه هوا با ديگر مناطق اطراف را قطع كرده و باعث مى شود جريان هواى مناسب وجود نداشته باشد. به عبارت ديگر سكون هوا در اين منطقه به تشديد بحران آلودگى كمك كرده است. واقع شدن شهر تهران در منطقه خشك و كم باران عامل ديگرى است كه باعث مى شود شهروندان روزهاى متوالى چشم به آسمان بدوزند بدون آنكه بارش باران و برف به تلطيف هوا كمك كند. تراكم آلاينده ها و كمى بارش در شهر تهران باعث مى شود در همان معدود روز هاى بارندگى با معضل ديگرى علاوه بر مشكلات جارى همانند وقوع راه بندان و جارى شدن سيل مواجه شويم. بارش باران هاى اسيدى مشكلى است كه در شهر هاى صنعتى بسيار روى مى دهد. اما شدت آن در مناطق پرباران كه بارش باران منظم و دائم است، چندان قابل توجه نيست، اما در تهران به معضل ديگرى تبديل شده است. هرچند نمى توان مكان جغرافيايى تهران را تغيير داد يا وضعيت آب و هوايى آن را تغيير داد اما مى توان انتظار داشت كه مسئولان با اتخاذ شيوه هاى مناسب و كنترل دقيق و مستمر كارخانه ها و كارگاه ها ميزان آلايندگى آن را به طور دائم كنترل كنند يا در صورت لزوم واحد هاى آلاينده ها را به حومه شهر هاى بزرگ منتقل كنند تا ميزان آلاينده ها در دراز مدت كاهش يابد.اگر در نظر داشته باشيم كه هر انسانى در هر روز ۲۲ هزار تنفس مى كند و در اين مدت ۱۶ كيلوگرم هوا را استنشاق مى كند به اهميت هواى پاكيزه و لزوم كنترل آلودگى هوا بيشتر پى مى بريم.آلودگى هواى تهران در شرايطى به وضعيت بحرانى مى رسد كه كميته نظارت و هماهنگى مواقع اضطرارى آلودگى هواى تهران يكشنبه شب تشكيل جلسه داده بود، با غيبت ۱۰ عضو از ۱۶ عضو خود مواجه شد. در اين جلسه نمايندگان وزارتخانه هاى بهداشت، كشور، آموزش و پرورش، راهنمايى و رانندگى و هواشناسى! در جلسه حضور نداشتند و قرار شد با مسئولان اين دستگاه ها مكاتبه شود! گويا مسئولان شهر تهران به تازگى دريافته اند كه بهترين راه مقابله با آلودگى هواى تهران مكاتبه با مسئولان مربوطه است! جالب توجه آنكه استاندار تهران با اشاره به عدم حضور مسئولان سازمان و دستگاه هاى مختلف گفته بود پيش از آنكه وضعيت هواى تهران اضطرارى اعلام شود بايد وضعيت اين جلسه را اضطرارى اعلام كرد. نكته جالب تر آنكه در روزى كه به دليل آلودگى هواى كل شهر تهران به حالت تعطيل درآمده است، سازمان هايى مثل محيط زيست و شركت كنترل آلودگى هواى تهران كه مستقيماً به اين مسئله مربوطند و در واقع بايد پاسخگوى شرايط به وجود آمده باشند، به تعطيلات رفته اند! اين مسئله مثل آن است كه ستاد حوادث غير مترقبه پس از وقوع سيل به تعطيلات بروند و غافل از آنكه به ويژه براى مقابله با چنين شرايطى تشكيل شده اند، به تعطيلات بروند و پس از آنكه همه مشكلات حل شد و آب ها از آسياب افتاد به ادارات خود برگردند! همين فراموش كردن مسئوليت ها و وظايف است كه شهر ما را به چنين وضعيت اسف آورى درآورده است. آيا به نظر شما براى مقابله با شرايط نابهنجار وضعيت هواى آلوده، بايد به روش هاى مقابله با اين بحران فكر كرد يا ساعت نه شب وقتى كه تايپيست و حروفچين، نمونه خوان، صفحه بند، معاون و سردبير با دندان قروچه بالاى سر آدم ايستاده اند، در مورد مضرات آلودگى هوا و راهكار هاى مقابله با آن مقاله نوشت؟