دانشگاه آرماني در هزاره سوم و توسعه اطلاعاتي جامعه دانايي محور
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[12 Oct 2003]
[ فرنود حسني*]
info@KHF2004.com
19 مهر 82 – بخش مقاله ITiran - از زمان خلقت بشر مسئله فراگيري و آموزش در تمام ابعاد زندگي او تاثير فراواني داشته است. از طبيعت و تاريخ که به عنوان دو معلم بزرگ انسان ياد شده اند بگذريم نقش و تاثير آموزش هاي انسان به انسان بسيار جالب و پيچيده است.
وقتي به فرايند توليد تا توزيع يک بسته اطلاعاتي شامل تعاريف، مفاهيم و علوم کاربردي ان برخورد مي کنيم در مي يابيم که در جريان ساختمند شدن يک سري داده هاي تجربي که عمدتاً حاصل جمع حواس پنجگانه با ذهن تحليل گر بشر بوده اند اطلاعات ساخته و پرداخته مي شوند. از زمان هاي دور افراد و اشخاصي که در جمع آوري و تحليل اين اطلاعات پيش قدم بودنداز جايگاه و رده بندي خاصي در جوامع داشته اند اينگونه افراد در جوامع هميشه به عنوان مرجع هاي علمي مورد توجه عامه قرار داشته اند و بر حسب دانش و بينش هاي خود به اموزش هاي کلاسيک نيز مشغول بودند از کلاس هاي درس علماي ديني در صدر اسلام و يا مکتب خانه هاي قرون گذشته و آکادمي هاي يونان و.. مي توان به نمونه هاي جالبي از پذيرش جايگاه تعليم و آموزش در سطح عمومي تر و به شکل کلاسيک تر رسيد.
توسعه و پيشرفتهاي صورت گرفته شده در قرون اخير با توجه به انقلاب هاي که در عرصه هاي علمي و در نتيجه عرصه هاي اجتماعي رخ داده تاثير شگرف و شتاب دو چنداني در جهت تسريع روند نزديکي جوامع در بهره برداري مشترک از علم داشته است. بدون شک حرکتهاي نويني که بشر پس از انقلاب صنعتي تا انقلاب اطلاعاتي انجام داده بسيار سريع و غير قابل باور مي باشد. طبق بررسي هاي صورت گرفته شده روند توسعه اطلاعات در جهان به گونه اي فزاينده در حال رشد است و در حال حاضر نيزميزان اطلاعات بشر در هر 4 يا 5 سال به دو برابر افزايش پيدا مي کند . اين در حالي است که نيم عمر اطلاعات در برخي از علوم به حدود شش سال رسيده است يعني از زماني که اطلاعات توليد مي شوند تا زماني که به هر دليلي غير کاربردي مي شوند زماني در حدود 6 سال به طول خواهد انجاميد.
با اين تفاسير و با توجه به رشد سريع جامعه جهاني در روند توليد، کاربردي کردن و بهره گيري از اطلاعات اين نياز احساس مي شود که جايگاه کشور ما و همچنين استراتژي هاي ما در برابر اين حجم عظيم اطلاعات چه مي تواند باشد؟ ما چگونه مي توانيم در اين عرصه با استفاده مناسب و سريع از اطلاعات توليد شده در ساير کشور ها نسبت به شناخت و هماهنگ سازي خود با آخرين پيشرفتهاي جهاني آگاه شويم و همچنين از جايگاه يک مصرف کننده صرفِ اطلاعات توليد شده و به عبارت ديگر يک وارد کننده اطلاعات، تبديل به يکي از کشورهاي توليد کننده و صادر کننده اطلاعات باشيم.
وقتي از اين نيازها سخن مي گوييم در واقع به بيان استانداردهايي پرداخته ايم که هر جامعه اي که با يک استراتزي کلي مبني بر رسيدن به استانداردهاي يک جامعه دانايي محور است در آن حرکت مي کند. به عبارت بهتر هرگاه که اين عزم و اراده عمومي در بهره گيري از دانش هاي مختلف و با استفاده از فناوري هاي مناسبي که جريان دريافت اطلاعات را تسهيل مي کنند صورت گيرد و تلاش ها و چالش هاي آکادميک و تحقيقاتي به سمتي هدايت شود که روند توليد اطلاعات را نظام مند کرده و سرعت ببخشد مي توان اميدوار بود که جامعه جهاني جايگاه متفاوتي را براي ما در دستيابي به استانداردهاي يک جامعه دانايي محور قائل شود.
امروزه توسعه فناوري سيستم هاي الکترونيکي و به خصوص سيستم هاي وب مدار اين امکان را در اختيار تک تک افراد جامعه قرار داده است تا از طريق بستر هاي مجازي نسبت به مبادلات اطلاعاتي اقدام کنند. دنياي مجازي با توجه به ساختار و کارکرد ها و امکانات گسترده اي که براي کابران جهاني خود فراهم مي کند ارتباطات را در سطح گسترده اي توسعه مي دهد و با توجه به اينکه يکي از مهترين شاخص ها و ابزارها در مباحث توسعه اطلاعاتي ونيل به جامعه دانايي محور تسريع و تسهيل در جريان آزاد حرکت اطلاعات است مي توان ادعا کرد که از گرايش و کاربرد اين سيستم ها در توسعه اطلاعاتي گريزي نيست.
در اين بين مراجع و کانال هايي که امروزه به عنوان بسترهاي ايجاد چالش در جهت توليد و طبقه بندي اطلاعات و همچنين کاربرد آنها عموماً شامل دانشگاهها و مراکز تحقيقاتي دانشکاهي مي باشند. احيا و ايجاد تفکر سيستمي نسبت به فرآيندهاي توليد تا توزيع اطلاعات و همچنين برخورد مناسب و گزينش صحيح شيوه هاي استفاده از اطلاعات مواردي از شاخص هاي توسعه اطلاعاتي هستند که در بسترهاي آموزشي مناسبي چون دانشگاهها قابل برنامه ريزي و اجرا خواهند بود. به همين دليل در مبحث مديريت دانش در يک جامعه دانايي محور نگاه ويزه اي به بسترهايي خواهد شد که قادر به استفاده صحيح و تصولي از اطلاعات باشند.
دانشگاهها به عنوان مراکز و مراجع مصرف کننده و توليد کننده اطلاعات در صف اول شاخص هاي توسعه اطلاعاتي در جوامع دانايي محور خواهند بود. در واقع بيشترين حجم مواد خام مصرفي در جريان آموزش هاي آکادميک اختصاص به فرآيندهاي تبادل اطلاعات خواهد داشت. يعني دانشگاه با توجه به حضور فراگيران متعدد در حوزه هاي مختلف علوم و با وجود مدرسين و اساتيد مي تواند جايگاه بسيار مهمي در پروسه دريافت اطلاعات از جانب اساتيد به طرق مختلف و با توجه به استاندارد ها و نياز سنجي هاي موجود براي اطلاعات آنها را مورد پردازش و تحليل هاي آکادميک قرار داده و در يک فرآيند مبادلاتي مبتني بر شيوه هاي نوين آموزشي و انتقال آطلاعات به دانش پذيران منتقل نمايند.
دانشگاهها در تهيه و تصوير کردن نظام هاي عرضه و تقاضاي اطلاعات و هدايت کردن جريان هاي فکري و اطلاعاتي جامعه نقش موثري دارند. يکي از اين نقش هاي مهم استاندارد سازي و تعيين سطح کيفي اطلاعات مورد نياز جامعه خواهد بود.
در اين بين دانشگاهها براي دست يابي به سطح مطلوب و مناسب در جهت فراهم سازي امکان توليد و عرضه مناسب اطلاعات به جامعه داراي مشکلات و معضلاتي نيز هستند به عبارت ديگر بدون تامين زير ساختهاي آموزشي و تکنولوژيکي دانشگاههاي ما قادر به تامين انتظارات جامعه دانايي محور نخواهند بود.
معضلات آموزشي:
کشور ما به عنوان يکي از کشورهاي در حال توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات در سالهاي اخير شاهد حرکتها و جهش هايي در زمينه توسعه فناوري هاي اطلاعاتي بوده است. با توجه به اينکه در فرآيند توسعه اطلاعاتي و نيل به جامعه دانايي محور ني توان نقش مهم فناوري هاي ارتباطي و اطلاعاتي را انکار کرد و يا به بهتر توسعه دانايي محور مبتني بر توسعه ICT خواهد بود از اين رو تاثير کمبود و يا حتي نبود نيروها و اساتيد متخصص در زمينه هاي آموزش هاي مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات که همگن با تفکر مدريت دانش در يک جامعه دانايي محور باشد يکي از بزرگترين مشکلات حال حاضر مي باشد از اين رو به جاست که دانشگاهها براي رفع اين نقيصه خود و رسيدن به هويت و جايگاه واقعي در جامعه دانش مدار ايران با تامين نيروهاي متخصص و يا بالابردن سطح علمي اساتيد موجود نسبت به رفع مشکلات آموزشي اقدام کنند. از سوي ديگر به دليل عدم استاندارد بودن نظام هاي اموزشي امکان تطبيق اين ساختارها با ابزارهاي مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات براي بستر سازي يک مدل نمونه جامعه دانايي محور که بر اساس سيستم هاي آموزش از راه دور،آموزش مجازي و آموزش هاي الکترونيکي صورت مي گيرد غيرقابل طراحي خواهد بود.
معضلات تکنولوژيک:
مورد ديگري که در ساختارهاي دانشگاهي وجود دارد عدم استاندارد سازي سيستم هاي آموزشي مبتني بر ابزارهاي تکنولوژيک است . استفاده از شيوه ها و ابزارهاي سنتي و غير استاندارد امروزه به يکي از بزرگترين معضلات دانشگاهها تبديل شده است و اين عدم توجه به استفاده از ابزارهاي تکنولوژيک در آموزش و انتقال اطلاعات ناشي از عدم شناخت درست از کارکردها و کاربردهاي سيستم هاي نوين آموزشي است که با استفاده از فناوري هاي جديد امکان پذير است. وجود اين معضل و عدم رفع آن تمامي استراتژي هاي موجود در راه رسيدن به يک جامعه دانش محور را خنثي خواهد کرد.
معضلات اطلاعاتي:
ساختارها و نظام هاي دانشگاهي ما به دليل حرکت کند جريان توليد و توزيع اطلاعات به شدت از نظر اطلاعات و دانش هاي جديد در فقر به سر مي برند. مهمترين دليل اين مسئله روزمرگي ايجاد شده در بين اساتيد و دانشجويان است.در کلاس درس که به عنوان يک جامعه کوچک شده از نظر توسعه اطلاعاتي مي تواند به شمار آيد و با تشکيل سلول هاي کاري و تحقيقاتي اطلاعات را توليد و تحليل کند در حال حاضر يک نظام يک طرفه در شيوه برخورد با اطلاعات حاکم مي باشد به گونه اي که استاد به عنوان متکلم وحده کليه امور انتقال اطلاعات را برعهده دارد. اين مسئله ضمن اينکه از کارايي اموزش تا حد بالايي مي کاهد در صورت عدم به روزرساني شدن اطلاعات از جانب استاد نقش مخربي نيز در جامعه اطلاعاتي خواهد داشت. معضلات فرهنگي: بسياري از اساتيد و دانش جويان ما هنوز به باور لازم در مورد جايگاه و نقشي که مي توانند در توسعه اطلاعاتي جامعه خود داشته باشند نرسيده اند ضمن اين که به علت فقدان فرهنگ مناسب در آموزش هاي آکادميک و غير آکادميک هماهنگي و همگني لازم ما بين آموزش هاي دانشگاهي و غير دانشگاهي وحود ندارد ودرصد بالايي ازدانش آموختگان اطلاعات و اعتقاد چنداني به کاربردي بودن دانش هاي فراگرفته شده ندارند.
بررسي اين چهار معضل به عنوان بخش کوچکي از مسائلي که در زمينه توسعه اطلاعاتي جامعه وجود دارد نقش و رسالت دانشگاهها در رسيدن بع استانداردهاي يک جامعه دانايي محور بسيار حساس تر و پر رنگ تر مي نمايد. نگاه اصولي و سيستماتيک به روند مديريت دانش در دانشگاهها و هدايت مناسب اطلاعات از دانشگاه به جامعه(دهکده جهاني) با استفاده از ابزارهايي تکنولوزيک که موجبات تسهيل و تسريع توسعه اطلاعات را باعث مي شوند مي تواند در شناساندن و تبيين چايگاه دانشگاه هاي آرماني در هزاره سوم موثر باشد.
*روابط عمومي همايش توسعه دانايي محور، آموزش عالي و
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴
فرنود حسني*
|
|