جامعه اطلاعاتي و الزامات گذار از اقتصاد سنتي به اقتصاد شبکه اي
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[08 Oct 2005]
[ فرنود حسني]
هميشه در اولين و شايد ساده ترين برداشتي که از جامعه اطلاعاتي دارم رسيدن جامعه به يک چهارچوب و نظام دموکراتيک و عادلانه در جريان توليد، فراوري و پردازش و در نهايت توزيع اطلاعات است که معتقدم اين چهارچوب بايد براي همه بخشهاي اجتماعي، فرهنگي، آموزشي، اقتصادي و... پياده سازي شود. در چند روز گذشته بارها و بارها از طريق رسانه هاي مختلف در جريان تغيير و تحولات مهمي که در بورس (که در درنياي امروز به عنوان يکي مهمترين شريان هاي اقتصادي در هر کشوري از آن ياد مي شود) قرار گرفته ام مي بينم و لمس مي کنم چه تعداد از هموطنانم که به اصطلاح مديران اقتصادي کشور سرمايه دار خرد ناميده مي شوند بخش اعظمي از سرمايه و پس از انداز خود را در جريان فعل و انفعالات چند ماه گذشته بورس از دست داده اند مردمي که يا با نيت ايجاد حرکت و جنبش در چرخ اقتصاد مملکت و يا نيت کسب در آمد وارد اين کار و زار شده اند اکنون تا 80 در صد سرمايه خود را از دست رفته مي بينند و در اين ميان پاسخگويي هم نمي يابند. سوال هاي بسياري در ذهن نقش مي بندد که چه کساني و از چه طرقي اين بلا را بر سر بورس تازه جان گرفته و مردم آوردند مردمي که حالا حتي نمي توانند سهامشان را با ضرر بفروشند.
قصد ندارم اين مسئله را از رويکر اقتصادي بشکافم اما مي دانم و مطمئنم که جلب اعتماد دوباره اين مردم براي مشارکت و سرمايه گذاري مجدد در بورس کاري بسيار سخت خواهد بود. ضعف هاي موجود در ساختار بورس، سيستم ناکارآمد کارگزاري هايي که بيش تر از مردم به فکر مشتريان خاص خود هستند و از همه مهمتر اطلاعات غير شفاف و زيرزميني برخي باعث شده است که طعم بورس فقط به مذاق عده اي خاص خوش بيايد.
بورس در حدود 11 ماه است که از يک سير نزولي قابل توجه برخوردار است و در اين ميان هيچ کس حاضر نيست از ضرر اقتصادي که در اين مدت متوجه کشور شده سخن به ميان آورد از پول هايي که در اين مدت از بورس خارج شده و به سوي بازار دبي سرازير شده است تا فقط ظرف همين 11 ماه سرمايه گذاري ايرانيان در دبي از 200ميليارد دلار به 300 ميليارد دلار افزايش پيدا کند.
دوستان، اساتيد، بزرگان، مديران، اقتصاد دانان، سياستمداران!!!!!!! چه اتفاقي افتاده است؟چه خبر است؟مشکل کجاست؟
حتما مي دانيد که باز ظرف همين 11 ماه گذشته سيستم هاي کسب و کار شبکه اي در کشور چه رشدي داشته اند. بازاريابي شبکه اي به بحث روز اکثر جوانان تبديل شده است و بسياري از دانشجويان و فارغ التحصيلان را ناچار به فعاليت در خود کرده است گفتم ناچار دليل آن را هم خواهم گفت.
برخي از شرکت هايي که در گوشه و کنار دنيا به فعاليتي اينچنيني مشغول هستند و دايره فعاليت هاي خود را به ايران نيز گسترده اند ظرف اين مدت به شدت توسط مقامات قضايي کشور مورد توجه و پي گيري قرار گرفته اند و فعاليت آنها بارها و بار ها از طريق صدا و سيما و روزنامه ها مورد بررسي قرار گرفته و زير سوال رفته است.
مهمترين اتهام اين شرکت ها فعاليت بر عليه اقتصاد کشور و خارج ساختن ارز از ايران مي باشد. خارج ار بحث هاي تکنيکي بازاريابي شبکه اي وقتي در مقام مقايسه سرمايه گذاري مردم در بورس و سيستم هاي شبکه اي بر مي آييم نکات قابل توجهي از تقابل دو روش سنتي و نوين فعاليت اقتصادي بر مي خوريم.
بورس ايران مانند اکثر بخش هاي اقتصادي کشور با روش ها و سيستم هاي سنتي مديريت مي شود و مديريت حاکم بر آن هم مديريتي سنتي و کهنه مي باشد عدم مديريت مناسب و شفافيت در اطلاع رساني و توزيع عادلانه اطلاعات که به اعتقاد من گام اول در حرکت به سوي جامعه اطلاعاتي است نه تنها زمينه جذب سرمايه را پيش نمي آورد بلکه بزرگترين عامل فرار سرمايه و افزايش نقدينگي و ديگر تبعات منفي اقتصادي براي کشور است. در بورس سرمايه گذار خرد هيچ گاه تاثير گذار نيست و فقط تاثير پذير است و از همه بدتر اين که ناچار از اعتماد به سيستم کارگزاري هاست سيستمي که به اعتقاد من به هيچ وجه از شفافيت و سرعت لازم برخوردار نيست و نيازمند بازنگري اساسي است.
در اقتصاد به هر دارايي نقدي و غير نقدي سرمايه اطلاق مي شود ولي بورس و کارگزاري هاي آن ظرف يک سال گذشته خواسته و ناخواسته سرمايه هاي اندک موجود در بازار را طرد کردند. حتي برخي از کارگزاري ها براي دريافت پذيرش خريد سقف 1ميليون توماني را تعيين مي کنند.
اينجا بود که شرکت هاي فعال در عرصه بازاريابي شبکه اي که بخش بزرگي از فعاليت هاي آنها تحقيق و مطالعه در مورد سيستم هاي اقتصادي و بازارهاي هدف مي باشد با بررسي وضعيت ايران بهترين محل را براي جذب سرمايه ايران دانستند. اين شرکت ها با پشتوانه چندين متخصص در علوم مديريت، اقتصاد، بازرگاني، روانشناسي و... بهترين راه حل را براي سيطره بر سرمايه هاي سرگردان و نقدينگي بالاي جامعه گزينش مي کنند به عنوان مثال در ايران بيشتر فروش سکه هاي طلا از طريق اين شرکت ها ترويج و تبليغ مي شود چرا؟ بافت جوان جمعيت ايران، تعداد بالاي بي کاران و تحصيلکردههاي بي کار، خصلت هاي فرهنگي و مشکلات اقتصادي کشور به آنها در گزينش اين کالا کمک زيادي کرده است در حالي که کالاي مورد تبليغ براي کشورهاي ديگري مردم آن از سطح معيشتي بهتري برخوردار هستند فروش تايم شيرينگ هتل مي باشد. به خوبي در مي يابيم که پشت اين فعاليت هاي اقتصادي مطالعات زيادي انجام شده است.
اين شرکت ها افراد را که با حداقل موجودي بين 60 تا 500 دلار هستند بوسيله نزديک ترين دوستان يا اقوام و با بهترين سيستم بازاريابي، يعني بازايابي چهره به چهره جذب مي کنند و در اين معامله حداکثر اعتماد بين خريدار و فروشنده وجود خواهد داشت اين قوي ترين نوع سيستم بازاريابي است.
مهمترين نکته اي که در سيستم هاي تجارت شبکه اي در مقابل سيستم سنتي بورس وجود دارد تعدد راه حل هاي کسب و کار و بمباران اطلاعاتي مشتري با هدف رسيدن وي به حداکثر کيفيت آموزشي در کار است. در مقابل سيستم حاکم بر بورس مملو است از اطلاعات سوخته، غير قابل اعتماد، شايعات و حتي دروغ و غير واقعي بدون هيچ سيستم صحيح آموزشي و فرهنگ سازي، در اين شرايط هر انسان عاقلي براي يک فعاليت اقتصادي وقتي در مقابل دو راه مختلف قرار مي گيرد که در يکي از ابتداي حرکت تمام ميزان درآمدهاي او روشن است و حتي با تلاش بيشتر درآمد بالاتري عايدش مي شود و انتهاي راه نيز به او اعلام مي شود و در ديگري از همان ابتدا بايد يک چشم را به دهان مسئولان اقتصادي بدوزد و چشم ديگر را به آسمان ترجيح مي دهد راه اول را انتخاب کند.
در اين مجال قصذ تخريب و تاييد هيچ کدام از موارد ذکر شده وجود نداشت فقط به دنبال اين بودم تا براي برخي مسولان اين نکته را يادآوري کنم که در شرايطي که کشور در حال تجربه دوران گذار از عصر صنعتي به عصر اطلاعات و ارتباطات است و کشور با رويکردهاي جديدي همچون جهاني شدت، تجارت جهاني، جامعه اطلاعاتي و فناوري اطلاعات مواجه است حذف مردم از جريان مديريت کشور و يا حذف اطلاعات از جريان زندگي مردم امري غير ممکن است.
رسيدن به چهارچوب هاي عملي جامعه اطلاعاتي جز در سايه شفاف سازي عملکرد هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و... توسط مسئولان ممکن نيست و در اين بين کشور در تمام ابعاد نيازمند بازنگري و مهندسي مجدد فرآيندهاي اقتصادي است تا بتواند در برابر تحولات متنوع و سريع عصر اطلاعات و اقتصاد مبتني بر شبکه دوام آورد.
به اعتقاد من راه توفيق در اقتصاد مقابله با روش ها و ابزارهاي مبتني بر فناوري نيست و اعتقاد دارم که اقتصاد ايران اگر به جلوه اصلي خود بازگردد و صحيح مديريت شود مي تواند تمام روش ها و حملاتي که از سوي دولت هاي چين با ضربه زدن به اقتصاد تولي، امارات(دبي) با جذب سرمايه و شرکت هاي شبکه اي با خروج سرمايه خنثي سازد و در خود هضم کند.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴
فرنود حسني
|
|