مسعود بينش، سيما مهذب حسينيان
ناشر: سازمان مدیریت صنعتی
چاپ: اول 1391
چگونه پیشتاز بمانیم و در زندگی فردی و کاری، پرانرژی، نوآور و موفق باشیم؟ این پرسش مهم و تاملانگیزی است که هر یک از ما، در هر مرحله از زندگی، باید از خود بپرسیم. مهمترین عامل برای پیشتاز ماندن، داشتن انرژی بیشتر، شور و اشتیاق فراوانتر و نوآوری بدیعتر است. اینها، ویژگیهای انسانها، سازمانها و جوامع بالنده و سرزنده است. وقتی انسان با چنین افرادی برخورد میکند یا در چنان سازمانها و جوامعی بهسر میبرد، احساس مثبت بودن، انرژی یافتن، خلاق شدن، بالندگی و شکوفایی به او دست میدهد. میتواند عظمت را در دیگران ببیند و برای خود و دیگران، اعمال ارزشآفرین انجام دهد. محیطهای سرشار از انرژی، زمانها و مکانهایی است که چنین حالتی برای انسان پدید میآید. در مقابل، ممکن است در جایگاهی قرار بگیریم که یکنواخت، خستهکننده، ملالآور و آزاردهنده باشد و دلسردی و افسردگی بههمراه آورد.
دستیافتن به بالندگی و شکوفا شدن در زندگی فردی و سازمانی، اصول و قواعدی دارد که باید آنها را شناخت و بهکار بست. بالندگی مبتنی بر سه اصل است: داشتن ذهنیت مشارکتجو، گسترش شبکههای ارتباطی و آزادسازی انرژی نهان. پایدار ماندن این اصول، مستلزم آن است که از طریق مهارتها، عادتها، انتخابها و اقدامهایی تقویت شود و آن اصول را به تجربههای روزمره زندگی ما پیوند زند. برای هر یک از آن اصول سهگانه، سه اقدام اصلی وجود دارد و هر اقدام نیز برپایه اقدامها و فعالیتهای فرعی دیگری استوار است؛ که مجموعا 57 اقدام را شامل میشود.
کتاب "بالندگی فردی و سازمانی"، درصدد بیان مهارتهایی است که به عنوان یک فرد، عضو تیم یا عضو سازمان باید کسب کرد تا به بالندگی و شکوفایی رسید: چگونه با دیگران روابطي عميق و مبتني بر اعتماد و همکاري برقرار کرد، چگونه شبکههاي ارتباطی خود را گسترش داد و چگونه انرژي نهان خود و ديگران را آزاد و شکوفا کرد. برای دستیابی به ذهنیتی مشارکتجو، باید عادتهای مشارکتجویی را در خود تقویت کرد، به هنر گفتوگو مسلط شد و متناسب با موقعیت عمل کرد. برای گسترش شبکههای ارتباطی، باید ارزش اینگونه شبکهها را افزود، گروههای همدل ایجاد کرد و از حصارهای محدودکننده خارج شد. برای آزادسازی انرژی نهان نیز پرسیدن پرسشهای شورانگیز، خلق چشماندازهای جذاب و خلق معنا و هیجان در کار ضروری است.
برای درک وضعیت بالندگی فردی، تیمی و سازمانی در هر یک از اصول سهگانه، نمودار بالندگی معرفی شده است. بر اساس نمره بهدست آمده، نتایج تعبیر و تفسیر شده و انواع حالات با یکدیگر مقایسه و اقداماتی که باید صورت گیرد ارائه شده است.
نقش ظرفیت بهرهوری محیط به عنوان مولفه چهارم در شکلگیری محیطهای سرشار از انرژی توضیح داده شده است. این ظرفیت، نشاندهنده شایستگیها و مهارتهای افراد برای کار کردن با دیگران، یاد گرفتن از همدیگر، حل تعارضها و مدیریت روند کار است. اگر سه اصل بالندگی را به منزله "انرژی پتانسیل" در نظر بگیریم، ظرفیت بهرهوری افراد در محیط سرشار از انرژی، بهعنوان "انرژی جنبشی" عمل میکند.
ارائه روایتها و داستانهایی از تجربههای انسانی و سازمانی، فهم اصول بالندگی را ملموستر میسازد. طرح شاخصهای سنجش اصول بالندگی در قالب "نمودار بالندگی" و عرضه چکلیستهای بالندگی فردی و تیمی و سازمانی، به همراه پرسشهای مربوطه ، به کاربردی کردن اصول و اقدامها بسیار کمک میکند.
بنیان کتاب بر اندیشههای خانم دکتر لیندا گراتن استوار شده است. ایشان از اندیشمندان و صاحبنظران برجسته حوزه مدیریت در عصر حاضر است. خانم گراتن بر این باور است که محیطهای سرشار از انرژی، پدیده پیچیدهای است و فهم آن مستلزم درک مفاهیم گوناگون روانشناختی، معرفتشناختی، جامعهشناسی و اقتصاد است. او تاثیر ترکیبی ناشی از روابط بین افراد را "سرمایه اجتماعی" محیط مینامد و آن را نشاندهنده عمق و حد روابط در یک محیط سرشار از انرژی بهشمار میآورد. خانم گراتن با استفاده هوشمندانه و نوآورانه از استعاره "انرژی"، اندیشههای خود را در زمینه اصول بالندگی و سرزندگی فردی و نیز چگونگی پدید آوردن محیطهای سرشار از انرژی، در دو کتاب پرفروش خود تبیین کرده است (Glow: 2009 ; Hot Spot:2007) .
بزرگانی مانند دیو اولریش، گری همل و دیپاک چوپرا، اندیشهها و کتابهای خانم گراتن را ستودهاند و ایدههای او در مورد نحوه تشکیل محیطهای سرشار از انرژی را یک راهنمای عملی برای سازمانهای آینده دانستهاند. تلاش نویسندگان کتاب نیز آن بوده که اصول و اقدامهای لازم برای بالندگی فردی و سازمانی را از نگاه خانم گراتن چنان ارائه دهند که به تعبیر دیپاک چوپرا: هر کس بتواند آنها را بهکار ببرد تا روابط معنادار در کار ایجاد کند، افراد مشتاق را برای کار پیدا کند و گوهر درون خود را بهگونهای صیقل دهد که از کار کردن با افراد پرشور و الهامبخش بدرخشد.