در نامه پیشین. کفتگوئی داشتیم در باره چکونگی بوجود امدن و همکنشی پنج جریانی که بیک طوفان پیدایشی منجر شد و پایان نظام شاهنشاهی را در ایران رقم زد، ولی این نامه بیشتر در باره اینده است. در اینباره که پس از ٣٧ سال درگیری با نظام جایکزین، هنوز نقطه نوری در این سیاهی کور دیده نمیشو ، و راه نجاتی از این تراق دی انسانی باسانی شناخته نیست. البته از هموطنانی که درجستجوی ´´استقلال، ازادی و جمهوری اسلامی´ا جوانی و زندکی خود را باخته اند و درانتظار معجزه این امامزاده یا اصلاح ان نشسته اند انتظار چندانی نمیتوان داشت، و جنبش سبزها هم کرچه خوش درخشید ولی دولت مستجعل بود. ما طاغوتیان و مبارزان متعدد فربت نشین نیز، که هر یک بدلایل خاص خود مجبور به جلای وطن شده ایم، از چپ و راست کرفته تا برانداز و اصلاح طلب، جمهوری خواه یا مشروطه طلب، مدتهاست که شور و شوق مبارزه را از دست