نگاهمان را نسبت به زلزله تغییر دهیم
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[02 Sep 2012]
[ دکتر کامبد امینی حسینی ]
معمولا پس از انتشار اخبار مرتبط با اثرات رویداد زلزله های بزرگ در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، همواره این سوال در ذهن شهروندانمان مطرح می گردد که چرا میزان تلفات ناشی از زلزله در این کشورها در مقایسه با رویدادهای مشابه کشورمان کم است.
البته دلایل زیادی را می توان در این باره مطرح کرد یا مورد توجه قرار داد که در حوزه های مختلف پیشگیری از اثرات مخاطرات، میزان آمادگی مردم و مسوولان یا نحوه استفاده از فناوری ها و دانش روز در فرآیند واکنش اضطراری و بازسازی قابل دسته بندی هستند.
اما علت این که چنین حوزه هایی در این کشورها تا این حد توسعه یافته اند، ولی در کشورهای در حال توسعه چنین نیستند به یک مرحله قبل از انجام این گونه تقسیم بندی های رایج در مدیریت بحران برمی گردد و آن مفهوم رویکردهای متفاوت کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه به مقوله کاهش ریسک و مدیریت بحران زلزله است.
● کاهش خطرپذیری زلزله به جای پاسخ به اثرات آن
در رویکرد کاهش خطرپذیری متناسب با سطح خطر موجود در نقاط مختلف کشور اجازه توسعه و رشد مناطق مسکونی، تجاری و صنعتی داده می شود و از ضوابط ویژه برای ساخت وساز ساختمان ها و زیرساخت ها بهره برداری می شود. بدین ترتیب در صورت وقوع زلزله میزان خسارات و تلفات کاهش می یابد و آسیب مختصری به زیرساخت ها وارد می شود.
در نتیجه نیاز به ارائه خدمات واکنش اضطراری و بازسازی نیز به تناسب کمتر می باشد. در این رویکرد با ارزیابی سطح خطر و اجرای برنامه های لازم و با توجه به مقوله پایداری اقدامات انجام شده و روزآمد نمودن آنها، امکان کاهش پایدار خطرپذیری فراهم می شود.
چنین رویکردی در کشورهای پیشرفته مثل ژاپن و آمریکا از دهه های قبل مورد توجه قرار گرفته و امروزه نتایج آن قابل مشاهده است. در حالی که در بیشتر کشورهای در حال توسعه اغلب برنامه ریزی ها برای آمادگی جهت مقابله و ارائه بهینه اقدامات واکنش اضطراری بوده است.
چنین رویکردی تنها اثرات ناشی از وقوع زلزله را مورد توجه قرار می دهد و تلاش دارد با ارائه خدمات بهتر به کاهش تلفات زلزله کمک نماید. در این رویکرد با تقویت سازمان های نجات و امداد و توانمندسازی نهادهای مرتبط با بازسازی و بازتوانی تلاش می شود در صورت وقوع زلزله، امکان تسریع در فرآیند نجات و امداد فراهم شود و شرایطی ایجاد گردد تا دوره بازسازی و بازتوانی سریع تر انجام شوند تا آسیب دیدگان بتوانند به شرایط قبل از وقوع زلزله بازگردند.
در کشور ایران نیز کمتر از یک دهه است که اقدامات پیشگیرانه در کنار موضوع واکنش اضطراری و تاحدودی در برنامه ریزی های شهری ـ منطقه ای قرار گرفته است. بدین ترتیب تا اجرای چنین سیاست هایی و نهادینه شدن آنها در برنامه های توسعه شهری ـ منطقه ای نباید انتظار کاهش قابل توجه اثرات زلزله را در کوتاه مدت داشت.
● کاهش خطرپذیری و مدیریت بحران زلزله
بحث کاهش ریسک زلزله و بهبود فرآیند مدیریت بحران مساله ای چندجانبه است که لازم است تمام جنبه های آن با هم مورد توجه قرار گیرند تا اثربخشی لازم را داشته باشند. به عنوان مثال در پیش بینی ساخت یک بیمارستان در منطقه ای آسیب پذیر لازم است موضوعات مختلف در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فنی و اجرایی مورد توجه قرار گیرد تا کارایی آن بیمارستان برای زمان پس از وقوع زلزله متناسب با نیازهای مربوطه تضمین گردد. در این رابطه موضوعاتی نظیر درصد آسیب پذیری ساختمان های اطراف بیمارستان، تعداد افراد در معرض خطر، وضعیت اجزای سازه ای و غیرسازه ای بیمارستان، نحوه دسترسی ها بعد از وقوع زلزله، وضعیت کنترل ورود مصدومان به بیمارستان به منظور جلوگیری از ازدحام مصدومان سرپایی و بسیاری موارد دیگر می بایست مورد توجه قرار گیرند.
این در حالی است که بیمارستان تنها یکی از مولفه های مناطق شهری است که لازم است وضعیت آن در کنار سایر مولفه های شهری با هم در نظر گرفته شود تا ایمنی شهر در زمان زلزله تامین گردد. چنین موضوعاتی روشن می سازد که جامع نگری در مدیریت بحران تا چه حد می تواند در کاهش اثرات زلزله و بهبود مدیریت بحران اهمیت داشته باشد.
از این رو تهیه و اجرای طرح های جامع کاهش خطرپذیری و مدیریت بحران و اولویت بندی و اجرای برنامه های مرتبط به عنوان یکی از تفاوت های نظام های مرتبط در کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه مطرح است.
● جریان داشتن سیاست های کاهش ریسک درفعالیت دستگاه ها
کاهش ریسک زلزله به عنوان یک فعالیت روزمره می بایست در برنامه ریزی و اجرای طرح های مختلف دستگاه ها جریان داشته باشد و نباید به عنوان یک فعالیت جنبی و اضافه بر سازمان در نظر گرفته شود.
به عنوان مثال در انتخاب محل یک شهر جدید همانطور که مباحث اقتصادی و اجتماعی و شهرسازی مورد توجه مسوولان ذی ربط است لازم است مباحث مرتبط با میزان خطر زلزله و نحوه توسعه شهر به صورت ایمن در برابر خطرات احتمالی نیز مورد توجه باشد. واضح است چنانچه شهری بدون توجه به این مقوله ساخته شود، امکان اجرای سیاست های کاهش ریسک زلزله در آن در زمان بهره برداری بسیار مشکل و پرهزینه خواهد بود، لذا چنین رویکردی باعث می شود تا در اجرای هر بنا یا پروژه ای بحث ایمنی آن در برابر زلزله نیز مورد توجه قرار گیرد.
● نهادینه سازی فرآیند کاهش ریسک و ارتقای احساس تعلق
یکی از مهم ترین رویکردهای کاهش ریسک، بهبود احساس تعلق مردم و مسوولان نسبت به اجرای پروژه های در دست اجرا می باشد. هنگامی که چنین احساسی ایجاد گردد، حساسیت لازم نسبت به اجرای بهینه طرح نیز در مردم و مسوولان ایجاد می گردد و همگی سعی در بهبود کیفیت اجرای طرح خواهند داشت. به عنوان مثال در یک منطقه شهری که قرار است پل یا ساختمانی ساخته شود، چنانچه در مسوولان مرتبط احساس تعلق نسبت به آن بنا وجود داشته باشد قطعا در اجرای آن کنترل های لازم را با دقت و جدیت بیشتری دنبال خواهند کرد.
به همین ترتیب اگر اهالی آن محل نسبت به اجرای آن طرح با کیفیت نامناسب بی تفاوت باشند آسیب پذیری محله آنها در مقابل زلزله افزایش خواهد یافت، حال آن که اگر احساس تعلق در مردم وجود داشته باشد، حساسیت آنها در اجرای آن ساختمان یا بنا باعث بهبود کیفیت کار و کاهش ریسک خواهد شد. البته توسعه چنین رویکردی تنها با فرهنگ سازی و بهبود آگاهی عمومی از خطر زلزله و نحوه کاهش اثرات آن میسر خواهد بود که معمولا در کشورهای توسعه یافته نسبت به کشورهای در حال توسعه وضعیت بهتری دارد.
● مشارکت در فعالیت های کاهش ریسک
بحث کاهش ریسک و بهبود مدیریت بحران موضوعی مشارکتی است و لازم است سازمان ها و گروه های مختلف فعال در این عرصه با یکدیگر هماهنگ بوده و مشارکت لازم را در این رابطه داشته باشند. انجام فعالیت های موردی بدون توجه به نیازهای سایر دستگاه ها قطعا اثربخشی کمتری نسبت به اجرای طرح های مشارکتی دارد و در نهایت منجر به کاهش پایدار خطرپذیری نخواهند شد.
البته در کشورهای در حال توسعه معمولا ایجاد مشارکت بهینه بین دستگاه ها معمولا دشوار بوده و نیاز به برنامه ریزی و تدوین قوانین و مقررات ویژه دارد.
موارد فوق تنها بخشی از دلایلی است که اثرات زلزله در کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته بیشتر است. البته با استفاده از تجارب این کشورها و با توجه به شرایط بومی کشور و نیز در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و فرهنگی، امکان اجرای برنامه های مناسب برای کاهش ریسک زلزله و بهبود مدیریت بحران در ایران نیز فراهم است و می توان انتظار داشت در یک بازه زمانی معقول بتدریج خطرپذیری لرزه ای کشور کاهش یابد؛ البته مشروط بر تهیه و اجرای برنامه های جامع کاهش خطرپذیری و مدیریت بحران برای سطوح شهری و منطقه ای متناسب با شرایط بومی مناطق مختلف کشور.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: