مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی "
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[02 Jan 2021]
[ رضا علوی]
در این نوشتار کوتاه میپردازم به نظرات مصباح یزدی در زمینه "منشاء قدرت" ، "کادر سازی" ، نهادینه کردن "خشونت مقدس" در حکومت اسلامی و نقش مصباح در" تغیر ساختار قدرت" در عصر خامنه ای و "مبانی تئوریک" اندیشه مصباح.
با مرگ خمینی و آمدن خامنه ای ، بسیا رانی از روحانیون درجه دو ارتقاء یافتند و مصباح از ان گروه بود که از حوزه فرهنگی به میدانگاه سیاست پرش کرد . به حکومت اسلامی باورمند بود نه به جمهوری اسلامی . پدر معنوی جبهه پایداری بود . در انتخابات ۸۴ از احمدی نژاد پشتیبانی کرد و پس از نافرمانی احمدی نژاد از آقا ، باز هم همان گونه که اورا به اوج رسانده بود به فرود باز گرداند . و پس از ان با حمایت از فا ضل لنکرانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ ستاره بخت وی تیره و تآر شد.
یکم ؛ نقش مصباح در تغیر ساختار قدرت در عصر خامنه ای
خمینی ، از زهدان مرجعیت شیعه به گونه طبیعی ، در فرایندی انقلابی ، به عنوان رهبر کاریزما زاده شد .
خامنه ای ، نه مرجع تقلید بود و نه مجتهد جامع الشرایط . و در سیاست رقبایی دا شت از وی یک سر و گردن ستبر تر .
برای قبضه کامل قدرت ، رهبر نو پا ، با دو مشکل اساسی روبرو بود ؛
١- چه گونه به فرایند کاریزما آفرینی دست زند ؟
٢- چه گونه موانع و رقبای سیاسی ( رفسنجانی , منتظری ، جناح چپ ، خط امامی ها , ...) و نهادهای نظارتی بر رهبر( مجلس خبرگان و ...) و رقبای فقاهتی ( منتظری ، یوسف صانعی ، موسوی اردبیلی ، روحانیت سنتی حوزه و .... ) را از بین ببرد . ؟
رهبر نو پا ، برای حل این دو مشکل ، با یاری مصباح و نظرات وی ، تغیرات پایه ای در ساختار حاکمیت را بدین گونه در دستور کار خود قرار داد و مهندسی نمود :
١- تبدیل بیت رهبری به ستاد قدرت و حاکمیت
٢- عقیم کردن نهاد نظارتی بر عملکرد رهبری - خنثی سازی مجلس خبرگان
٣- کادر سازی - جریان پروری
٤- کنترل نهاد روحانیت و حوزه در مکتب تهران و مکتب قم و خنثی سازی مکتب نجف .
٥- کنترل نهادهای انتخابی - مقتدر کردن شورای نگهبا ن
٦- سازمان دهی حامیان , پرورش ذوب شدگان و آموزش مداحان با ایجاد نهاد فرهنگی در بیت .
٧- کنترل کامل حلقه های نظامی با ایجاد نهادهای سپاهی - نظامی در بیت
٨- کنترل کامل حلقه های امنیتی با ایجاد نهادهای امنیتی - اطلاعاتی در بیت
دوم ؛ مصباح و مبانی تئوریک
وی تا پیش از به ولایت رسیدن خامنه ای از هر گونه اظهار نظر سیاسی خود داری می کرد، اما درعوض هیچگاه ازمباحث فلسفی و فرهنگی پا پس نمی کشید.با فوت خمینی و کشف !! خامنه ای به عنوان ولی فقیه ، مصباح یزدی وارد صحنه سیاسی شد و در ریاست دفتر پژوهشهای فرهنگی و موسسه امام خمینی میدان گردان " مبانی تئوریک " شد.
مبانی تئوریک اندیشه مصباح را میتوان به سه بخش تقسیم کرد.
۱- ارائه راهکار در زمینههای مختلف از جمله گسترش تشیع، مداح سازی ، ذوب شدن درولایت مطلقه فقیه و خشونت مقدس: بخش زیادی از مبانی تئوریک و فلسفی مفاهیم فوق الذکر را احمد فردید و شاگردانش -هم - پایه گذاری کرده بودند، بنابراین کار موسسه ،"ولایی گرایی " و پوشاندن لباس اسلام فقاهتی به تن این مبانی و تزیین آنها با لایهای از تعالیم فقه شیعه بود. این مبانی بعدها در آموزش گروههای فشار و نیروهای امینتی نظامی به کار گرفته شد.
۲- خوانشی جدید از ولایت فقیه: تا پیش از این، دیدگاه غالب در زمینه ولایت فقیه، نظریه ی انتخاب بود. نظریه ی کشف ولی فقیه توسط این جریان در برابر نظریه انتخاب مطرح شد. بنابر نظریه کشف، جایگاه مردم نه انتخاب و نه حتّی مشروعیت بخشیدن به آن، بلکه تنها محدود به پذیرش تحمیلی و اجباری حکومت ولی فقیه می باشد. این سخن مصباح به نحوی جمع بندی نظریه کشف میباشد. "هرگاه مردم به امام رويكرد كنند، اين مشروعيت عينيت مييابد و مردم در واقع ناصر ولي هستند نه ناصب و مشرع او". ولی فقیه ترسیم شده در این دیدگاه از قدرتی آسمانی ( مشابه پیامبر و حتی نه امامان) برخوردار بوده و امکان نظارت بر عملکرد وی عملا و نظرا منتفی می باشد.
۳- مهدویت: تیوری جدید مهدویت، با ارائه خوانشی افراطی از مفهوم مهدویت، گوی سبقت را حتی از فرقه حجتیه نیز ربود. این جریان با حضور فعال در عرصه سیاسی، تز خود را نه بر اساس انتظار ظهور مهدی موعود بلکه بر مبنای زمینه سازی عملی برای ظهور زودرس وی(سزارین ظهور!) برای منتظر المهدیون قرار داد.
مبانی نظری فوق به زودی راه خود را در میدان سیاست باز نمود. در محرم ۱۳۷۵، آیت الله خامنهای در یک سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه، بحث خواص و عوام در جامعه اسلامی را پیش کشید و ویژگیهای قشر خواص را بر شمرد. روحانیون نزدیک به بیت از جمله آیات خوشوقت و علم الهدی نیز به تدریس مبانی نظری خشونت مقدس برای گروههایی چون انصار حزب الله پرداختند. در زمینه مهدویت نیز، مشی نظام تغییر کرد. در گذشته مشی آیت الله خمینی بیشتر مبنی بر نزدیکی میان فرقه ها و شاخه های متفاوت اسلام بود، تا جاییکه حتی سازمانی به این نام و با بودجه ای کلان ایجاد شد. اما با حضور" رهبر جدید الورود " درمیدان گاه قدرت ، این روند، چندی پس از به مصدر نشستن ولایت فقیه تازه تغییر یافت. با تاکید افراط گونه بر تشیع، از اسلامیان غیر شیعه و سلفیون اهل سنّت گرفته تا دراویش و صوفیان به شدت محدود شدند و تمرکز بر مقوله مهدویت در دستور کار قرار گرفت. بودجه عظیمی برای گسترش مهدویت در نظر گرفته شد و به موازات کم رنگ شدن جایگاه " مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی"، جایگاه "مجمع جهانی اهل بیت"، "خبر گذاری غدیر" و "مراکز مهدی شناسی" اهمیت بیشتری پیدا کرد. سازمان تبلیغات اسلامی نیز تمام تمرکز خود را بر روی مهدویت قرار داد و حتی بخش ویژه ای در بیت رهبری، جهت هدایت مداحان و وعاظ با هدف ترویج فرهنگ مهدویت ایجاد شد.
سوم ؛ مصباح و کادر سازی
روند بی سر و صدای "کادر سازی" و " تربیت کادر" که با هدف تصاحب ارکان مختلف قدرت آغاز شده بود در نوع خود در تاریخ شیعه بیسابقه است. اهداف استرتژیک این حرکت تا مدتها بر کسی معلوم نبود، به طوریکه حتی هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس ستاد انقلاب فرهنگی وقت، به هنگام امضای رسمیت یافتن موسسه امام خمینی، هرگز تصور آن را نمی کرد که به جریانی رسمیت بخشیده است که ۱۰ سال بعد (در انتخات ریاست جمهوری نهم) با تمام قوا در برابر وی به صف آرایی خواهد پرداخت. اندکی پس از تاسیس موسسه امام خمینی، دفتری به نام دفتر پژوهشهای فرهنگی بنا شد که زیر نظر مستقیم مصباح، به امر تئوریزه کردن ایدههای وی در باب حکومت اسلامی مطلوب می پرداخت. کانون طلوع، یکی از شاخههای این دفتر می باشد که با برپایی جلسات هفتگی مصباح با گروهی از شاگردان و دست اندرکاران موسسه، نتایج تحقیقات این دفتر به بحث و بررسی گذاشته میشد و در صورت ضرورت انتشار آنها در سطوح نظام در دستور کار قرارمی گرفت ..تربیت کادر- مهمترین هدف موسسه تربیت کادر بود . امر سنجش و ارزیابی دانشجویان از بدو ورود آنان آغاز و در خلال دوره آموزشی ادامه می یافت . و در نهایت به هنگام فارغ التحصیلی بر اساس نتایج این ارزیابیها، به مراکز مختلف حکومتی معرفی میشدند . بسیاری از دانشجویان و استادان این موسسه سالها بعد عهده دار مسئولیتهای کلیدی کشور شدند که از میان آنها می توان به کدخدایی(سخنگوی شورای نگهبان)،پرویز داوودی(معاون اول احمدینژاد در کابینه نهم)، حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی(نماینده مجلس هشتم و مدرس اخلاق کابینه نهم)، غلامحسین الهام(سخنگوی دولت و وزیر دادگستری کابینه نهم)، ناصر سقای بی ریا( مشاور رئیس جمهور) اشاره کرد.
روحانیت حکومتی: از دل فارغ التحصیلان این موسسه، نسل جدیدی از روحانیون پدید آمد که به آلترناتیوی در برابر روحانیت سنتی تبدیل گشت که بدلیل استفاده از رانت دولت، روحانیت حکومتی نامیده شد. این گروه ، پس از این ، به اهرم فشار حاکمیت در برابر علمای منتقد و مستقل حوزه در آمد.
ارائه خدمات مشاوره ای به ارکان نظام: این موسسه به کار تعیین استراتژی و مشاوره به سایر نهادهای حکومت به خصوص نهادهای زیر نظر رهبری مانند ستادهای نماز جمعه و نمایندگیهای ولی فقیه در ارگانهای نظامی نیز میپردازد. گفته میشود که حملات هماهنگ به اصلاح طلبان توسط ائمه جمعه در در دوران اصلاحات بخشی از راهبردهای ارائه شده این موسسه به ستادهای نماز جمعه بوده است.
چهارم ؛ مصباح و منشأ قدرت
در حکومت شریعت زده و اسلام پناه ایران، منشأ قدرت الله است و رهبر سایه ی خدا در روی زمین است. الله است که به شورای نگهبان الهام می کند که ولی فقیه را کشف کنید و به او قدرت و جابریت دهید. مصباح نظرات منشا قدرت را نهادینه می کرد . نظرات مصباح که همان "حکومت مطلقه" می باشد، "بوسوئه" (۱) در کتاب "سیاست مأخوذ از کتاب مقدس" مطرح می کند. روایت دیگری از منشأ الهی قدرت به وسیله ی "ژوزف دومستر" (۲) بررسی شده است.
مصباح معمار حکومتی بود که مشروعیت و مقبولیت خود را از الله و قدرت خود را از آسمان گرفته است.
اصل و اساس این حکومت ها بر خودکامگی و سرکوب بنا نهاده شده است. خلیفه ام القرای اسلامی، می تواند هم قانونی را که خود نهاده است و هم قوانینی که ولی فقیه سابق و مجلس اسلامی گذشته تصویب کرده اند، عوض کند و اگر وعده ای داده است از آن تخلف نماید.
پنجم ؛ مصباح و خشونت مقدس
نظرات مصباح در قم همسویی داشت با نظرات احمد فردید(۳) در تهران ؛
شاگردان فردید و شاگردان مصباح در پیشبرد فلسفه مهدویت وشاخص های زیر در حکومت اسلامی نقش فراوانی ایفا کردند :
١- نقد دموکراسی و لیبرالیسم توسط احمد فردید (بر پایه آرا هایدگر، -فیلسوف آلمانی - ) شباهت هایی با نقد های مصباح داشت .
٢- نیاز جامعه به پیشوایی فرهمند ( ولایت مطلقه فقیه ) با اختیاراتی بسیار گسترده برای هدایت آنان به سمت جامعه آرمانی ( مهدویت ) .
٣- لزوم تبعیت مطلق جامعه از چنین پیشوایی به عنوان سمبل مکتب.
٤- توجیه تئوریک به کار گیری خشونت برای رسیدن به جامعه آرمانی.( حفظ نظام )
٥- وجود مراکز توطئه جهانی از سوی غرب و اسراییل با هدف تضعیف هویت دینی کشورهای مسلمان.
٦- دفاع از تز شهروند درجه یک و دو( عوام و خواص) در برابر تز حقوق شهروندی مساوی.
خشونت مقدس رابطه ای تنگاتنگ با حکومت های توتالیته , و خویشاوندی با ایدیولوژی اسلامی دارد . اعمال کنندگان خشونت مقدس , سیستماتیک و بر پایه باورهای خود و باشهامت و برای حفظ حکومت/ [ حفظ نظام از اوجب واجبات است ] / دست به خشونت می زنند . مواجب و وظیفه شغلی , نقش حاشیه ای را ایفا می کند .
خشونت گران مقدس صاحب فلسفه !و منطق !هستند . منطق شکنجه، انجام “فریضه ی الهی” تلقی گردید ه و نزدیکی به الله. “سالکان الی الله” تازیانه بر دست گرفه و شکنجه گران “شیران سحرگاه” و “عارفان شامگاه” شده و تبهکاران “سربازان گمنام امام زمان” لقب یافته و مقدمات ”ظهور امام زمان” و “منتظر الظهوران” را فراهم می آورند.
مصباح در سالهای ۶۰ گفته بود: تجاوز به دختران باکره در زندان شرعی و به اندازه حج تمتع ثواب دارد و تجاوز به زنان و مردان زندانی نیز برای گرفتن اعتراف شرعی و بلامانع است!
پس از خرداد ٦٠ ایران معاصر با پدیده ی جدیدی از شکنجه گران مقدس روبرو شد. شقاوت مقدس , نسل نوینی از شکنجه گران باور مند و ایدویلوک را ارایه می دهد که از پشت میز دانشگاه و منبر خطابه پا به سیاه چال ها گذاشتند تا انسان های شریف دیگر را بدرند و به سوی آنان شلیک کنند. به قول شاملو “شکنجه و تازیانه و زنجیر نه وهنی به ساحت آدمی که معیار ارزش محاسبه می گردید.”
ما فیای قدرت در دخمه ها و دهلیزهای بیت همچون اژدهایی می لولد و برای بقای حکومت ولایی دست به هر جنایتی می زند .
پی نوشت :
rezaalavim@yahoo.com
Jan-2-2021۱- https://fa.wikipedia.org/wiki
/%DA%98%D8%A7%DA%A9
_%D8%A8%D9%86%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%A8%D9%88%D8%B
3%D9%88%D8%A6%D9%87
۲- https://fa.wikipedia.org/w/index.php?search=%22%DA%98%D9%88%D8%B2%D9%81
+%D8%AF%D9%8
8%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B1%22+&title=%D9%88%D
B%8C%DA%98%D
9%87%3A%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88&go=%D8%A8%D8%B1
%D9%88&ns0=1
۳- https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7
%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%81%D8%B1%D8%A
F%DB%8C%D8%AF
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲ دسامبر ۲۰۲۴
ستون آزاد
|
|