Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


دکتر علی شریعتی و «آوف هه بونگ» Aufhebung + ویدئو

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[30 Jun 2012]   [ همنشین بهار ]

پیش از اشاره به «آوف هه بونگ» Aufhebung (ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺮﮐﺰی دﯾﺎﻟﮑﺘﯿﮏ ﻫﮕﻠﯽ)، یادآور شوم که ۲۹ خرداد ۱۳۹۱ در برنامه افق صدای آمریکا، آقای دکتر عباس میلانی که آگاهانه و مختارانه در زندان شاه به ستمگران لبیک گفت، و متن ۱۲ صفحه ای ستایش نامه ایشان از «سر دودمان پهلوی و قهرمانی های شاهنشاه آریامهر» در خاطره زندانیان سیاسی باقی است، در سی و پنجمین سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی، علیه وی کیفرخواستی طولانی صادر نمود و با تکرار ادعاهای پرویز ثابتی (مدیر کل اداره سوم ساواک) و امثال دکتر جلال متینی و حجه الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی و....، تا توانست فرافکنی نمود.
اینکه ایشان مدیر مطالعات ایران در دانشگاه استفورد است و «معمای شاه» و هویدا را نوشته، نسبت‌های ناروا را توجیه نمی‌کند.
...............................





 






دکتر شریعتی نه یک فرد، یک مسیر و آغاز است.

مضمون سخنان دکتر شریعتی را دیگران نیز پیشتر گفته بودند. پس چه رازی بود که مردم ایران علی رغم کیفرخواست آخوندهای عمامه دار و بی عمامه، او را از خودشان دانسته و دوست داشتند؟ و چرا هم اینک نیز که برخی بازجویی های وی منتشر شده، مرگ طبیعی‌اش، مُسجّل گشته، این یا آن ایراد کتابش برجسته شده و خیلی ها بدون آنکه از مضمون کتاب امت و امامت و نیز مقدمه ای که به زبان فرانسه بر کتاب سرود جهشها (اثر محمد رضا حکیمی) نوشت، مطلع باشند، وی را کارگزار روحانیت معرفی می‌کنند... (با اینهمه) چرا، چرا هنوز در قلب مردم آزاده ایران است؟
چه دلیلی دارد که از ذهن مردم ایران پاک نمی‌شود و حتی کارتهای نوروز امسال و پارسال و هرسال.... سخنان وی را همراه داشت؟

فقط ساواک و آخوندهای مرتجع نبودند که به پر و پای وی پیچیدند، در طیف انقلاب نیز مسئول اول مجاهدین، او را کسی که «کار زینبی می‌کرد» و دیدگاهش «مارکس – وبر» ی، التقاطی است ...معرفی نمود، بسیار کوشید از تأثیرش بکاهد اما فایده نداشت.

در میان مارکسیست‌ها هم، کم نبوده و نیستند که او را «هوو» پنداشته، دماغ در نمی‌آورند. خیلی ها هم به حق، حرفهای درستی دارند و از موضع ترقیخواهی و انقلابی، از وی انتقاد بجا می‌کنند.
اما از تاثیر وی بر دل و دماغ مردم ایران کاسته نشده است.

اگر کسی در این واقعیت تردید دارد، با کمال ادب و فروتنی بگویم نسبت به جامعه خودمان ذهنی ذهنی است.
بیشتر ما جامعه کنونی ایران را نمی‌شناسیم و با خیالات خود و مریدان خود دلخوشیم.
...............................

دکتر شریعتی گل بی عیب نیست.

هیچکس دکتر شریعتی را با یک سازمان انقلابی که باید در صحنه عمل هزار و یک تضاد حل کند، عوضی نگرفته، هیچکس وی را بُت نکرده و برخلاف دروغ آقای میلانی کسی نگفته او افلاطون ثانی است.

- او البته بسیار خلاق بود اما مثل حیلی ها از دیگران هم تأثیر گرفته است.
در آثار نیکوس کازانتزاکیس نیز تز مذهب علیه مذهب، زر و زور و تزویر و به ویژه عرفان و عدالت و آزادی دیده می‌شود.
- «آری آین چنین بود برادر» نه کنار اهرام، مصر در حال و هوای دیگری پرداخته شده است. (...)...
- دکتر شریعتی گاه حرفهای خودش را دهان دیگران، دیگرانی که وجود خارجی نداشتند (شاندل و گیوز ...) می‌گذاشت.
- حرفهای او آیه نیست و اما و اگر بسیار دارد. خوب را خوب تر و بد را بدتر می‌دید.
- هیچکس نگفته است که گل بی عیب بود. از قضا خودش بیش از همه، یقه خودش را می‌گرفت و بازخواست می‌نمود اما...
اما آن معلم فرهیخته و بزرگوار جدّی تر از آن بود که بی حرفی هایش را با پرحرفی جبران کند یا از آنچه نمی‌داند سخن بگوید.

***
او قبل از آنکه سخنران باشد، نویسنده بود و قلمش، قلم پاک و دیکته ناپذیرش حرف نداشت.

برگردیم به «آوف هه بونگ»
آخر کار، رابطه دکتر شریعتی را با این کلمه کلیدی در فلسفه هگل، توضیح می‌دهم.
...............................

هستی آبستن نیستی است.

دیالکتیک dialectic برای هگل ساختار پیشرفت تاریخی و همچنین متدی برای تفسیر بود.
او در شرح دیالکتیک که تز، آنتی‌تز، و ارتفاع آنها در سنتز را شامل می‌شود و بیان این نکته که ﻫﺮ واﻗﻌﻴﺖ ﻛﺎرآیی اش را از ﺗﻀﺎدﻫﺎﻳﻲ ﺑﻴﺮون ﻣﻲﻛﺸﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ آﻧﻬﺎ ﻣﺘﻜﻲ اﺳﺖ، «آوف هه بونگ» را به کار برده است.
یادآوری کنم که دیالکتیک واقعّیتِ در حرکت و علمِ قوانینِ عمومی است که بر گسترش و تکامل طبیعت و جامعه و فکر حاکم است. نظّریه ای است در باره ی سرشتِ منطق، ساخت‌ها و تکامل جهان که بر خلاف پندار رایج، بعد از کانت ابداع نشده، بلکه پیشینه اش به یونان باستان و به طور مشخص به نظریات سقراط باز می‌گردد (برخی آغاز دیالکتیک را به یوهان فیشته در قرن ۱۸ میلادی نسبت می‌دهند)
دیالکتیک در فلسفه هگل به اوج می‌رسد و مارکس آنرا درزمینه های تقریباً متفاوتی به کار می‌برد. منطق دیالکتیکی، تناقض‌ها را تصادمات ثمربخش می‌انگارد که ممکن است از طریق ترکیب (سنتز ) حقیقتی برتر بدست دهد.
ضمناً تز و آنتی تز لزوماً همدیگر را از بین نمی‌برند. می‌توانند یکدیگر را تغذیه نموده و سنتز حاصل از آنها نیز عوامل موثر تز و آنتی‌تز را به صورت غالب و مغلوب در خود برجسته کند.
***
اولین سه‌پایهٔ فلسفهٔ هگل، «هستی، نیستی، گردیدن» است. هگل از هستی آغاز می‌کند و می‌گوید هستی نخستین مفهومی است که ذهن قبول می‌کند و می‌تواند پایهٔ مناسبی برای آغاز فلسفه باشد. اما هستی در خود مفهوم متضاد خودش یعنی نیستی را هم در بر دارد.
بر هستی غبار نیستی می‌نشیند و نیستی آبستن هستی می‌شود. این گذر از هستی به نیستی، به گردیدن (به شدن) می‌انجامد.
...............................

« آوف هه بونگ» ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺮﮐﺰی دﯾﺎﻟﮑﺘﯿﮏ ﻫﮕﻠﯽ است.

«آوف هه بونگ» ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺮﮐﺰی دﯾﺎﻟﮑﺘﯿﮏ ﻫﮕﻠﯽ و اشاره به یکی از کلمات فلسفی او است.
«آوف هه بونگ» کهنه را نفی کردن و طرح نو درانداختن است.
کهنه را نفی کردن اما نه آنچنان که جنبه های مثبتش گم و گور و حذف شود.
پس زدن و در عین حال برکشیدن و کشف پیوندی دیگر و پیچیده‌تر است که در آن تنش تضاد، انگیزه پیشرفت ‌شود.
در واقع آنچه از میان برداشته می‌شود، هیچ‌ و نابود نشده، بلکه تبدیل می‌شود.

***
«آوف هه بونگ» نوعی قبض و بسط است و می‌توان آنرا نفی، پایندگی، بالندگی، یا خلق یگانگی و هماهنگی و سرانجام نیل به تعالی ترجمه نمود.
از آنجا که جهات مثبتِ کهنه در نو حفظ می‌شوند و بقایایی از قبل در آن می‌ماند، می‌توان گفت «آوف هه بونگ » برگذشتن، عبور از یک وضع به وضع دیگر و پشت سرگذاشتن وضعیت قبلی است بدون آنکه کل وضع قبلی را رّد کند و کنار بگذارد.
.....................................

«آوف هه بونگ» واژه ای چند پهلو و تودار است.

«آوف هه بونگ» به ویژه در گفتمان هگل، واژه ای چند پهلو و تودار است و برگردان آن در هیچ زبانی معنی غائی نهفته در آنرا آنطور که باید و شاید نشان نمی‌دهد.
Lifting ، sublation، abolition در انگلیسی یا Abrogation در فرانسوی، Снятие در روسی و «رفع» در عربی و... هیچکدام منظور هگل را نمی‌رساند.

برای « آف هی‌‌بُن » دکتر حمید عنایت، واژه «انحلال» را برگزیده است که در آن هم معنای ناپدیدشدن ماده هست و هم معنای انضمام و حفظ آن در ماده دیگر، مثل حل شدن حبه قند در آب. اما انحلال واژه‌ای عربی است.

در ادبیات عرفانی ما «فنا» به معنی عدم محض نیست و نوعی بقا است اما اگر نخواهیم از «فنای ابقایی» که آنهم عربی است استفاده کنیم، با توجه به این نکته که «آوف هه بونگ» به طور توامان واجد هر دو معنای حذف و حفظ، لغو کردن و نگه داشتن و نفی و اثبات است، «برداشتن» ترجمه دقیقی برای «آوف هه بونگ» است.
فعل «برداشتن» در فارسی، حفظ کردن و نگاه داشتن و ارتقا دادن به سطح بالاتر و نیز لغو کردن همه را معنا می‌دهد.
...................................

کارل مارکس و « آوف هه بونگ »

کارل مارکس در نقد هگل و فویرباخ و در متن «نظریه بیگانگی» به «آوف هه بونگ» اشاره نموده و ادعا می‌کند مفهوم « آوف هه بونگ »، هگل را درک کرده و آن را فراتر از نقطه نظر وی برده است.
مارکس در «نقد دیالکتیک هگل»، با اشاره این نکته که هگل به خودآفرینی آدمی به عنوان یک فرآیند پی برده است، تأکید می‌کند که رابطه حقیقی و فعال آدمی با خویشتن تنها به این دلیل ممکن است که آدمی عملا تمام توانایی های نوع خویش را تولید می‌کند و این امر فقط به مدد فعالیت جمعی انسان ها و در نتیجه تاریخ امکان پذیر است...

مارکس می‌گوید فرایند «آوف هه بونگ» باید یک حامل یا سوژه داشته باشد، اما هگل به جای نام بردن از انسان زنده، سوژه فلسفه اش را «خود آگاهی» نامیده است و هنگامی که سوژه صرفاً «خود آگاهی» قلمداد شود، فرآیند «آوف هه بونگ» فقط در قلمرو دانش و در «ظاهر» صورت می‌گیرد و بیگانگی، در زندگی روزمره باقی خواهد ماند.

به نظر مارکس چون فرایند « آوف هه بونگ »، حامل و سوژه عینی ندارد، بیگانگی در زندگی بالفعل انسان ها باقی می‌ماند و از همین رو است که هگل در فلسفه حق Philosophy of Right با دولت پروس سازش می‌کند و در تضاد بین خرد و واقعیت گیر می‌کند.

مارکس با دگرگون کردن مفهوم « آوف هه بونگ »، به درک جدیدی از رابطه زندگی کردن و اندیشیدن می‌رسد.
از دیدگاه وی اگرچه دستیابی به قلمرو آزادی به معنی محو کردن قلمرو نیاز نیست اما انسان می‌تواند از قلمرو نیاز فراتر و فراتر رود. انسان ها فقط «موجوداتی طبیعی» نیستند که وجود خود را در رابطه با نیازهای بلاواسطه خویش تثبیت کنند. موجوداتی نوعی هستند که وجود خود را در رابطه با فرآیند شکل گرفتن خویش یعنی در رابطه با تاریخ تثبیت می‌کنند.
...............................

استخراج و تصفیه منابع فرهنگی

« آوف هه بونگ »، البته درجازدن و چسبیدن به کهنگی و خوگرفتن با آن نیست، اما سربه نیست کردن آنچه کهنه می‌نامیم نیز، نیست. برکشیدن و ارتقاء آن است.

برای مثال اگر نظم و نظام بورژوایی را برنمی‌تابیم و آنرا کهنه می بینیم، نمی‌توانیم منکر «دولت قانون» هم بشویم و آنرا با فرمالیسم نظام حقوقی بورژوائی یکی بگیریم.
نمی‌توان با دستاوردهای جامعه بورژوائی سیخکی برخورد نمود. حساب دستاوردهای مختص نظام بورژوائی از دستاوردهای مختص پیشرفت بشری جدا است.
نمی‌توانیم زیرآب همه چیز را بزنیم.
نباید کنترل قضائی مجدد پرونده های اداری و جدائی اختیارات حزبی و دولتی را هم به نظام های وابسته نسبت دهیم. نمی‌توانیم منکر تفکیک قوا بشویم چون ستمگران هم به آن تن داده یا لوث کرده اند.

منابع فرهنگی هر جامعه ای نیز اینگونه است، نباید از بیخ منکر آن شد و زیرآبش را زد چون مرتجعین نیز هوای آنرا دارند.

دکتر علی شریعتی که به «استخراج و تصفیه منابع فرهنگی» باور داشت، چون مقنی دلسوخته ای که در عمق تاریک آبگون خشک شده قنات کلنک می‌زند تا به سرچشمه آب برسد، مقوله فلسفی «آوف هه بونگ» را معنای تازه ای بخشید.

او نه تنها صمیمی و صادق بود، جامعه خودش را هم می‌شناخت و می‌دانست نادیده گرفتن نیروی دین در یک جامعه دینی، خود گول زدن است
عنصر تاریخیت را وارد فهم دین کرد و گفت محمد و علی نیز مافوق انسان نبودند، آنها نیز زیر سقف تاریخ و روی خاک طبیعت زندگی می‌کردند. نشان داد فقه سنتی، ایستا و میرا است. مسئله ای حل نمی‌کند، بعلاوه فقه، همه دین نیست.
او ذهنی نبود. کهنه را نفی کرد اما نه آنچنان که جنبه های مثبتش گم و گور و حذف شود.
یقین داشت پس زدن و در عین حال برکشیدن، به کشف پیوندی دیگر و پیچیده‌تر می‌رسد که در آن تنش تضاد، انگیزه پیشرفت می‌شود. به مضمون و جوهر «آوف هه بونگ» توجه داشت.

***
او قرآئت های تازه از متن را باب کرد و چشمان بسیاری را گشود. ناپرهیزی او البته به مذاق مرتجعین و کسانیکه دوست دارند تنها قرائت مرتجعین ملاک و میزان دین باشد، خوش نمی‌آمد و خوش نمی‌آید.
در زندان شاه فردی که می‌گفت از «جهل اسلام» به «علم مارکسیسم» رسیده است، از نوآوری امثال شریعتی، کُفری بود و می‌گفت: اسلام یعنی آنچه همین حجت‌الاسلام فاکر و معادیخواه میگوید که کافر نجس است و... قرائت های تازه دیگه چی چیه؟...

او به موسیقی علاقه داشت و پیشتر با هم از «ژولیت گه ره کو» Juliette Greco خواننده خوش صدا و خوش سیمای فرانسوی تعریف کرده بودیم.
به او گفتم ژولیت گه ره کو در ترانه «La valse des Si» نزدیک به ۳۰ قرائت مختلف از «اگر» دارد. ۳۰ مرتیه به اشکال گوناگون Siرا خوانده که همه هم با یکدیگر متفاوتند. چرا آن کار نوآوری است اما عبور از خطابه ارتجاع و گفتمان ایستا و میرای آن مجاز نیست؟ چرا شما دوست دارید نگاه همه مثل «محقق کرکی» و «شیخ احمد کافی»...باشد؟
چرا من نوعی نباید در روایتهای امثل طبری از داستان بنی قریظه تردید کنم؟...
بگذریم. برگردیم به کیفرخواست آقای دکتر عباس ملک زاده میلانی.

***
بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «جوهر اساسی فکر شریعتی اساساً چیزی متفاوت از ولایت فقیه نیست.»، دکتر شریعتی گفت:
آزادی انسانی را تا آنجا حرمت نهیم که مخالف را و حتی دشمن فکری خویش را به خاطر تقدس آزادی، تحمل کنیم. و تنها به خاطر اینکه می‌توانیم، او را از آزادی تجلی اندیشه‌ی خویش و انتخاب خویش، با زور، باز نداریم. و به نام مقدس‌ترین اصول، مقدس‌ترین اصل را که آزادی رشد انسان از طریق تنوع اندیشه‌ها و تنوع انتخاب‌ها و آزادی خلق و آزادی تفکر و تحقیق و انتخاب است، با روش‌های پلیسی و فاشیستی پایمال نکنیم، زیرا هنگامی که «دیکتاتوری» غالب است، احتمال اینکه عدالتی در جریان باشد، باوری خطرناک و فریبنده است و هنگامی که «سرمایه‌داری» حاکم است، ایمان به دموکراسی و آزادی انسان یک ساده‌لوحی است. و اگر به تکامل نوعی انسان اعتقاد داریم، کمترین خدشه به آزادی فکری آدمی و کمترین بی‌تابی در برابر تحمل تنوع اندیشه‌ها و ابتکارها یک فاجعه است...
...............................

خوردم زمین تقصیر ولتر بود. افتادم توی جوب تقصیر روسو بود.

بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «شریعتی در مقام ولایت ایستاده و می‌گوید مردم حق ندارند. مردم شعور ندارند»، وی ستمدیدگان را علیه دستگاه طالم بی شعور برانگیخت و به مردم عمیقاً احترام می‌گذاشت.
آقای میلانی که به جای معارضه با رژیم آخوندپرور شاه مداّحی رژیم سلطنتی را کرد تا از زندان آزاد شود، به دکتر شریعتی که عمری با دستگاه ستم و روحانیون مرتجع درافتاد می‌گوید: «به چه حقی تو حق منو برای انتخاب میگیری؟ به چه حقی تو حق هموطنان مرا برای انتحاب میگیری؟»

بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «شریعتی دانشجوی اول مُستّحق بورس را از گرفتن بورس محروم می‌کند تا خودش با بورس دولتی برود»، او با دَغل و دروغ میانه ای نداشت و اگر به جای مدرک دکترا، کلاس اکابر هم رفته بود، مردم او را دوست داشتند. چون نه به آنان پشت کرد و نه دروغ گفت.

بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «شریعتی قبل از زندان هم آدم افسرده ای بود»، شور و ایستادگی آن آموزگار مهربان و هوشیار هنوز هم در خاطره ها باقی است و نوکران ارتجاع و استعمار اگرچه بیش از ۳۰ سال است پشت سرش صفحه می‌گذارند و هرکدام به نوعی مزّه می‌ریزند نتوانستند و نمی‌توانند از محبوبیت وی بکاهند.

وقتی برخی آگاهانه سوراخ دعا را گم می‌کنند و عملکرد استبداد زیر پرده دین را به حساب امثال او می‌گذارند، من بی اختیار به یاد انقلاب کبیر فرانسه می‌افتم.
پس از بگیر و ببندهای «روسپیر» و اعدام امثال «دانتون» و به ویژه بعد که نظایر ناپلئون بناپارت، رنج و شکنج انقلابیون را به جنگ افروزی آلودند برخی به جّد و طنز می‌گفتند:
خوردم زمین تقصیر ولتر بود. افتادم توی جوب تقصیر روسو بود.

_________________

پانویس

ژاک دریدا و
Aufhebung

(Auf•he•bung)

 «ژاک درﯾﺪا» ﻣﻔﻬﻮم ﻫﮕﻠﯽ « آوف هه بونگ »، Aufhebung، را ﮐﻤﺎل ﮔﺮاﯾﯽ (اﯾﺪﺋﺎﻟﯿﺰاﺳﯿﻮن) ﻣﺘﺎﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻣﯽﻧﺎﻣﺪ ﮐﻪ در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﻪ ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ. ﺑﻪ ﺑﺎور درﯾﺪا، ﮐﺎﻣﻼ اﻣﮑﺎن ﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ «وﺣﺪت ﺿﺪﯾﻦ» را ﺑﺪون « ﺳﻨﺘﺰ» و در ﻧﺘﯿﺠﻪﺑﺪون « آوف هه بونگ »، ﺗﺼﻮر ﮐﺮد...
...............................


سخنان آقای عباس میلانی در مورد دکتر شریعتی

http://www.youtube.com/watch?v=SXQJ4PQ8Ick&feature=player_embedded


***

...............................

Pela bargain (تراضی حکم)

آقای عباس ملک زاده میلانی سازش و همکاری با امثال ثابتی و عضدی و حسین زاده (در ساواک) را با Pela bargain (تراضی حکم) توجیه می‌کنند. ادعایی بی پایه و اساسی که هیچکدام از زندانیان زمان شاه را نمی‌فریبد.

...

«موضوع عباس میلانی، موضوع یک فرد، یک آدم منفرد و مجرد نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت. موضوع عباس میلانی یک عارضه سیاسی – اجتماعی جامعه ایرانیان – داخل و خارج – است که ما از گذشته با آن روبه رو بوده ایم. اما امروز به چند دلیل، تبدیل به یک پدیده سیاسی – اجتماعی ِ نسبتاً مهمی شده است که احتمالاً می‌تواند در برابر تحولات ِ آتی ایران، به عنوان مانعی سربرآورد »


http://www.wsu-iran.org/azad/gobaghe_eata.pdf

قورباغه ابوعطا می‌خواند، ناصر رحمانی نژاد


.......................



«ژاک درﯾﺪا» ﻣﻔﻬﻮم ﻫﮕﻠﯽ «آف هی‌‌بُن» Aufhebung، را ﮐﻤﺎل ﮔﺮاﯾﯽ (اﯾﺪﺋﺎﻟﯿﺰاﺳﯿﻮن) ﻣﺘﺎﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻣﯽﻧﺎﻣﺪ ﮐﻪ در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﻪ ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ. ﺑﻪ ﺑﺎور درﯾﺪا، ﮐﺎﻣﻼ اﻣﮑﺎن ﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ «وﺣﺪت ﺿﺪﯾﻦ» را ﺑﺪون « ﺳﻨﺘﺰ» و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺪون «آف هی‌‌بُن»، ﺗﺼﻮر ﮐﺮد...

_________________




منابع

 



مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ -  ۲ دسامبر ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ زنان حزب دموکرات آمریکا اسب های خود را زین کرده اند  رضا علوی

+ تعویض در دقیقه نود  رضا علوی

+ جمهوری اسلامی و شالوده شکنی های مدرنیته  کیومرث صابغی

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995