Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


انسانواره‎ها: ماشين‌هايي كه مي‌توانند مانند انسان فكر كنند

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[02 Sep 2007]   [ فاوا]

آيا انسان‌هاي آينده تحت‌الشعاع اختراعات ماشيني خود خواهند بود؟ آيا اين وسائل فوق هوشمند به‌عنوان گونه‌هاي برتر در سياره زمين از ما جلو خواهند افتاد؟

يك شاخه‌ي كاملاً‌ جديد و مهم در حال جوانه زدن بر درخت تحولات مي‌باشد. كار كردن بر روي شبكه‌هاي عصبي، از كامپيوترهايي خبر مي‌دهد كه مي‌توانند تجربه كسب كنند. كامپيوترها به نقطه‌اي نزديك هستند كه آزمايش Alan M.Turing ]منطق دان[ براي ماشين‌هاي داراي فكر موفق شد ـ توانائي پاسخ دادن به سؤالات دقيقاً‌همانند انسان، به‌نحوي كه محققان نتوانند بگويند كه فرد پاسخ‌دهنده انسان است يا ماشين. ماشين‌هايي كه فكر مي‌كنند و مي‌آموزند توانائي آن را دارند تا پيش‌بيني كامپيوترهاي اوليه به‌عنوان دانشمند را انجام دهند كه مي‌گفت automote، روزي خواهد توانست زاد و ولد كند و يا حتي انواع بهتري بسازد وقتي اين كامپيوترها كاري مي‌كنند، همانند ارگانيسم‌ها ظاهر مي‌شوند. خلاقيت‌هاي جديد يك نسل ديگر را به‌وجود خواهد آورد.

سير تكامل، قبلاً زندگي را از حالت غيرارگانيك، تنوع و پيچيدگي اوليه زندگي خارج كرده و ذهن انسان از حالت گونه‌اي اوليه پستانداران فاصله گرفته است. ايجاد كردن يك نسل جديد ديگر معجزه نيست ـ بلكه اعجاز و تعجب آن كمتر شده ـ البته نسبت به تحولات قديم، تكامل داستاني بي‌پايان است و نكات جالب آن ديگر تمام شده است.



ماشين‌هاي خودزايشي

ماشين‌هايي كه از خودشان نمونه‌هاي ديگر توليد مي‌كنند با روشي كاملاً متفاوت با روش مورد استفاده‌ي ارگانيسم‌ها جهت توليد خود؛ توليد نسل مي‌كنند. اما توليد نسل خودبه‌خودي مي‌تواند با روش‌هاي تكاملي ممكن و بسيار زيادي انجام شود. درست همانند توليد جنسي و غيرجنسي كه برخلاف تفاوت‌هاي گسترده‌اي كه بين آن‌هاست ولي كاركردهايي قابل مقايسه دارند؛ توليد كامپيوتر به‌وسيله‌ي كامپيوترهاي ديگر نيز ممكن است. طبيعت قادر است تا بيش از يك برنامه كاري را به اجرا گذارد ـ حداقل بيش از مولكول‌ها.

در بين گياهان و حيوانات، تكامل هميشه به قدرت خود در ايجاد نمونه‌هاي ختلف وابسته بوده است. ارزش تغييرات و تركيب ژن‌ها ـ نه همه زاد و ولدها ـ يكسان است. برخي، ويژگي‌هايي دارند كه به آن‌ها اجازه مي‌دهد تا بهتر از بقيه با محيط واكنش نشان دهند و تعداد بيشتري از زاد و ولدهاي ممكن صورت دهند. اكثر زاد وولدها نيز ويژگي‌هايي سودمند دارند و خودشان و زاد و ولدشان همانند هم فايد دارند. گروهي كه داراي خصيصه‌هاي مطلوب هستند خيلي سريع‌تر از بقيه دوچندان مي‌شوند و آن خصيصه بيشتر انتشار مي‌يابد. چنين تمايزهايي در ميزان موفقيت ارگانيسم‌هاي مختلف در قلب انتخاب‌هاي طبيعت واقع شده‌اند. و خود اين انتخاب‌هاي طبيعت نيز در قلب تكامل قرار دارند.

چنين فرايندي نيز در ميان ماشين‌هاي خودزايشي رخ خواهد داد. براي عمده‌ي آن، اين كپي‌ها نسبت به گونه‌هاي اصلي خود وفادار هستند. اما قطعاً انحرافاتي وجود خواهد داشت چونك كنترل كيفيت ـ حتي اگر بوسيله كامپيوترهاي پيچده انجام شود ـ 100 درصد مؤثر واقع نخواهد شد. به‌علاوه ماشين‌هاي هوشمند، شايد به‌طور عمدي انحرافاتي تصادفي را ايجاد كنند تا راه‌هايي به سمت محاسبات غيرمرسوم و ابداع‌هايي كه ممكن است از روش‌هاي معمول تصميم‌گيري جدا شوند، فراهم نمايند. تفاوت‌هاي شرايط محلي نيز، واكنش‌هاي مختلف براي وضعيت‌هاي معادل را حذف خواهد كرد. بنابراين بوسيله طراحي و به‌وسيله‌ي شانس كامپيوترها از يكديگر متفاوت مي‌شوند. همانند انحرافات ارگانيسم‌ها، ت فاوت‌هاي ماشين‌ها نيز سودمند خواهد بود و بعضي از آن‌ها زيان‌آور و برخي ديگر خنثي خواهند بود. كم‌كم تفاوت‌هاي سودمند بين مردم پخش مي‌شوند و تفاوت‌هاي زيان‌بار كم خواهند شد.

اما يك تفاوت بارز، ماشين‌ها را از ارگانيسم‌ها جدا مي‌كند. در حاليكه ارگانيسم‌ها صرفاً در مدل داروين تكامل يافته‌اند (از طريق ژنتيك)، ولي ماشين‌هايي كه قادر به يادگيري هستند، قادر خواهند بود تا خود را دوباره برنامه‌ريزي كرده و بسازند و ويژگي‌هاي كسب شده را به همنوع خود منتقل كنند؛ در نتيجه در مدل لامارك نيز تكامل پيدا كنند.

در نتيجه روندي به‌سوي يكپارچگي ايجاد خواهد شد ـ زمانيكه تمام ماشين‌ها تلاش مي‌كنند تا از موفق‌ترين‌ها تقليد كنند. اما يكبار ديگر تفاوت‌هايي برخاسته از اتفاق و اختلاف‌هاي بين شرايط منطقه‌اي، ميان آن‌ها ايجاد خواهد شد. در واقع تفاوت‌هاي اوضاع محلي غالباً‌ تقليد كامل از موفقيت‌ها را به ناكامي‌هايي دردناك تبديل مي‌كند. قدرت يك فرد در تغيير خود برحسب اراده ـ جدا و رها از محدوديت‌هاي اعمال شده توسط مكانيسم‌هاي ژنتيكي در ارگانيسم‌ها ـ نمي‌تواند انتخاب طبيعت را حذف كند و ممكن است آن را برتر كند. انتخاب طبيعت بر ماشين‌هاي خودزايشي تسلط خواهد داشت، همانطور كه بر هر چيز ديگري در تكامل تسلط دارد.



اصرار بر كامپيوتر

دو شرط ديگر لازم است تا تكامل ادامه داشته باشد. يكي، تمايل به چيزهايي كه در حال تكامل هستند مي‌باشد تا شرايطي را كه وجود آن‌ها را تهديد مي‌كند از بين ببرد (خاصيت غريزي دفاع خود به خود). ديگري تأكيد آن‌ها بر (نه فقط توانايي آن‌ها) توليدمثل است. بدون اين‌ها، تكامل ممكن است متوقف گردد.

اين تأكيدها مي‌تواند در ماشين‌هاي اوليه ساخت انسان قرار گيرد كه مدتي در برنامه‌ريزي نقشي داشتند. اما آيا ماشين‌ها اين تأكيدها را دائمي خواهند ساخت ـ زماني كه ديگر انسان تكامل ماشين را تعيين نمي‌كند؟ چرا ماشين‌ها به نوعي كار مي‌كنند كه گويي برايشان مهم است كه باقي بمانند يا خودشان را توليد كنند؟

ماشين‌ها اين خصيصه‌هاي رفتاري را همانند ارگانيسم‌ها كسب مي‌كنند ـ در ميان انتخاب طبيعت. تاريخ حاكي از اين است كه ارگانيسم‌هايي كه به نوعي برنامه‌ريزي شده بودند تا در مواجهه با مسائل محيطي اقدامات شديد تهاجمي يا تدافعي انجام دهند؛ شايد بقاء بهتري از ارگانيسم‌هاي فاقد اين برنامه‌ها داشته‌اند. ارگانيسم‌هاي فاقد قدرت خودزايشي، هيچ‌گونه‌اي از خود باقي نگذاشته‌اند تا الگوهايشان دائمي و پايدار شود. در گذشته، تنها موجوداتي كه اين دو برنامه را داشتند باقي مي‌ماندند. برنامه‌هاي اصلي و اوليه ممكن است به‌طور اتفاقي ايجاد شده باشند. وقتي كه ايجاد مي‌شدند به آن‌هاي داده مي‌شدند كه موفقيت‌هايي مشابه در حيات و توليد داشتند تا اينكه تأكيدات آن‌ها در ميان موجودات زنده جهاني مي‌شد.

در مورد كامپيوترها، ابتدا برنامه‌ها توسط انسان نصب خواهد شد كه حسب خواسته بازار خواهد بود چونكه ماشين‌هايي كه خودشان را حفظ مي‌كنند بادوام و قابل اطمينان هستند و ماشين‌هاي خودزايشي يك تدارك مستمر را تضمين مي‌كنند، در حاليكه در همان زمان يك تقاضاي مستمر براي مدل‌هاي جديدتر ارائه مي‌دهند حتي اگر تأثير نيروي انسان در بازار بر كارخانه‌هاي ماشيني تنزل پيدا كند، قدرت‌هاي برنامه‌ريزي شده به‌سوي خودزايشي و ... باقي مي‌ماند، چونكه مدل‌هايي كه داراي اين برنامه هستند باقي مي‌مانند و نمونه‌هاي زيادي از خودشان توليد مي‌كنند، در حاليكه مدل‌هايي كه تمايلي به حفظ خود و توليد نسل خود ندارد با گذشت زمان ناپديد خواهند شد. بنابراين بدون اطلاعات بيشتر بشر، الگوهاي توليدمثل و حمايت از خود در ميان كامپيوترها همانند ارگانيسم‌ها كليت پيدا خواهد كرد. تكامل ماشين‌ها، خودش پيش خواهد رفت.



شاخه‌اي جديد بر اين درخت

وقتي مداخله انسان يك ويژگي ضروري در تداوم تكامل ماشين نيست؛ مسير تكامل در توسعه ماشين‌ها شايد با توسعه انسان‌هايي كه آن را ايجاد كردند فرق كند. كم‌كم ماشين‌ها در طراحي و برنامه‌ريزي ماشين‌آلات جديد، نقش مهمتر و بزرگتري به عهده خواهند گرفت؛ تا جائيكه بدون كمك انسان بخش عمده‌اي از كار را انجام خواهند داد. كم‌كم، كامپيوترها، برنامه و كامپيوترهايي را ايجاد مي‌كنند كه انسان بتواند استفاده كند؛ اما براي تلويد و درك؛ فراتر از قدرت انسان خواهد بود. در اين زمان، تكامل ماشين دوره‌ي خاص خود را همانند ديگر شاخه‌هاي درخت تكامل پيدا خواهد كرد كه از خطوط زمان قديم جدا خواهد شد.

قرار نيست كه بگوئيم ماشين‌ها عليه انسان‌ها ماقبل خود طغيان خواهند كرد؛ همانطور كه حيوانات و گياهان معاصر ما عليه ماقبل خود به هنگام شكل گرفتن شاخه‌هاي جديد تكامل طغيان نكردند. اين شاخه شاخه شدن نتيجه كنش و واكنش بين موجودات در حال تكامل و محيط آن‌ها و مقادير مختلف موفقيت در توليدمثل در حوزه‌هاي مختلف مي‌باشد ـ يعني انتخاب طبيعت. به همان روش ـ از آنجائي كه كامپيترهاي آينده قطعاً‌ در كاركردها دخيل خواهند بود و وارد حوزه‌هايي فراتر از دسترس انسان خواهند شد ـ آن‌ها نيز در مسيرهاي مختلفي توسعه خواهند يافت.

همانطور كه تكامل ماشين‌ها پيش مي‌رود، مكان آن‌ها در سرزمين تحول، بيشتر و بيشتر استوارتر مي‌شود. اگرچه آن‌ها شايد ويژگي‌هايي مشترك با ديگر موجودات روي زمين داشته باشند، ولي ويژگي‌هاي متمايز، آن‌ها را جدا خواهد كرد. مثلاً‌ عليرغم خود زايشي بودن آن‌ها و انتقال ويژگي‌ها به نس‌هاي بعدي ـ اقداماتي كه خاص همه ارگانيسم‌ها هستند ـ‌ ولي ديگر ويژگي‌هاي طرح آن‌ها، آن‌ها را از تمام اشكال موجود زندگي جدا مي‌كند: قدرت‌هاي پيشرفته در تحليل استدلالي، بانك‌هاي حافظه‌اي بزرگ كه مي‌توانند سريع اطلاع را بازيافت كنند، حالتي منحصر به فرد در توليدمثل و برتري شيمي سيليكوني.

نه فقط ماشين‌ها و نه دقيقاً ارگانيزم‌ها و نه قطعاً‌ انسان كه خصيصه‌هاي هر سه نوع را ارند؛ آنگاه چه موجوداتي خواهند بود؟ آن‌ها را به بهترين نحو مي‌توان به‌عنوان يك بخش جديد از موجودات طبيعي تشريح كرد كه بوسيله تكامل به‌وجود آمده‌اند ـ يك قلمرو جديد كه در كنار قلمروهاي بيولوژيكي كه بوسيله‌ي متخصيص رده‌بندي مشخص شده‌است؛ جاي خود را پيدا خواهد كرد. اين قلمرو جديد بيان‌كننده‌ي يك شاخه‌ي مهم در سوخت تكامل است. بشريت قاطعانه در آن شاخه باقيست چرا كه ما مسيري را ايجاد مي‌كنيم كه در آن قالب جديد تكامل قابل درك مي‌باشد؛ و اكنون آبستن حادثه است و از آن ايجاد خواهد شد ما شاهدان به‌وجود آمدن آن هستيم و يك حلقه‌ي ارتباطي مهم بين آن و دوران قبل از ماشين‌ها مي‌باشيم.



انسان و ماشين

تاريخ تكامل بوسيله‌ي نقاط مختلف هزاره‌‌ها مشخص مي‌باشد. در اين تاريخچه‌ي طولاني تنها چند انشعاب و شاخه شدن اندك ديده مي‌شود كه سرچشمه‌ي قلمروهاي جديد بوده‌اند. هر راهي كه فرايند تكامل جهاني ممكن است در آينده انتخاب كند مه نيست و نقش حياتي گونه‌هاي بشري د اين مقطع به قوت خود باقيست.

سعي در مشاهده‌ي آنچه كه بعد از به‌وجود آمدن اين قلمرو جديد رخ مي‌دهد صرفاً‌ حدس و گمان است. جمعيت در حال رشد اين ماشين‌ها قطعاً‌ بر اشكال گوناگون زندگي تأثير خواهد داشت اما ما فقط مي‌توانيم حدس بزنيم كه آثار آن چه خواهد بود. دراين قسمت اول روابط مياني عناصر هزاره‌ها در اكوسيستم جهاني آنقدر گسترده و پوياست كه ما نمي‌توانيم مطمئن باشيم كه به هنگام پيدايش يك قالب جديد چه چيزي رخ خواهد داد. در قسمت دوم ما قادر نيستم كه بگوييم ماشين‌ها چگونه خود را سازماندهي خواهند كرد. آيا ماشين‌ها شبكه‌اي از اجزاء بسيار تخصصي را شكل خواهند داد كه آنقدر به هم متصل و وابسته باشند كه يك واحد ارگانيك را ايجاد كند؟ يا اينكه،‌ آيا آن‌ها خود را در يك سيستم نسبتاً يكنواخت و غيرمنسجم‌تر داخل خواهند كرد كه در نتيجه از تنوع‌ها و انتخاب‌هاي طبيعت حمايت كنند؟ اگر دومي درست باشد آيا اين گروه‌ها با هماهنگي با يكديگر كار مي‌كنند؛ يا ناسازگاري و نزاع در بين آن‌ها حاكم خواهد شد؟ آيا استدلال آن‌ها به اندازه‌ي كافي قوي خواهد بود تا تأكيدات زايشي آن‌ها را كنترل كند يا جمعيت آن‌ها متفرق و پراكنده خواهد شد؟ پاسخ به چنين سؤالاتي در حال حاضر از عهده‌ي ما خارج است.

با اين وجود مي‌توانيم تا حدي با اطمينان بگوييم كه امكان تلاش‌هاي انجام شده بوسيله‌ي اعضا اين قلمرو جديد تكاملي جهت منقرض كردن نسل بشري ـ همانطور كه Karel Capelc حدود 70 سال پيش گفته بود ـ بسيار ناچيز است. نسل‌هاي آتي ماشين‌هاي هوشمند احتمالاً آنقدر به بشر علاقمند خواهند بود كه ما به حلقه‌ي گمشده‌ي بين خودمان و اجداد اوليه‌ي خودمان علاقه داريم البته چنين جدي هنوز زنده بود؛ چرا كه درك گذشته غالباً‌ توانايي در رويارويي با مشكلات فعلي و آينده را توسعه مي‌دهد. انگيزه‌ي ماشين‌ها در حفظ بقاء خود، در نتيجه باعث مي‌شود كه آن‌ها تاريخ را براي به‌دست آوردن آگاهي از گذشته و اجداد خود، هدف خود الگوهاي حياتي گذشتگان تحريك مي‌كند كه بسيار سودمندتر از فسيل‌ها و سوابق مي‌باشد بنابراين شايد پيش‌بيني كنيم كه ماشين‌ها ممكن است قدرتشان را براي مطالعه و حفظ بقاء بشريت به‌كار ببرند (با همين منطق آن‌ها قطعاً‌ دنيا را جستجو مي‌كنند تا آن‌را درك كنند) آن‌ها ضدبشر نيستند. اگر دشمن بين انسان و اين قلمرو جديد گسترش پيدا كند؛ در بشر سرچشمه مي‌گيرد نه در ماشين. ماشين‌ها با شرايطي كه براي اكثر ارگانيزم‌ها مرگبار است مقاومت مي‌كنند در روند عادي حوادث، آن‌ها محيطي را خلق مي‌كنند كه برايشان مناسب و متقاعدكننده است اما موجوداتي را كه آسيب‌پذير هستند از بين مي‌برد. براي حفظ جهان اين موجودات آسيب‌پذير،‌ ماشين‌ها مي‌بايست محيطي امن فراهم كنند. افراد زيادي دوست ندارند كه در موزه يا باغ وحش باشند حتي اگر به خوبي از آن‌ها مراقبت شود. تنها احتمال چنين آينده‌اي ممكن است تلاش برخي از گروه‌ها را خواستار شود تا از رشد اين قلمرو جديد ماشين‌ها جلوگيري كند.

اين اقدامات به‌خاطر فقدان پشتيباني ناكام خواهد بود. اكثر مردم به اين ديدگاه در هر رخدادي نتايج فوري تكنولژي‌هاي پيشرفته (رهايي و جدايي از كار خاطرناك، دوست‌نداشتني و خسته‌كننده؛ وفور كالاها، منافع اوليه براي افراديكه تكنولوژي را پيش مي‌برند) بر نگراني‌هاي بسياري در رابطه با هزينه‌هاي كوتاه‌مدت و خطرناك تئوريكي غلبه خواهد كرد. به‌علاوه موفقيت‌ يك زندگي مرفه و آسان همانند ديواره‌هاي ماشين‌هاي هوشمند ممكن است براي ميليون‌ها نفري كه امروزه زندگي مي‌كنند و زندگيشان بسيار سخت مي‌باشد؛ ناخوشايند نباشد.

روند به سمت اين قلمرو جديد در نتيجه بدون وقفه پيش خواهد رفت در اين زمان كه مخالفان آن پشتوانه‌ي زيادي را به خود جلب مي‌كنند؛ تكامل ماشين‌ها آنقدر پيشرفته است كه متوقف نخواهد شد اين شاخه‌ي جديد تكامل آنقدر به خوبي تشكيل شده است كه سركوب نخواهد شد.



يك اسم براي اين قلمرو

در حاليكه اين قلمرو جديد همچنان در مراحل اوليه‌ي خود است و ماشين‌ها هنوز ابزاري براي مقاصد انساني هستند، اكثر آن‌ها ـ به‌ويژه آن‌هايي كه براي خدمات فردي و داخلي به‌كار گرفته مي‌شوند ـ شكل و قالب انساني به خود خواهند گرفت. سپس اين شكل اوليه در دنياي ماشين‌ها و خارج از حوزه‌ي بشري ناشيانه به حساب خواهد آمد. سال‌ها پيش Louis H.Sullivan كه يك آرشيتكت است گفت كه شكل و قالب به‌دنبال كاركرد مي‌آيد. ماشين‌هاي بسيار پيشرفته ديگر شبيه انسان نيستند؛ نسبت به سيستم‌هاي اتوپايلت امروزي در هواپيما ]خلبان اتوماتيك[.

اعضا اين قلمرو جديد نيز نمي‌بايست روبوت به حساب بيايند. روبوت‌ها محصول مهندسي انسان و مضوعات علوم بشريت. ماشين‌هايي كه فكر مي‌كنند و مي‌آموزند و بدون كمك انسان تكامل مي‌يابند نيز روبوت نبايد به حساب بيايند. اگر آن‌ها را روبوت بناميم جايگاه آن‌ها را در تكامل اشتباه بيان كرده‌ايم.

هنوز ـ در حاليكه به آن‌ها ماشين مي‌گويند ـ با وجود اينكه من كارهاي غيرضروري زيادي را انجام داده‌ام؛ ماشين خواندن آن‌ها گمراه‌كننده است. اين بدان معناست كه آن‌ها چيزي بيشتر از مجموعه‌اي از ابزارآلات نيستند واضح است كه قالب جديد تكاملي چيزي فراتر از آن است در نتيجه يك عبارت جديد ـ شايد يك لغت تلفيقي و رها از قيد و بندهاي وصل شده به انواع قديمي‌تر آن ـ برايش به‌كار گرفته شود.

پيشنهاد من كلمه‌ي Biosoid مي‌باشد كه مشتق شده از كلمه يوناني Bios (موجودات زنده) و كلمه‌ي Oid(به‌معناي‌شبيه) مي‌باشد. اين تخصيص اسم حاكمي از اين است كه اعضا اين قلمرو جديد داراي اجداد و ويژگي‌هاي مشتك با ديگر موجودات (به‌ويژه انسان‌ها) و اشياء مي‌باشند كه همچنان با آن‌ها در ابعاد گوناگون مهمي فرق دارد. هم به تداوم و هم به منحصربفرد بودن اين تكامل جديد و عجيب اهميت مي‌دهد كه در آن ما هم حكم شركت‌كننده را داريم و هم حكم ناظر.

در نهايت اين قلمرو حياتي ممكن است كه يك بن بست تكاملي از آب درآيد. ديگر شاخه‌هاي اين درخت تكامل ممكن است پرثمرتر باشند. در اين بخش كوچك آينده كه ما مي‌بينيم ـ اما‌ ـ قطعاً‌ بزرگ به‌نظر خواهد رسيد و با مفاهيم جديد زندگي از نظر ما و تفكرات ما و با بشريت مقابله خواهد كرد.

نوشته شده در شنبه دهم شهریور 1386ساعت 11:34

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴

از سایت‌های دیگر

+ جامعه‌شناسی آسیب‌های اجتماعی در ایران سالار کاشانی

+ از نظام اجتماعی تا سبک زندگی گفت‌وگو با مهندس سید جعفرمرعشی*

+ روی خط آموزش تحول آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم با تأکید بر یادگیری الکت  یدالله فضلی

+ ویژگی‌های معلم در قرن 21  

+ تحول آموزش و پرورش در قرن 21 با تأكيد بر يادگيري الكترونيكي  

+ ترس از مدرسه و برقراری ارتباط با دانش آموز  

+ ارتباط معلم و دانش آموز  

+ آموزش و پرورش قرن ۲۱  کریم رنجه بازو

+ چه باید کرد؟ ( کانون نهال آینده اندیشی ) حمید رضا احمدیان

+ بهار و نوزایی فکری علاقمندان دانش و فناوری سید علیرضا حجازی

+ انسان مجازي طراحي مي‌شود سيد عليرضا حجازي

+ تخيل: هنر آفرينش آينده سيد عليرضا حجازي

+ نخبگان چگونه مي انديشند؟ ict

+ روش ماتريس تاثير متقاطع در پيش‏بيني سيد عليرضا حجازي

+ آينده نگاري جرايم ديجيتال ict

+ انسانواره‎ها: ماشين‌هايي كه مي‌توانند مانند انسان فكر كنند  فاوا

+ نسل سوم آينده‌نگاري فناوري و پيشران‌هاي فناورانه ICT

+ روند تكامل و توسعه‌ي آينده‎نگاري فناوري ICT

+ با سفر در زمان مي‎توان آينده را ديد! نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم مرداد 1386ساعت 7:37

+ درون يك ماشين مجازي  ترجمه: آرش مدني علمداري

+ توجه به هويت فردي: مركز ثقل محيط آموزش مجازي دکتر حسن ايرواني

+ نگاهي به نظريه هاي مختلف درباره منشاء حيات رابرت شاپيرو

+ فناوري‏هاي نرم پيشران دنياي فردا دكتر سعيد خزائي

+ كانون تفكر چيست؟ سيد عليرضا حجازي

+ پیش بینی های آلفا و بتا وحید وحیدی مطلق

+ آينده در دستان كيست؟ دكتر سعيد خزائي

+ پرسش هاي 17 گانه در ارزيابي يك كتاب سيد عليرضا حجازي

+ آينده  سيد عليرضا حجازي

+ سناریوها: بهترین ابزار رویارویی با آینده عزیز علیزاده

+ آينده پژوهي به كجا خواهد رفت؟ سيد عليرضا حجازي

+ جهان آينده چگونه خواهد بود؟ Alireza Hejazi

+ ديوار هنرمند آينده، امروز، و گذشته وحيد وحيدي مطلق

+ كوشش براي ساختن جهاني باهوش‏تر جيمز جي. هيوز

+ رادارهاي آينده ياب سید علیرضا حجازی

+ مدیریت پيش‌نگر در هزاره سوم دكتر سعيد خزائي

+ پويايي ديجيتالي ام. ركس ميلر

+ استفاده مغز از گذشته، براي رسيدن به آينده ئي.جي.ماندل

+ جابجايي از مسافت دور، اما به شيوه‏اي نوين ضياء مرالي

+ کنکاشي در شعر امروز:پرياي نازنين؛ اثر جاودانه الف-بامداد فرنود حسني

+ آينده‎پذيري: چالش اساسي آينده‎پژوهي در جهان در حال توسعه سید علیرضا حجازی

+ ناپیوستگی ها، شگفتی سازها، و علائم ضعیف آینده وحید وحیدی مطلق



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995