مقدمه
ما دانشكده ها ،کتابخانه ها و منازلمان را با فناوريهاي الكترونيكي مجهز نموده ايم اما آيا ما دانشجويان و اساتيد را در برابر اطلاعاتي که سخت آنهارا مورد حمله قرار مي دهند بوسيله اين فناوريها مجهز نموده ايم؟ چه اتفاقي مي افتد هنگامي که دانشجو مي تواند اطلاعات بيشتري از اينترنت بدست آورد آيا در گذشته اطلاعات بوسيله يك استاد يا يك تكست بوك انتقال پيدا مي آرد؟ يك دانشجو در هنگام برخورد با اطلاعات زياد و ممكن چه بايد انجام دهد؟ کدام اطلاعات قابل قبول مي باشد وکدام قابل قبول نيست؟
امروزه با دسترس بودن اطلاعات درست و غلط زياد هرکسي را در راستاي سيستم آموزشي قرار مي دهد يا نمي دهد- بايد نه تنها مهارتهاي خواندن و مهارتهاي کامپيوتري داشته باشد بلكه همچنين مي بايست مهارتهاي اطلاعاتي هم داشته باشد.
سواد اطلاعاتي چيست؟
اصطلاح سواد اطلاعاتي بعضي اوقات ترجيحا به عنوان اطلاعات مناسب و بطور عموم به عنوان توانايي دسترسي ، ارزيابي ، سازماندهي واستفاده از اطلاعات در يك تنوع از منابع تعريف شده است براي اينكه کسي داراي سواد اطلاعاتي گردد بايد چگونگي وضوح يك موضوع يا ناحيه اي از دستورالعملهاي مورد نياز را بشناسد . انتخاب اصطلاحات مناسبي را براي روشني مفهوم يا موضو ع مطابق دستورالعمل يك خط مشي جستجو انتخاب کند که منابع مختلف اطلاعاتي و روشهاي متنوعي که اطلاعات را سازماندهي مي نمايد فرموله کند. داده هاي جمع شده را براي ارزيابي ، تناسب ، کيفيت و مفيد بودن تحليل نمايد و بطور صحيح اطلاعات را به طرف دانش سوق دهدا(نجمن کتابداري امريكا ١٩٨٩)
اين شامل يك فهم عميق از چطور و کجا اطلاعات را پيدا کردن مي شو د . توانايي قضاوت دراطلاعات هد فدار و محتاطانه مي باشد ، چطور بهترين اطلاعات مي تواند به نشان دادن مشكل يا انتشار آن در يك دست کمك نمايد. سواد اطلاعاتي همانند سواد کامپيوتري که نيازمند شناخت فناورانه است واينكه چطور نرم افزار و سخت افزاري را بسازيم نيست يا سواد کتابخانه که نيازمند توانايي استفاده از مجموعه کتابخانه و خدماتش مي باشد نيست . همچنين يك ارتباط قوي متعلق به همه اين مفاهيم وجود دار د . هر آدام از اين سوادها چندين سطح از تفكر را بصورت حياتي نياز دارن د . اما در مقايسه با سواد کامپيوتري سواد اطلاعاتي صرفا به آنسوي دسترسي داشتن به دانش چطور استفاده نمودن از فناوري مي رود زيرا فناوري تنها کيفيت آموزش تجربي را تضمين نمي نمايد . ودر مقايسه با سواد کتابخانه اي ، سواد اطلاعاتي بيشتر از جستجو در يك فهرست پيوسته يا مواد مرجع ديگرمي باشد زيرا سواد اطلاعاتي يك تكنيك نيست بلكه يك هدف براي آموزشگران مي باشد.(گيلتن ١٩٩٤)
سواد اطلاعاتي به يك آگاهي از روشي که سيستم هاي اطلاعاتي کاربردي و ارتباط ديناميك بين يك نياز اطلاعاتي ويژه و منابع و کانالهاي مورد نياز به منظور رضايت آن نياز مورد نياز است.
چرا بايد سواد اطلاعاتي را مورد بحث قرار دهيم؟
مرجع انتخابي در کتابخانه هاي دانشگاهي و عمومي را که شاخه محدودي از متون وسيع مورد توافق را در کلاس درس يا در کتابخانه شخصي مورد بحث قرار دهند . بهرحال اززماني که هر کسي مي تواند يك صفحه وب بسازد، براي مثال شما چطور مي توانيد بگوييد اطلاعات مورد اطمينان است يا نه؟يك نكته حياتي در باره استفاده از اينترنت اين است که اطلاعات پستي خصوصي نيازمند گذر از قيد و بندهاي ويراستاري رسمي يازير گذر هر نوع از چك حقايق نيست. بي ميلي در جستجوي اطلاعات از منابع قابل اطمينان ودرست از قبيل کتابهاي خوب نمايه شده يا اطلاعات وسوسه انگيز نتايج کامپيوتري اما کيفيت پايين حاصل مي شود نه تنها ما بايد آموزشگران با بصيرتي باشيم بلكه علاوه بر آن ما بايد بطور مداوم آموزش ببينيم . اگر چه در اين جهان تغييراتي بصورت افزايشي صورت گرفته است بنابراين نياز به يادگيري احساس مي شو د . تغييرات هولناکي هم در ميزان وهم در تنوع منابع اطلاعاتي ديده مي شود ، تغييرات وسيعي در فناوري ايجاد شده که روي زندگيمان از بانكداري گرفته تا مراقبت پزشكي و هرچيز ديگري تاثير مي گذار د . ما نياز داريم براي دانستن بيشتر و يادگيري بيشتر در جهان اطرافمان تغيير را بپذيريم . طبق يافته هاي بريويچ و جانز در سال ١٩٩٣ سواد خواندن بصورت رسمي ، نوشتن و دلايل حسابگرانه براي يادگيري در طول دوران زندگي سودمند مي باشند. کميت افزايش اطلاعات از همه منابع و فشار به منظور ابقا در يك حالت استمرار از مفاهيم يادگيري مداوم که ما بايد دراستفاده از اطلاعات مهارت داشته باشيم . نياز به شروع واستفاده از اطلاعات در تمامي حالتهاي زندگي احساس و فراهم آوري سواد اطلاعاتي مناسب بايد با فراهم آوري سوادهاي ديگربا هم آميخته شوند (دارچ و ديگران سال ١٩٩٧)
مشكلات آموزشي
با سواد اطلاعاتي شدن يك فرايند موثر است ، ايجاد جستجو در خارج از حيطه دانش از چندين منبع نسبت به دريافت و گزارش حقايق انفعالي ، روش استاد بايد دانش يك مربي يا راهنما را افزايش دهد .(انجمن رسانه آموزشي ويسكانسين)
استادان ، پروفسورها ، استادياران ، کتابداران ، مديران وجامعه بايد براي همكاري توسعه روشهايي که نه تنها مشكلات دانشجويان در استفاده از مواد کلاس درس بلكه همچنين در استفاده منابع اجتماع زيادي را حل نمايد. استادان بايد آمادگي اينرا داشته باشند که به دانشجو تفكر لازم ،مشاهدات جديد هوشمندانه ، خلاق و استفاده گر ازاطلاعات آموزش دهند.(لنوآس ١٩٩٣)
هدف اينست ابتدا دانشجويان را براي چگونگي يادگرفتن (ياد بگيرد چگونه آموزش ببيند ) آماده نماييم و اين مهرتها را در محدوده هاي ديگر زندگيشان ياد بگيرند بنابراين آنها مي توانند جستجوگران و مشتريان اطلاعات سراسر زندگيشان باشند.
استادان در تمامي موضوعات بايد نگرش درست ورسمي بايك کوشش در پرسش از يادگيرنده و فرايند پرسش علمي از وي داشته باشند.(لنوآس ١٩٩٣)
اين به معني انتقال چندين مسئوليت در کسب دانش از استاد به دانشچو و مجاز بودن دانشجويان براي توسعه پرسش ها ، خط مشي ها براي جستجوي جوابها و فرموله کردن نتايج مي باشد . آن همچنين به معني داشتن سخنرانيهاي کمتر و جايگزيني آنها با خط مشي هاي کاربردي در سواد اطلاعاتي مي باشد.(کميسيون آموزش عالي ١٩٩٥)
با توافق نظر ، آموزشگران و محققين بايد دست به گريبان شوند با تعريف استانداردها و شايستگيهاي سازمانيافته با سواد اطلاعاتي روشهاي جديد موثري براي استخدام آموزشگران و اندازه گيري نتايج و برخورد اين قبيل آموزشي کلراد و (١٩٩۴ ) ، انجمن کتابداران آموزشگاهي وانجمن ارتباطات و فناوري آموزشي ( ١٩٩٦ ) ، آموزشگاهاي عمومي بلينگهام ( ١٩٩۶ ) شش مهارت بزرگ (ايزنبرگ و برآويتز ١٩٩٠ ) و دانشگاه ايندياناي پنسيلوانيا(اسلاتر و ناپ ١٩٩٤ ) انتقال يافته اند.
مشكلات يادگيري
مقداري از يادگيريهاي ما در مجموعه هاي رسمي چه و کجا پكي جها و مطالب آماده شده مي باشند که ما انهارا ياد مي گيريم و بصورت اتفاقي ميباشند . اما يادگيريهاي زياد همچنين در مجموعه هاي غير رسمي و غير رسميانه بصورت خوبي اتفاق مي افتند. سواد اطلاعاتي در همه سه نوع جانشيني يادگيري بصورت حياتي وجود دارد.
با سواد اطلاعاتي شدن شامل يك تغييرموثر و يك روش براي دانشجويان زيادي است که يادگيري را آموخته اند . اول از همه دانشجويان بايد بطور خود آموز در پي يادگيري باشند . اين نوع از استقلال ، دانشجويان را در يادگيري موثر آماده مي نمايد تا مشكل زندگي واقعي را حل نمايند .(برويك و جي ١٩٨٩ ). همچنين در باسواد شدن اطلاعاتي ، دانشجويان مسئوليت بيشتري را براي يادگيري شخصيشان هم بصورت خصوصي يا در کارهاي گروهي ميپذيرند.
تحت عنوان دانشجوياني که شايستگي بيشتري در استفاده از آپشن هاي منابع اطلاعاتي دارند انها نسبت به روشهاي يادگيري و روشهاي ترجيهي يكسان سازي دانش آگاهي مي يابند(بلكلي و آاريگان ١٩٩٤)
يك روش موفق براي توسعه مهارتهاي سواد اطلاعاتي در يادگيري منابع گسترش يافته مي باشد که دانشجوياني را فهم سواد اطلاعاتي شامل مي شود که مسئوليت بيشتري در قرار گيري منابع بيشماري در جريان يادگيري و پذيرفتن آن مي باشند . اين نگرش مهارتهاي يادگيري دوران زندگي را تكامل مي بخشد زيرا دانشجويان در حال يادگيري از همان منابعي که براي استفاده در زندگي روزانه از قبيل کتابها ، روزنامه ها ، تلويزيون ، پايگاههاي اطلاعاتي ، اسناد دولتي ، کارشناسان موضوعي و ديگران هستند(انجمن آتابداران امريكا ١٩٨٩)
گذشته از اين ، يادگيري منابع گسترش يافته يك امتياز بزرگ را فراهم مي نمايد (آن به دانشجويان اجازه مي دهد به منظور انتخاب موادي که سطوح آکادميكي شان را و روشهاي يادگيري ترجيحي که اخذ نموده اند تا ويژگي فرايند يادگيري را در دانشجويان بصورت خصوصي کمك نمايد).
مشكلات آموزشگاهها
به منظور تربيت آموزشگراني که داراي سواد اطلاعاتي هستند ، آموزشگاهها نياز به مهارتهاي سواد اطلاعاتي کاملي در اثناي دوره تحصيلي در شروع تمامي محدوده هاي موضوعي در سالهاي آغازين تحصيلي دارند. موسسات آموزشي که مايلند آموزشگران را در طول زندگي تربيت نمايند بايد در چندين بيس تفكر مجدد در دانشكده متخصص اطلاعات را از قبيل کتابداران و متخصصين رسانه اي را تعليم دهند و با يكديگرتا پايان کار کنند و عهده دار اين .( قضيه شوند.(بريتينگهام ١٩٩٤ براي مثال ، يك رئيس بعنوان رهبر آموزشي ، ترويج مي دهد يادگيري منابع گسترش يافته را بوسيله طرح مناسب زماني و حمايتهاي بودجه اي آه فراهم مي نمايد . بعنوان متوليان آموزشي ، کلاس در س ومتخصصين رسانه کتابخانه اي بطور موثري در شناسايي نيازهاي يادگيري دانشجويان ، توسعه واحدهاي آموزشي آه آسان مي نمايد فعاليتهايي آه عمل مفهومي پيشنهادي را در استفاده از يك تنوع از منابع اطلاعاتي و برنامه راهن ماي دانشجويي را شامل مي گردد(انجمن رسانه آموزشي ويسكانسين). بر اساس مطالعه اي که اخيرا انجام گرفته فاکتورهاي زير نتيجه اي را به دنبال داشت که در آن مهارتهاي اطلاعاتي موفقيت آميز در دوره تحصيلي دانشگاهي را نشان مي دهد. - اين موسسه يك تعهد قوي براي نتايج آموزشي عالي براي دانشجويان در محدوده تفكر حياتي ، حل مشكل و مهارتهاي اطلاعاتي دارذ. - مديران آتابخانه تعهدات بلند مدتي براي دستورالعمل آتابخانه تكميلي در دوره تحصيلي دارند. .( - دانشكده و آتابداران در دوره تحصيلي جهت توسعه بايد با يكديگر آار آنند.( ١٩٩٥ محدوده تحصيلي مناسبب با يادگيري مشكل گسترش يافته شامل نظم مجدد روشهاي آموزشي و ارتباط آموزشي .( تحت عنوان خط مشي هاي ارزيابي شده جايگزين مي شود.(بليكلي و آاريگان ١٩٩٤ مشكلات کتابداران و کتابخانه ها کتابداران در آغازراه ( ١٩٧٠ ) در مفاهيم ايده ا ي از سواد اطلاعاتي وارتباطش با يادگيري در طول زندگي پيشقدم شدند ابتداعا مفهو م سواد اطلاعاتي که تاکيد مي کرد روي روش بعدي کتابخانه ها و کتابداران در کمك به استفاده و کاربرد اطلاعات تكامل بخشيدند. برخورد موثر از يادگيري متني گسترش يافته تا يادگيري منابع گسترش يافته شامل استفاده رفتاري از مواد کتابخانه اي ويك تقاضا مي شود براي منابع رسانه اي بيشتر و متنوع ، شامل مواد چاپي . در نتيجه ، مديران آموزشگاهي به ارزيابي مجدد اينكه چطور سرمايه ها توزيع شوند بين بودجه تكست بوك ها وبودجه براي منابع رسانه اي کتابخانه نياز خواهند داشت. کتابخانه هاي عمومي مجبورند بيشتر هماهنگ شوند بصورت تنگاتنگ با آموزشگاهها و سايت هاي آموزشي ديگر به منظورتامين دسترسي مفيد به منابع اطلاعاتي و فناوري براي همه سنين و توانائيها براي باقي گذاشتن يك منبع جامع قوي براي آموزش در طول زندگي چنانچه متخصصين اطلاعاتي ، کتابداران ناميده مي شوند بطور متناوب براي مشاوره با استادان وآموزشگران وبه منظور آموزش وراهنمايي در زمينه مهارتهاي سواد اطلاعاتي نه تنها در کتابخانه هاي آموزشگاهي و دانشگاهي بلكه در کتابخانه هاي عمومي و اختصاصي بخوبي فراهم شده است . توجه مهمي براي همه نوع از کتابخانه ها و جود دارد که رشته اي از حمايت ها را که اين کتابخانه ها استفاده دارند داده و ان تفكر از دارائيهاي کتابخانه و تقاضا براي سهم منابع متعلق به پلكان هاي آتابخانه ها از اهميت امانت بين آتابخانه اي افزوني يافته است. مشكلات محل کار امروزه تغييرات زيادي درمحل کار اتفاق مي افتند . مستخدمين انتظار دارند از پيشرفتهاي فناورانه سريع تا عمليات . ( طبيعي جريان وتا دارا بودن توانايي حل آننده هاي مشكل پيش فعال خوب نگه داري کنند.(هانكوك ١٩٩٣ فهم سواد اطلاعاتي مهارتهاي سواد اطلاعاتي آه از مجموعه هاي آموزشي تا حرفه اي کليدهايي براي کمك به مستخدمين به منظور نگهداري خوب از تغييرات در شغل و متصديان حمل ونقل و در خود اصلاحي و ارتقاء مهارتها انتقال مي دهد. دپارتمان گزارش کار ايالت متحده تا کميسيون امنيت مهارتها ضروري فهرست مي نمايند سواد اطلاعاتي را بعنوان يكي از پنج نياز مناسب و ضروري براي اجراي شغلي مي باشد. آگاهي از روشهاي بازار يابي ، اوضاع اقتصادي و سياستهاي موثر اقتصادي شامل دنبال کردن اطلاعات بصورت فعال در تصميماتي آه اتخاذ خواهد شد مي باش د .از قبيل اطلاعاتي که اجبارا براي نو بودنش ، نفوذش ، منبع و درستي آن ملحوض مي شو د . اشتباه در فهم اطلاعات روي قسمتي از آموزشگاهها و معاملات در دانشجوياني آه آمادگي براي جهان واقعي کارندارند و مشكلات اقتصادي جاري دارند از آشورمان و بحث در مورد صلاحيت هاي بين المللي امريكا و .( خطوط ارزشي بيسوادي اطلاعاتي بصورت آوششي ضعيف و بصورت ملي و خصوصي نتيجه خواهد داد.(برويك ١٩٩٢ مشكلات جامعه و فرهنگ چطور آشورمان واقعيات عصر اطلاعات را آه تاآيد بيشماري روي روش آزاد زندگي و توانايي ملي براي شايستگي بين المللي دارد مورد بحث قرار مي دهد. تحت عنوان يك جامعه ، ما با يك شمار از تصميمات به منظور آانديدا شدن روزمره ، انتشارات، توليدات ، و انتخاب هاي ديگر روبرو مي شويم .کيفيت زندگي خصوصي وسعت زيادي پيدا کرده که به توانايي شهروندان بستگي دارد و طبق نظر برويك و جي ١٩٨٩ مشتريان آگاه اطلاعاتي ناميده مي شوند. در حقيقت ، فناوري اطلاعات بطور وسيع شكاف بين داشته ها ونداشته ها را ظاهر مي سازد براي مثال ، اقليت ها ودانشجويان ،بزرگسالان بيسواد ، مردم انگليسي زبان و کم بهرگان اقتصادي قادرند به نوعي از .( اطلاعات آه ممكن است زندگيشان را بهبود بخشد دسترسي پيدا آنند(انجمن کتابداران امريكا ١٩٨٧ طبق نظر برويك وجي احتياط درتجارت اطلاعات ، کنترل منابع اطلاعاتي و فناوري جديد اطلاعاتي بايد شكاف بين داشته ها و نداشته ها را توسعه بخش د . تفاوت کلي تهيه کنندگا ن (اطلاعات)مي تواند در راس قرار گيرد اگر چه دسترسي به فناوري اطلاعات ميسر شده و اگر چه اطلاعات مناسب فراهم شده است. يادداشت ها چالشهاي قرن بعدي مواجه شده با ارزش اقتصادي حصول شده از دانش و مراقبت از نيروي کاري حال و آينده مان که مي تواند اين جريان را شرکت دهد و به انجام رساند اگر چه پيش بيني چندين سال قبل بوسيله پتردرکآ ر ( ١٩٦٩ ) تحت عنوان مهمترين عامل (مردم) مجبور خواهند بود ياد بگيرند چگونه آموزش ببينند پيش بيني شده بو د . به عبارت ديگر مهمترين چيز، اينست آه مهارتهاي خاصي وجود ندارد ، اما يك مهارت جهاني وجود دارد آه از استفاده دانش و سفارش نظام يافته تحت عنوان يافته ها براي ايجاد مهارت و انجام آن است. پاراگراف آخر تحت عنوان عمل ارتباط از راه دور سال ١٩٩٦ به وقوع پيوسته که يك عصر جديد از مجال آموزشي را براي آموزشگاه ملي کودکانمان ، دانشجويان دانشكده و مراجعين به کتابخانه پيشرو قرار داده اس ت . اين نوع از ارتباط خدمات جهاني و خدمات ارتباط از راه دور منحصر بفرد را براي نواحي روستايي و نواحي شهري ميسر نموده اس ت . اين شاهراههاي اطلاعاتي را به ما نشان مي دهد و اطلاعات را بيشتر قابل دسترسي مي نمايد ، شايد بموجب اين آمك سواد اطلاعاتي افزايش يابد. سوپر شاهراههاي اطلاعاتي علاقه عمومي به راههايي براي در اختيار قرار دادن مردم به دسترسي شبكه هاي الكترونيكي و استفاده از اطلاعات موجود در آنها ايجاد نموده اس ت . وعده هاي زيادي در باره اعطاي آموزش پيشنهادي بوسيله فناوري اطلاعاتي داده شده اما تهيه مهارتهاي تكميلي نياز است تا ديدگاهي را براي موفقيت داشته باشيم و درضمن مرکزي براي آموزشگران لازم است.