تکنولوژی و آینده جامعه
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
کتاب «آینده تکنولوژی» سال ۱۹۹۱ میلادی منتشر شد. این کتاب را دانیل بل به سفارش دولت مالزی نوشت تا منبعی ساده و موجز برای مدیران و تاجران باشد که بتوانند درکی درست از تحولات عصر جدید داشته باشند. پس از چاپ، کتاب به عنوان منبع درس فناوری دانشگاه تکنولوژی مالزی انتخاب شد. بدین ترتیب، کتاب متنی جالب است که نگاه نویسنده را به معنای فناوری، فناوری جدید، آثار فناوری جدید و ظهور جامعهای متفاوت با جامعه صنعتی و آینده فناوری نشان میدهد. با خواندن کتاب متوجه میشویم رویکرد نویسنده نسبت به فناوری اطلاعات و ارتباطات محافظهکارانهتر و شیفتگی او نسبت به فناوری جدید کم شده است. در نهایت استدلال میکند جامعه اطلاعاتی به معنای بازگشت باور معنوی و امر قدسی است. کتاب را احد علیقلیان به فارسی ترجمه و انتشارات وزارت امور خارجه آن را منتشر کرده است.
فصل نخست «درک فناوری» نام دارد. در این فصل نویسنده میکوشد نشان دهد شیفتگی یا بیزاری بیش از حد نسبت به فناوری اطلاعات و آثار تحولگرایانه آن نادرست است و باید محتاطانه به این تحولات نگریست. او توصیه میکند نباید زیاد درگیر متون بازاری و پرهیاهو در مورد فناوری جدید شد. مینویسد:«میگویند تحول اجتماعی را یارای همپایی با تحول تکنولوژیک نیست… استدلال میکنند که ما همگی در دام خطر ازخودبیگانگی و بیریشگی در جهان بیگانه ضدانسانی و بهرهمند از تکنولوژی پیشرفته گرفتار خواهیم شد، مگر اینکه در برابر سرعت تحولات ایستادگی کنیم… این بحث یکسره گمراهکننده است. نخست اینکه معنای دقیق سرعت تحول چیست؟ سرعت تحول چه چیزی؟ مساله اساسی این است که این اصطلاح فاقد یک سنجه – واحد اندازهگیری- است. شما میتوانید مسافت یک مایل را در چهار دقیقه بدوید، یا اتومبیلتان را با سرعت ۶۰ مایل در ساعت برانید اما وقتی از سرعت تحول سخن میگوییم چه چیزی را اندازهگیری میکنیم؟ حتی هنگام سخن گفتن از تحول تکنولوژیک، در بیشتر موارد روشن نیست دقیقا چه چیزی اندازهگیری میشود… توصیه من به کسانی که از تحول و به ویژه از تکنولوژی جدید احساس سراسیمگی میکنند ساده است: فقط عقب بنشینید و بیندیشید؛ آرام بگیرید و منتظر باشید.» (صفحات ۲ و ۳ ترجمه فارسی)
83
به اعتقاد نویسنده، فناوری اطلاعات به سمت سادهسازی بیشتر، به خصوص در فضاهای رقابتی، گرایش دارد. بدین ترتیب فناوری از یک سو زندگی را پیچیدهتر میکند اما از طرف دیگر در مسیر ساده کردن فرآیندها حرکت میکند. این سادهسازی منجر به راحتتر شدن زندگی کاربران در زندگی روزانه میشود. شرکتها نیز هرچه بیشتر تلاش میکنند ابزارهای فناورانه را ساده کنند و کاربرپسندی را در نظر بگیرند. اگر ما بتوانیم از هیجانات لحظهای فاصله بگیریم و از نمایی دورتر به مسیر تحولات بنگریم متوجه میشویم حجم بزرگی از نوشتهها و گفتارهای چند دهه اخیر پیرامون فناوری اطلاعات و آثار آن بیارزش است و بازار لحظهای را هدف قرار داده است؛ گویی بازاری مکاره است که هر کس هر چه میخواهد میگوید و ما هر لحظه جلب بساطی جدید میشویم. اگر بتوانیم نگاهی تاریخی به تحولات ۲۰۰ سال اخیر داشته باشیم، متوجه میشویم سرعت تغییرات در چند دهه اخیر چندان متفاوت با دو قرن اخیر نبوده است. فردی که در فاصله سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۸۶۰ میلادی در غرب زندگی کرده، استخراج زغالسنگ، اختراع پمپهای بخار، ظهور کارخانههای مختلف، تاسیس راهآهن و تحول در حمل و نقل عمومی و تغییر ساختار کار را در زندگی کوتاه خود دیده است. فردی که در فاصله سالهای ۱۸۶۰ تا ۱۹۲۰ زندگی کرده با اختراع تاثیرگذار برق روبهرو شده که عملا زندگی بشر را در همه حوزهها تغییر داده است. اختراع تلفن، اختراع هواپیما، اختراع اتومبیل، تحولات شگرف در پزشکی و سلامت، تغییرات عمیق در کار و فراغت و… همگی در این دوره کوتاه روی داده است. فردی که در فاصله سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۸۰ زیسته، چندان تفاوتی ندارد. چگونه میتوانیم ادعا کنیم ما در این دوره با یک شوک تغییرات مواجه بودهایم؟ فناوری در ۲۰۰ سال اخیر همواره جایگاهی محوری در زندگی انسان داشته و منشاء تحولاتی عمیق بوده است. میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که سرعت تحولات به واسطه ظهور سریعتر فناوریهای جدید در ۲۰۰ سال اخیر بسیار سریعتر از قرنهای قبل بوده اما سرعت تحولات در ۲۰۰ سال اخیر تفاوت چندانی ندارد. اینجاست که نویسنده به ما توصیه میکند به جای گم شدن در بازار مکاره نوشتههای سطحی و هیجانهای زودگذر، تلاش کنیم نگاهی «آرام، متعادل و فراگیر به رابطه میان تکنولوژی و پدیدههای نوظهور در زندگی جامعه مدرن» داشته باشیم.
در فصل دوم (تکنولوژی و تکامل انسان) نویسنده سیر تحول تکنولوژی را با روند تکامل انسان مقایسه میکند. به اعتقاد او نخستین تکنولوژی در تاریخ زندگی بشر، آتش است که انسان با استفاده از آن توانست با جهان غیرقابل درک سازگار شود و به تدریج تغییرش دهد. با استفاده از تکنولوژی آتش، آدمی از حیوانات متمایز شد. «نکته اصلی تکنولوژی در واقع همینجاست: ساختن چیزها برای به کار بردنشان. ماهیت فایدهطلبانه و ابزاری تکنولوژی برای فهم مقدماتی آن بسیار مهم است.» (صفحه ۱۴ ترجمه فارسی) انسان با درک قدرتی که فناوری در اختیارش قرار میداد، توانست نیازهای خود را برآورده کند. اختراع چرخ به عنوان یک تکنولوژی انقلابی، نمونهای از این قدرتآفرینی تکنولوژی برای انسان است. اینجاست که به اهمیت انتشار و رواج تکنولوژی پی میبریم: همان اندازه که اختراع یک تکنولوژی مهم است، رواج یافتن و گسترش آن در بین دیگر مردمان نیز اهمیت دارد. جایگاه فرهنگ در گسترش کاربرد تکنولوژی کلیدی است و «رواج فرهنگ به امری کانونی برای توسعه تکنولوژی کاربران تبدیل میشود». علاوه بر فرهنگ، تخیل و تصویرسازی انسان نیز بسیار مهم است. آدمی موجودی ابزارساز و تصویرساز است. «تمایز میان تخیل و آفرینش چیزها عنصر مهم دیگری در درک تکنولوژی است.»
دانیل بل معتقد است ما سه انقلاب تکنولوژیکی را تجربه کردهایم. اختراع پمپهای بخار نخستین انقلاب تکنولوژیکی است. سال ۱۹۶۵ جیمز وات روشی را برای مهار نیروی بخار ابداع کرد که عملا منجر به ظهور جامعه صنعتی میشود. «به این ترتیب، تولد جامعه صنعتی با اولین انقلاب تکنولوژیکی ممکن شد. جامعه صنعتی نیز سرمایهداری صنعتی، روند شتابان شهرنشینی و پیدایش طبقه کارگر را به همراه آورد. گفتنی است جامعه صنعتی واکنشهایی را برانگیخت که مهمترین آنها مارکسیسم بود.» (صفحه ۱۸ ترجمه فارسی) انقلاب صنعتی به دلیل تولید ارزانتر کالاها و سودآوری مورد استقبال قرار گرفت. دومین انقلاب تکنولوژیکی ماحصل توسعه روشمند علم شیمی و نیز نیروی برق بود. برق این امکان را در اختیار ما قرار داد تا بتوانیم نیرو را به راحتی انتقال دهیم و از آن در تولید استفاده کنیم. انقلاب دوم تکنولوژیکی باعث بیشتر شدن بهرهوری و ارتقای استاندارهای زندگی شد. به اعتقاد نویسنده، انقلاب اول و دوم تکنولوژیکی عمیقا با هم متفاوت بودند. به دنبال انقلاب نخست، ساختار اجتماعی تغییر میکند و این تغییر ساختار عملا جامعه بشری را از جامعه کشاورزی به جامعه صنعتی جابهجا میکند اما به دنبال انقلاب دوم ساختار اجتماعی تغییر نمیکند و به همین دلیل انسان در جامعه صنعتی باقی میماند.
انقلاب سوم تکنولوژیک پس از جنگ جهانی دوم، به دنبال ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات روی داد. در نتیجه انقلاب سوم تکنولوژیک ما با تغییر مجدد ساختارهای اجتماعی روبهرو هستیم. بنابراین عملا از جامعه صنعتی به جامعه متفاوتی رسیدهایم؛ جامعهای که محور تحولات نوآوریهای مستمر و توقفناپذیر است. دانیل بل مینویسد:«سومین انقلاب تکنولوژیکی، گذار از تکنولوژیهای مکانیکی و برقی به چیزی است که من آن را تکنولوژیهای فکری مینامم، یا در مقیاسی گستردهتر، گذار از جامعه صنعتی به جامعه پساصنعتی.» (صفحه ۲۰ ترجمه فارسی) آنچه انقلاب تکنولوژیکی سوم را متمایز میکند، اولویت یافتن دانش نظری است. به زبان دیگر، فناوری اطلاعات نوعی فناوری فکری است که بر اساس الگوریتمهای ریاضی و زبانشناختی شکل میگیرد. در این شرایط، ما با چهار نوآوری تکنولوژیک مواجه هستیم:
تغییر سیستمهای مکانیکی و برقی به سیستمهای الکترونیکی
کوچک شدن (مینیاتوری شدن)
دیجیتالی شدن
ظهور نرمافزارها
نویسنده تاکید میکند تکنولوژی جدید «قلمروی متمایز با تکنولوژیهای پیشین نیست، بلکه سازماندهی مجدد یا حتی یکپارچهسازی همه تکنولوژیهای پیشین» است. هرچند، این سازماندهی مجدد باعث تحولی شگرف شده و ساختار اجتماعی را عمیقا تغییر داده است. همانطور که انقلاب صنعتی واقعیت اجتماعی جدیدی به دنبال داشت، انقلاب اطلاعاتی نیز منجر به شکلگیری واقعیت جدید اجتماعی شده است.
در فصل سوم کتاب، دانیل بل نظریه «جامعه پساصنعتی» خود را به زبان ساده مطرح میکند. مینویسد:«جامعه اطلاعاتی، جامعه پساصنعتی، جامعه دانشمحور، جامعه فکری، جامعه کامپیوتری و… همگی برچسبهایی هستند برای درک دگرگونی ژرف جوامع صنعتی در سالهای پایانی قرن بیستم. صرف نظر از برچسبی که به کار میرود، تاکید اصلی همواره بر این نکته است که جوامع صنعتی به شکل تازهای از جوامع تکامل مییابند که در آنها تکنولوژی نقشی محوری دارد.» (صفحه ۳۳ ترجمه فارسی) پس از شرحی مختصر از جامعه پساصنعتی، نویسنده تاکید میکند ما در حال حاضر با «نقطه عطفی در تاریخ بشر» روبهرو هستیم. این تحول نخست، نتیجه تغییر ماهیت علم است. دسترسی آسان و نامحدود به اطلاعات و امکان سازماندهی مجدد اطلاعات از یک سو و انقلاب مواد از سوی دیگر عملا معنای علم و جایگاه اجتماعی آن را تغییر داده است. برای نخستین بار در تاریخ پژوهشهای علمی با ارتقای فناوریهای جدید، تاثیر مستقیم و عملی در زندگی روزانه افراد دارد. به واقع، اکنون علم در جایگاه یک کالای عمومی قرار گرفته و نیروی اصلی قدرتآفرین و ثروتآفرین در جامعه شده است. نکته دیگر اینکه برخلاف شرایط جامعه صنعتی، در جامعه پساصنعتی تکنولوژی خصلت جبرگرایانهاش را از دست داده و عملا به پدیدهای کاملا ابزاری تبدیل شده است. شاخصه اصلی جامعه پساصنعتی در نگاه دانیل بل کنترل اجتماعی، هدایت نوآوری و دگرگونی دانش سازمانی است.
فصل چهارم (مفاهیم دگرگونشونده تجارت) به زبان ساده توضیح میدهد فناوری اطلاعات چگونه مبانی و الگوهای تجارت را تغییر داده و حتی مفاهیم اصلی تجارت را دگرگون کرده است. نخستین گام در درک این تحولات، آشنایی با اقتصاد دانشپایه است. در این فصل مفاهیم داده، اطلاعات و دانش توضیح داده میشود. در ادامه بازتعریف بنیادین معنا و شیوه انجام کار، تغییر بازار از محل به شبکه، تحول الگوهای بازاریابی و تغییر معنای مصرف شرح داده میشود. نویسنده معتقد است در دوره پس از جنگ جهانی دوم کشورهای مدرن (به ترتیب ایالات متحده، چند کشور اروپای لیبرال، ژاپن، کشورهای اسکاندیناوی، چند کشور کوچک خاور دور و…) از نردبان تکنولوژی بالا رفتند. یعنی، از صنایع متکی به منابع (مانند صنایع کشاورزی و معدن) به تولید اجناس سبک (مانند صنعت نساجی) و به صنایع سنگین (مانند ذوب آهن، سیمان، خودروسازی) رسیدند. سپس به صنایع با تکنولوژی پیشرفته (مانند مخابرات، تولید میکرو پروسسورها و کامپیوترها) روی آوردند و در نهایت به صنایع مبتنی بر علوم آینده (مانند بیوتکنولوژی، علم مواد و ماهواره) روی آوردند. این نردبان به ترتیب، میزان توسعهیافتگی یک کشور را در جامعه پساصنعتی و موفقیت آن را در جهان امروز نشان میدهد. هر قدر توجه یک کشور به مراحل بالایی بیشتر باشد، آن کشور بیشتر در مسیر توسعه و موفقیت قرار دارد.
از طرف دیگر، ما در طول نیم قرن اخیر با یک نردبان مصرفکننده نیز روبهرو هستیم که ریشه در پیشرفت استاندارد زندگی در جوامع توسعهیافته دارد: معیشت (مانند خوراک)، نیازها (مانند مسکن و پوشاک)، خواستهها (مانند آموزش و مواردی که به سلیقه فرد ارتباط دارد)، درآمد آزاد (مانند سرگرمی، سفر، تفریحات) و تجملات (به معنای سبک زندگی متفاوت؛ شامل خرید آثار هنری یا اتومبیلهای گرانقیمت و…). «به تعبیر جامعهشناختی، جامعه پساصنعتی گذار از طبقه به منزلت اجتماعی را با خود بههمراه آورده است. طبقه را به طور کلی تبار و خانواده تعیین میکرد، در حالی که منزلت اجتماعی در دسترس همگان قرار دارد. طبقه اساسا جامعهای با تولید انبوه و مصرف انبوه بود که در آن برای دستیابی به سطح مطلوب استاندارد زندگی که نیازها و خواستهها را برآورده میسازد، تلاش میشد. اما مسائل طبقاتی دارد به سرعت اهمیت خود را در جامعه پساصنعتی از دست میدهد و منزلت اجتماعی اکنون به عامل تعیینکننده برای مصرفکنندگان تبدیل شده است. جامعه مبتنی بر منزلت اجتماعی جامعهای فردگراست؛ گاه مبتذل، گاه فرهیخته؛ نوعی فردگرایی که به گونهای متناقضنما بر مقایسه با دیگران متکی است.» (صفحه ۶۹ ترجمه فارسی)
نویسنده در فصل پنجم به کاربرد تکنولوژی برای موفقیت تجاری میپردازد. استدلال میکند موفقیت تجاری به درک و استفاده از فرصتها برای عرضه خدمات بستگی دارد و این مساله امروزه صرفا با بهکارگیری تکنولوژی جدید امکانپذیر است. برای درک این موضوع تحلیلی دقیق در مورد سقوط غولهای تجاری قرن بیستم و ظهور غولهای تجاری جدید در چند دهه اخیر صورت میگیرد. در این راستا تحولات سه شرکت IBM، «فولاد آمریکا» و «جنرال موتورز» در قرن بیستم مرور و علل افول جایگاه و عقب ماندنشان از شرکتهای HiTech مانند مایکروسافت و اپل بررسی میشود. در پایان این فصل نتیجه میگیریم بهترین راه برای تسلط بر تکنولوژی و استفاده از آن در جهت موفقیت تجاری، آشنایی با فناوری اطلاعات و ارتباطات، آگاهی دقیق از اهداف شرکت و جایگاه فناوری در رسیدن به این اهداف و در نهایت، استفاده درست از فناوری در راستای اهداف مورد نظر است. آنچه برای یک مدیر حیاتی است، شناخت دقیق فناوری اطلاعات، الگوهای استفاده از فناوری، خلاقیت در کاربردهای فناوری و مهارت در استفاده از آن است. «هیچ فرمول جادویی و هیچ کتاب آیندهگرایانهای نیست که همه رازها را در خود نهفته داشته باشد. تکنولوژی صرفا ابزاری است که میتواند به پیشرفت شما کمک کند و خوشبختانه این ابزار بیش از پیش کارآمدتر، سریعتر و کاربرپسندتر شده است. اینکه شما مدیر خوبی هستید یا نه، یا در تجارت موفق میشوید یا نه، در نهایت به تکنولوژی بستگی دارد.» (صفحه ۹۳ ترجمه فارسی)
فصل ششم «تکنولوژی و آینده جامعه» نام دارد. نویسنده معتقد است:«تکنولوژی موتور محرکه جهان ما در ۲۰۰ سال گذشته بوده است. تکنولوژیهای جدید به ما امکان تغییر و استیلای گسترده بر طبیعت و در پی آن، درک و همچنین ویرانی طبیعت را داده است. تکنولوژی راه را برای جامعه صنعتی و پس از آن جامعه پساصنعتی هموار کرد… ما در سپیدهدم پیشرفتهای تکنولوژیک جدید و شگفتآور در بیولوژی قرار داریم که نتایج آن را هنوز نمیتوان به درستی برآورد کرد. آنچه میدانیم این است که توسعه تکنولوژی در آینده، خوب یا بد، تاثیر شگرفی بر زندگی و رفاه نسلهای آینده خواهد گذاشت.» (صفحه ۹۵ ترجمه فارسی) بدین ترتیب پیامدهای اخلاقی، حقوقی و فرهنگی تکنولوژی بسیار گسترده است. این موضوع جایگاه فلسفه اخلاق، حقوق و جامعهشناسی را در سالهای اخیر پررنگتر کرده است.
نکته جالب تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، جبرگرایانه نبودن آن است. در واقع برخلاف تحولات تکنولوژیکی پیشین، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات این امکان را به ما میدهد که آگاهانه انتخاب کنیم و منطبق بر نظریه سیاسی و ارزشهای فرهنگی از آن بهرهمند شویم. تکنولوژی جدید یک ابزار است که شیوه استفاده از آن را به ما محول کرده است و آن را بر ما تحمیل نمیکند. برای مثال «رایگیری الکترونیکی» یک امکان است که فناوری جدید برایمان فراهم کرده اما ما هستیم که تصمیم میگیریم از آن استفاده کنیم یا خیر و اگر استفاده میکنیم، در چه شرایطی و برای کدام رایگیریها.
در ادامه نظریههای فناوریهراسانه و فناوریمجذوبانه مطرح در چند دهه اخیر مرور میشود. دانیل بل با مرور این نظریهها تاکید میکند دانشگاهیان و مدیران تجاری باید به دقت از این نظریههای سطحینگرانه و عوامفریبانه دوری کرده و بتوانند از منظری دورتر مسیر تحولات را تحلیل کنند. او مینویسد:«یکی از دشواریهای ارزیابیهای آیندهگرایانه از تکنولوژی و نیز شیوهای که تکنولوژی برای تغییر جامعه در پیش میگیرد این است که این ارزیابیها به راحتی در دام هیاهو میافتند. آیندهنگرها و شیفتگان تکنولوژی رویاهای بزرگی در این مورد که تکنولوژی جدید چگونه در چشم به هم زدنی انقلابی در کل جامعه ایجاد خواهد کرد، ارائه میدهند. در حالی که بدبینان، فرا رسیدن فاجعهای ساخته و پرداخته انسان را پیشبینی میکنند. هر دو دیدگاه به تهییج مردم و جلب توجه رسانهها گرایش دارند. اما تمام اینها مسائل واقعیای را که با آن روبهرو هستیم، در پرده ابهام قرار میدهد.» (صفحه ۹۷ ترجمه فارسی)
فصل پایانی کتاب «بازگشت به امر قدسی» نام دارد. دانیل بل (که خود یک آتئیست بود) در این فصل بیطرفانه قضاوت میکند که در نتیجه فناوری اطلاعات و ارتباطات، نوعی بازگشت به معنای زندگی و امر معنوی را شاهد خواهیم بود. او مینویسد:«جهان تکنیکی را تفکر عقلانی و اعتقاد به پیشرفت بیپایان، تعریف میکند. نیروی محرکه اصلی این جستوجو برای پیشرفت، اندیشه رهایی از ضرورت بود؛ اندیشه اجتناب از محدودیتهای فراوان طبیعت که قدرت انسان را به مدت هزاران سال محدود کرده بود. پیشرفت تکنولوژیک پیشرفتی بود که از طریق آن انسان ظاهرا از قلمرو ضرورت به قلمرو آزادی حرکت میکرد. در این جهانبینی، پایان تاریخ با پیروزی بشر بر تمامی محدودیتهای طبیعی و به دست آوردن سلطه کامل بر زمین و بر خویشتن به دست میآمد… با وجود این، چند دهه گذشته به روشنی نشان داده است که نه پایان تاریخ در دسترس است و نه تکنولوژی، پاسخها و راهحلهای تمام مشکلات را فراهم میسازد.» (صفحه ۱۰۹ ترجمه فارسی) اینجاست که نویسنده توجه ما را به معنویت جلب میکند و معتقد است بزرگترین اشتباه عصر روشنگری و نیز مارکسیسم این بود که دین فقط خرافاتی است محکوم به فنا و پیشرفت علم و تکنولوژی آن را ریشهکن خواهد کرد. کتاب با جملاتی متفاوت پایان مییابد:«بحث من این نیست که ما باید علم و تکنولوژی را طرد کنیم و به سنت پناه بیاوریم، این کار ناممکن و احمقانه است. مساله این است که تکنولوژی فقط با بخشی از واقعیت سر و کار دارد، در حالی که مسائل مهم دیگری هم هست که به فرهنگ، نظام ارزشی و معنویت مربوط میشود. تکنولوژی فقط ابزار است. تکنولوژی میتواند فرصتهای جدیدی را به روی ما بگشاید و ما را از بسیاری از محدودیتها و کارهای شاق دیرینه برهاند اما روشن است تکنولوژی نیروی قاهری که جامعه را به سوی آیندهای آرمانی و مقرر هدایت میکند، نیست. امیدوارم آگاهی از تمایزات مربوط، در درک تکنولوژی و پیامدها، محدودیتهای آن در جستوجوی آیندهای بهتر به خواننده کمک کند.»
دانیل بل این کتاب را برای استفاده مدیران تجاری خاور دور نوشته است. نثر کتاب بسیار ساده و به دور از پیچیدگیهای مرسوم متون آکادمیک است. در نتیجه، خواندن آن برای دانشجویان و علاقهمندان به مباحث جامعه اطلاعاتی جذاب و مفید خواهد بود. ترجمه قابل قبول احد علیقلیان این امکان را به ما میدهد که به راحتی و مستقیم با دیدگاه یکی از چهرههای کلیدی جامعه اطلاعاتی آشنا شویم. ای کاش نمایه نامها و اصطلاحات و نیز منابع انتهای کتاب از متن فارسی منتشرشده حذف نمیشد
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴
تکنولوژی
|
|