انقلاب صنعتی چهارم در راه است
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[20 Feb 2016]
[ احمد علوی]
توسط احمد علوی (استاد دانشگاه و اقتصاددان در سوئد)
الوین تافلر نویسنده مشهور آمریکایی،سالها پیش، دگرگونی ژرف اقتصادی و اجتماعی تاریخی جوامع بشری را در چارچوب نظریه «امواج سه گانه» تحلیل کرده بود.
بنا به نظریه امواج سه گانه همه عرصههای زندگی اعم از عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این فرایند سه گانه تاریخی دگرگون شدهاند.
اینک اما سخن از انقلاب صنعتی چهارم است. تارنمای مجمع جهانی اقتصاد اخیرا اقدام به انتشار مقالهای از کلاوس شواب،بنيانگذار این مجمع، نموده است دارای نکات آموزندهای در خصوص انقلاب صنعتی چهارم - که در حال پیدایش است- میباشد.
به باور این نویسنده بشریت در حال تجربه فرایند دگرگونی جوامع بشری و خیز به سمت انقلاب صنعتی چهارم است. به گمان نویسنده انقلاب صنعتی چهارم تنها ادامه ساده انقلاب پیش از خود یعنی انقلاب صنعتی سوم نیست بلکه بسیار بزرگتر و پیچیدهتر از آن است. در چارچوب این انقلاب است سطوح فیزیکی، دیجیتال، و بیولوژیکی به همگرائی میرسند. چنین امری دارای پیامدهای در عرصه زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بشر نیز هست و عرصههای یاد شده در این فرایند دستخوش دگرگونی میشوند.
به داوری نویسنده مقاله انقلاب صنعتی چهارم: «در آستانه یک نقطه فصلِ انقلاب در فن آوری قرار داریم که شیوه زندگی و کار –که البته وابسته به هم هستند- را به شکل اساسی دگرگون خواهد نمود. این دگرگونی از نظر اندازه، دامنه و پیچیدگی از آنچه تاکنون و پیش از این رخ داده متفاوت است.
هرچند ما هنوز نمیدانیم که مسیر این دگرگونی چگونه گشوده خواهد بود اما یک امر روشن است که واکنش همه بخشهای ذی نفع جامعه جهانی اعم از بخش عمومی و خصوصی و دانشگاهها و جامعه مدنی نسبت این تحول میبایست شامل و جامع باشد».
فرایند انقلابهای صنعتی بر اساس موتور محرکه آن به چهار دوره تقسیم میشود: «نخستین انقلاب صنعتی نیروی آب و بخار را برای مکانیکی کردن تولید بکارگرفت. در ادامه دومین انقلاب صنعتی، نیروی برق برای تولید انبوه بکارگرفته شد. سومین انقلاب صنعتی، نیروی برق و فن آوری اطلاعات را برای خودکارکردن تولید بکار گرفت.انقلاب چهارم که در شرایط کنونی برپایه انقلاب سوم پدید میآید ترکیبی از بکارگیری همزمان فن آوریهای نو در عرصه فیزیکی، دیجیتال و زیستشناسی است».
تقسیم فرایند تاریخی انقلابهای صنعتی شاید یکی از پایههای نظریه «انقلاب صنعتی چهارم» باشد. نویسنده مقاله، فرایند انقلابهای صنعتی بر اساس موتور محرکه آن به چهار دوره تقسیم میکند: «نخستین انقلاب صنعتی نیروی آب و بخار را برای مکانیکی کردن تولید بکارگرفت. در ادامه دومین انقلاب صنعتی، نیروی برق برای تولید انبوه بکارگرفته شد. سومین انقلاب صنعتی، نیروی برق و فن آوری اطلاعات را برای خودکارکردن تولید بکارگرفت.
انقلاب چهارم که در شرایط کنونی برپایه انقلاب سوم پدید میآید ترکیبی از بکارگیری همزمان فن آوریهای نو در عرصه فیزیکی، دیجیتال و زیستشناسی است». بنابراین نگاه سه عرصه دیجیتال، انسان و فیزیک که پیش از این از هم جدا بود، اینک با شتاب همگرا شده و در یکدیگر تنیده میشوند.
اما مهمترین پیامد انقلاب صنعتی چهارم، به گمان کلاوس شواب، شاید این باشد که همه عرصههای زندگی از اقتصاد، شغل مدیریت و حتی چگونگی سکونت و زیست فرهنگی را به شکلی فراگیر و پیوسته تحت تاثیر قرار میدهد.
او مینویسد: «هم اکنون، بسیاری از این پدیدهها نظیر هوش مصنوعی، از اتومبیل خودکار و پهبادها، و نرم افزارهای که در کار ترجمه و یا سرمایه گذاری بکار گرفته میشوند در اطراف ما مشاهده میشوند. پیشرفت شگفت آمیز در زمینه فن آوری هوش مصنوعی در سالهای اخیر که به شکل تصاعدی در توانائی رایانهای که بواسطه دسترسی به انبوه اطلاعات فراهم آمده و در زمینه داروهای جدید بکار گرفته شده است این امکان را فراهم آورده تا حتی بتوان با الگاریتمهای مناسب حتی علائق فرهنگی ما را هم کشف کرد.
فن آوری ساخت دیجیتال همزمان موجب تعامل روزمره با جهان بیولوژیک و زیستشناسانه شده است. مهندسان، طراحان و معماران ترکیب طراحی محاسباتی، مهندسی مواد، و زیستشناسی مصنوعی به پیشگام همزیستی بین میکروارگانیسمها، بدن ما، محصولات مورد مصرف ما، و حتی ساختمانهای مسکونی تبدیل شدهاند».
همانطور که آمد پیامدهای انقلاب صنعتی چهارم بسیار گسترده است تا جائی که این انقلاب عرصه آموزش و مهارت آموزی، بهداشت و سلامت، و حتی احساس نسبت حریم خصوصی نیز دگرگون خواهد کرد. نویسنده بر این باور است: «انقلاب صنعتی چهارم، در نهایت، نه تنها آنچه ما انجام میدهیم، بلکه آنچه هستیم را تغییر خواهد داد. هویت ما و تمام موضوعاتی که مرتبط با است را تحت تاثیر قرار خواهد داد: احساس ما از حریم خصوصی، درک ما از مالکیت، الگوهای مصرف ما، زمان اختصاص یافته ما به به کار و اوقات فراغت، چگونگی توسعه فرصتهای شغلی، پرورش مهارتها، رابطه میان مردم، و روابط را پخته خواهد کرد».
به گمان کلاوس شواب، انقلاب صنعتی چهارم مانند انقلابهای صنعتی پیش از خود به معنای چالشها و فرصتهای تازهای است. او مینویسد: «انقلاب صنعتی چهارم نیز همانند انقلابهای پیش از خود، این توان را دارد که سطح درآمد جهانی و کیفیت زندگی برای جمعیت در سراسر جهان را افزایش دهد.
به گمان کلاوس شواب، انقلاب صنعتی چهارم مانند انقلابهای صنعتی پیش از خود به معنای چالشها و فرصتهای تازهای است. او مینویسد: «انقلاب صنعتی چهارم نیز همانند انقلابهای پیش از خود، این توان را دارد که سطح درآمد جهانی و کیفیت زندگی برای جمعیت در سراسر جهان را افزایش دهد.
تا به امروز، این مصرف کنندگانی که به اندازه کافی پول پرداخته و دسترسی به جهان دیجیتال دارند بیشترین فایده را از آن بردهاند، و فن آوری نو امکان تولید محصولات و خدمات تازه که زندگی شخصی ما را کارآمد و لذت بخش میکند، را فراهم آورده است. نمونه این خدمات عبارتند از قبیل سفارش دادن تاکسی، رزرو پرواز، خرید یک محصول، پرداخت هزینهها، گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلم و یا بازی یارانهای – که اینک میتواند از راه دور انجام شود».
از فرصتهای انقلاب صنعتی چهارم که بگذریم چالشها نیز براین فرایند متصور است. از چالشهای این انقلاب چهارم صنعتی یکی این است که فوائد و منفعتهای حاصل از انقلاب چهارم چگونه توزیع میشود و دیگر آنکه چه گروههایی از آن سود میبرند و چه گروههای از آن زیان میبینند و ایا افزایش تولید و کارآیی به فشار تورمی و بیکاری انبوه منجر میشود.
در خصوص این مطلب نویسنده مدعی است: «... انقلاب چهارم میتواند به نابرابری بیشتر بخصوص در بازار کار بیانجامد. همانگونه که ماشینهای اتوماتیک در همه عرصه اقتصادی جایگزین نیرو کار شد، با جایگزین شدن فن آوری نو بجای نیروی کار، شکاف میان توزیع سود میان سرمایه و کار بیشتر خواهد شد.
در مقابل ممکن است، این فرایند در مجموع به افزایش مشاغلی مطمئن با مزایای بیشتری بیانجامد. اما نمیتوانیم در حال حاضر پیش بینی کنیم که کدام سناریو احتمال دارد محقق شود و تجربه تاریخی نشان میدهد که نتیجه نهائی به احتمال زیاد، ترکیبی از این دو است. با این حال، من یک چیز باور دارم که در آینده، استعداد و توانائی نیروی کار، در مقایسه با سرمایه، نقش مهم تری را در فرایند تولید خواهد بود. این امر به طور فزایندهای به شکاف میان نیروی کار «کم مهارت / کم دستمزد» و نیروی کار «مهارت بالا / با دستمزد بالا» در بازار کار منجر خواهد شد که به نوبه خود به افزایش تنشهای اجتماعی میانجامد».
نگرانی ناشی از پیامدهای ناشی انقلاب چهارم صنعتی تنها محدود به نابرابری اقتصادی نیست بلکه شامل یک نگرانی اجتماعی هم هست. بزرگترین گروهی که از نوآوریهای انقلاب چهارم صنعتی سود میبرند همانا دارندگان سرمایه فکری و فیزیکی، یعنی نوآفرینان، سهامداران و سرمایه گذارانی هستند. همین امر هم پیدایش تفاوت رفاه و ثروت میان گروههایی که درآمدشان وابسته به سرمایه و یا نیروی کار است را توضیح میدهد.
نگرانی ناشی از پیامدهای ناشی انقلاب چهارم صنعتی تنها محدود به نابرابری اقتصادی نیست بلکه شامل یک نگرانی اجتماعی هم هست. بزرگترین گروهی که از نوآوریهای انقلاب چهارم صنعتی سود میبرند همانا دارندگان سرمایه فکری و فیزیکی، یعنی نوآفرینان، سهامداران و سرمایه گذارانی هستند. همین امر هم پیدایش تفاوت رفاه و ثروت میان گروههایی که درآمدشان وابسته به سرمایه و یا نیروی کار است را توضیح میدهد.
پیدایش فن آوری نو یکی از دلایل مهم رکود یا کاهش درآمد اکثریت افراد در کشورهای پردرآمد است، چون تقاضا برای نیروی کار با تخصص بالا افزایش یافته است همزمان تقاضا برای نیروی کارغیر ماهر که تحصیلاتی ندارند کاهش مییابد. پیامد چنین فرایندی پیدایش بازار کاری است که تقاضا برای نیروی کار با تخصص بالا و بدون تخصص افزایش یافته ولی نیروی کار میانه این دو طیف خالی مانده است. این امر کمک میکند تا توضیح داده شود که چرا بسیاری از کارگران از اینکه درآمد واقعی خود و فرزندانشان رکود خواهد داشت دچار سرخوردگی و ترس شدهاند. همچنین این امر کمک میکند تا توضیح داده شود که چرا طبقه متوسط در سراسر جهان به طور فزایندهای در حال تجربه یک حس نارضایتی و بیعدالتی است.
انقلاب چهارم صنعتی و همچنین همگرائی جهان فیزیکی، دیجیتال، و بیولوژیکی دارای پیامدهای مهمی در عرصه قدرت و رابطه دولت و شهروندان میباشد. چه به نظر نویسنده مقاله: «در راستای همگرائی جهان فیزیکی، دیجیتال، و بیولوژیکی، فن آوریهای جدید و سیستم عامل موجب میشوند تا شهروندان به طور فزاینده قادر باشند تا به تعامل با دولت پرداخته، نظرات خود را ابراز نموده کوششهای خود را هماهنگ کنند و حتی مقامات دولت را هم دور بزنند. همزمان دولت هم تلاش میکند با بکارگیری توانائی فن آوری نو و بر اساس سیستمهای نظارت فراگیر و توانایی کنترل زیرساختهای دیجیتالی کنترل خود بر شهروندان افزایش دهد.
در مجموع دولت به شکل فزایندهای برای تغییر روش فعلی خود نسبت به مشارکت عمومی و تعیین خط مشی تحت فشار قرار خواهد گرفت چون با توجه به منابع جدید رقابت قدرت و همچنین توزیع مجدد و عدم تمرکز قدرت، نقش محوری دولت دراجرای سیاستهایش کاهش خواهد یافت».
در نهایت از منظر کلاوس شواب بشریت هنوز در نقطه آغازین انقلاب چهارم صنعتی است و بنابراین هنوز این فرصت برای تحقیق، گفتگو، و شناخت معیارهای نو و قوانین اخلاقی را در اختیار دارد تا بتوان بر اساس آن به سمت آگاهی جمعی و اخلاقی جدید مبنی بر احساس سرنوشت مشترک پی برد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: