درباره آموزش مجازی: آموزشی از نوع دیگر
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[28 Dec 2007]
[ حمیده احمدیان راد]
قرن۲۱ به سمتی می رود كه اكثر مشاغل به دانش و مهارتهای رایانه ای نیاز خواهند داشت. ورود به این عرصه به نوع جدیدی از آموزش نیاز دارد كه با آموزش سنتی كنونی بخصوص آنچه هم اكنون در مدارس ایران در جریان است همخوانی ندارد.
قرن۲۱ به سمتی می رود كه اكثر مشاغل به دانش و مهارتهای رایانه ای نیاز خواهند داشت. ورود به این عرصه به نوع جدیدی از آموزش نیاز دارد كه با آموزش سنتی كنونی بخصوص آنچه هم اكنون در مدارس ایران در جریان است همخوانی ندارد. مدتی است برخی كشورهای جهان به تأسیس مدارس الكترونیكی یا آنچه در ایران مصطلح شده مدارس هوشمند دست زده اند. الگوی اولیه این مدارس از كشور انگلیس گرفته شده است و كشور مالزی یكی از پیشتازان ایجاد این مدارس به شمار می رود. با این رویكرد ایران هم اخیراً طرحی را در سه مدرسه اجرا كرده است. دانشگاهها هم به نوع دیگری از آموزش تحت عنوان آموزش مجازی متمایل شده اند.
در مدارس هوشمند رایانه در نحوه تدریس و ارزشیابی تأثیر می گذارد و برنامه های درسی را تا حدودی تغییر می دهد. ولی در عین حال كاركردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی می ماند چون در روابط اجتماعی به دانش آموزان یاری می رساند.
در این مدارس دانش آموزان می آموزند انبوهی از اطلاعات را پردازش كنند و ازاین اطلاعات در جهت یادگیری بیشتر استفاده كنند. دانش آموزان حتی می توانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچه های مدارس دیگر ارتباط برقرار كنند.
در مدارس هوشمند معلمان می توانند به جای اینكه تلاش كنند خودشان پاسخی برای پرسشهای دانش آموزان پیدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسش هایشان را در رایانه پیدا كنند و برای بقیه بازگو كنند. البته مدارس هوشمند این كارایی را نیز دارند كه به دانش آموزان نشان دهند چه اطلاعاتی در وب موثق است تا كودكان و نوجوانان ضمن دریافت اطلاعات درست تحت تأثیر تبلیغات سوءاینترنت هم قرار نگیرند. در نهایت به كارگیری رایانه به معلمان خوش فكر كمك می كند به دوره آموزش براساس كتاب محوری و سخنرانی تك گویانه معلم در كلاس خاتمه دهند و سیستم آموزشی را به شكل سیستم مشاركتی، مبتنی بر آموزش توانایی های پژوهش، جمع بندی، تحلیل و نتیجه گیری دانش آموزان تبدیل كنند.
دانش آموزان ایرانی در مقایسه با دانش آموزان كشورهای پیشرفته و برخی كشورهای در حال توسعه پیشرو، عقب ماندگی هایی دارند. بسیاری از آنها حتی روش روشن و خاموش كردن رایانه را نمی دانند. در كشورهای پیشرفته كودكان از همان ابتدا در خانواده با رایانه آشنا می شوند و با آن كار می كنند. در حالی كه در كشور ما رایانه به منازل بسیاری از خانواده ها چه بسا از طبقات متمول و تحصیلكرده راه پیدا نكرده است.
البته كارشناسان هشدار می دهند حتی در صورت ایجاد امكان دسترسی همه دانش آموزان به امكانات لازم باز هم رایانه نمی تواند مشكلات ریشه ای مدارس را حل كند و اگر هدف از كاربرد رایانه در مدارس مشخص نشود، رایانه ها تنها به دستگاههای تحمیلی در مدارس تبدیل می شوند.
مرضیه ابراهیمی كارشناس فناوری اطلاعات می گوید: «اگرچه در عصر تكنولوژی وا طلاعات سرعت تولید دانش تصاعدی است ولی به خاطر عمق داشتن و ریشه دار بودن علوم این سرعت نباید خطی و شتاب زده باشد. ما به آموزش شتابان نیازمندیم نه آموزش شتاب زده! و اگر راهی كه طی می كنیم اشتباه باشد فناوری بر سرعت ما در راه اشتباه می افزاید.»
وی درباره چالش های سیستم آموزشی عصر حاضر كه ایران را واداشت به ورود فناوری اطلاعات در سیستم آموزشی اقدام كند می گوید: «پرورش خلاقیت و ایجاد تغییر و سوق دادن یادگیرندگان به سمت ناشناخته ها، ایجاد زمینه بهره مندی مناسب و عدالت در دسترسی به منابع موجود، انتقال و پردازش حجم عظیمی از دانش در عصر اطلاعات، ایجاد زمینه حضور صحیح دانش و فرهنگ ایرانی و زبان فارسی در تكنولوژیهای نوین آموزشی و محیط اینترنت و البته سابقه چند كشور دنیا در ایجاد مدرسه هوشمند كه البته بر مبنای ده سال پژوهش و تحقیق انجام گرفته بود باعث شد ما هم به ایجاد این مدارس بیندیشیم. در نتیجه با چند بازدید و مطالعه بر روی نمونه های مشابه ظرف یكسال طرح پایلوت مدرسه هوشمند در سه مدرسه منتخب كلید زده شد. البته زمانی كه كلید این طرح را زدیم بستر آموزشی و پژوهشی دقیق منطبق با شرایط محیطی و فرهنگی و آموزشی خودمان را نداشتیم. این كار را با سند محكم تحلیل شده با مدیریت قدرتمند پروژه و بازده های كاری كارشناس شروع نكردیم. به نظر می رسد طرحهای پایلوت در این بعد حداقل باید دارای یك سیستم آنالیز و تحلیل و ارزیابی تعریف شده از قبل باشد تا مرتباً پیشرفت پروژه را بسنجد و موانع و مخاطرات آن را از قبل پیش بینی و راه حلهای پیشنهادی را ارائه كند.»
در مورد سیستمهای آموزشی نظیر آموزش و پرورش ما كه كتاب محور و مبتنی بر نقش بی بدیل معلم است، كارشناسان هشدار می دهند فناوری اطلاعات حتی می تواند سیستمهای محافظه كار تعلیم و تربیت را تشدید كند. به طوری كه معلمان علاوه بر همان شیوه كتاب محوری دانش آموزان را به سوی انبوه اطلاعات سوق دهند و معلمان از دانش آموزان بخواهند حجم بیشتری از اطلاعات را حفظ كنند. مرضیه ابراهیمی در تعریف مدارس هوشمند می گوید: «مدرسه هوشمند مدرسه ای است كه با كمك فناوریهای نوین سیستمهای آموزشی و دیجیتالی هوشمند درصدد سرعت بخشی به فرآیند یاددهی، یادگیری و بهبود مدیریت به صورت كاملاً نظام یافته باشد تا انسان عصر اطلاعات قادر به پردازش و دسته بندی و استفاده بهینه از منابع فنی دانش روز با توجه به طیف گسترده آن برای كشف استعداد خود و بروز خلاقیتها باشد. در طراحی یك مدرسه هوشمند باید به چهار فاكتور تأثیرگذار توجه كرد: عوامل محیطی(فضا و طراحی مناسب مدرسه، كلاسها و...)، عوامل اجرایی و یادگیرندگان (آموزش قبل از شروع به جهت توجیه مدیران، معلمان و دانش آموزان) ۳- عامل سخت افزاری و شبكه طراحی مهندسی وسایل ارتباطی شبكه و سخت افزاری ۴- عامل مهم نرم افزار و دیجیتال. فضای فیزیكی یك مدرسه هوشمند باید به یك زیر ساخت ارتباطی قوی مجهز باشد تا بتواند به شكل مستمر نسبت به وضعیت های متغیر محیط عكس العمل نشان داده و خود را با آنها وفق دهد.
همچنین به همه این اجازه را بدهد كه از منابع موجود به صورت مؤثرتری استفاده كند و امنیت و آرامش آنها را افزایش دهد. ساختمان مدرسه هوشمند دربردارنده محیطی پویا و مقرون به صرفه است كه چهارعنصر اصلی سیستم ها، ساختار، سرویس ها و مدیریت در آنها یكپارچه شده و بینشان رابطه وجوددارد.
برای ایجاد یك مدرسه هوشمند و یا كلاً ورود فناوری اطلاعات به مدارس وزارت آموزش و پرورش باید به دنبال ایجاد بانك های اطلاعاتی قوی و هماهنگ باشد كه بتواند شبكه آموزشی قوی و استانداردی را ایجاد كند تا خدمات محتوایی و آموزشی را به راحتی در دسترس مدرسه قرار دهد. تغذیه كننده این شبكه آموزشی می تواند بانك دپارتمان تحقیق و پژوهش، سازمان آموزش و پرورش و بانك استانداردهای آموزشی باشد.
ازطرف دیگر طراحی فنی سیستم ارتباطات داخلی و تجهیزات سخت افزاری خود مدرسه جهت ایجاد امكانات مناسب برای استفاده اطلاعات آموزشی و نرم افزاری در مدرسه صورت بگیرد.
سیستم های دیجیتال و نرم افزاری نیز باید دارای یك پیش زمینه و بستر دقیق مطالعاتی باشد.
استفاده از انواع نرم افزارها و محتواهای آموزشی غیراستاندارد می تواند لطمات جبران ناپذیری را به بدنه آموزش وارد و یادگیرندگان را دچار سردرگمی كند. برای استفاده از سیستم دیجیتال نرم افزار باید قدم به قدم حركت كرد و مراحل فازبندی شده و رشد را تعریف كرد زیرا یكباره رسیدن به سیستمی كاملاً هوشمند رؤیایی و بی پایه و اساس است و بر این اعتقادیم كه در یك سیستم مدرسه هوشمند در صورتی كه برنامه ریزی شده و قدم به قدم عمل شود، هزینه ها با بهره وری رابطه مستقیم خواهدشد و با گذر زمان با پیچیدگی فرایند روبه رو خواهیم شد.
معماری سیستم آموزش الكترونیكی برای طراحی یك نرم افزار جامع كه بتواند خونی را در پیكره طراحی شده فضای مدرسه هوشمند به جریان اندازد،باید از جدیدترین متدها و تكنولوژی های آموزشی استفاده كند كه برپایه زیرساخت های استانداردشده صنعتی و آموزشی با شناخت و تعریف دقیق وظایف آموزشی و اداری سیستم برپاشده باشد.»
شرایط مناسب از نظر دست اندركاران چنین طرح هایی این است كه معلم دیگر آموزش دهنده صرف نیست، فعالیت های گروهی تشویق می شود، با تك تك دانش آموزان متناسب با توانمندی ها و استعدادهای آنها رفتارمی شود و دانش آموزان می توانند مواد درسی شان را ازطریق سایت های اینترنتی دنبال كنند. ارزشیابی نیز از شكل حافظه محوری خارج می شود.
در مدارس هوشمند از اینترنت استفاده زیادی می شود. ولی این با آموزش مجازی متفاوت است. درآموزش از راه دور معلم و دانش آموز یا استاد و دانشجو ازطریق اینترنت صدا و تصویر یكدیگر را دریافت می كنند. درحالی كه در یك محیط و مكان حضور ندارند.
در باب مزایای دانشگاههای مجازی گفته می شود كه تعداد دانشجویان افزایش می یابد ولی هزینه ها كاهش می یابد. آموزش مجازی به طوركلی به آموزش توسعه زیادی می دهد. افزایش تعداد این دست از دانشگاهها در سطح جهان نیز به این باور كه بهتر است این نوع دانشگاهها را در ایران گسترش دهیم دامن زده است.
دكتر امیرحسین جهانگیر استاد دانشگاه شریف می گوید: «تعداد استادان و ظرفیت كلاس های دانشگاهی در كشور ما محدود است. ازطریق اینترنت می توان خیلی ها را آموزش داد. لازم نیست كلاس فیزیكی باشد. هركس می تواند در خانه ازطریق رایانه آموزش ببیند، تمرین حل كند و نمره بگیرد و براساس این نمرات به مراحل بعدی و دروس بعدی صعود كند.
به این ترتیب در آموزش مجازی دانشگاهی در كلاس هایی شركت می كنید كه در خانه تان است. این آموزش مزایای دیگری هم دارد مثلاً محدودیت زمانی و مكانی وجودندارد.
دانشجو انتخاب می كند كه چه موقع و كجا از كلاس استفاده كند و چندبار از كلاس استفاده كند و به عبارتی چندبار به فایل مراجعه می كند. تیم طراح نرم افزار هم مهم است. گرافیك و ترتیب مسائل درسی اهمیت زیادی دارد. ازملزومات آموزش مجازی یك شبكه ارتباطی است كه همه به آن وصل می شوند. بسیاری ازطریق اینترنت وصل می شوند. كه البته سرعت آن كم است. امكانات دیگر خود نرم افزار است كه لازم است نرم افزار خوب و با كیفیت و گرافیك مناسبی باشد. كیفیت نرم افزار خیلی تعیین كننده است. چون بحث ارزیابی دانشجویان و مسائل مالی و اداری و غیره را هم دربرمی گیرد، وگرنه كار آموزش را سی دی های موجود در بازار هم انجام می دهند. آموزش مجازی اگر در جایگاه خودش درست مورداستفاده قرارگیرد بسیار خوب است به شرط اینكه شعر نباشد! ظاهراً پول های كلانی به این امر اختصاص داده شده كه اگر به درستی مصرف شوند خوب است. منتها زمزمه هایی حاكی از آن است كه چون ظاهراً دانشگاه ها نتوانسته اند آموزش را پوشش دهند و به عبارتی چون نتوانسته ایم آموزش كلاسیك را توسعه دهیم به این آموزش روی آورده ایم درحالی كه هركدام جای خودشان را دارند.
افزایش استفاده از رایانه در آموزش به یك نیاز تبدیل شده است.
ما برای عقب نماندن از قافله جامعه جهانی كه به سرعت نقش رایانه ها را در مشاغل گسترش می دهد به سیستم آموزش مناسب این عصر نیازمندیم، منتها در صورتی كه به مشكلات ساختاری آموزش نپردازیم، تنها از رایانه ها دكوری خواهیم ساخت بی اینكه به نتایج موردنظر دست پیداكنیم.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: