خصوصیسازی مدارس، پس از انقلاب 1357 توسط حکومت جمهوری اسلامی گسترش یافت و آرام آرام به کالایی شدن آموزش دامن زدند تا مناسبات نظام سرمایه را در ایران ثبات بخشند و از سوی دیگر بتوانند به تاراج ثروت کشور بپردازند. سودجویی و زیادهخواهی حکومتیان منجر به فزونی فرودستان در جامعه شد و این روند همچنان رواج داشته و ادامه دارد، پیرو چنین سیاستی بسیاری از کودکان از تحصیل بازماندهاند و هیچکس پاسخگوی این فاجعهی اجتماعی نیست!
دو سال پس از انقلاب، مدارس پولی را با نام مستعار "غیرانتفاعی" تاسیس کردند و پس از سرکوب جنبش دانشجویی، انقلاب به اصطلاح فرهنگی راه انداختند و سپس دانشگاه آزاد را بر جامعه تحمیل کردند و برای رسیدن به اهداف شوم خویش، تبعیض را در آموزش عالی نیز نهادینه کردند! هماینک اما، وجود بیست نوع مدرسه در ایران نشانهی تبعیض آشکار در جای جای کشور ایران است!
انواع مختلف مدارس در نظام آموزش و پروش کشور، فاجعهای ژرف در جامعه ایجاد کرده است که از درون آن افزون بر کودکان بازمانده از تحصیل، کودکان کار و کودکان خیابانی برآمده است، به جز مدارس غیرانتفاعی، مدارس شاهد، مدارس تیزهوشان، مدارس ایثارگران، مدارس وابسته به دستگاهها، مدارس هیات امنایی، مدارس عشایری، مدارس شبانهروزی، مدارس بزرگسالان، مدارس قرآنی، مدارس دولتی، مدارس استثنایی، مدارس ورزش، مدارس آموزش از راه دور و مدارس هوشمند از جمله مدارس فعال در کشور ایران هستند. در نتیجه، فرزندان هزاران هزار خانواده به دلیل هزینههای سنگین تحصیل، از آموزش و رفتن به مدرسه بازماندهاند، اگر تا یک دهه پیش فقط فرزندان کارگران و فروشندگان نیروی کار از رفتن به مدرسه بازمیماندند، هماکنون به خاطر گسترش فقر و گرانی، فرزندان بسیاری از فرودستان نیز از آموزش بازماندهاند! پیرو آمارهای رسمی، سال به سال به شمار بازماندگان از تحصیل افزوده میشود!
علت آسیبهای اجتماعی از اخلاق و فرهنگ جامعه نیست، بلکه ریشههای آن را در ساختار اقتصادی و اجتماعی، به ویژه در نبود آموزش و پرورش مبتنی بر برابری باید جستجو کرد! در حالیکه آموزش رایگان حق همهی کودکان است، پژوهشهای انجام شده دربارهی نظام آموزش و پرورش کشور ایران، نشان میدهد که تقسیم بندیهای تبعیضآمیز مدارس از مرز تقسیم بندیهای طبقاتی که پایگاه اجتماعی آن را کارگران و بیکاران تشکیل میدهند گذشته است و به تقسیم بندیهای جایگاه اجتماعی که پایگاهی در قدرت دارند رسیده است!
پس از گذشت نزدیک به چهل سال از حکومت جمهوری اسلامی در ایران، برای داشتن جامعهای سالم، پویا و رشدیابنده، اگر به انتقاد اکتفا کنیم و زیرساختهای جامعه را بر پایهی فرصتهای برابر برای همهی کودکان دگرگون نسازیم، نابرابریهای اجتماعی و آموزشی دامنگیر همهی جامعه خواهد شد و فقط فرزندان سردمداران حکومتی و نمایندگان سرمایه از آموزش برخوردار خواهند بود! افزون براین، در همین سال جاری پس از شوک پایین آمدن قدرت پول و یا پایین آمدن قدرت خرید که رسانهها و سخنگویان حکومت، آن را گران شدن ارز مینامند، نوشتافزار نیز 150 درصد گران شده است و این گرانی در حالی است که هنوز سال تحصیلی آغاز نشده است! برای مثال قیمت برخی از نوشتافزارها، هماکنون به شرح زیر است:
دفتر 100 برگ: 9500 تومان
خودکار پنتر: 2500 تومان
پاککن کوچک: 2500 تومان
مداد رنگی 12تایی: 32500 تومان
نوک استدلر: 6000 تومان
گواش شش رنگ: 135000 تومان
یک بسته کاغذ: 20000 تومان
چسب نواری: 1500 تومان
پیرو گزارشهای رسیده، کارشناسان پیشبینی کردهاند که با آغاز سال تحصیلی با گرانی دوبارهی 50 درصدی نوشتافزار روبرو خواهیم بود! گفتنی است که خصوصیسازی مدارس و آنگاه کالایی شدن آموزش، آسیبهای اجتماعی جبرانناپذیری بر جامعه زده و خواهد زد، این گرهی کور تنها به دست فروشندگان نیروی کار باز خواهد شد که با اعتراض سامانیافته با تشکلهای مستقل و هدفمند به ساختار نظام آموزش کشور میسر خواهد بود.