سیناپرس: مجله «Knowledge» بی بی سی در یکی از گزارش های علمی خود می نویسد: انسان به طرز بی سابقه ای به فناوریهای وابسته شده است اما آیا این وابستگی در حال تغییر دادن مغز ما نیست؟
ما به گونه ای که در تاریخ سابقه نداشته به فناوری متکی شده ایم. برای صحبت کردن با دوستانمان از رسانه های اجتماعی استفاده می کنیم. اگر بخواهیم راهی نقطه ای شویم که حتی از آن آگاهی قبلی داریم باز هم از سیستم موقعیت یاب جهانی استفاده می کنیم و از همه مهمتر اینکه برای کسب اطلاعات مورد نیاز متوسل به اینترنت می شویم. اما آیا این یک روند عاقلانه است؟ گوگل روز به روز ما را کم هوش تر می کند. از طرفی آیفونها هم همواره اطلاعاتی به ما می دهند که نتیجه آن ایجاد تغییراتی در فکر ماست و در نهایت اینکه شبکه های اجتماعی به گونه ای نامحسوس در حال ضد اجتماعی کردن ما هستند. تیتر روزنامه ها به گونه ای انتخاب می شوند که نتیجه آن مورد حمله قرار گرفتن مغزهاست. در واقع باید پذیرفت که فناوریهای مدرن ما را به سمت خرابه های برجای مانده از یک جریان شناختی سوق می دهند و این وسط ما انسانها هستیم که باید مراقب باشیم.
وابستگی ما به فناوریهای مدرن تا آن حد شده که حتی اگر به هر دلیل به تلفن همراهمان دسترسی نداشته باشیم دچار استرس می شویم. حالا این پرسش مطرح می شود که «واقعا چه اتفاقی روی داده است؟» واقعیت این است که وقتی ما از تلفن همراه هوشمند یا رایانه استفاده می کنیم، مغز ما دستخوش تغییراتی می شود. اما به این نکته هم دقت داشته باشید که مغز ما در زمانی که خودکاری به دست می گیریم نیز دستخوش تغییراتی می شود. این واقعیتی است که باید پذیرفت. مغز ما همواره در حال تغییر است، درحالی که گلف بازی می کنیم یا برای شام غذا آماده می کنیم همزمان مغزمان تغییر می کند. به بیان دیگر باید گفت کارهایی که انجام می دهیم و یا تجربیاتی که به دست می آوریم به طور پیوسته فرآیند عملکرد مغزمان را تغییر شکل می دهد. پس پرسش اساسی این نیست که آیا «فناوری مغزمان را شکل و شمایل دوباره می دهد؟» بلکه سؤال اساسی این است که «مغز انسانها چگونه خود را با تغییرات ناشی از فناوریهای نوین، سیستهمهای آنلاین و دنیای شبکه سازی شده تطبیق می دهد؟» اساسا علمی صحبت کردن در این باره کار دشواری است و شاید نتوان به این زودی ها پاسخی روشن ارایه کرد. اما تحقیقاتی در این زمینه انجام شده که بد نیست به آنها پرداخته شود.
سیستمهای همراه و شبکه های اجتماعی به گونه ای عمل می کنند که مغز ما را در برابر بمبارانی از اطلاعات قرار می دهند. به همین دلیل ما را به واکنش همیشگی وادار می کنند که در نتیجه آن قدرت تمرکزما را از دست می دهیم. مطالعه جالب توجهی در سال 2015 توسط مایکروسافت انجام شد. در آن سال فعالیت مغزی دو هزار کانادایی که حرکات 112 نفر دیگر را مشاهده می کردند به دقت مورد بررسی قرار گرفت و در کمال شگفتی مشخص شد که بازه زمانی تمرکز انسانها از 12 ثانیه در سال 2000 به 8 ثانیه در سال 2015 کاهش یافته است. جالب اینجاست که به باور برخی محققان که در نتیجه یک سری تحقیقات به دست آمده، بازه زمانی ماهی های قرمز Goldfish 9 ثانیه است یعنی یک ثانیه بیشتر از انسانها. بدون شک توسعه فناوریهای جدید و گسترش شبکه های اجتماعی در این بین تأثیرگذار اصلی بوده اند.
اما فناوریهای مدرن ابعاد دیگری از زندگی انسانها را هم دستخوش تغییرات قرار داده اند. دانشمندان از کشف ارتباطاتی میان استفاده زیاد از اینترنت و ابتلا به افسردگی خبر می دهند و در این میان تمرکز اصلی بر روی استفاده از شبکه های اجتماعی است. به باور دانشمندان، تمرکز زیاد بر روی رسانه های اجتماعی موجب می شود افراد احساس کمبود کنند. تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته که نشان می دهند میان استفاده زیاد از شبکه های اجتماعی و نارضایتی های درونی ارتباط معناداری وجود دارد. این تحقیقات به نتایج جالب توجهی رسیده اند. وقتی افراد در اینترنت و شبکه های اجتماعی خود را در برابر انبوهی از تصاویر بی نقص و تغییر یافته سایر افراد مطرح می بینند، به طور ناخواسته فعالیتی را در مغزشان راه می اندازند که نتیجه آن احساس ترس و خشم است.
اما هجوم فناوریهای نوین به زندگی امروز ما موجب شده اند که قدرت حافظه چندان مناسبی هم نداشته باشیم. ما برای یافتن مسیر یا داشتن شماره تلفن همراه دوستانمان دیگر مانند گذشته فکر نمی کنیم بلکه به اطلاعاتی که تلفن همراهمان در اختیارمان می گذارند متکی هستیم. محققان هشدار می دهند که با ادامه این روند، مغزمان از جاده اصلی خارج می شود. تأثیر منفی این روند بر خواب انسانها نیز چشمگیر است به طوریکه تحقیقات نشان می دهند مدت زمانی که انسانها به طور متوسط برای بازی در دنیای مجازی و نوشتن متن صرف می کنند بیشتر از مدت زمانی است که می خوابند، یعنی 8 ساعت و 41 دقیقه در برابر 8 ساعت و 21 دقیقه.
گزارش ویژه «Knowledge» بی بی سی