به گزارش «لایو ساینس» و «تِک تایمز» شماری از پژوهشگران با بررسی دو نظریهٔ عمدهٔ فیزیک، یعنی «مکانیک کوانتوم» در حیطهٔ ذرات بنیادی و «نسبیت عام» در عالم فضا و زمان و کائنات، نتیجهگیری کردهاند که این دو نظریه نمیتوانند در قالب یک نظریهٔ واحد با هم سازگار گردند.
سوریا داس، فیزیکدان نظری در دانشگاه لِثبریج کانادا، رابرت برندنبرگر، کیهانشناس نظری در دانشگاه مکگیل مونترال، و احمد فرج علی از دانشگاه «بنها» مصر از پژوهشگرانی هستند که با ارائهٔ معادلهٔ تازهای، تئوری بیگبنگ را مورد پرسش قرار دادهاند.
طبق نظریه آنها، جهان در آغاز نقطهای یا ذرهای فوقالعاده فشرده و گران نبوده و اصولا سرآغازی نداشته است. این نظریه همچنین بر آن است که قوانین فرضیهٔ نسبیت عام در حالت ذرهٔ واحد مافوق گران و فشرده آغازین نظریه بیگبنگ مفهوم و کارکردی ندارند.
رادیوفردا در گفتوگو با امیر حاجیان، کیهانشناس و پژوهشگر ارشد انستیتوی اخترفیزیک کانادا در دانشگاه تورنتو میپرسد آیا نظریهٔ بیگبنگ زیر سوال رفته است؟
امیر حاجیان: نه، نظریهٔ مهبانگ زیر سوال نرفته، این کاری که انجام دادهاند یک کار تئوری بوده، یک کار کاملا نظری بوده که سوالی که اینها سعی کردهاند پاسخ بدهند این است که در ابتدای جهان وقتی که ما از مهبانگ صحبت میکنیم، مهبانگ یک تکینگی توی نظریهٔ ما هست و این را به عنوان یک نظریهپرداز، به عنوان یک دانشمند، این چیز دلنشینی برای ما نیست که نظریهمان تکینگی داشته باشد چون تکینگی یعنی ما واقعا نمیدانیم که دقیقا آنجا دارد چه اتفاقی میافتد و اینها سعی کردهاند که یک نظریهای بدهند که این تکینگی را توی خود نداشته باشد.
مقصودتان را میتوانید از تکینگی یک بار دیگر توضیح بدهید؟
تکینگی یعنی جایی که نظریههایی که ما داریم فرو میریزه و اگر اینجوری به نظریهٔ مهبانگ نگاه بکنیم که جهان الان یک اندازهای دارد، یک چگالی دارد، اگر که ما زمان را برعکس بکنیم برویم به طرف ابتدای خلقت، همه چیز دارد جمع میشود برمیگردد چون جهان الان دارد منبسط میشود بنا بر این من اگر که زمان را برعکس بکنم دنیا شروع میکند به جمع شدن و منقبض شدن و اگر که شما چگالی جهان را نگاه بکنید میبینید که هر چه به زمان ابتدای عالم نزدیک میشویم، چگالی جهان بیشتر میشود تا یک جایی که ما دیگر نظریهای برای قبل از آن نداریم چون به انرژیهایی میرسیم که تا حالا نتوانستهایم برایش نظریهٔ قابل قبولی ارائه بدهیم که آنجا جایی است که فکر میکنیم گرانش، نظریهٔ گرانش با نظریهٔ کوانتوم باید یکی بشود.
دقیقا همین نکته آقای حاجیان، نکته اصلی که الان دانشمندان، فیزیکدانان و ستارهشناسان، نظریهپردازان همواره دهههاست دارند تلاش میکنند آن نظریهٔ وحدت نظریههای «نسبیت عام» و «ذرات بنیادی، فیزیک کوانتوم»، آیا نزدیک شدهاند دانشمندان به اتحاد این دو یا اینکه این دو بگونهای سازگار نیستند با هم؟
تلاشهای خیلی زیادی صورت گرفته، همانجوری که میدانید بقیهٔ نیروهایی که توی طبیعت هستند، نیروهای طبیعی، اینها با هم متحد شدهاند، نظریههای یکتا داریم برای اینکه بقیهٔ نیروها را بتوانیم همه را به صورت شکلهای مختلف یک مفهوم نشان بدهیم ولی گرانش و کوانتوم هنوز موفق نشدهایم که اینها را با هم یکی بکنیم، کارهای زیادی انجام شده ولی مسئلهٔ سختی است، هنوز به نتیجهای که دلخواه باشد و علمی باشد و قابل اعتماد باشد ما نرسیدهایم.
آقای حاجیان اگر بخواهیم به زبان ساده دستاوردهایی را که امروز جهان دانش، دانشمندان به آن رسیدهاند، این را اگر بخواهید جمعبندی کنید به زبان ساده، چگونه این را بازگو میکنید؟
الان تصویری که ما از جهان داریم که مجموعهٔ همه کارهایی است که توی این چند ده هزار سالی که بشر شروع به کار علمی کرده بدست آمده این است که ما تا الان تصویرمان از جهان، یک ابتدای خیلی داغ است که جهان از یک حالت داغ و خیلی چگالی شروع میکند و شروع میکند به منبسط شدن، اُفت و خیزهای کوچکی توی جهان وجود دارد به خاطر اتفاقات کوانتومی که بعد از یک دورهای به اسم تورم توی دنیا پیش میآید و آن اُفت و خیزهای کوچکی که توی چگالی جهان هست، اینها شروع میکنند به رشد کردن و تشکیل ساختار میدهند که ساختارهای بزرگ کیهانی را که امروز میبینیم تشکیل میدهند. تصویر بزرگی که ما از کیهانشناسی داریم بر اساس نظریهٔ نسبیت عام اینشتین بنا شده و آغازش با مهبانگ است و آن چیزی که ما میدانیم الان عالم از آن تشکیل شده، بیشترش یک چیزی است به اسم انرژی تاریک، بعد از آن یک چیزی به اسم مادهٔ تاریک و مادهای که ما میشناسیم و همهمان دیدهایم و توی آزمایشگاه با آن کار کردهایم، این کمتر از چهار درصد جهان را تشکیل میدهد، یعنی بیشتر جهان را ما در واقع نمیدانیم دقیقا از چه تشکیل شده ولی میدانیم دقیقا چه مقداری از جهان را تشکیل داده است.