جامعه اطلاعاتی و جنسیت
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[10 May 2015]
[ سها صراف]
جامعه اطلاعاتی و جنسیت مساله حقوق زن و آنچه میبایست در مورد او لحاظ شود، دامنهای وسیع در تاریخ تفكر بشری دارد. البته در میان برخی فیلسوفان و متفكران نگاهی مشفقانهتر و تساویگرایانهتر نسبت به زنان مشاهده میشود. اما در تاریخ تفكر بشری عموما زن را همچنان موجودی احساساتی، ضعیف و وابسته به مرد مییابیم. اما وضعیت حقوق زن همراه با پیچیدهترشدن تمدن بشری، رو به پیچیدگی نهاد. در جامعه صنعتی دیروز و جامعه اطلاعاتی یا فراصنعتی امروز، حقوق زنان علیرغم حصول برخی شفافیتها، همچنان شكننده است و در معرض آسیبهای جدی قرار دارد. در مقاله زیر با گوشههایی از وضعیت حقوقی زنان در عصر اطلاعات آشنا میشوید.
در نیمههای قرن هیجدهم و در عصر روشنگری با مطرحشدن بحثهایی درباره حقوق طبیعی انسانها و بهدنبال آن در پی انقلابات و تحولاتی كه در جوامع غربی رخ داد، مساله حقوق زنان نیز مطرح گردید. ازاینزمان جنبشها و نهضتهای مختلف برای حمایت از حقوق زنان، اغلب به دست خود آنها شكل گرفت و این فرایند تا قرن حاضر ادامه یافته است.
هرچند در عصر حاضر، در بیشتر كشورها، زنان به پارهای حقوق اولیه دست یافتهاند، اما همچنان در برخی كشورهای توسعهنیافته و یا كمترتوسعهیافته، زنان حتی به این حقوق اولیه نیز دست نیافتهاند.
با مطرحشدن بحث جامعه اطلاعاتی و گسترش سریع تكنولوژیهای نوین ارتباطی در سراسر جهان، تلاشهایی در این زمینه صورت گرفته است. در پیشنویس اعلامیه اجلاس سران درباره جامعه اطلاعاتی (موسوم به بیانیه اصول) آمده است: عدم وجود تعادل در رابطه قدرت، در كنار دیگر عناصر اجتماعی و فرهنگی، منشا نابرابریهای زنان با مردان در زمینههای دسترسی به اطلاعات و امكانات، مشاركت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و وضعیت حقوقی آنان است. این موانع باید از میان برداشته شوند و كاربردهای رو به افزایش تكنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات جدید، مورد بهرهمندی زنان قرار گیرند، تا بهاینطریق آزادی و همچنین مشاركت كامل آنان در توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تسهیل گردد و شرایط زندگی آنها بهبود یابد.
در جامعه اطلاعاتی امكان سوءاستفاده از هویت زن میتواند بیشازپیش رخ دهد. بند ۹ اعلامیه اجلاس سران جامعه اطلاعاتی، ابعاد اخلاقی جامعه اطلاعاتی را چنین برشمرده است: استوارساختن فضای سیبرنتیك رایانهای، احترام به ارزشهای اخلاقی شناختهشده همگانی و جهانی، حقیقت، عدالت، همبستگی، تسامح، منزلت انسانی، تقسیم مسئولیتها، شفافیت عملكردها، كوشش تمام دستاندركاران جامعه اطلاعاتی برای پیشبرد خیر و صلاح عمومی، و جلوگیری از كاربرد نامطلوب تكنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات.
در مقاله حاضر با این باور كه حقوق زنان در جامعه اطلاعاتی باید بهطورجدی مورد توجه قرار گیرد، موقعیت حقوقی زنان در جامعه اطلاعاتی، بهویژه در نمود اصلی آن، یعنی اینترنت، و جایگاه زنان در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بهطورمختصر بررسی خواهد شد.
●اولین تلاشها برای احقاق حقوق زنان
در نیمههای قرن هیجدهم اعتراض به ظلم حاكم بر جوامع فئودال آن دوره و امتیازاتی كه بهطورموروثی در بین پادشاهان، اشراف و اعضای كلیسا، نسلدرنسل منتقل میشد، از سوی برخی اندیشمندان روشنفكر آغاز گردید. این منتقدان كه سردمداران عصر روشنگری بودند، حقوق انسانی و طبیعی را در برابر حقوق مقدس پادشاهان قرار دادند. روشنفكران این عصر، حقوقی را برای انسانها مسلم و طبیعی دانستند كه پیشازآن توسط قدرتمندان جوامعشان محدود شده بودند.
مبنای آموزه حقوق طبیعی، باور به وجود قانون اخلاقی طبیعی است كه بر خیرهای بشری بنیادی و قابل تحقق عینی استوار است. بهرهمندی انسانها از این خیرهای بنیادی، هنگامی تضمین میشود كه همگی آنها از این حقوق طبیعی بنیادی برخوردار باشند. روشنفكران مذكور حقوق طبیعی را مقدم بر نظامهای بالفعل اجتماعی و سیاسی میانگاشتند. بهاینترتیب حقوق طبیعی بهعنوان حقوقی مطرح شد كه افراد، مستقل از جامعه و سیاست، از آنها برخوردارند. ازآنپس حقوق طبیعی فارغازاینكه قانونگذار یا مجلس خاصی آنها را به رسمیت شناخته باشد یا نه، دارای اعتبار غایی شمرده شدند.[i]
اما در میان این فریادهای روشنگرانه، باز هم حقوق زنان نادیده انگاشته میشد؛ چنانكه برخی روشنفكران و نویسندگان قرن هیجدهم بهرغم تاكید بر آزادی، برابری، حقوق فردی و ...، صراحتا این حقوق را مختص مردان میپنداشتند و معتقد بودند زنان نباید در حوزههای عمومی دخالت داشته باشند. بهعنوان یك نمونه بارز، ژان ژاك روسو، از فیلسوفان سرآمد این عصر، نسبت به بیعدالتیهای اجتماعی اعتراض میكرد، اما خود یكی از موارد عمده این بیعدالتیها را كه مربوط به زنان بود، نادیده میگرفت. روسو معتقد بود احساسات زنان قویتر از آن است كه به توانایی خردورزی مردان برسند. او تاكید داشت زن طبیعتا ضعیف است و در مقابل، از اهرمی برخوردار است كه بهزعم او كماهمیت هم نیست، و آن، قدرت تاثیرگذاری زن بر قلب مرد است. درواقع ازآنجاكه انسان بهواسطه تمایز از حیوانات بهخاطر برخورداری از قوه خردمندی حائز حقوق طبیعی تلقی میشد و روشنفكران آن دوره در خردورزی زن تردید داشتند، زن را واجد این حقوق نمیدانستند.[ii] روسو در كتاب امیل (۱۷۶۲) مینویسد: «زنان و مردان برای یكدیگر ساخته شدهاند، اما وابستگی متقابلشان برابر نیست. ما مردان بدون آنها بیشتر بقا خواهیم یافت تا آنان بدون ما. آنان وابستهاند به احساسات ما، به بهایی كه به شایستگیهایشان میدهیم، به ارزشی كه به جذابیتهایشان و به پاكدامنیشان مینهیم. در نتیجه آموزش زنان باید تمام و كمال در ارتباط با مردان طراحی شود و برای رضایت مردان، برایاینكه برای مردان مفید باشند، برایاینكه عشق و احترام مردان را بهدست آورند، بسان كودكان پرورششان دهند، بسان فرزندان بالغ مراقب آنها باشند، هم راهنما و هم تسلیبخش مردان باشند و زندگی را برای مردان شیرین و دلپذیر سازند.»[iii]
البته در میان این روشنفكران كسانی نیز بودند كه از حقوق برابر زن و مرد صحبت میكردند و ناتوانیهای زنان را ناشی از قانون طبیعت نمیدانستند بلكه معتقد بودند این ویژگیها اكتسابی و نتیجه شرایط زیستی آنها هستند و با تغییر شرایط، كاستیهای زنان نیز ریشهكن خواهند شد. آنان تاكید میكردند زنان باید تواناییهای ذهنیشان را توسعه بخشند، چراكه تنها از راه روشنگری و كسب دانش است كه زنان میتوانند صاحب فضایل برتر شوند. ولتر بیعدالتی نسبت به زنان را تقبیح میكرد، دیدرو عقیده داشت عمدهترین عامل فرودستی زنان، جامعه است و ماركی دوكندرسه تاكید میكرد زنان باید از حقوق اجتماعی و سیاسی برابر برخوردار شوند.[iv]
با مطرحشدن این نظریات از سوی روشنگران این عصر و بهویژه بر اثر وقوع جریانات تاریخی همچون انقلاب فرانسه، اولین قدمها برای احقاق حقوق زنان برداشته شد. دراینزمان، زنان خود نیز وارد عرصه مبارزه برای احقاق حقوقشان شده بودند كه از سرآمدان آنها میتوان به مادام رولان (Roland)، المپ دوگوژ (Olympe de Gouge) و مری ولستون كرافت (M. Wollstoncraft) اشاره كرد. المپ دوگوژ در سال ۱۷۹۱.م اعلامیه حقوق زنان را در پاسخ به اعلامیه حقوق بشر و شهروند منتشر كرد و در آن تخصیص حقوق برابر برای زنان در حوزه قانون، دولت و آموزش را خواستار شد. همچنین مری ولستون كرافت در سال ۱۷۹۲ بیانیه معروف سیصدصفحهای خود را تحت عنوان استیفای حقوق زنان به رشته تحریر درآورد.
در پی چنین تلاشهایی كه از گوشه و كنار دنیای تحت سلطه مردان به پا میخواست و آنان را به تكاپو وامیداشت تا نسبت به حقوق نیمه دیگر جامعه به تفكر بنشینند، نخستین گامها به سوی فمینیسم برداشته شد. ازاینزمان با شكلگیری نهضتهای فمینیستی مساله حقوق زن مطرح گردید، اما هركدام از جریانات سیاسی و اجتماعی كه از زمان شكلگیری این نهضت بهوجود آمدند، نگاهی مختص خود به مساله فمینیسم داشتند و هریك فمینیسم را از زاویهای خاص و بنابر ایدئولوژی مورد قبول خود مطرح میكردند. با شكلگیری جهان صنعتی، جوامع صنعتی حقوق زن را در قالب نظریات فمینیستی گوناگون و یا خارج از این ایسمها با مطرحكردن در اعلامیههای مهم این دوران همچون اعلامیه جهانی حقوق بشر و بهویژه اعلامیه رفع تبعیض علیه زنان، پیگیری كردند. بااینوجود، هنوز حقوق زنان بهطوركامل به اجرا درنیامده است و بهویژه در كشورهای كمترتوسعهیافته، اجحاف در مورد حقوق زنان به چشم میخورد. ازاینرو با ورود به جامعه اطلاعاتی و قرارگرفتن در عصری كه آن را عصر اطلاعات میدانیم، تلاش برای احقاق حقوق زنان همچنان ادامه دارد و توجه به آن كماكان ضروری است.
●حقوق زنان در آستانه ورود به جامعه اطلاعاتی
با مطرحشدن بحث جامعه اطلاعاتی، توجه به قوانین بایسته برای حاكمشدن بر چارچوب این جامعه به منظور پیشبرد اهداف آن و كمك به انسانها برای زندگی بهتر در این جامعه، بسیار ضروری است. در جامعه اطلاعاتی بهنظر میرسد قبلازهرچیز افراد باید از حقوق برابر در دسترسی به اطلاعات برخوردار باشند. درواقع، دسترسی به اطلاعات كه پیشفرض جامعه اطلاعاتی است، باید به گونهای طراحی شود كه همه انسانها بتوانند فارغ از محدودیتهای جنسی یا نژادی به آن دسترسی یابند. توسعه و استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) و بهویژه اینترنت، كه نماد اصلی جامعه اطلاعاتی است، باعث بهوجودآمدن تغییرات عظیمی در شیوه كار و زندگی مردم كشورهای پیشرفته شده است. این دسترسی باید بهگونهای باشد كه كشورهای كمترتوسعهیافته نیز به اندازه كشورهای توسعهیافته از آن بهرهمند گردند و ازسویدیگر در همه جوامع زنان در دسترسی به این فناوریها، از موقعیت یكسان با مردان برخوردار باشند. درواقع هدف غایی جامعه اطلاعاتی، دسترسی همه شهروندان به اطلاعات است اما این نگرانی وجود دارد كه برخی اقشار مردم، از جمله زنان، نسبت به دیگران از موقعیت كمتری برای استفاده از تكنولوژی اطلاعات و ارتباطات برخوردار شوند. بنابراین اگرچه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و بهویژه اینترنت نویدبخش نیرویی آزادیبخش و دموكراتیك است اما این فناوری نیز از لحاظ جنسیتی بیطرف عمل نمیكند. البته گروهی از مفسران معتقدند از طریق فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، زنان فرصت خواهند یافت در یك مقیاس جهانی به معرفی تواناییهای خود بپردازند و از راههای جدید در فرایند توسعه اجتماعی شركت جویند. درواقع جامعه اطلاعاتی باید بكوشد شكاف دیجیتال و از جمله شكاف دیجیتال جنسیتی را تاحدممكن كاهش دهد. بحث شكاف دیجیتال و بهطبعآن شكاف دیجیتال جنسیتی، مبحثی است كه پژوهشگران را در سراسر جهان به چالش افكنده است. دسترسی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، در همه جهان به یك اندازه وجود ندارد. «روزبهروز نگرانی بیشتری درخصوص تاثیرات احتمالی فناوری اطلاعات بر كشورها یا مناطق دارای شكاف دیجیتال (شكاف بین دارندگان و نادارندگان اطلاعات) بهوجود میآید. اغلب زنان كشورهای درحالتوسعه در عمیقترین بخش این شكاف قرار دارند و در شرایط یكسان فقر، تعداد زنانی كه از تحولات عصر اطلاعات حذف شدهاند، بیش از مردان است.»[v]
در متن شكاف دیجیتال، شكاف جنسیتی بهطورفزایندهای مورد توجه است؛ بهاینمعنیكه اگر دسترسی و استفاده از فناوریهای اطلاعات، پیوند مستقیمی با توسعه اقتصادی و اجتماعی دارد، پس باید اطمینان حاصل شود كه زنان در كشورهای درحالتوسعه اهمیت فناوری مذكور را درك كرده و آن را مورد استفاده قرار دهند، وگرنه عدم دسترسی زنان به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، بهعنوان عامل مهمی در جهت افزایش انزوا و بهحاشیهراندهشدن آنها از جریانات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی كشورهای خودشان و جهان عمل خواهد كرد.[vi]
مساله دیگری كه در مورد استفاده زنان از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات مطرح میگردد، این است كه چه چیز باعث میشود استفاده زنان از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات ــ در اینجا بهطورخاص اینترنت ــ محدود گردد و زنان برای رسیدن به موقعیت و حقوقی برابر با مردان در جامعه اطلاعاتی چه اقداماتی انجام دادهاند؟اگرچه تحقیقات تعداد زنانی را كه از اینترنت استفاده میكنند، درحالافزایش نشان میدهند، اما همچنان مشكلات و موانع جدی در این راه وجود دارند كه در اینجا بهطور خلاصه به برخی از این موانع اشاره میكنیم:
۱ــ هزینه: زنان بهطوركلی نسبت به مردان از درآمد كمتری برخوردارند. حقوق یك ساعت كار زنان در انگلیس برابر با هشتادودودرصد دستمزد یك ساعت مردان است و ازاینرو طبعا پرداخت هزینه استفاده از اینترنت برای آنها دشوارتر خواهد بود.
۲ــ زمان: زنان به دلیل عهدهداری وظایفی چون خانهداری و نگهداری از بچه در كنار وظایف كاری بیرون از خانه، نسبت به مردان از وقت كمتری برای استفاده از اینترنت برخوردارند.
۳ــ اعتمادبهنفس: تحقیقات نشان دادهاند كه زنان در مواجهه با تكنولوژیهای نوین از اعتمادبهنفس كمتری نسبت به مردان برخوردارند و این خود باعث ترس آنان در برقراری ارتباط توسط اینترنت میشود.
۴ــ فضای جنسیتی: مشكل دیگری كه زنان در جامعه اطلاعاتی با آن روبرو میشوند، مساله سوءاستفاده از هویت آنان است. اگرچه گروهی تحت عنوان فمینیستهای سایبر (cyber feminist) تلاش دارند فضای سایبر (cyber space) را به یك محیط غیرجنسیتی تبدیل كنند، اما همپای بهرهبرداری تجاری جامعه صنعتی از زنان، جامعه اطلاعاتی نیز به این سمت كشیده شده است؛ تاآنجاكه گروهی از زنان فمینیست سایبر لغت Grrl را به جای Girl برگزیدهاند، چراكه جستجوی لغت Girl در اینترنت اغلب سایتهای پورنو را ارائه میدهد.[vii]
●فمینیستهای سایبر
مفهوم فمینیسم سایبر اولینبار در سال ۱۹۹۲ توسط یك نظریهپرداز اجتماعی انگلیسی به نام سادی پلنت و یك گروه هنری استرالیایی بهنام و. ان. سی ماتریكس ــ بهطور جداگانه ــ مورد استفاده قرار گرفت. این لغت از تلفیق دو لغت فمینیسم و cyberspace به معنای فضای مجازی كه افراد از طریق اینترنت در آن ارتباط برقرار میكنند، بهوجود آمده است. هرچند اصطلاح سایبرفمینیسم را پلنت و گروه هنری ماتریكس همزمان مطرح كردند، اما آن دو این تركیب را به یك معنا به كار نبردند. پلنت سایبرفمینیسم را ارتباط بین زنان و تكنولوژی میداند. برای وی سایبرفمینیسم یك پاسخ نظری به این حقیقت است كه زنان هر روز بیشازپیش نوآوریهای خود را در راستای فنون الكترونیك و تكنولوژیهای مجازی قرار میدهند. او در آخرین كتاب خود به نام «صفر و یك» این پاسخ نظری را بهطوركامل شرح میدهد. فرض اصلی وی بر این است كه مفهوم زن با دیجیتالشدن جامعه پیش رفته است. پلنت یك مدل آرمانی را طرحریزی میكند و بر حقانیت آن اصرار میورزد. وی از مفهوم زن و جامعه دیجیتال الهام میگیرد تا آنها را چنان بههم آمیزد كه رهایی از دیگری برای هیچكدام مقدور نباشد.
اما رویكرد گروه ماتریكس كه مادر هنری سایبرفمینیسم تلقی میشود، بهگونهای دیگر است. هرچند آنها با نظر پلنت مبنیبراینكه جامعه دیجیتال به یك جامعه زنگرایانه تبدیل شده است، موافقند، ولی كوشش حقیقی آنان بیشتر بر آن است كه دیوانگی را به تكنولوژی سرایت دهند و آنچنان آشوبی بهوجود آورند كه افسانه رایج «تكنولوژی بازیچهای برای مردان است»، بیاعتبار گردد.
در اینجا باید از دنا هاراوی نیز نام برد كه در دهه ۱۹۸۰.م مانیفیست اصلی Cyborg (cybernetic organism) را كه سنبلی برای آینده فراتر از جنسیت بود، نوشت و بسیاری بر این باورند كه نقطه شروع حقیقی برای فمینیسم سایبر و تفكر راجع به آن از همینجا آغاز شده است. البته خود هاراوی هیچگاه از مفهوم فمینیسم سایبر استفاده نكرد و یا برای خود حقی در این زمینه قائل نشد.
از این مقدمه كوتاه آشكار میگردد كه چگونه مفهوم فمینیسم سایبر به طرق گوناگون مطرح میشود و نمیتوان تعریفی واحد و مشخص برای آن ارائه كرد.
شهر كسل آلمان در سپتامبر ۱۹۹۷ به مدت هشت روز پذیرای اولین كنفرانس فمینیستهای سایبر بود كه در سطح بینالملل برگزار گردید و در آن قرار شد تعریفی از فمینیست سایبر ارائه گردد. اما در عوض تعداد صد آنتیتز نوشته و ارائه شد كه بهروشنی نشان میداد فمینیسم سایبر چه نیست. برای مثال گفته شد كه فمینیسم سایبر یك ایسم نیست؛ فمینیسم سایبر یك ایدئولوژی نیست؛ فمینیسم سایبر به معنای یك زن تنها نیست؛ ... طبعا پس از خواندن این همه آنتیتز، باز هم خواننده حق دارد از اینكه نتوانسته است به مفهومی صریح درخصوص مساله مورد بحث دست یابد، احساس نارضایتی كند.
اگر از طریق جستجوگرهای معروف و معمول در اینترنت به دنبال لغت فمینیسم سایبر بگردیم، در حدود پانصد سایت كه شامل اعلامیهها، متنها، زندگینامهها و پروژههای هنری هستند، یافت میشود. در این فضا بسیاری از زنان ــ و برخی از مردان ــ كه اغلب نیز یكدیگر را نمیشناسند، زیر یك چتر گرد هم آمدهاند و جالبآنكه هركدام تعریفی از فمینیسم سایبر ارائه دادهاند كه نشاندهنده برداشت و یا استفاده خاص آنها از این مفهوم است: ۱ــ فمینیسم سایبر، فمینیسمی است كه بر رسانههای دیجیتال تاكید دارد ۲ــ نسخه جدید فمینیسم است كه به موضوعات جدید سیاسی كه توسط فرهنگ جهانی و جامعه رسانهای بهوجود آمدهاند، اختصاص دارد ۳ــ محصولی جدید و همزمان با آن یك استراتژی جدید در بازاریابی است... . لیكن فراتر از همه این تعاریف یك معنای اصلی وجود دارد و آن مفهوم زن و ساختار ارتباط بین زن و تكنولوژی است. بهعبارتدیگر، فمینیسم سایبر از اینترنت برای آن دسته از فعالیتهای فمینیستی استفاده میكند كه زنان را قادر میسازند درهمانحال كه برای ایجاد تغییر در جامعه تلاش میكنند، از تكنولوژی نیز بهرهمند گردند.
میتوان گفت اصطلاح فمینیسم سایبر به استفاده زنان از تكنولوژی اینترنت برای مقاصدی غیر از خرید در اینترنت و سایتگردی اشاره دارد. فمینیسم سایبر بر پایه فمینیسمهای مختلف بنا شده و محصول یك تغییر جهت در درك مقولههایی چون سیاست، جنسیت، كار و... است. فمینیستهای سایبر معتقدند تكنولوژی نوین میتواند شرایط اجتماعی را تغییر دهد و امكانات جدیدی همچون تغییر در مقولههای جنسیت را فراهم آورد و درواقع مفهوم جنسیتی را كه بر مبنای جسمانیت استوار است، كنار گذاشته و هویت جنسی جدید و یا حتی هویتی بدون جنسیت را در فضای مجازی بنا نهد. زنانی كه خود را فمینیست سایبر مینامند، نسبت به تكنولوژیهای جدید واكنش نشان میدهند، چراكه نیازمند استفاده از آن هستند و میخواهند در این تكنولوژیها جایی را برای زنان بهدست آورند. فمینیستهای سایبر معتقدند باید یك نقد اساسی و زیربنایی از رسانهها و تكنولوژی جدید انجام گیرد و تفسیری از مدلهای آزادی، كثرتگرایی و ساختار دموكراتیك فضای مجازی ارائه شود.
●رویكرد اسناد بینالمللی به حقوق زنان در جامعه اطلاعاتی
علاوه بر طرفداران فمینیسم سایبر و نیز NGOها و گروههای مستقلی كه برای احقاق حقوق زنان در جامعه اطلاعاتی تلاش میكنند، دولتها نیز در آستانه ورود به جامعه اطلاعاتی، حقوق زنان را مدنظر داشتهاند.
همانطوركه در مقدمه نیز اشاره شد، در دو سند بهتصویبرسیده در آستانه ورود به جامعه اطلاعاتی، یعنی در بیانیه اصول و نقشه عمل[viii] تلاش شده است به این مباحث پرداخته شود. درواقع، در مواجهه با مسائل مربوط به حقوق در جامعه اطلاعاتی، اجلاس سران درباره جامعه اطلاعاتی (WSIS) را میتوان آغازی برای قانونمندشدن جامعه اطلاعاتی دانست. درواقع مصوبات این اجلاس و نیز فعالیتهایی كه كمیتهها، NGOها و گروههای زنان و مدافعان مساوات جنسی در این اجلاس سامان دادند، میتوانند در رفع تبعیضاتی كه ممكن است جامعه اطلاعاتی برای زنان بهوجود آورد، مفید واقع شوند.
در ماده ۱۲ بیانیه اصول آمده است: «توسعه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات فرصتهای بزرگی در اختیار زنان میگذارد، آنها كه باید بخش جداییناپذیر و بازیگران اصلی در جامعه اطلاعاتی باشند»؛ و در ادامه آمده است: «متعهدیم ضامن این باشیم كه جامعه اطلاعاتی به زنان قوت ببخشد و مشاركت كامل آنها را بهطوربرابر در همه عرصههای اجتماعی و فرایندهای تصمیمگیری ممكن سازد. برای رسیدن به این هدف باید چشمانداز برابری جنسی را به جریان حاكم تبدیل كنیم و از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای این هدف بهره گیریم.»[ix]
در نقشه عمل نیز در قسمت رهنمودهای عملی آمده است: «دولتها، با همكاری طرفهای ذینفع، تشویق میشوند سیاستهای همواركننده فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را تنظیم كنند؛ سیاستهایی كه كارآفرینی، ابداع و سرمایهگذاری را با عنایت ویژه به ارتقای مشاركت زنان، پرورش دهند.» همچنین آمده است: باید به «تقویت برنامههای متمركز بر مواد درسی حساس به مساله جنسیت، چه در آموزشوپرورش رسمی و چه در آموزشوپرورش غیررسمی برای همگان، و تقویت سواد رسانهای و ارتباطاتی زنان با عنایت به لزوم توانمندكردن زنان و دختران در درك و ایجاد محتوای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی» توجه شود.
در كنار این اعلامیهها، كمیتههایی با رویكرد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در اجلاس سران شركت داشتند. یكی از این كمیتهها كه در كنار اجلاس WSIS شكل گرفت، كمیته جنسیتی WSIS و یا WSIS Gender Caucus بود كه تلاش نمود در این اجلاس مساله زنان در جامعه اطلاعاتی را مطرح نماید. در بیانیه كمیته مذكور آمده است كه این كمیته از WSIS حمایت خواهد كرد و متعهد میشود در راستای اهداف WSIS فعالیت نماید و تضمینی باشد برای شركت زنان در جریان پیشرفت WSIS.
این كمیته پنج اولویت را برای فعالیتهای خود مشخص كرده است:
۱ــ ظرفیتسازی و آموزش در جهت حمایت از مشاركت گسترده متخصصان زن ICT در سیاستگذاری و طراحی كلیه بخشهای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) و حمایت از دسترسی وسیع زنان و كنترل منابع لازم برای پیشرفت آنها
۲ــ تسهیل مشاركت زنان در بخشهای ICT از طریق برنامههای تشویقكننده و حمایتكننده در راستای كارآفرینی و استخدام زنان
۳ــ اصلاح فرایند تصمیمگیری در بخشهای ICT بهگونهایكه تضمینكننده نظارت صحیح و پاسخگویی گسترده به همه شركتكنندگان در WSIS باشد و نیز توسعهبخشیدن به مشاركت و معرفی زنان و طرفداران مساوات جنسی در همه مراحل سیاستگذاری
۴ــ تضمین مشاركت ICT در جهت اهداف صلح، برابری و توسعه از طریق برنامههایی كه استفادههای ابتكاری از ICT را در راستای حل اختلافات و اجرای صلح گسترش دهند و نقش زنان را در برنامههای سوادآموزی و رفع خشونت علیه زنان مولد و پربار سازند ۵ــ حمایت از بازشناسی حق همگانی دسترسی به اطلاعات در چارچوب حقوق بشر بینالملل و مشاركت كمیته حقوق بشر زنان بهعنوان شریكی كلیدی در امر توسعه این حقوق و فعالیتها.
●●نتیجه
مساله حقوق زنان كه طی چندین قرن بهطورپیاپی دنبال شده، با ورود به جامعه اطلاعاتی رنگ تازهای به خود گرفته است. با توجه به هدف غایی جامعه اطلاعاتی مبنی بر لزوم دسترسی همگان به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، مساله حقوق زنان و حق دسترسی آنان ــ بهعنوان بخشی از این جامعه ــ به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، از مباحث مهم مطرح در جامعه اطلاعاتی است. ازسویدیگر این فناوریها و بهویژه اینترنت در كنار كاربردهای مفید و آزادیبخش، خطراتی نیز به دنبال دارند كه بیتوجهی به آنها میتواند عواقب سوئی داشته باشد و حقوق اقشار مختلف جامعه و از جمله زنان را زایل كند. بنابراین همانگونهكه توجه به دسترسی برابر زنان به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات باید مورد توجه دولتها قرار گیرد، مساله هویت زن و سوءاستفاده جنسیتی كه میتواند از طریق این فناوریها رخ دهد، نباید از نظرها پنهان بماند. این مساله، مبحثی است كه جای بحث و بررسی بسیار دارد و امید است در تحقیقات اندیشمندان و محققان كشور ما نیز لحاظ گردد.
پینوشتها
* كارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی.
[i]ــ اندرو فاگان، مفهوم حقوق بشر، ترجمه: امیر غلامی، آدرس اینترنتی:
http://www.secularismforiran.corn/HumanRights۱.htm
[ii]ــ حمیرا مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی، تاریخ دو قرن فمینیسم، تهران، انتشارات شیرازه، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص۱۱
[iii]ــ سوزان آلیس واتكینز، ماریزا روئدا و مارتا رودرینگز، فمینیسم، ترجمه: زیبا جلالی نایینی، تهران، انتشارات شیرازه، چاپ دوم، ۱۳۸۱، ص۱۳
[iv]ــ حمیرا مشیرزاده، همان، ص۱۳
[v]ــ نانسی هافكین و نانسی تاگارت، تحلیلی بر جنسیت و فنآوری اطلاعات در كشورهای در حال توسعه، ترجمه: حسین شبانعلی فمی و امیرحسین علیبیگی، دانشگاه الزهرا، ۱۳۸۳، ص۱۶
[vi]ــ همان، ص۱۴
[vii]- Van Zoonen, Liesbet; Gendering The Internet; European journal of communication; ۱۷; ۱
[viii]ــ مصوب اجلاس سران درباره جامعه اطلاعاتی، ژنو، ۲۰۰۳
[ix]ــ بیانیه اصول، ماده ۱۲
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲ دسامبر ۲۰۲۴
انسان گلوبال
|
|