دستاوردهای چهار سال فعالیت کمپین یک میلیون امضاء
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[20 Aug 2010]
[ کاوه مظفری]
کاوه مظفری-سه شنبه17 اوت 2010
26 مرداد 1389
تا قانون خانواده برابر: زمانی، دولتمردان مخالف حقوق برابر زن و مرد، تصور می کردند با ممانعت از برگزاری مراسم آغاز به کار کمپین یک میلیون امضاء، که قرار بود در سالن رعد برگزار شود، می توانند این کوشش جمعی را در نطفه خفه کنند. اما با وجود تمام فشارها و تهدیدها، و با وجود بازداشت بسیاری از مدافعان حقوق برابر در این مدت؛ پنجم شهریور امسال که فرا برسد، کمپین یک میلیون امضاء چهارساله می شود. در این چهار سال، با وجود تمام فراز و نشیب ها، فعالان این کمپین توانستند دستاوردهای قابل توجهی به دست آورند. دستاوردهایی که از یک سو به وضعیت زنان ایران مربوط می شود، و از سوی دیگر بر گنجینه تجارب جنبش های مدنی می افزاید.
کمپین یک میلیون امضاء، در شرایطی فعالیت خود را آغاز کرد که حدود یک سال از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد می گذشت. دولتی که از ابتدای روی کار آمدنش نشان داده بود کاملاً مخالف حضور و فعالیت تشکل های مستقل و مدنی در عرصه عمومی است. به طوری که، تجمعات مسالمت آمیز فعالان جنبش زنان برای طرح خواسته هایشان در 17 اسفند 84 و 22 خرداد 85 با خشونت شدید پلیس مواجه شد. سرکوب اعتصاب کارگران اتوبوسرانی و همچنین فشار بر معلمان متحصن نیز در همین مقطع روی داد. در نتیجه این فشارها و تهدیدها، روحیه کار جمعی و امید به تغییر در میان فعالان مدنی کاهش یافته بود. برخی از فعالانی که به فضای دوره خاتمی عادت داشتند، تصور می کردند که دیگر نمی توان به فعالیت مستقل ادامه داد. برخی نیز آماده بودند تا همانند دهه 60 به فعالیت های محفلی خود بازگردند. در چنین شرایطی، آغاز به کار کمپین یک میلیون امضاء روحی تازه در کالبد جامعه مدنی و به طور خاص جنبش زنان ایرانی دمید.
در شرایط امروز جامعه ایران نیز، با فروکش کردن تظاهرات بیرونی جنبش سبز، گویی مجدداً احساس ناامیدی در میان فعالان مدنی حاکم شده است. به طوری که، برآورده نشدن انتظارات معترضان به نتایج انتخابات موجب شده که نارضایتی آنها تاحدودی به سرخوردگی منجر شود. در همین رابطه، برخی تحلیلگران از انسداد کامل فضای سیاسی و عدم امکان پیگیری مطالبات صحبت می کنند [1]. در چنین وضعیتی، بسترسازی جهت خلق ایده ها و الگوهای نوین کار جمعی، برای پیش رفتن و شکستن فضای ناامیدی، امری ضروری است. بدین منظور، یادآوری و مرور تجارب موفق و دستاوردهای مثبتِ حرکت ها و جنبش های اجتماعی، می تواند مفید و الهام بخش باشد.
در این یادداشت، به فهرستی هفتگانه از دستاوردهای کمپین یک میلیون امضاء طی چهار سال فعالیتش اشاره می شود. البته، مرور این دستاوردها، بدین معنی نیست که عملکرد کمپین در این سال ها، بدون نقص یا اشتباه بوده، مسلماً هر حرکت اجتماعی در جریان عمل با آزمون و خطا پیش می رود و کمپین نیز از نقد و بررسی نقاط ضعفش مستثناء نیست [2]. با این وجود، در این یادداشت، با توجه به اینکه در آستانه چهارمین سالگرد آغاز به کار کمپین قرار داریم، تلاش شده است تا بر دستاوردها و تجارب مثبت این حرکت تاکید شود.
1. تقویت رویکرد تغییر از پائین
خط مشی اصلی کمپین یک میلیون امضاء، ارتباط چهره به چهره با زنان و مردان جامعه برای جلب مشارکت آنها در تغییر قوانین تبعیض آمیز است. در واقع، مخاطب اصلی کمپین، عموم مردم هستند که بواسطه امضای بیانیه ای به آن ملحق می شوند. بدین ترتیب، می توان گفت که شیوه عمل و فعالیت کمپین، معطوف به سطوح پائین سلسله مراتب قدرت اجتماعی است، و به عبارتی خط مشی اصلی کمپین، ایجاد «تغییر از پائین» در جامعه است.
این خط مشی، در مقابل رویکرد کلاسیکی قرار دارد که مسیر اصلی تغییر جامعه را کسب قدرت سیاسی می داند، رویکردی که به «تغییر از بالا» مشهور است و عمدتاً در گروه های سیاسی کاربرد دارد. از اواخر دهه 1370، رویکرد تغییر از بالا – چه در قالب اصلاح طلبانه و چه با ادعای ساختارشکنانه – با بحران ها و چالش های جدی مواجه شد و مورد نقد بسیاری از فعالان مدنی قرار گرفت. از اوایل دهه 1380 بود که به تدریج رویکرد تغییر از پائین در گفتمان و عملکرد برخی از گروه ها و جریان ها، بویژه در قالب جنبش های اجتماعی مورد توجه قرار گرفت.
در این میان، کمپین یک میلیون امضاء توانست یکی از جدی ترین تجارب عملی رویکرد تغییر از پائین باشد [3]. به طوری که، ابعاد مختلف این خط مشی را در جریان عمل مورد آزمون قرار داد، و جنبه های انتزاعی و نظری آن را در زمین واقعی محک زد. برای نمونه، یک برداشت منزه طلبانه در مورد رویکرد تغییر از پائین وجود داشت [و دارد] که این رویکرد کاملاً منفک از مناسبات سیاسی است. به عبارت دیگر، تغییر از پائین به دولت و قدرت سیاسی کاری ندارد، و صرفاً با اطلاع رسانی و ارتقاء آگاهی به نتیجه می رسد. اما، در جریان اقدامات و فعالیت های کمپین یک میلیون امضاء، مشخص شد که رویکرد تغییر از پائین نمی تواند بی توجه به مناسبات سیاسی، ثمربخش باشد.
بر اساس تجارب کمپین می توان گفت که خط مشی تغییر از پائین به معنی نادیده گرفتن قدرت سیاسی نیست. چراکه، تغییر اجتماعی، مسیری چند بعدی است، و برای اینکه تغییری در جامعه ایجاد شود، قدرت سیاسی هم یکی از ابعاد تاثیرگذار است. و البته این تاثیر در جوامع تحت حاکمیت تمامیت خواهان به مراتب شدید تر است. با این وجود، مسئله اصلی در رویکرد از پائین، این است که «مرکز ثقل» حرکت در درون جامعه باشد، نه در مناسبات سیاسی. به عبارت دیگر، در رویکرد از پائین، مشارکت داوطلبان و بسیج کنشگران، نیروی اصلی تغییر است؛ نیرویی که مشروعیت اقداماتش را از منافع ذی نفعانش در پائین جامعه می گیرد، نه از مناسبات صاحبان قدرت در بالا.
2. کاربرد سازماندهی شبکه ای در عمل
شیوه مرسوم سازماندهی در میان فعالان سیاسی ایران، شیوه سانترالیستی، هرمی و سلسله مراتبی است. از احزاب سیاسی سنتی گرفته تا گروه ها و تشکل های فعلی، همگی دارای شورای مرکزی و رهبری متمرکز هستند. متاسفانه این شیوه سازماندهی به دلیل آنکه مانع از چرخش قدرت می شود، دموکراتیک نبوده و باعث انسداد درونی می شود. همچنین، زمینه را برای سرکوب و متلاشی شدن سازمان توسط دستگاه های اطلاعاتی و پلیسی فراهم می سازد. در مقابل این شیوه سازماندهی، می توان به ایده کار شبکه ای که مبتنی بر تصمیم گیری افقی است، اشاره کرد. چنین ایده ای مربوط به تجربه جنبش های نوین اجتماعی است که به تازگی نیز در جامعه مدنی ایران مورد توجه قرار گرفته؛ با این وجود کمتر کاربردی شده و ابهامات بسیاری دارد.
در این خصوص، یکی از جدی ترین تجربه های سازماندهی شبکه ای، مربوط به کمپین یک میلیون امضاء است. طی چهار سال فعالیت این کمپین، تصمیم سازی به صورت افقی و سازماندهی شبکه ای، جزء ارزش های کار جمعی در میان کنشگران آن بوده است. به طوری که، کنشگران کمپین همواره تلاش داشتند تا نحوه فعالیت خود را متناسب با این ارزش ها تنظیم کنند. اینکه، روابط و تقسیم کار به گونه ای باشد که سلسله مراتب قدرت ایجاد نکند و همه تصمیم گیری ها بواسطه سازوکارهای دموکراتیک اتخاذ گردد. البته، بحث ها، مشکلات، اختلافات و چالش های متعددی نیز در این زمینه وجود داشته است؛ اما در نهایت مهمترین دستاورد آن، کاربردی کردن این مفاهیم در جریان عمل بوده است [4]. به عبارت دیگر، فعالان کمپین یک میلیون امضاء، طی مدت چهار سال فعالیت شان توانستند ارزش های کار شبکه ای و افقی را از سطح مفاهیم کلان و انتزاعی، به سازوکارهایی کاربردی و عملی تبدیل کنند. چرخشی بودن تقسیم کار و مسئولیت ها، تشکیل شورای هماهنگی به جای شورای مرکزی، تشکیل کارگروه های پروژه ای در کنار کمیته های تخصصی، اعتماد کردن به تکثر عقاید و قرائت های مختلف، و فراهم کردن زمینه تضارب آراء، از جمله مواردی هستند که جزء دستاوردهای کمپین یک میلیون امضاء در کار شبکه ای به حساب می آیند.
3. ترویج الگوی مطالبه محوری
احزاب و تشکل های سیاسی معمولاً عادت دارند که شعارهایی کلان را سرلوحه برنامه های خود قرار دهند. این شعارها معمولاً به قدری کلی و انتزاعی هستند که نمی توانند با مسائل روزمره زندگی مردم ارتباط برقرار کنند، و در نتیجه به خواسته ای عمومی و پایدار تبدیل نمی شوند. در مقابل، جنبش های اجتماعی به موضوعات خاص و مشخص توجه دارند، موضوعاتی انضمامی و قابل لمس که مورد نیاز ذی نفعان شان است. به همین دلیل، به راحتی می توانند زمینه بسیج مردمی را فراهم کنند.
کمپین یک میلیون امضاء از ابتدای فعالیتش، تغییر 10 مورد قانونی تبعیض آمیز علیه زنان را سرلوحه خواسته های خود قرار داد. موارد دهگانه ای که در نتیجه سال ها تجربه مدافعان حقوق برابر، به عنوان مسائل مورد توجه زنان ایرانی شناخته شده است. در واقع، تغییر این 10 مورد قانونی، نیازی برآمده از بطن زندگی روزمره زنان است که به نوعی بخشی از خواسته ها و مطالبات آنها را تشکیل می دهد [5]. انتخاب این 10 مورد به عنوان مطالبات کمپین یک میلیون امضاء، توانست طیف وسیعی از فعالان مسائل زنان و نیروهای داوطلب را با وجود تنوع و تکثرشان گرد هم آورد.
در واقع، کمپین یک میلیون امضاء، ائتلافی از گروه ها و افراد را تشکیل داده که فارغ از تفاوت ها و اختلافات شان، حول محور مطالباتی مشترک، فعالیت می کنند. به عبارت دیگر، نقطه عزیمت ائتلاف یک میلیون امضاء، مطالباتی است که مورد توافق اکثریت کنشگران قرار گرفته است. پیش از این، ائتلاف ها عموماً حول مسائل کلی و انتزاعی شکل می گرفت، و در نتیجه به تدریج بر اثر بروز اختلاف عقیده میان جناح های مختلف، دچار گسست می شد. اما، تجربه موفق کمپین یک میلیون امضاء در انتخاب مطالبات مشخص و ملموس به عنوان سنگ بنای ائتلاف، توانست الگوی مطالبه محوری را در جامعه مدنی رواج دهد. تا جایی که در آستانه برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بسیاری از گروه های مدنی و سیاسی از این الگو برای ساماندهی برنامه هایشان استفاده کردند.
شایان ذکر است که الگوی مطالبه محوری، به نوعی مکمل خط مشی تغییر از پائین است. در واقع، زمانی تغییر از پائین میسر می شود که نقطه عزیمت مطالبات، برآمده از زندگی روزمره ذی نفعان باشد. یعنی مطالبه ای ملموس و مشخص که بتواند دخالت و مشارکت نیروهای داوطلب برخاسته از جامعه ذی نفع را جلب کند. بدین ترتیب، مخاطب اصلی تغییر و همچنین مرکز ثقل آن در درون اجتماع جای می گرد، نه در راس سلسله مراتب قدرت.
4. عمومی شدن گفتمان برابری
در دهه 1370، عمدتاً تحت تاثیر فضای دوره اصلاحات و شعارهایی که توسط جریان های مختلف سیاسی در نقد اقتدارگرایی و خودکامگی مطرح شد، مفاهیم آزادی و رهایی به عناصر اصلی گفتمان رایج جامعه مدنی ایران تبدیل گردید. در واقع، در یک دهه گذشته، تمرکز اصلی بر مفهوم آزادی – بویژه آزادی های سیاسی – بوده، و کمتر به برابری و عدالت توجه شده است. اما، از سال های نخست دهه 1380، به تدریج بحث از عدالت و برابری در جنبش های اجتماعی مانند جنبش های کارگران، ملیت ها، و زنان مطرح شده است.
در میان جریان های مختلف جنبش زنان، کمپین یک میلیون امضاء، بیش از سایرین بر مفهوم برابری و به طور خاص «برابری جنسیتی» تاکید داشته است. طرح بدیل هایی همچون «قوانین برابر» و «خانواده برابر»، کلیدواژه اصلی ادبیات کمپین در این سال ها بوده است. در حالی که، برخی دیگر از فعالان جنبش، تحت تاثیر فضای سیاسی و/یا گرایش های خاصی از اندیشه فمینیستی، بیشتر بر مفاهیمی همچون آزادی یا رهایی تاکید داشتند. با این وجود، طی چهار سال گذشته، کنشگران کمپین یک میلیون امضاء توانستند از طریق ارتباط چهره به چهره با شهروندان به تدریج مفهوم برابری جنسیتی را در عرصه عمومی فراگیر کنند و به عنصری مهم در گفتمان جامعه مدنی ایران بدل سازند. تا جایی که امروزه، بسیاری از احزاب و جریان های سیاسی، وقتی در بیانیه ها و برنامه هایشان به مطالبات زنان اشاره می کنند، از مفاهیمی همچون برابری حقوقی و قوانین برابر استفاده می کنند.
5. بهبود قوانین ارث و دیه
ارث برابر و دیه برابر، دو مورد از مطالبات دهگانه کمپین یک میلیون امضاء است که در صورت تحقق، در زندگی اقتصادی زنان تاثیر بسیاری خواهد داشت. در این رابطه، طی سال های گذشته مدافعان حقوق برابر اقدامات ترویجی مختلفی انجام دادند، و تلاش کردند تا خواسته های زنان را با ابزار مختلف به گوش فقها، سیاستمردان، و قانونگزاران برسانند. کنشگران کمپین یک میلیون امضاء نیز، در کنار سایر فعالان جنبش زنان، در عمومی سازی خواست برابری دیه و ارث سهم به سزایی داشتند. در نتیجه این اقدامات، به تدریج زمینه های اصلاح قوانین مربوط به ارث و دیه در سطوح بالای قدرت مهیا شد.
به طور نمونه، در مورد اصلاح قوانین مربوط به دیه، آیت الله هاشمي رفسنجاني در خرداد 1386 در ديدار با جمعی از زنان اصولگرا وعده داد که اگر برابري ديه زنان و مردان در مجلس تصويب نشود یا شوراي نگهبان آن را رد کند، در مجمع تشخیص مصلحت به آن رسیدگی می شود [6]. پس از آن، بحث برابری دیه زن و مرد در مقررات بیمه مطرح شد، و در یکم خرداد 1387 نمایندگان مجلس لایحه ای را تصویب کردند که به موجب آن، قضات موظف می شوند در پرونده های تصادف منجر به جرح، آسيب يا فوت، ديه زن و مرد را برابر تعيين کنند.
در مورد اصلاح قوانین مربوط به ارث نیز، آیت الله خامنه ای در تیرماه 1386 در دیدار با گروهی از زنان در سالروز تولد حضرت زهرا، به امکان ارث بري زنان از اموال غيرمنقول شوهرانشان اشاره کرد. پس از آن، طرحی از سوی زنان نماینده مجلس ارائه شد که تا این اجازه شرعی را به قانون تبدیل کند. سرانجام، در 6 بهمن 1387 نمايندگان مجلس تصويب کردند که زنان از يک هشتم قيمت اموال منقول و يک هشتم قيمت اموال غيرمنقول اعم از عرصه و اعيان ارث ببرند [7].
اصلاح مواردی از قوانین مربوط به ارث و دیه، با اینکه تا وضعیت مطلوب فاصله بسیاری دارد، نشانگر این واقعیت است که فشار اجتماعی می تواند سیاستگزارن و تصمیم گیران سطوح بالای قدرت را ترغیب کند تا در جهت مطالبات جنبش های اجتماعی عمل کنند.
6. ممانعت از تسهیل چندهمسری در لایحه حمایت از خانواده
منع چندهمسری، یکی دیگر از مطالبات دهگانه کمپین یک میلیون امضاء به شمار می رود که در جریان به راه افتادن موج گسترده اعتراضات علیه لایحه [ضد] خانواده، توانست به مطالبه ای فراگیر تبدیل شود. براساس ماده ۲۳ این لایحه مرد می توانست بدون اجازه همسر اول با دارا بودن شرط تمکن مالی با اجازه دادگاه ازدواج مجدد داشته باشد؛ نیز برطبق ماده ۲۵، زن موظف بود در بدو ازدواج مالیات مهریه خود را بپردازد.
مطرح شدن این لایحه، باعث شکلگیری ائتلاف گسترده ای میان مدافعان حقوق زنان از طیف ها و گروه های مختلف شد. کنشگران و داوطلبان کمپین یک میلیون امضاء در شهرهای مختلف کشور نیز از جمله جریان هایی بودند که در این ائتلاف مشارکت فعالی داشتند. آنها برای اعلام مخالفت خود با این لایحه، به شیوه های اعتراضی گوناگونی متوسل شدند. از برگزاری نشست مطبوعاتی، تبلیغات رسانه ای و پخش گسترده بروشور گرفته، تا ارسال کارت پستال و پیامک به نمایندگان، و در نهایت حضور اعتراضی در دفاتر نمایندگان مجلس. سرانجام، اعتراضات گسترده نتیجه داد و در تاریخ 18 شهریور 87 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، مواد ۲۳ و ۲۵ این لایحه را حذف کرد [8].
با اینکه، حذف مواد 23 و 25 به معنی منع کامل چندهمسری نیست، و همچنان قانون موجود در این زمینه ناعادلانه است، و حتی زمزمه هایی از بازگشت موارد حذف شده به گوش می رسد؛ اما عقب نشینی مخالفان حقوق برابر زن و مرد، دستاوردی حائز اهمیت برای مدافعان حقوق برابر به شمار می آید. چراکه، این عقب نشینی اثبات کرد، خط مشی تغییر از پائین و الگوی مطالبه محوری، می تواند به نتیجه منجر شود.
7. پایداری و استقامت
ایجاد تغییر از پائین، رخدادی خلق الساعه نیست، بلکه فرایندی طولانی مدت است. بنابراین، به نتیجه رساندن چنین تغییری نیازمند پایداری و استقامت است. با این وجود، به دلیل ضعف نهادهای مدنی در ایران، و از یاد بردن تجارب تاریخی، برداشتی عجولانه نسبت به ایجاد تغییر در میان برخی از فعالان سیاسی و مدنی رایج است. به طوری که، برخی تصور می کنند می توان مسیر تغییر را میان بُُر زد. در نتیجه، تجربه های گذشته تکرار می شود و سرمایه های ارزشمند جامعه مدنی ایران هدر می رود. شکست برخی ماجراجویی های سیاسی، نمونه بارز این برداشت عجولانه است.
در مقابل این روحیه عجول، روایت چهارسال فعالیت کنشگران کمپین یک میلیون امضاء، حکایت از صبر و استقامت آنها برای تحقق برابری دارد. فعالان کمپین یک میلیون امضاء در طول این چهار سال، آموختند که برای ایجاد تغییر در اعماق جامعه، مسیری دشوار و طولانی در پیش است. دشوار از آن جهت که هزینه های مختلفی دربردارد [9]، و طولانی بدین سبب که نیازمند جلب مشارکت همگانی است. به همین جهت، کنشگران کمپین تلاش می کنند ضمن حفظ استمرار حرکت خود با وجود تلاطمات سیاسی و اجتماعی، متناسب با شرایط مختلف، از انعطاف پذیری لازم نیز برخوردار باشند.
تشدید کنترل و سرکوب فعالیت های مستقل پس از 22 خرداد 88، عملکرد بسیاری از جنبش های اجتماعی را با موانعی جدی مواجه کرده است. کمپین یک میلیون امضاء نیز همانند سایر حرکت های اجتماعی، مصون و مبرا از این فشارها نبوده؛ به طوری که، از شدت و سرعت فعالیت های آن کاسته شده، و همچنین به خاطر حفظ امنیت کنشگرانش، بازتاب فعالیت آنها در سطح رسانه ای نیز کاهش یافته است. با این وجود، فعالان کمپین طی این مدت تلاش خود را معطوف به افزایش ظرفیت ها و توانمندی های درونی نمودند، تا بتوانند ضمن مراقبت شبکه روابط خود از گزند خطرات، کنشگران بالقوه ای که طی اعتراضات اخیر به خیابان ها آمدند، را جذب کنند. در نهایت، تدابیری که فعالان کمپین طی این مدت اتخاذ کردند باعث شد تا بتوانند پایداری شبکه روابط خود را تقویت کنند و در عین حال آمادگی خود را برای بهره گیری از فرصت های احتمالی افزایش دهند.
***
در انتها، شایان ذکر است که تاکید و تمرکز بر فعالیت ها و دستاوردهای کمپین یک میلیون امضاء به معنی انکار یا نادیده گرفتن اقدامات و برنامه های سایر جریان ها و گروه های جنبش زنان نیست. مسلماً بسیاری از دستاوردهایی که به آنها اشاره شد، مربوط به کل جنبش زنان است، که کمپین یک میلیون امضاء نیز در دستیابی به آنها با دیگر گروه ها و جریان ها سهیم بوده است. با این حال، در این یادداشت، به مناسبت چهارمین سال فعالیت کمپین یک میلیون امضاء، به سهم این حرکت در تحقق دستاوردهای فوق توجه شده است.
يادداشت
[1] برای نمونه می توان به گفتگوی سایت جرس با فاطمه صادقی اشاره کرد. وی در این گفتگو مدعی شده که «اکنون در وضعیت آنتاگونیستی و منازعه به سر می بریم، به جای وضعیت مجادله [... و] تا تکلیف این وضعیت روشن نشود، نه مجالی برای فعالیت های مدنی پیشین است و نه مرجع و ملجأی که آدم ها بتوانند شکایت خود را پیش او ببرند و دادخواهی کنند».
[2] در این رابطه می توان به مقاله ای با عنوان «آسیب شناسی کمپین یک میلیون امضاء، نقدی از درون»، از زهره اسدپور اشاره کرد.
[3] تنها حدود یک سال از فعالیت کمپین گذشته بود که بر اساس نتایج یک نظرسنجی میدانی در شهر تهران، با حجم نمونه 1000 نفری، مشخص شد که 18.8 درصد شهروندان پاسخگو، با کمپین یک میلیون امضاء آشنا هستند. و جالب اینکه در نحوه آشنایی آنها با کمپین «شبکه روابط و ارتباط چهره به چهره» بیشترین تاثیر را داشت.
[4] اختلافاتی که در سال دوم فعالیت کمپین تهران در مورد شیوه کار جمعی پدید آمد، اگرچه از سرعت کار کمپین کاست و ناملایماتی به همراه داشت، اما در نهایت به آزمونی آموزنده برای کنشگران تبدیل شد تا بتوانند سازوکارهایی برای تنظیم روابط درونی خود وضع کنند، و با وجود اختلاف نظر به همکاری و کار ائتلافی ادامه دهند.
[5] بر اساس نتایج یک بررسی کیفی که اخیراً توسط جمعی از داوطلبان کمپین یک میلیون امضاء انجام شد، زنان مصاحبه شونده در پاسخ به این سوال که چه خواسته یا مطالبه ای دارند، به ترتیب به حق طلاق برابر، حقوق برابر در ازدواج، حق حضانت و ارث و دیه برابر اشاره کردند.
[6] به نقل از مقاله محبوبه حسین زاده در روزنامه اعتماد
[7] جزئیات بیشتر در این باره را می توان در گزارشی از محبوبه حسین زاده با عنوان «قانون ارث بري زنان پس از 76 سال تغيير کرد» مشاهده کرد.
[8] بازتاب پیروزی جنبش زنان و حذف مواد ۲۳ و ۲۵ لایحه خانواده در دیگر رسانه ها
[9] طبق گزارشی که در آذرماه 1388 درباره فشارها و تهدیدهای وارد بر کمپین منتشر شد، از آغاز به کار کمپین تا آن زمان، 50 نفر از فعالان کمپین یک میلیون امضا بازداشت شده اند. به طوری که، اعضای کمپین در سه سال فعالیت شان در مجموع 273 روز در بازداشتگاه های وزرا، گیشا، بند 209، بند عمومی زندان اوین و بازداشتگاه اصفهان به سر برده اند. و 461 میلیون تومان قرار کفالت و 230 میلیون تومان قرار وثیقه، بهای آزادی موقت فعالان کمپین تا زمان تشکیل دادگاه و صدور حکم بوده است.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: