مدرسه فمینیستی: این روزها دو موضوع ظاهرا بی ارتباط، ذهن مرا مشغول کرده است. نخست، استدلال صنعت آب، مبنی بر این که مشکلات کمبود آب در ایران، ارتباطی با تحریم ها ندارد و دوم، محکومیت یک مادر صلح که خود در خدمت صلح و دوستی در جامعه می کوشد.
استدلال خطیبان دلسوز برای رد مسئله ارتباط تحریم و کمبود آب به هیچ وجه تخصصی نیست. آنها ابراز می کنند دولت برای فرافکنی، همه موضوعات از جمله آب خوردن را هم به تحریم ربط می دهد!
در همین رابطه به عنوان 35 سال کارشناسی صنعت آب و فاضلاب باید بگویم تمام مراحل تولید، تصفیه، ذخیره، توزیع و پایش و سالمسازی پساب برای استفاده در کشاورزی نیازمند تجهیزات و صنایع مدرن دیجیتالی است. یک مرحله ورود این تجهیزات و مواد مصرفی است و مرحله بعدی پشتیبانی تعمیر و نگهداری این تجهیزات است. خوشبختانه در ایران شرکتهای زیادی در این راستا فعالند که معمولا تحت لیسانس شرکتهای پیشرفته یا نماینده مستقیم آنها هستند. در بخشهایی نظیر تولید لوازم ابتدایی صنعت، صنایعی ایجاد شده است اما هنوز تا استانداردهای جهانی فاصله بسیار است و باید بیشتر بکوشند.
در بخشهای پایش آزمایشگاهی (تجهیزات چرخشی سانتریفوزها جی سی و کلیه هواده ها، اغلب پمپ های قوی در ظرفیت بالا، کلیه ممبرانها اعم از آزمایشگاهی و آب شیرین کنها و تجهیزات آنلاین پایشی؛ اغلب محلول های شاهد و مواد مصرفی... در انحصار چند کشور جهان است که تکنولوژی خود را به کشورهای دیگر نمی دهند) و طبعا وارداتی هستند. اما همانطور که تحریم دارو را انکار می کردند تحریم تجهیزات صنعت آب و فاضلاب را هم انکار خواهند کرد.
این نکات فنی را یادآوری کردم تا بگویم بحث غیر تخصصی و تبلیغاتی به نفع این جناح و آن جناح در این رابطه راه گشا نیست و دور از واقعیت های جاری است و باعث تقویت جنگ طلبان جهانی می شود. از این رو ایجاد تنش و دو دستگی در جامعه به نفع منافع ملی ما نیست.
از سوی دیگر باید بدانیم هر کس از صلح و اجتناب از جنگ و ویرانی گفت، خائن نیست! در این میان باید یادآور شد که صلح طلبی به معنای محافظه کاری و سازش هم نیست. بلکه راه کار معقول است که اجماع عمومی مردم به ما یادآوری کرده است.
مردم ایران غالبا حامی مذاکرات صلح بوده و امید به نتایج آن بسته اند و دهه ها تحریم های اقتصادی را متحمل شدند تا به راهکاری انسانی و معقول برسند که امروز تبلور آن انجام مذاکرات صلح است.
از همین زاویه است که در بخش دوم مطلب ام می خواهم به محکومیت یک مادر با اخلاق صلح، مینو مرتاضی بپردازم که به نظر می رسد در این روزهایی که تعامل و مذاکرات برای حصول صلح است، محکومیت 6 سال حبس برای او می تواند به نوعی تنبیه صلح قلمداد شود.
مینو مرتاضی مادر صلح، اخلاق، و تدین از روزی که من شناخته ام به حرمت شهدای این انقلاب اسلامی پای می فشارد و پاسداری از راه انقلاب را آیینه اعمال خود می داند و در این راه سلاحی جز مهربانی و اخلاق ندارد.
حال با این اوصاف چگونه است که مینو مرتاضی، زنی که از 16 سالگی نقش مادر دلسوز مبارزین ستم شاهی را بر دوش گرفته است، به عنوان حامی صلح محکوم می شود؟
امیدوارم و ایمان دارم که در تجدید نظراز این حکم تبریه خواهد شد تا همچنان مادر حامی شهدا، مادر حامی جنبش زنان ایران و مادر صلح باقی بماند. این مادر صلح مانند سایر مادران صلح است نه کمتر و نه بیشتر! از این رو محکومیت یکی از مادران صلح محکومیت صلح را به ذهن هر انسان بی طرفی متبادر می کند.