انقلاب فناوری اطلاعات همچون طوفانی، شکاف ژرفایی در دنیای رسانه ها ایجاد کرد.
فاصله زمانی ظهور نسل های رسانه ای را به طور میانگین از 100 سال به 10 سال رساند و “شکاف بین نسلی رسانه ای” معناداری در حال تجربه است.
سه نسل رسانه های سنتی یعنی رسانه های مکتوب، صوتی و تصویری به ترتيب اوایل قرن شانزدهم، دهه اول قرن بیستم و دهه سوم قرن بیستم پا به عرصه وجود گذاشتند.
مطبوعات، رادیو و تلویزیون حاصل تغییرات اجتماعی ناشی از دو انقلاب چاپ و انقلاب الکترونیک در فاصله زمانی حدود 300 سال هستند.
در دهه هفتاد قرن بیستم به فاصله حدود 40 سال بعد از اختراع تلویزیون، انقلاب فناوری اطلاعات با سرعت خیره کننده، دگرگونی عظیمی ایجاد کرد و بر اثر وقوع آن در سه دهه اخیر سه نسل رسانه در قامت وب یک، وب2 و وب 3 ظهور کرده اند و جهان در آستانه ظهور نسل 4 رسانه های دیجیتال است.
این “شکاف نسلی رسانه ای” درست مانند انسان های متعلق به نسل های متفاوت با نگرش ها، دیدگاه ها، سبک زندگی، سقف آرزوها و تفاوت ها و تمایزهای معنادار می ماند.
مانند تفاوت دیدگاه های یک فرد 60 ساله و 20 ساله.
تفاوت نگرش انسان قرن بیستمی و قرن بیست و یکمی!
همچنان که “شکاف بین نسلی انسانی” بسیار عمیق و تنش های زیادی بپا کرده و حتی ساحت خانواده ها را بی نصیب نگذاشته و همه اذعان دارند، زمانه عوض شده است.
در دنیای رسانه ها نیز همه چیز در حال عوض شدن است.
در آوردگاه رسانه، ستیز “انقلاب الکترونیک” و “انقلاب دیجیتال” همچنان پرفشار ادامه دارد و هیچ کدام حاضر به پاپس گذاشتن نیستند و البته دست بالا را رسانه های دیجیتال دارند و توانسته اند شکست سنگینی را بر رسانه های سنتی همچون مطبوعات کاغذی و رادیو تحمیل کنند و حتی دودمان آنها را تا آستانه براندازی مشایعت کنند.
در این آوردگاه رسانه ای، مطبوعات کاغذی نفس های آخر را می کشند و رادیو هم در وادی سرگردان بی مخاطبی دست و پا می زند.!
و فعلن در دنیا هر دو از جیب می خورند و در ایران از طریق جیب مردم پز می دهند تا شکست خود را پنهان کنند.
البته رسانه تلویزیون هر چند با کاهش مخاطب دست به گریبان است و فرسایش قدرت را تجربه می کند، ولی هنوز حرف های زیادی برای گفتن دارد.
انقلاب فناورانه جدید، روی محدودیت های رسانه سنتی دست گذاشته و درهای بسته را گشوده و شیوه دمکراتیک و شهروند محوری را جایگزین کرده است.
نسل جدید رسانه ها به انحصار مالکیت وسایل تولید محتوی در دست گروه ها و افراد محدود پایان داده و خودمختاری در تجهیزات و ابزارهای تولید را به شهروندان اعطا کرده است.
در فضای جدید رسانه ای “دروازه بانی” و یا به عبارت دیگر، کنترل جریان اطلاعات توسط قدرتمندان منسوخ شده، دروازه ها برچیده و برای دسترسی به رسانه به همه خوشامد گفته شده است.
رسانه های جدید مرزهای زبانی، زمانی، مکانی، نژادی، طبقه ای، قومی و دینی را در هم نوردیده اند.
هر چند رسانه های سنتی که به دنیای دیجیتال ورود نکرده اند هنوز فرصت هایی برای روایت زندگی دارند با این حال این نسل جدید رسانه هاست که جریان بازی را به زمین حریف کشانده و رسانه های سنتی را به دنبال می کشند.
در این تعقیب و گریز، هر رسانه ای خود را با آهنگ حرکت انقلاب دیجیتال هماهنگ نکند، بتدریج با دنیای رسانه ها وداع خواهد کرد و البته که این فرایند دیر و زود داره، ولی سوخت و سوز نداره.
در غیر این صورت، باید پشت دیوار بلند ناشی از “شکاف دیجیتال” اردو زده و بی قراری کنند.
برخلاف مالکان رسانه های سنتی که تعلق خاطر زیادی به کنترل رسانه ها دارند و دو دستی به آن چسبیده اند، تعلق خاطر مالکان رسانه های جدید به اشتراک گذاشتن دستاوردهای خود با شهروندان است، به گونه ای که هیچ شهروندی پشت دیوار بلند بی رسانه ای گرفتار نشود.
همانگونه که بدون شناخت شکاف بین نسلی انسانی و بدون شناخت تمایزها و تفاوت ها، ایجاد همگرایی در جامعه و خانواده دشوار است در “شکاف بین نسلی رسانه ای” نیز رسانه های سنتی ناچارند داوطلبانه با بازمهندسی نقش ها و کارکردها به فناوری دیجیتال خوشامد بگویند یا جایگاه مستحکمی در صف حذف شدگان برای خود جستجو کنند !