موقعیت پساکرونایی انسان
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[22 Mar 2020]
[ سعید قاسمی زاده]
پدیده کرونا، پایان خواهد یافت. پساکرونا، دو موضوع را شامل می شود. نخست نزدیک تر، چگونه از کرونا عبور می کنیم و آماده پساکرونا می شویم؟ چگونه به مردم بگوییم که پس از کرونا، زندگی دوباره خواهد درخشید. هر نوشته از این جنس، آرامش بخش و امیدوارکننده خواهد بود. دوم، اثرات کروناویروس بر افق بلند مدت انسان و تصورات او از زندگی مرسومش است.
گایای زمین، انسان را به چالش می کشد
احد رضائیان از آینده پژوهان وطنی، در اوایل رخداد کرونا، مطلبی منتشر کرد که در آن، کرونا را تاختی به اشرف مخلوقات پنداری انسان در زمین دانسته بود. یک ویروس کوچک، که آمده است همه تمدن انسان و توهم وسط کائنات بودن بشر در منظومه فکری فرانسیس بیکنی را به سخره بگیرد. اما نظر نگارنده، چیزی غیر از این است. در ابتدا، این روایت که کرونا، همه بافته های ما را رشته کرده است را مرور کنیم.
آیا نسل انسان، تحت تاثیر این اتفاق تغییر خواهد کرد؟ اگر شرایط فعلى به مدت یکسال ادامه داشته باشد، چهره شهرها و انسانها و طبیعت چگونه خواهد بود؟
ماتیاس هورکس و همکارانش در مرکز پژوهش هاى وابسته به موسسه رابرت کخ، به سه سر فصل اساسى، سبک زندگی اجتماعی مرسوم، فناوری زندگی مجازی، بازگشت به خود و مطالعه اشاره کرده اند. اگر کرونا تا یکسال مهمان این سیاره باشد شاهد تغییراتى شگرفت خواهیم بود. رخدادهایى که شاید رفتار تازه ى انسان آینده باشد.
١- کرونا فرهنگ مراودات و تعاملات اجتماعى را تغییر میدهد.
جمع هاى دوستانه کوچکتر میشود. حضور و فیزیک افراد جاى خود را به تصاویر دیجیتال و مجازى میدهد. دلتنگى ها بیشتر میشود و آهسته آهسته این سیطره تلفن ها و دنیاى اینترنت، جاى خالى افراد و عزیزانمان را پر خواهد کرد. انسان، موجودى ست که در طول فرهیختگى اجتماعى اش، نیاز به مراودات و ارتباطات حضورى و دیده شدن ها دارد. دنیاى بعد از کرونا، شاید میزها و صندلى هاى خالى بسیارى باشد که از حضور ها خالى ست.
٢- ویروس کرونا، به ما یادآور میشود که سمت روشن تکنولوژى چقدر حیاتى ست.
شاید انسانِ پس از کرونا باید بیش از هر چیز وامدار تکنولوژى باشد. سیستم آموزش انسانى تغییر خواهد کرد. ویدئو کنفرانس ها و آموزشهاى تحت شبکه اینترنت، سرفصل تازه اى از آینده ى علم و آموزش است. تمامى مدارس به ناچار به جدیدترین ابزار انتقال علم مجهز خواهند شد و تعاریف بسیارى از علوم آموزشى دچار تحولى بزرگ خواهد بود. این اتفاق میتواند به صورت غیر مستقیم و بعضأ مستقیم، از نابودى جنگل هاى بسیارى جهت چاپ کتب درسى و آموزشى در سراسر سیاره محافظت کند.
٣- کرونا، به طرز شگفت انگیزى میانگین مطالعه افراد سیاره را در یکسال افزایش خواهد داد.
انسان هاى زیادى براى زنده ماندن مجبور به یادگیرى و خواندن خواهند شد. قرنطینه هاى درمانى ویروس تاج، کتاب هاى دیجیتال و خاک خورده ى کتابخانه ها را جان دوباره خواهد داد.
ویروس تاج، هنر و خلاقیت فردى را به شکل قابل توجهى رشد خواهد داد.
هورکس معتقد است در یکسال، صنایع دستى و هنرهاى مبتنى بر فرد، یک رنسانس تازه را تجربه خواهد کرد.
دیگر تغییرات عمده پساکرونایی
مرکز مطالعات بیولوژیک میشیگان، متشکل از یک تیم تحقیقاتى محیط زیست شامل بیش از پنجاه دانشمند در زمینه محیط زیست و بیمارى هاى بیولوژیکى، نظر جالب دیگرى دارند:
“کرونا، حیات بیولوژیک سیاره را متحول خواهد کرد.”
– کاهش بیش از ٢٠٠ میلیون متر مکعب گازهاى گل خانه اى و دى اکسید کربن.
– پایین امدن دماى کره زمین در آینده ى نزدیک
– حفظ بقاى بیش از هفتصد گونه ى گیاهى و جانورى در صورت حفظ این وضعیت به مدت یکسال
-آسمان هاى آبى تر
– کاهش چند صد میلیون تن زباله ى پلاستیکى
– افزایش چشمگیر بهداشت عمومى
– اختصاص بودجه هاى هنگفت جهانى و احیاى سندیکاها و مجامع بهداشت در سراسر جهان براى حفظ انسان
– بهره مندى عمومى تر کشورهاى فقیر دنیا از بهداشت و آموزش
– و در نهایت باور پذیرتر بودن این دیدگاه که انسان مالک این سیاره نیست. تغییر این نگاه براى بقاى نسل بشر حیاتى ست.
دانشمند ارشد این تیم تحقیقاتى، از کرونا بعنوان “یک تنفس عمیق” این سیاره نام برد.
جایى که شاید حیات سیاره آبى به این اتفاق نیاز شدیدى داشت.
برخی دانشمندان به طبیعت خاصیت گایایی قائلند و منتظرند زمین، انسان عصیانگر را تنبیه کند. آنها می پرسند شاید کوئید ١٩ میتواند آن حلقه ى گمشده ى دفاعى این سیاره در برابر موجودى به نام انسان باشد…؟!
انسان به بهترین وجه تطبیق می پذیرد
در مقابل گایای زمین، این اندیشه قرار دارد که انسان، دورانی را سپری کرده بود که به نقطه عطف خود رسیده است. هم پیوندی انسان امروز در پدیده جهانی شدن، از یک ویروس، غولی بنام پندمیک (فراگیری شدن همه گیری) می آفریند. توجه کنید، پندمیک کروناویروس، باز هم شکوه زندگی جدید انسان است با این تفاوت، که پوسته سخت انسان مرسوم، اجازه نمی دهد بر این معضل توفیق یابیم. کافی است تطبیق بپذیریم اما چه تطبیقی؟
جهان امروز، در حال جابه جا شدن قدرت اول با چندین قدرت جدید است. آمریکا، با انتخاب رئیس جمهوری به نام ترامپ، یک عقب گرد راهبردی برای تنبیه کردن جهان قدیم است، نظم قدیم جهانی مبتنی بر رهبری آمریکا بنا شده است و قدرت های جدید مثل چین، حاضر نیستند هزینه هایی که آمریکا بابت نظم قدیم با افتخار تقبل کرده بود را بر عهده بگیرند. طبیعی است که بر عهده نگیرند، چرا که حتی حفظ نظم قدیم، به نفع آنان نیست. چه کسی حاضر است هزینه نهادهای بین المللی مثل سازمان ملل را بپردازد در حالیکه می دانند این سازمان ها یک فرهنگ بیشتر ندارند و آن فرهنگ رهبری آمریکایی است.
نتیجه اینکه، در جهانی زندگی می کنیم که بحران رهبری در آن کاملا آشکار است. خانواده ای را تصور کنید که همه کودکانی ۸ تا ۱۱ ساله هستند مسئولیت پذیری در این خانه وجود ندارد. نظم جدید، هیچ قاعده مشترکی ندارد. دنیا از هر زمان دیگر خطرناک تر شده است. یک ویروس مبهم، میتواند همه خانه ما، زمین را متزلزل کند و کرده است.
در جنگ با پندمیک کرونا، بچه های زمین، اتحادی ندارند، دیدن گسیل پزشکان چین، کوبا و بعدها روسیه به ایتالیا جالب است. اما مشکل بچه های زمین، بیشتر از بچه بودنشان است. دولت ها و دموکراسی ها، آن نظم جهانی که منصفانه، عادلانه و همکارانه باشد را نتوانسته است جایگزین کند. آمریکا و مدعیان چندقطبیان، در بدترین زمان ممکن با کرونا مواجه شده اند و نیازمند یک تطبیق جهانی جدید هستند.
مشکل دیگر بچه های زمین، ماندن در میانه زندگی مرسوم و تحول دیجیتال در سطح اجتماعی اقتصادی است. کروناویروس، یک اجبار بر نسل جامانده هاست، هم از جامانده ها بیشتر می کشد و هم ما را مجبور می کند با فاصله اجتماعی دورتری، کار و زندگی کنیم، کمتر مصرف کنیم و بیشتر به خودمان بازگردیم. آن کارگران مصرف گرای کالایی و اندیشه ای نظام سرمایه داری، اینک با کرونا ویروس آزاد می شود.
انسان رها شده به خود
انسان رها شده، به این ایده سلام خواهد کرد که برای زندگی، لازم نیست همچون گذشته مشغول به شغل های من در آوردی نظام سرمایه داری باشد، می تواند کمی خلاقانه تر، متصدانه تر، نوآورتر، همکارانه تر، یک زندگی توام با رفاه را از نو آزمود. شاید اقتصاد و رفاه، در چارچوبی انسانی تر نیز قابل احیا باشد. انسان رها شده به خود، به خود و رضایت درونی بیشتر توجه خواهد کرد. کمتر به تنوع بیرونی بها خواهد داد و بیشتر با هم خواهد اندیشید.
به انسان جدید، سلام باید داد. حتی اگر ویروس جدید زودتر از موعد، برطرف شود، انسان جدید، به شیوه مرسوم زندگی، قدردانی بیشتر نشان خواهدداد، برخی از جوامع، به راحتی به زندگی مرسوم بازنخواهند گشت، آنان مسیر خود را از دیگر جوامع تنبل جدا خواهند کرد. شاید پساانسان ها، مجهز به فناوری فیزیکی نباشند، شاید پساانسانهای درونگراتری ظهور خواهند کرد.
نویسنده: سعید قاسمی زاده، با استفاده از خبری از موسسه باخ.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: