ناآرامي در پتروشيمي اراك
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[19 Nov 2003]
[ آينده نگر]
1 - دو هفته است كه در پتروشيمي اراك ناآرامي پرسنلي وجود دارد .
2- افكار عمومي ناآرامي در پتروشيمي اراك و اصفهان را بايد چگونه قضاوت و داوري كند؟ اساساً ماهيت اين آرامي را بايد چگونه تئوريزه كرد؟
3- تا پايان سال 1380، مواد اوليه به يك چهارم قيمت جهاني در اختيار كارخانجات پتروشيمي قرار ميگرفت اما كارخانجات پتروشيمي محصولات خود را (بطور معدل) تنها 24 درصد ارزانتر از بازار جهاني ميفروختند . به عبارت بسيار صريح كارخانجات پتروشيمي با 49 درصد سوبسيد توليد ميكردند.
4- در سال 1381 مواد اوليه به سه چهارم قيمت جهاني به كارخانجات پتروشيمي فروخته شد. آشكارا سوبسيد به نحوه شگفتانگيز كاهش يافت .
5- در سال 1382، پرداخت سوبسيد به كارخانجات پتروشيمي كاملاً قطع شد . در وضع موجود كارخانجات پتروشيمي داخلي مواد اوليه را به قيمت بازار خريداري ميكنند و تقريباً محصولات خود را حدوداً 4 درصد گرانتر از بازار جهاني به مصرف كننده ايراني ميفروشند .
6- كارخانه پتروشيمي اراك در سال 1380 حدود هفتاد ميليارد تومان سود نشان داده است و در همين حدود نيز سوبسيد دريافت كرده است. آشكارا كارخانه پتروشيمي اراك كارخانهاي نا کاآمد است . سود نشان داده شده اين كارخانه سود ناشي از سوبسيد است و نه سود ناشي از عملكرد .
7- يكي از علل كارايي پائين كارخانجات پتروشيمي كشور انبوه پرسنل مازاد در اين كارخانجات است . در پتروشيمي اراك و پتروشيمي اصفهان حداقل پنجاه درصد پرسنل مازاد هستند.
8- پرسنل كارخانجات پتروشيمي كشور پرسنل وزارت نفت تلقي ميشدند ريشه ناآرامي اخير به اين باز ميگردد كه كارخانجات پتروشيمي در وضع موجود زير مجموعه وزارت نفت تلقي ميشوند و وزارت نفت قصد دارد كه اين كارخانجات را از وزارت نفت منفك و با عملكرد بخش خصوصي اداره كند .
9- متوسط كار مفيد در زير مجموعه وزارت نفت در روز حداكثر 2 ساعت است . بريدن ارتباط كارخانجات پتروشيمي با وزارت نفت به مفهوم اين است كه پرسنل من بعد بايد حداقل 6 ساعت در روز كار مفيد داشته باشند . نا آرامي به اين نكته باز ميگردد. پرسنل درك ميكنند كه با قطع ارتباط با وزارت نفت احتمال دارد كه پرسنل مازاد تحمل نشوند.
10- تا زماني كه كارخانه با سوبسيد اداره ميشد امكان داشت كه پرسنل در روز 2 ساعت كار مفيد انجام دهند اختلاف 2 ساعت تا حداقل شش ساعت كار مفيد از محل سوبسيد پرداخت ميشد . اما با قطع سوبسيد ادامه روند گذشته غير ممكن است .
11- در صنايع بالاي 50 نفر ايران 927000 نفر پرسنل وجود دارد كه حداقل 600000 نفر آنها مازاد هستند . مقاومت در مقابل اصلاح ساختار پرسنلي، توان رقابتي ايران را براي حضور بازار جهاني كمرنگ ميكند .
12- اقدام اخير وزارت نفت حركتي است در جهت انطباق صنعت نفت ايران با ضوابط WTO .
13- پرسنل مازاد كارخانجات پتروشيمي نگران بيكار شدن خود هستند
14- روند انطباق صنعت نفت ايران با اصول پايه WTO اجتناب ناپذير است
ارزان فروشی نفت
1-فروش مواد اوليه به يک چهارم بازار جهانی به کارخانه های پتروشيمی ارزان فروشی نفت است
2-اگر قيمت يک بشگه نفت را در سال 1381حدود28 دلار فرض کنيم فروش مواد اوليه به کارخانجات پتروشيمی درست مثل اين است که نفت خام را هر بشگه 7دلار صادر کنيم قطع سوبسيد به کارخانجات پتروشيمی به مفهوم پايان دادن به ارزان فروی نفت است اگرمصرف صنعت پتروشيمی ده در صد نفت توليدی باشد اين به معنای کاهش هفت ونيم در صدی درآمد نفت است
4- مخالفت با حذف سوبسيد به معنای تداوم ارزان فروشی نفت است
نيروی مازاد در صنعت نفت
1-از 927000نفر پرسنل کارخانه های کشورحداقل 600000نفر آنها مازاد هستند
2-از 1150000نفر پرسنل وزارت آموزش و پروش به گفته وزير 70000نفر مازاد هستند
3-از 1250000نفر پرسنل وزارتخانه های دولتی (منهای بخش آموزش وشرکتهای دولتی )حدود 1000000نفر مازاد هستند
4-قيمت گوشت قرمز در ايران دو ونيم برابر بازار جهانی است در صورت آزاد سازی واردات گوشت قرمز حداقل 600000نفر بيکار می شوند
5-قيمت برنج داخلی سه برابر بازار جهانی قيمت جای دو ونيم برابر شکر دو برابر پنبه وگندم سی درصدو...اگر واردات محصولات کشاورزی که فقط 50در صدر صد از بازار جهانی گرانتر است آزاد اعلام شود حداقل يک ونيم مليون کشاورز ودامدار بيکار می شوند
6-حداقل پنج مليون نفر در ايران يا در واحد های خود مازاد هستند ويا اينکه محصول توليدی آنهابيش از دو برابر بازار جهانی است
7- به عبارت بسيار صريح اگر قرار باشد که پرسنل مازادوياتوليدکنندگان ناکار حذف شوند وبه اين افراد بيمه بيکاری پرداخت شود بايد به پنج مليون نفر بيمه بيکاری پرداخت شود وچنين چيزی از بضاعت اقتصاد ايران بيرون است
8- دروزارت نفت حداقل 100000نيروی مازاد وجود داردپرسنل شرکتهای پتروشيمی بخشی نحيف از آنها را تشکيل می دهند
9-آيا امکان دارد پرسنل مازاد صنعت پتروشيمی تعديل شوند وبه آنها بيمه بيکاری پرداخت شود ؟اگر سخن تنها بر سر پرسنل مازاد صنعت پتروشيمی بود اين امر امکان پذير بود ولی سخن بر سر 5000000نفر است
10-وجود پرسنل مازاد توليد را غير اقتصادی می کند واخراج بدون پرداخت بيمه بيکاری نيزعملی نيست وپرداخت بيمه بيکاری نيز از بضاعت اقتصاد ملی عبور می کند پس چه بايد کرد ؟
11-اگر به پرسنل مازاد در ماه 150000تومان به عنوان بيمه بيکاری پرداخت شود هزينه بيمه بيکاری يک مليون پرسنل مازاد در سال 1800مليارد تومان خواهد بوددر شرائط فعلی دولت در سال به سه مليون پرسنل وزارتخانه های دولتی و نه شرکتهای دولتی 6500مايارد تومان حقوق پرداخت می کند دولت در سال 1900مليارد تومان نيز حق بيمه پرداخت می کندمجموعا 8400مليارد تومان اگر درآمد نفت 18 مليارد دلار باشد وهر دلار 800توان فروخته شود در آمد حاصله در سال 14400ملياردتومان خواهد بوداگر 8400مليارد تومان برای شاغلين فعلی هزينه شودمبلغ باقيمانده 6000مليارد خواهدبوداين مبلغ تنها کفايت بيمه بيکاری 3مليون بيکار را می کند و اساسا آيا صحيح است پول نفت اينگونه هزينه شود ؟
حرف آخر
به واقع چه بايد کرد ؟برای پاسخ به اين سئوال افکار عمومی ايران به آغاز نزديک تر است تا پايان
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: