چرا اصلاح طلبان پیام را دریافت نمی کنند؟
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[03 Feb 2008]
[ روزبه میرابراهیمی]
یک هفته ای به آغاز زمان ثبت نام کاندیداهای نمایندگی مجلس در دوره هشتم باقی مانده بود که یکی از خبرنگاران امریکایی بسراغم آمد و گفت با توجه به اینکه تو در چند انتخابات اخیر (از انتخابات شورای دوم به بعد) رای نداده ای آیا حاضری در انتخابات پیش رو رای بدهی؟ گفتم به عنوان یک شهروند صاحب رای “نه”. چون تحلیلی که باعث شد در انتخابات های گذشته رای ندهم همچنان پابرجاست و من تاکنون هیچ تغییری که احساس کنم روند انتخابات یا موزائیک قدرت در ایران تغییر کرده که می تواند رفتن به قدرت تاثیرگذار باشد، ندیده ام.
با این وجود رویکردی که به انتخابات دارم تنها فرصتی برای رفتن به قدرت نیست بلکه فرصتی برای آگاه سازی و سازماندهی است. از همین رو موج ثبت نام ها را مثبت می دانم.
آنچه این روزها در مورد ردصلاحیت ها در ایران شاهدیم به هیچ عنوان چیز عجیبی نیست و بیش از همه در چنین بازی ای دو دسته مقصرند. یکی کسانی که چک سفید امضا برای شرکت در انتخابات در هر شرایطی به “قدرت مطلقه” می دهند و دیگری کسانی که دلخوش احکام حکومتی برای ورود به قدرت هستند.البته چنین نیروهایی صد در صد تنها هدفشان رفتن به قدرت است و نه اصلاحات به معنای واقعی اش. چه اگر غیر از این بود هیچ منطقی جز “سهم خواهی از کیک قدرت” انسان را وادار به تن دادن به “هر شرایطی” نمی کند. و از سوی دیگر تجربه روشن گذشته نشان می دهد که رفتن به قدرت با حکم حکومتی نیز عملا در آینده کمتر از مطیع و فرمانبر کسی را تحمل نمی کند.
این روزها مرا به یاد روزهای سال ۱۳۸۲ می اندازد که مجلس اصلاح طلب به آخر می رسید و روزهای پر تب و تابی را تجربه می کردیم. به خوبی یادم هست که بسیاری از سیاستمداران اصلاح طلب چه در مجلس و چه در دولت وقتی در مقابل فشارها و اعتراضات امثال من به بی عملی شان قرار می گرفتند ما را متهم به جوانی و بی تجربه گی می کردند و در دل به ما می خندیدند. اما همین جوانان بی تجربه خیلی زودتر از پیران سیاست فهمیدند که این مسیر یا این کاروان به منزل نخواهد رسید.
هر فردی با اندک آگاهی و شناختی از سیستم حقوقی و سیاسی ایران کنونی می تواند متوجه شود که مدت ها است بازی تمام شده است. به هر حال واقعیت این است که حاکمیت بارها به زبان های مختلف این پیام را داده است که دیگر فرصتی به اصلاح طلبان نخواهد داد و از گفتن این موضوع نیز ابایی ندارد.
وقتی دولت محمود احمدی نژاد کابینه خود را تشکیل داد با نگاهی گذرا به اسامی کابینه در یادداشتی نوشتم که اصلاح طلبان دیگر خواب پوستر چسباندن را هم نخواهند دید! و امروز عملکرد ها نشان می دهد که دایره غیرخودی ها خیلی قطور تر از این حرف هاست و حتی نزدیک به نیمی از نمایندگان کنونی مجلس هفتم را نیز در بر می گیرد.
این روزها که اخبار رویدادهای انتخاباتی ایران را دنبال می کنم گاهی از برخی مواضع خنده ام می گیرد.یکی می گوید “مجلس نجات ملی” ، یکی می گوید ” اقلیت قدرتمند”، یکی می گوید” به رهبری شکایت می بریم”، یکی می گوید “…..”….
داستان جالبی است. وقتی همه تعریف مان از دموکراسی رفتن به مجلس و دولت باشد همین می شود که چهارزانو بنشینیم و کاسه گدایی بدست بگیریم که شاید معجزه ای شود و…
برخی در این روزها وضعیت را مانند انتخابات مجلس پنجم تحلیل می کنند و امیدوارند حداقل ترکیبی مانند مجلس پنجم داشته باشند با اقلیتی قوی که شاید در خیال، مقدمه دوم خردادی دیگر شود اما اشتباه بزرگ از همین جاست. نه جامعه امروز مانند آنروزهاست و نه حکومت و رهبران اش بی نصیب از طعم دوم خرداد و خواب های آشفته اش.
در انتخابات ریاست جمهوری نهم ، گروه های اصلاح طلب اشتباه استراتژیکی انجام دادند که انتخاباتی شبهه ناک را پذیرفتند و حداقل پشت مهدی کروبی معترض نایستادند( همان زمان این نکته را در بین دو دور انتخابات نوشتم با اینکه خودم در هیچ کدام رای ندادم).
هر چند نگارنده از جمله منتقدان عملکرد مهدی کروبی در مجلس ششم بودم اما همواره گفته ام از لحاظ انسانی،حمایت و کمک و پیگیری که وی در زمینه حقوق شهروندی افراد در این سال ها انجام داده به اندازه همه اصلاح طلبان بوده و هست.
قدرت واقعی در سیستم جمهوری اسلامی متکی به تفکری است که صریحا خواهان قدرت مطلقه و غیر پاسخگوست. آنانی که با سهل گیری های خود و امیدواری های واهی خود منتظر چراغ سبزی هستند بهتر است زیر تابلوی اصلاح طلبی سینه نزنند که امروز کار به جایی رسیده که حکومت در ذهن ها به دنبال نیت هاست تا “گردن کلفتان سرکش” از پنجره وارد نشوند.
مصاحبه اخیر مهدی کروبی را هر چند بسیاری زدن اصلاح طلبان “تندرو” ( مشارکتی و مجاهدینی) خواندند و تحلیل کردند اما پیام واقعی آن گفته ها دقیقا در این پاراگراف بود:
“یکبار خدمت مقام معظم رهبری رفتم و در این مورد (طرح اصلاح قانون مطبوعات) صحبت کردم ، سابقه مصوبه را دادم و درباره طرح صحبت کردم و بعد گفتم نامه نیاید به نظر ما بهتر است،ایشان احساس کرده بودند که مجلس نمی خواهد اطاعت کند، توضیح دادم که اینطور نیست ، مجلس اهل اطاعت است…” ( روزنامه اعتماد ملی ۲۵ دی ۱۳۸۶ /بخش سوم مصاحبه با مهدی کروبی)
حال پرسش اساسی این است : آیا اصلاح طلبان که دو قوه اصلی برای تحقق اصلاحات را در دست داشتند توانستند حتی یک مصوبه قانونی داشته باشند؟ آیا به قول رئیس مجلس ششم علت این فرجام اصلاح طلبان در قدرت “تندروی” بود؟ لوایح دوگانه خاتمی بود؟
نه ! اگر چشم ها را باز کنیم راحت می فهمیم که پاسخ این پرسش ها کجاست….
***********************************************************************************''''
۲۴ دیدگاه » بیان دیدگاه
۵م بهمن ۱۳۸۶ - از این ور دنیا :
دولت خاتمی از دو جناح زیر فشار بود یکی از طرف راست که همه اش نگران این بودن که شیرازه ی کار از دست میره با این همه آزادی دادن و ثانیاً از طرف دوستانی امثال بنده و شما که انتظار داریم مثل کارخانه آرزومان (اون موقع) که از این طرف گاو وارد میشه و از اون طرف سوسیس میاد بیرون ؛ از این طرف هم ما جمهوری اسلامی با ولی فقیه بفرستیم توی کارخانه آقای خاتمی و از اون طرف بعد از هشت سال سوئد تحویل بگیریم. این طور نیست دوست عزیز. این انتظاراتی که شما در نظر دارین تا موقعی که در حد لیست بمونه به هیچ جا نمیرسه. شما راه صد ساله و شاید بیشتر رو هشت ساله نمیتونی طی کنی و اگر بکنی مجانی نخواهد بود بلکه باید از یه چیز دیگه بزنی.
دولت خاتمی و اصلاحات خیلی کارها کرد (ذخیره ارزی درست کردن ؛فضا دادن به آزادی های اجتماعی ؛ خصوصی سازی؛ ترویج مطبوعات ؛ برگرداندن ایران با نقش سازنده به دنیای بین المللی ؛ برگرداندن امید برای آینده بهتر به جامعه و حتی شفاف سازی مسئله اتمی) ولی متاسفانه من و شما سر همون شعار ۲۸ ساله ی “اینا باید برن” موندیم و با ندانم کاری و تندروی باعث شدیم که بهانه به جناح راست بدیم برای سرکوب.
بقول قدیمی ها ” نابرده رنج گنج میسر نمیشود” و رنج منظورش این نیست که چهار نفر رو بندازیم زیر کمپرسی که چیه ما شهید دادیم اینم “رنج” . جمهوری اسلامی با “آری” اومد سرکار و شما هم میخواهین با “نه” ردش کنین. ما تا موقعی که بین “آری” و “نه” بمونیم اوضاع بر همین وفاق خواهد بود و اینام برن یه خر دیگه ای میاد و باز همین آش و همین کاسه. جور دیگر باید دید.
۵م بهمن ۱۳۸۶ - حامد :
آفرین به از این ور دنیا ، عجب استدلال عالی و بی نظیری کردید . نمیدونم چرا شما را سازمان سیا استخدام نکرده تا برید برای انها هم آنالیز انجام بدهید. علاوه بر کارهای را که دولت گفتگوی تمدنها انجام داده و شما با افتخار لیست کردید ، میتوان برای آگاهی افرادی مثل شما که خود را به کوچه علی چپ میزنن اضافه کرد :
۱- قتل های زنجیره ای
۲- اجازه تشکیل تشخیص مصلحت نظام (بر خلاف قانون اساسی)
۳- عدم توجه به خواست مردم (بخصوص به دانشجو ) در راستای تغییر قانون اساسی
۴- همکاری زیر سیبلی بااصول گرایان (مثل شهرداری احمدی نژاد)
۵- عدم جلوگیری از تقلبات در رفراندم مجلس ووووووو ، استاد آنالیز : شعار تمدن و دمکراسی دادن ، به معنای تسلیم رای مردم شدن است . حال شما بگوئید که تمکین به اصل صد در صد ضد مردمی ولایت مطلقه فقیه ، چه معنی دارد .
و نکته آخر برای شما که خوبید : در کشورهای که ادعای مردم سالاری میکنند ، برای اجری هر پروژهی ،از مردم نظر سنجی میکنند .بفرمائید در مسئله اتم و غیره ایشان کجا مردم سالارانه عمل کرده است؟
به دروغ نوشته اید ترویج مطبوعات در حای که بسته شدن مطبوعات در دولت مدعی مردم سالاری انجام شد و قبل از او این رسم در مجلس قبلی نبود ، بدروغ نوشته اید برگردان امید برای آینده ای بهتر ، در حالی که تمام امید ها را او با پشت کردن به داشجویان و مردم نقش بر آب کرد.
امیدورام از این پس آنالیز های عالی خود را بهتر انجام دهید .
۵م بهمن ۱۳۸۶ - شاهین :
:)) این رو از کجای دولت و دوره ی خاتمی وام گرفتی ؟ “برگرداندن امید برای آینده بهتر به جامعه ” :)) جز سرخوردگی برای جمعیت میلیونی که امید به اصلاح این حکومت داشتند ، چی موند ؟
۵م بهمن ۱۳۸۶ - یک دانشجوی قدیمی :
این دیدگاه به نظر من بسیار درست است. اما چرا اصلاح طلبان زیربار چنین حرفهائی نمی روند؟ به نظر من برای اینکه خودشان از سازندگان اصلی این وضعیت اند. از اصل تشکیلات شکایت ندارند بلکه از سهمی که از قدرت دارند ناراضی اند. شما آقای میرابراهیمی خودتان چرا پیام را دریافت نمی کنید؟ حقیقت اینست که نباید به امید خاتمی و کروبی و امثالهم نشست. آنها انصافا پیام را بارها داده اند اما شما دریافت نکرده اید و هنوز به امیدآنها دل خوش می کنید و منتظرید پیام را دریافت کنند در حالی خودتان از آن غافلید. باید طرحی نو درانداخت. باید به فضای خنثی و آزاد بهمن ۵۷ رسید تا ازنو بتوان به ساختن پرداخت.جوانها باید حساب خودشان و آینده خودشان را از اینها جداکنند. برای اینها آینده ای دیگر غیراز آنچه خود ساخته اند وجود ندارد ومی خواهند در همان بمانند. نه به شما نه به کشور و نه به آزادی و نه به کرامت انسان و نه به عدالت و نه به… فکر نمی کنند بلکه چنگ به قدرت منتظر گوشه چشمی مهربانی از سوی قدرت بدستان نشسته اند. برادر عزیز، امیدبستن به اصلاح طلبان عین ناامیدی است. باورکنید تا ساختار فعلی اصلاح طلبی شکسته نشود، فرقی بین این اصلاح طلب و این محافظه کار وجود ندارد. هرزمان که دیدید اصلاح طلبی از انتقاد به خود و به آن چه که از اول انقلاب کردند پرداخت، آن روز شروع به روزی است و باید به آن اصلاح طلب اعتمادکرد. اصلاح طلبی که هنوز هم به عمله بودن استبداد افتخار میکند و با لابه وزاری می گوید من مسلمانم و نماز خوان و… تا بلکه صلاحیتش را احراز کند، چگونه می تواند ادعای اصلاحات داشته باشد و چگونه باید به او امید بست؟
۵م بهمن ۱۳۸۶ - بهاره-ت :
صد در صد با نظر برادرم “یک دانشجوی قدیمی” موافقم، با اضافه کردن این نکته که:گیرم یکی از این ظاهراً اصلاح طلبان پروسه افشای سازشها ،خیانتها ، و احیاناً جنایتهای سیاسی خود را افشا کرده و مورد انتقاد قرار دهد در اینصورت تازه باید برود در آخرین صف دموکراسی خواهی شرمگینانه بایستد تا بعد ازطی پروسه اعتمادسازی ،بگونه ای که مردم تشخیص میدهند ،مورد بخشش مردم قرار بگیرد…در حالیکه این اصلاح طلبان شارلاتان که به چیزی کمتر از وکالت وصدارت رضا ندارند!!!!!!!
۶م بهمن ۱۳۸۶ - محسن :
عصاره افکار و اعمال آقای کروبی در همین جمله اش خلاصه می شود:”مجلس اهل اطاعت است”
آقای کروبی عزیز!
مجلسی که این گونه باشد چگونه می تواند از حقوق ملت دفاع کند؟!!!
شما اصلاح طلب نیستید. شما یک “فرصت طلب” به معنی واقعی کلمه هستید.
برای شما کسب و حفظ قدرت از هر چیزی و من جمله حقوق ملت مهم تر و ارجح تر است. همان گونه که در رفتارهای پیشین و فعلی شما متجلی است.همگان دارند می بینند که برای راضی کردن حاکمیت برای ورود هم حزبی های خودتان به مجلس چگونه به دست و پا زدن افتاده اید و حتی از تخریب دیگر اصلاح طلبان نیز واهمه ای ندارید! واهمه که ندارید، هیچ، اتفاقا ” خواست” شما این است که در نبود آن ها به رقابت بپردازید! این به این معنی نیست که آن ها “تحفه” ای باشند: خیر، این نشانگر نوعی تلاش مذبوحانه و بی شرمانه از سوی شما برای ورود به قدرت است.
ما را به خیر تو امیدی نیست ………………………….!!!
۷م بهمن ۱۳۸۶ - ازیتا :
این ور دنیا کاملا با نطرتون موافقم و شما اقای حامد بروید اول یک کمی اطلاعات سیاسیتون را زیاد کنید و بعد لطف کنید اظهار نظر کنید .خاتمی قتلهای زنجیره ای را افشا کرد واگر او نبوذ این قتلها ادامه پیدا میکرد.تشخیص مصلحت از قبل از خاتمی وجود داشت.شهرداری احمدی نژاد نیز به این خاطر بود که ما ملت ازادترین انتخابات را تحریم کردیم.احمدی نژاد با رای کم مردم تهران انتخاب شد.نکنه انتظار داشتی خاتمی در برابر رای مردم بایستد.خوبه لطف کردی و زلزله بم را به گردن خاتمی ننداختی. و اما شما اقای امیرابراهیمی وقتی فهمیدم شما هم ازادترین انتخابات ایران دور دوم شوراها را تحریم کردی کاملا دیدگاهم به شما عوض شد وقتی روشنفکران ما شماها هستید وای به حال بقیه ملت نتیجه کار شما این شد که یک دیوانه شهردار بعد از انجا به کاخ ریست جمهوری رفت جای تاسف برای شما دارد
۷م بهمن ۱۳۸۶ - حامد :
ازیتای عزیز ، با اینکه من به شما بی احترامی در عدم اطلاعات نکردم با این حال چون شما را نیز به مانند خود دارای حق بیان میدانم به چند نکته توجه شما را جلب میکنم .
۱- گفته اید که ” خاتمی قتلهای زنجیره ای را افشاء کرد ” از این دروغ بزرگ تر را نمیتوانید به جامعه غالب کنید . افشای قتل های زنجیره ای در خارج از کشور توسط افرادی میهن پرست شروع شد و با فشار های بین المللی ، دولت خاتمی مجبور به اعلام آن شد . کسانی که اطلاعات سیاسی بیشتری دارند هیچ یادشان نرفته است که” مجید انصاری راد” مسئول اصل نود خاتمی اعلام کرد ” دیگر نمیتوانیم در موضوع قتل های زنجیره ای جلوتر برویم ” یعنی با دیوار ولایت مطلقه فقیه روبرو شدند . و این آن خیانت سید خندان است که با پوشاندن حقایق در قتل ها به مردم ایران روا کرد .بله خاتمی قتل ها را پوشاند این است ، نمره طلائی او.
عدم شرکت مردم در انتخابات برای شهرداری و در امدن احمدی نژاد نیز دلیلش عدم کار آمد بودن سیاست های خاتمی است و در ضمن تقلب های را که در ان زمان شد را نیز خاتمی پوشاند .
و اما در مورد تشخیص مصلحت نظام :
این را درست میگوئید که در زمان رفسنجانی قانون آن تصویب شد (من کامل ننوشته بودم چون فکر میکردم که شما میدانید)، ولی تا زمان استاد خندان خاتمی برای او نه بودجه ای در نظر گرفته شده بود و نه به اجراء در امده بود . ولی سید خندان هر دوی اینکار را کرد تا حاکمیت مردم کمتر و بی رنگ تر شود .
امیدوارم شما نیز کمی بیشتر اطلاعات سیاسی کسب کنید .
۸م بهمن ۱۳۸۶ - میرابراهیمی :
از نظرات دوستانی که نظرات خودشان را گذاشتند واقعا استفاده کردم و متشکرم که انتقادات هم با ادبیاتی مناسب مطرح شد.
فقط خواستم در توضیح دوست ناشناخته “آزیتا” بگویم که من نوشته ام “با توجه به رای ندادنم از انتخابات شورای دوم به بعد” یعنی تا انتخابات شورای دوم من از حق رای خودم استفاده کردم.
بازهم تشکر
۸م بهمن ۱۳۸۶ - البرز :
سلام
باز هم تحریم کنید ببینیم چه چیزی نصیبمون میشه! آقا حامد از خاتمی و امثالهم انتظار معجزه داشتی؟؟؟؟
چرا چون به هر حال این جامعه ولایت مطلقه فقیه داره. وقتی ایشون گفته اگر قرار باشه با آمریکا رابطه ای باشه بنده تشخیص می دم برو تا آخر خط.
زیاد از این و اون ایراد نگیر. بله خاتمی کوتاهی کرد ولی این که همه چیز رو بندازی گردن اون و دولتش بی انصافی.
کم کم باید ساختار عوض بشه. اصلاحات یعنی همین. اگه چیز دیگه ای از اصلاحات انتظار داشتید سخت در اشتباهید.
۸م بهمن ۱۳۸۶ - یک دانشجوی قدیمی :
با سلام
آقای البرز، قکر نمی کنم کسی منکر عوض شدن کم کم و تذریجی و ملایم ساختار نظام به سوی مردمسالاری که خلاصه شده شعارهای انقلاب است باشد. اما انصاف بدهید در این سی سالی که از انقلاب می گذرد، در چه زمانی شما به دور از حرف و شعارها، عملا شاهد این روند بوده اید؟ من شاهد تحول تدریجی نظام به سوی تک آمری بوده ام. ولایت فقیه به ولایت مطلقه تبدیل شد. شورای نگهبان مامور نظارت استصوابی شد. تایید کاندیداها که باید نمایندگان مردم باشند، از آزادی کامل(مجلس اول) اکنون سه مرحله ای شده است. نظارت مردم به صفر میل کرده است. و… درحقیقت این تحول در حال عملی شدن بوده و هست، اما به سوی خلاف انقلاب پیش میرود. آیت الله یزدی دراوائل انقلاب می گفت: ما می خواهیم ۵ درصد در کشور حاکم مطلق شود. واین عقیده در شرف تکمیل شدن است. آقایان اصلاح طلب هم در میان نقشی کلیدی بازی کرده و می کنند. والله اگر اینها به آزادی اعتقاد داشتند، والله اگر انسان و انسانیت را مد نظر داشتند کاربه اینجا نمی کشید. حسین ع برای همین بود که در برابر یزید استقامت کرد و شهید شد، برای اینکه در تقویت استبداد سهیم نباشد. همین و بس
۸م بهمن ۱۳۸۶ - ایرانی :
اصلاحاتی که اصلاح طلبش کروبی باشد، چه اصلاحاتی شود!!! نظر من این است که تا وقتی فردی مثل کروبی عنوان اصلاح طلب را یدک می کشد باید در اصلاحات بودن این کارها و اعمال باید شک کرد. امثال کروبی اصلاحات را مثله و قطعه قطعه کردند.
۸م بهمن ۱۳۸۶ - محسن :
من حس و حال خوندن بقیه نظرات رو نداشتم. فقط با این حرف موافقم که اربابان قدرت در کشور یه بار یه غلطی کردند که حاصلش شد هشت سال کابوس بعد از دو خرداد و دیگر این غفلت تکرار نخواهد شد…
۹م بهمن ۱۳۸۶ - محسن :
این آقا محسنی که بعد از آقا یا خانم ایرانی اظهار نظر کرده من( ششمین اظهار نظر ) نیستم! ولی باید به شما آقا محسن بگویم که برای حاکمیت آن قدرها هم بد نشد. نفعش در کل از ضررش بیشتر بود!
۹م بهمن ۱۳۸۶ - آزاد اندیش دربند :
آقای میر ابراهیمی عزیز:
مقاله تان مقاله خوبی بود و تحلیلی زیبا کرده بودید. فقط در مورد این قسمت که گفته بودید: “هر چند نگارنده از جمله منتقدان عملکرد مهدی کروبی در مجلس ششم بودم اما همواره گفته ام از لحاظ انسانی،حمایت و کمک و پیگیری که وی در زمینه حقوق شهروندی افراد در این سال ها انجام داده به اندازه همه اصلاح طلبان بوده و هست.”
باید بگویم ای کاش فردی مثل کروبی رییس مجلس ششم نبود تا آن را به شیر بی یال و دم و اشکم تبدیل کند. این کارهایش پیش کش. البته نمی خواهم نقش دیگر مجلسیان در تمکین به حرف های وی را نادیده بگیرم. در کل ایشان مجلس را از این جایگاه که در راس همه امور باشد به مجلسی به قول خودشان (اهل اطاعت) تبدیل کردند.کارهای انجام شده توسط آقای کروبی در مقابل ضرباتی که وی به جنبش اصلاح طلبی ایران زد بسیار ناچیز است. از همان ابتدا با روند ناصوابی که در مورد قانون مطبوعات طی شد مجلس شان و جایگاه خود را از دست داد. همین آقای کروبی بودند که حرف آقای خامنه ای را حکم حکومتی و برای مجلس لازم الاجرا نامیدند و در مرحله قبل تر هم که خودشان با گفتن این جمله که(مجلس اهل اطاعت است) چراغ سبز را به آقای خامنه ای برای فرستادن نامه دادند. به نظر من این حرفی که اخیرا ایشان زده اند(در مورد اهل اطاعت بودن مجلس) بسیار قابل فکر کردن است و بسیاری از مناسبات پشت پرده از همین یک جمله که ایشان گفته قابل تحلیل است و فکر می کنم افراد صاحب نظر باید در این مورد بیشتر کار کنند و تحلیل نمایند. الان نیز ایشان صرفا در سر سودای به قدرت رسیدن دارند نه دفاع از حقوق ملت.
۹م بهمن ۱۳۸۶ - محسن :
محسن بالایی. من محسن ۸ بهمن هستم. متوجه منظورت نشدم. گفتم محافظه کارها یه بار سر کیسه رو شل کردند و بدجوری چوبش رو خوردند و دیگه از این اشتباها ( به زعم خودشون ) نمی کنند. مطمئن باش.
۹م بهمن ۱۳۸۶ - محمد :
بعضی هاخیلی از واژه ولایت مطلقه استفاده کرده اند و فکر می کنم آنرا به معنی حکومت مطلقه پنداشته اند در سیاست حکومت مطلقه در بسیاری از موارد به معنی حکومت استبدادی به کار می رود.
حکومتی که حاکم در آن هیچ گونه محدودیتی در اعمال حکومت ندارد و ملزم به رعایت هیچ ضابطه ای نیست. در حالی که ولایت مطلقه غیر از آن است. و ولایت به معنای مطلق تصرف در امور مردم و مسلمانان تا حدی است که شامل امور شخصی و فردی آنان نگردد.(زیرا این مطلب مربوط به امام معصوم است.) پس این کلمه به معنای استبداد نیست.
دوم اینکه عده ای نشستین دور هم هی برای خودتون می برین و می دوزین فکر کردین چه خبره.
سوم اگه شما منظورتون از آزادی اینکه هرکی هر غلطی دلش می خواهد بکند نه معنای آزادی رو فهمیدین نه امام حسین رو شناختین یک نمونه از آزادی هایی رو که شما می خواهید آزادی دختران است که در اعتراضات دانشجویان!!!!! دیده می شد و بسی جای تامل است که آقایان از آزادی خانم ها حمایت می کنند!و بیش از این از اینها و نمایندگان اصلاح طلبشان انتظار نیست.
در ضمن بنده یک دانشجوی معمولی هستم که عقل خودم را مثل بعضی ها به دست عدهای نادان تر از خود قرار نداده ام.
۹م بهمن ۱۳۸۶ - حسین :
نظرات خیلی مفیدی دوستان دادن - ای کاش اون روز برسه که افکار نو جایگزین افکار پوسیده این حاکمان پلید منفور بشه
برای رای دادن هم بهترین کار بررسی انتخابات قبلیه که بنزین و گاز و نفت و حتی نون مردم با نفت ۱۰۰ دلاری جیره بندی شد و اقتصاد ایران به لطف اتم نزاد شکوفا شد دوستان!!!!!!!!!!
۱۰م بهمن ۱۳۸۶ - البرز :
اصلاح هر چیزی از ساختار همیشه هزینه داشته و خواهد داشت. دانشجوی قدیمی عزیز. اگر نخواهیم هزینه بپردازیم که اسمش اصلاح نمیشه. ما داریم برای آزادی می جنگیم.
یادتون هست حتما که وقتی مطبوعات کمی آزاد شدن هزینه هم پرداخت کردیم. ضرر کردیم به نظر من نه! در زمان خاتمی رییس دانشگاه انتصابی بود؟؟؟؟ نه خیر. اعضای هیئت علمی دانشگاه ها کسی رو انتخاب می کردند و به وزیر پیشنهاد می دادند. به نظر من این ها همون کم کم اصلاح ساختار. ما زود داریم خسته می شیم. نباید این طوری باشه. خودتون گفتین. وقتی اون ها با تمام قوا جلوی آزادی رو می گیرن ما باید از همین حداقل هایی هم که داریم بیشترین استفاده رو بکنیم.
۱۰م بهمن ۱۳۸۶ - البرز :
ضمنا یادتون باشه ایت جماعت یک سری آدم دارند که بهشون رای می دن. توی سر اون آدم ها هم بزنن باز هم بهشون رای میدن. یعنی رای هاشون ثابت هست. پس فقط ما با رای ندادن و استفاده نکردن از همین حداقل امکانات باعث می شیم نماینده اول تهران با ۷۰۰ هزار رای بره توی مجلس بشه رئییس مجلس. به این سادگی ها ما هم نباید میدون رو خالی کنیم.
حداقل توی زمان خاتمی می دونستیم اگه به رئییس جمهور چیزی بگیم تو دانشگاه فرداش ستاره رو دوشمون نیستو فردا نیمیریم ۲۰۹ اوین. بگزریم که هیچ وقت نرخ تورم اینقدر نشد. هیچ وقت مجبور نبودیم به ارتباط با گینه نو و … بنازیم. هیچ وقت از روی بدبختی نمی گفتیم اسم خلیج فارس و بزاریم “خلیج دوستی” به خدا قسم چند وقت دیگه هم می گن اسم دیای خزر رو بزاریم ” مال من و شما نداره” زود خسته نشیم به نظرم بهتره! البته نظره ممکنه خیلی ها مخالف باشن.
یا حق
۱۰م بهمن ۱۳۸۶ - JAHANYAR :
۱- اگر محکومیت رهبران ایران در دادگاه میکونوس واعلام منع سفرها و روابط سیاسی از سوی اروپائیان نبود .آقایان اجازه رای آوردن به خاتمی را نمیدادند.
۲-اگر خاتمی و اصلاح طلبان هم سنخ او مسلمان هستند باید بدانند که با ظالمان وکافرانی که آزادی وانسانیت رابه مسلخی خود درآورده بانام دین ومذهب باسو’استفاده ازلباس پیامبری برده اندکه دردینش به گفته حسین آزادی را ارجح بر دین وپیشنیاز آن دانسته ودر قرانش وگفتارعلی آمده:نه ستمگر باش نه ستم پذیر یار مظلوم باش دشمن ستمگران .
۳- وهم پیامبر اسلام فرمود: در مقابل متکبران تکبر کنید.
اگر قرار را بر اصل امر به معروف ونهی ازمنکر بگذارند نخست در شا’ن نصیحت الملوک اقدام نموده برحق آزادی واصلاحات سیاسی اجتماعی پای می فشردند. همان شعاری که با آن به رای مردم رسید.
۴- بهترین تعبیر از خاتمی را آقای ..طنز پرداز معروف آورده که:اورا به آدم با فرهنگی که ته یک بن بست با سر چاقوی رندی تحدید شده واز اصول عدول نموده وهرچه خواستند داده . فعلا” والسلام یا وااسلاما
سازماندهی در حرکت واستقامت در رای
۱۰م بهمن ۱۳۸۶ - JAHANYAR :
آقای کروبی راهم باید از اعمالش شناخت.
همیشه باید سری در بین سران باشد وحاضر به معامله وواسطه گری اما در محدوده حکم حکومتی
۱-جوانان مااول باید داستان وقایع سال ۶۰ وبیانیه(قرارداد )الجزایر را بدانند تا بتوانند در این زمان بدرستی مسائل را حلاجی کنند.
۲-آقای کروبی را باید از داستان بیرون کردن رزمنده مجروح جبهه از بیمارستان خاتم الانبیا’ شناخت.
۳- مگر این آغا همانی نیستند که گفتند و حتی در روزنامه های اصلاح طلب نوشتند:درماجرای جزایری فقط سرریزش به ما رسید.
۱۰م بهمن ۱۳۸۶ - حامد :
محمد عزیز سلام
خواستم چند نکته ای را به شما تذکر بدم :
فرموده اید ” ولایت به معنای مطلق تصرف در امور مردم و مسلمانان تا حدی است که شامل امور شخصی و فردی آنان نگردد.(زیرا این مطلب مربوط به امام معصوم است.) پس این کلمه به معنای استبداد نیست”
عزیز من ، شما یه کتابچه قانون اساسی از دکه روزنامه فروشی بخر ، بعدش یه کتاب رساله رهبر هم از انتشارات رهبری بخر ، و شروع کن به خوندن . بعد از آن می فهمی که ولایت مطلقه یعنی ، صاحب جان و مال و ناموس مردم . اگر باز متوجه نشدی ، برو کتابخونه یک فرهنگ لغت بردار ببین مطلق یعنی چی؟ دوست من مطلق فقط خداست و بقیه کیشمیش . خوب حالا اگر اونطور که شما ادعا میکنی ولایت آنطوری هم مطلق نیست باید به این سئوال جواب بدی که ، پس چرا ولایت رو از نظارت به ولایت مطلقه تغییر دادند؟ چه لزومی داشت؟ برای اثبات حرف های خودم برات از روزنامه رسالت که متعلق به افرادی با طرز فکر جنابعالیست میآورم :
“ولی فقیه تنها آن نیست که صاحب اختیار بلا معارض در تصرف در اموال و نفوس مردم و خود مختار در تصرف د احکام و شرایه اللهی میباشد بلکه اراده او حتی در توحید و شرک حضرت باریتعالی نیز موثر است و اگر بخواهد میتواند حکم تعطیل توحید را صادر کند و یگانگی رورئگار را در ذات و پرستش محکوم به تعطیل اعلام دارد ”
روزنامه رسالت - مقاله آذری(دادستان کشور) قمی ۱۹ تیر ۶۸ سر مقاله انتخابات و خبرگان -
از طزف دیگر خود ایت الله خمینی مینویسد:
حکومت شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله است و یکی از احکام اولیه اسلام و مقدم بر تمام احکام از قبیل نماز و روزه و حج میباشد .(صحیفه نور جلد ۲۰ ص۴۲۵)
جناب محمد لطف کنید کمی چشمانتان را باز کنید تا که بدانید ولایت مطلقه همان فرعونیت است و نه اسلام
۱۰م بهمن ۱۳۸۶ - پینوشه :
باید به آقای میرابراهیمی بگویم که اتفاقا اصلاح طلبان پیام را به خوبی دریافت کرده اند. مواضع اخیر آقای کروبی که اتفاقا مدتی است با رنگ و بوی مشخص تری ابراز می شود دلیلی بر این ادعا است. مگر نمی بینید که برای ورود به مجلس به چه خفت و خواری افتاده اند؟! چگونه دارند برای به دست آوردن دل بزرگان نظام! حتی دیگر اصلاح طلبان را قلع و قمع می کنند؟! مگر نمی بینید که سردمدار اصلاحات آقای خاتمی با کروبی و هاشمی جلسه می گذارند و اولین تصمیم مهم از سه تصمیم مهمشان! این است که باید مردم به خاطر نظام حضور حداکثری در انتخابات داشته باشند؟! این ها از الان «تکلیف» خود و مردم را شرکت در انتخابات می دانند. این ها ثابت کرده اند که از اصلاح طلبی فقط اسمی را یدک می کشند. پس اینان پیام حاکمیت( که خود نیز جزیی از آن هستند) را به خوبی دریافته اند و میدانند که باید برای ورود به قدرت چه بکنند: چاپلوسی حاکمیت، فریب مردم از پشت شعارهای همچون مارهای خوش خط و خال، دادن چراغ سبز مبنی بر «اهل اطاعت بودن مجلس» و …
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: