شکار سوژه های علمی
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[03 Sep 2012]
[ پوریا ناظمی]
همیشه یک پرسش بزرگ وجود دارد که آیا حوزه علم و فناوری آن قدر موضوعات هیجان انگیز و تاثیر گذار دارد که بتوان از میان آنها سوژه های مناسبی جهت روزنامه نگاری برای مردم عادی کوچه و بازار پیدا کرد؟ آیا در داستان هایی که هرروزه در زندگی روزمره ما اتفاق می افتد، علم نقشی ایفا می کند که بتوانیم درباره آن با مردم صحبت کنیم؟
واقعیت این است که حوزه علم در دوران ما معدنی از سوژه های ناب و هیجان انگیز را تولید می کند. به صراحت و بی شک می توان گفت در یک رسانه هیچ حوزه ای به اندازه علم موضوع جذاب ندارد و شاید این تنها حوزه ای باشد که شما مجبور باشید هرروز تعداد زیادی داستان عالی را کنار بگذارید و فقط یکی از صدها مورد را انتخاب کنید. البته این امر به توانایی شما برای شکار و شناسایی و تشخیص اهمیت این داستان ها هم برمی گردد.
اگر ماهیگیر خوبی باشید علم و فناوری دریایی نیست که دست خالی از ماهیگیری از آن برگردید. ماهیت پیشرو و جلوداری علم و فناوری بر جذابیت ذاتی آن می افزاید. در حوزه سیاست شما با مساله ای مانند انتخابات، روابط خارجی و احزاب سر و کار دارید. این موارد در یک چرخه تکرار می شوند. هر ۴ سال یک بار انتخابات مجلس برگزار می شود، نامزدهایی حرف هایی می زنند و وعده هایی می دهند. هر دوره این داستان ها تغییر می کند و بر زندگی ما تاثیر می گذارد اما الگوی یکسانی تکرار می شود. در لیگ فوتبال در هر دوره تعداد بازی مشخصی برگزار می شود. بازیکنانی آسیب می بینند، افرادی ستاره می شوند و در پایان تیمی قهرمان لیگ می شود و حاشیه هایی ایجاد می شود. داوری ها نقد می شود و قراردادها زیر سوال می رود. اما همه این داستان ها هر سال یا هر دوره تکرار می شود. بقیه حوزه ها نیز کم و بیش همین وضعیت را دارند.
اکثر آنها در فضای تعریف شده و اتمسفر شناخته شده ای روی می دهد و تازگی آنها در خود آن رویداد است. اما علم و فناوی و شاخه های وابسته به آن حوزه هایی است که اخبار و رویدادها در یک چرخه تکرار نمی شود. آنها به جلو حرکت می کنند، مرزهای آگاهی ما را توسعه می دهند و در واقع بسیاری از آنها نه تنها از نظر تازه بودن رویداد تازه و خبر محسوب می شود که دامنه اتمسفر و مرزهای بازی را نیز تغییر می دهد. چنین حوزه فعالی به ذات خود موضوعات هیجان انگیزی را در اختیار گزارشگران علمی می گذارد اما همه کار ما به گزارشگری از مرزهای علم محدود نمی شود. بسیاری از خبرهای روزانه عادی روزنامه ها را که نگاه می کنید در دنیای امروز ما ماهیت و پس زمینه ای از علم دارند.
یکی از مهم ترین کارهایی که روزنامه نگاران علمی می توانند در فضای امروز رسانه ها انجام دهند، کمک به ساختن پرونده ای برای یک موضوع خارج از علم است.
برای مثال در جشنواره فیلم فجر امسال برای اولین بار سینماهای ایران اقدام به نمایش یکی از مطرح ترین فیلم های سه بعدی سینما کردند. فیلم هوگو به کارگردانی مارتین اسکورسیزی که یکی از بهترین سه بعدی های اخیر است، آن را نمونه ای از استفاده درست از فناوری سه بعدی می دانند. نام اسکورسیزی، نمایش فیلم سه بعدی در جشنواره فیلم فجر و همه این داستان ها توجه زیادی به این خبر را باعث شد.
روزنامه ها و مجلات پرونده ها و صفحات زیادی را به این فیلم اختصاص دادند. اما فیلم سه بعدی فراتر از تجربه متفاوتی از دیدن سینمای حاصل فناوری شگفت انگیزی است. برای بیننده چنین فیلمی که اکنون شانس دیدن آن در سینماهای تهران را پیدا کرده است، این سوال در زمینه ذهن او وجود دارد که چطور فیلمی سه بعدی ساخته می شود؟ چرا ما با زدن یک عینک می توانیم تصویری را سه بعدی ببینیم؟ آیا این عینک ها برای ما سردرد یا عوارض جنبی به همراه دارند؟
نکته: حوزه علم در دوران ما معدنی از سوژه های ناب و هیجان انگیز را تولید می کند. به صراحت و بی شک می توان گفت در یک رسانه هیچ حوزه ای به اندازه علم موضوع جذاب ندارد
این سوالات بهانه خوبی است که ستون های کوتاهی درباره این موارد در اختیار خواننده قرار گیرد و این کار بخش علمی است که چنین پیشنهادهایی را به یک رسانه بدهد و از آنها بخواهد تا با استفاده از پتانسیل این بخش به سوالات ممکن خوانندگان درست پاسخ داده شود.
ما نباید منتظر باشیم که چنین پیشنهادهایی به ما ارائه شود. خود ما باید پیشنهاد چنین همکاری هایی را مطرح کرده و از آن استقبال کنیم. اگرچه در بسیاری از رسانه های موجود متاسفانه فضایی برای همکاری گروه های یک تحریریه وجود ندارد و اگر هم چنین همکاری شکل بگیرد گروهی که نوشتن گزارش اصلی را به عهده دارد به خود حق می دهد تا در متن و روش همکار خود دخل و تصرف کند. اما همه این دشواری ها اگر به نتیجه ای منجر شود که به نفع خواننده باشد، ارزشمند خواهد بود. از نقص فنی در یک خودرو که باعث می شود یکی از مدل های ماشین های یک شرکت خودروساز خود به خود آتش بگیرد، علل کاهش آب دریاچه ارومیه، موقعیت جغرافیایی و بستر دریای تنگه هر مز، غنی سازی اورانیوم، پرتاب یک ماهواره به فضا، انتخابات اتوماتیک، اینترنت ملی، کارت های هوشمند، خرید آنلاین، سیستم های آمارگیری در یک بازی فوتبال که زمان مالکیت توپ را مشخص می کند، دوربین عنکبوتی نصب شده در ورزشگاه آزادی، مکمل های غذایی، نحوه تاثیر یک ماده مخدر که در یک عملیات پلیسی از قاچاقچیان کشف شده است و.... همه در بطن خود داستان های هیجان انگیزی با زمینه علمی و فناوری دارد که می تواند در کنار گزارش های اصلی مربوط به آن حوزه زاویه دید جدید و متفاوتی را نیز در اختیار خواننده قرار دهد.
گروه های دیگر هم نباید از این همکاری بهراسند. این موارد از خواننده گزارش های آنها نمی کاهد و تنها اطلاعات بیشتری در اختیار او قرار می دهد. و البته در بسیاری از موارد، خواننده ای را که به اصل یک موضوع علاقه ای ندارد، برمی انگیزد تا گزارش اصلی را هم بخواند.
این کار اگرچه یک بخش مهم از کار ما است که بتوانیم با جامعه ارتباط برقرار کرده و دیدگاه های تازه ای درباره آنچه برای او مهم است را در اختیارش قرار دهیم اما صرفا کاری جنبی به شمار می رود. ما باید موضوعات مهم را شناسایی کنیم و برای مردم به زبانی جذاب و دقیق ارائه کنیم.
ما باید مخاطب را قانع کنیم که داستان ما را بخواند و هیچ چیز جز خود یک داستان خوب این کار را برای ما نمی کند. ما به مخاطبی که درگیر زندگی روزمره است، افق وسیع تری را پیشنهاد می کنیم. افقی که در آن مرزهای جهان در حال حرکت و توسعه است و این توسعه زندگی مخاطب را نیز تغییر می دهد. زمانی که کریستف کلمب سوار بر کشتی خود راه غرب را به پیش گرفت بی آن که خود بداند در حال توسعه دادن مرزهای جهان شناخته شده برای مردمان اروپا بود.
سال ها طول کشید تا یافته غیرمنتظره کلمب تاثیرش را در زندگی روزمره مردم جهان بگذارد. گزارشگری از علم، شبیه به گزارشگری زنده از عرشه کشتی اکتشافی است که در دریای ناشناخته ها به پیش می رود و قلمرو های جدیدی را کشف می کند و آینده ما را تغییر می دهد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: