شكوه دنياي مجازي
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[21 Dec 2006]
[ سيد عليرضا حجازي]
بايد به زمان اجازه بدهيم که بگذرد، چرا که با گذر خود، می تواند از سويی ديدگاه هايمان را تلطيف کند و از سويی ديگر ما را نسبت به واقيت ها واقع بين سازد. پس چندان غير طبيعی نيست که ديواره های شکوه دنيای مجازی که امروزه انسان ها با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای خودشان ساخته اند، نه يکباره بلکه به تکرار فرو بريزد و خواسته های آنان را بر باد دهد.
نيازی به گفتن نيست که هميشه تفکر ما از آنچه که توقع داريم، به مراتب ضعيف تر عمل می کند. اين واقعيتی است که زمان با عبور خودش بارها به ما نشان داده است، اما چيز ديگری که هميشه ناکامی مان را دامن می زند، فراموش کردن همين اصل هميشگی است. در تب و تاب هر موضوع يا رويدادی، فکرها خسته مان می کنند و پايين تر از آنچه که قبلاً می انديشيديم به نظرمان می رسند، اما بعد از چند هفته يا چند ماه اوضاع عوض می شود؛ به ناچار با واقعيات کنار می آييم، بضاعتمان را در نظر می گيريم و به آنچه که در دنيای واقعی اطرافمان می بينيم، رضايت می دهيم و گاه خشنود هم می شويم، چون از اينکه می بينيم هنوز با ايده آل هايمان فاصله زيادی داريم، احساس غرور و خرسندی می کنيم و گمان می کنيم اين ايده آل ها تنها در ذهن خودمان جای دارند و هيچ کس ديگری نيست که از آن ها باخبر باشد.
با گذشت زمان حالا ديگر با واقعيت های جديدی کنار آمده ايم؛ چيزهايی ديده ايم که کم و بيش، داوری نسبی مان را سر و سامان داده اند. شايد دست زدن به قضاوت نسبی به لحاظ منطقی، به انفعال ما دامن بزند و ما را در رکود موجود نگاه دارد و جلوی پيشرفت و بازنگری مان را بگيرد، اما با توجه به واقعيت موجود و پذيرفتن اين اصل قطعی که ما خود به خود از اينکه هستيم، بهتر نمی شويم، دستمان را باز می گذارد تا به يک انتخاب ممکن دست بزنيم و به جای فشارهای بی نتيجه به ذهن خود و تحمل عذابی بی حاصل، از ميان آنچه داريم، چيزی را انتخاب کرده و از آن لذت ببريم. و باز همين گذشت زمان است که ممکن است وضعيت جديدی را برای ما بوجود آورد و ناگهان خود را در ميان آن بيابيم. اين وضعيت جديد هر چه که باشد، شايد بتوانيم آنرا "دنيای مجازی" بناميم. به بيانی ديگر وقتی از دنيای به ظاهر واقعی نا اميد می شويم يا حداقل ديگر به آن دسترسی نداريم تا بتوانيم آن را آنگونه که می خواهيم، تغيير دهيم؛ ناگزير به دنيای مجازی روی می آوريم. دنيای که در ذهن ما کاملاً واقعی به نظر می رسد.
تفکر درباره دنيای مجازی ما را به آن سوی مرزهای ذهنی مان انتقال می دهد و در کوچه و خيابان های انديشه آنقدر ما را می گرداند، تا سرانجام بتوانيم بگوييم، "رسيديم!" شايد در يک نگاه کلی تصاوير مجازی در حال گذر از جويبار ذهن برای آن کسانی که تابحال آنرا تجربه کرده اند، آنقدر مهم نباشد که بخواهند به آنها بيانديشند، چه برسد به آنکه درباره آنها با کسی صحبت کنند. چنين تصوری که اغلب به ذهن متبادر می شود، تصور اشتباهی هم نيست. ما هر روز و کماکان با همان آدم ها و جاهايی روبرو می شويم که به ظاهر قرار است وجودشان ما را تحت تأثير قرار بدهد؛ اما هميشه اينطور نيست. به بيانی ديگر اين اطرافيان و فضای پيرامون ما نيست که هميشه می تواند تأثيرگذار باشد، بلکه گاهی اوقات بر عکس است. يعنی اين ما هستيم که محيط خودمان را تحت تأثير قرار می دهيم. به هر صورت هم ما و هم اطراف ما در حال تعامل با يکديگر هستيم. درست است که نتايج و خروجی های اين تعامل هميشه برای ما ملموس نيستند، اما خود تعامل وجود دارد، حتی اگر آن را نبينيم يا حس نکنيم. شايد مکث های مکرر خودمان در حرکت از راهروی واقعيت به دروازه خيال، علت اصلی چنين وضعيتی بوده است، اما به هر حال بی آنکه خودمان متوجه باشيم، همواره در پلاسمايی نامريی غوطه وريم. اين پلاسماي نامريي همان شكوه دنياي مجازي است كه ما را مجذوب خودش ساخته است. شكوهي كه با دست هاي خودمان آن را پديد آورده ايم و به قدرت انديشه هم مي توانيم ديوارهاي آن را فرو بريزيم و آن را از نو بسازيم.
اما اين موضوع در دنياي فناوري اطلاعات و ارتباطات عيني تر است. ما از يك سو فناوري اطلاعات و ارتباطات را پديد آورده ايم و از سوي ديگر خود در آن گرفتار شده ايم. انسان به تعامل با چيزي وادار شده است كه دست ساخته ي خود اوست. دنياي مجازي بر مبناي آنچه كه فناوري اطلاعات و ارتباطات آن را براي ما بيشتر از هر زمان ديگري ملموس ساخته است، آنقدر واقعي و تحقق پذير جلوه كرده است كه ناگزيز به تعامل با آن شده ايم. در حقيقت دنياي مجازي و فضاي سايبر به جزئي از ذهن انسان امروزي تبديل شده است، چيزي كه از ابتداي تاريخ بشر تا كنون سابقه نداشته است. اين است شكوه دنياي مجازي. شكوهي كه هر لحظه با وزش نسيمي در ذهن ما در معرض فرو ريختن و بر پا شدن دوباره است.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: