Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


پس نگری از آینده به امروز

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[18 Jan 2007]   [ وحید وحیدی مطلق]


 


پس نگری از آینده به امروز


  وحید وحیدی مطلق


اندیشگاه آتی نگار


 http://www.atinegaar.com/


 تهران،۲۶ دی ۱۳۸۵ 



در حوزه مطالعات آینده اندیشی می توان گفت که ابزارها و روش های پیش بینی که به "پارادایم اکتشافی" تعلق دارند به خوبی توسعه یافته و رواج پیدا کرده اند. اما در مقابل توجه به ابزارها و روش هائی که نمایانگر و مشوق "پارادایم هنجاری" و "آینده پژوهی انتقادی" باشند کمررنگ تر است. روش "پس نگری از آینده به امروز" از جمله این روش هاست. سودمندی رویکردهای مبتنی بر پارادایم اکتشافی و تلاش برای پیش بینی دقیق آینده در مواجهه با مشکلات بزرگ اجتماعی پیچیده و از همه مهم تر موضوع "توسعه پایدار" به چالش کشیده می شود. از آنجا که در روش های پیش بینی اهمیت زیادی به "روندها" داده می شود، احتمال ارائه راه حل هائی که مخالف روندهای جاری باشند بسیار ناچیز است. در حالی که در افق های بلند مدت ظهور ناپیوستگی ها محتمل بوده و حتی شاید در بعضی مواقع عمدا کاری کرد که روندهای جاری به سمت آینده مختل و جابجا شوند. در چنین شرایطی است که سودمندی روش پس نگری از آینده به امروز آشکار می شود.

اصطلاح "تحلیل با نگاه به عقب" را نخستین بار "آموری لاوینز" به کار برد. وی که عضو هیات مشاوران "شورای آمریکائی انرژی تجدید پذیر" است، هنگام بررسی مدل های عرضه و تقاضای صنعت برق از این تحلیل به عنوان یک جایگزین برای روش های سنتی برنامه ریزی نام برد. پس از او "جان رابینسون"، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا، مقاله ای در ژورنال "سیاست انرژی" در سال 1982 تحت عنوان "پس نگری از آینده به امروز انرژی: روشی پیشنهادی برای تحلیل سیاست" چاپ کرد و ایده آموری لاوینز را بیشتر توسعه داد. هر دوی آنها در واقع می خواستند نشان دهند تقاضای آینده انرژی تابعی از تصمیم های سیاستی امروز است و چه بهتر آنکه با تصور آینده های مطلوب و تلاش در جهت تحقق آنها از رخداد آینده های نامطلوب و محتمل جلوگیری شود.

"کارل هنریک دربورگ" از جمله مشهورترین آینده پژوهان سوئدی است که علاقه خاصی به
پارادایم هنجاری و همچنین روش پس نگری از آینده به امروز دارد. وی که سابقه حضور در
گروه تحقیقاتی استراتژی های زیست محیطی دانشگاه استکهلم و موسسه سلطنتی فنآوري در استکهلم، و همچنین آژانس تحقیقات دفاعی سوئد را دارد در مقاله ای تحت عنوان "اساس پس نگری از آینده به امروز" در ژورنال "آینده اندیشی" به تفصیل درباره این روش و مبانی فلسفی آن توضیح می دهد.

به نظر دربورگ انتخاب بین پیش بینی یا پس نگری از آینده به امروز صرفا ناشی از سهولت
یا راحتی یکی از این دو نیست بلکه هر یک از آنها از دیدگاه های کامل متمایزی درباره
چگونگی و درستی توصیف علمی در علوم انسانی و اجتماعی نشات می گیرند. عل
اوه بر
این ماهیت مشکل یا مساله مدنظر در کاربرد هر یک از این دو روش تاثیر گذار است.
 


پس نگری از آینده به امروز معمولا درباره موضوعات بسیار پیچیده و افق های درازمدت بکار
می رود که در آنها ابعاد مختلف و متعدد اجتماعی و نیز نوآوری فنآورانه و تغییر و تحول حضور موثر دارند. در واقع موضوع و کانون تمرکز باید یک مشکل اجتماعی بسیار گسترده و با اهمیت فراوان و تاثیر گذاری زیاد باشد، مثلا موضوع حمل و نقل و تاثیرات درازمدت آن بر کیفیت محیط زیست.

در افق درازمدت پتانسیل انسان ها برای تاثیر گذاری و هدایت رخدادها به سمت جهت یا جهت های مطلوب نسبتا زیاد است. اما درک و برداشت افراد درباره آنچه که شدنی یا ممکن است می تواند سد یا مانعی بزرگی برای تغییر و تحول باشد. به طور کلی سناریو هائی که در یک پروژه پس نگری از آینده به امروز توسعه می یابند به گسترش فضای گزینه ها، راهکارها و راه حل ها کمک می کنند.

 


مشخصات عمومی موضوعات مناسب برای پس نگری از آینده به امروز

به طور کلی هرگاه که یک مشکل بزرگ اجتماعی در کانون توجه قرار می گیرد استفاده از
روش پس نگری از آینده به امروز توصیه می شود. علاوه براین، مشخصات عمومی موضوعات مناسب برای پس نگری از آینده به امروز به شرح زیر هستند:

زمانی که مشکل مد نظر بسیار پیچیده است و بر بخش ها و سطوح مختلف جامعه تاثیر
می گذارد.

زمانی که ضرورت یک تغییر اساسی و بزرگ احساس می شود. یعنی زمانی که تغییرات
اندک و حاشیه ای درون نظم حاکم کافی نبوده و جوابگو نیستند.

زمانی که روندهای مسلط بخش مهمی از مشکل مد نظر را تشکیل داده اند. این روندها
عموما سنگ بنای پیش بینی هستند.

زمانی که مشکل مد نظر بیشتر به خاطر عوامل بیرونی ظهور یافته است و نیروهای بازار به تنهائی از عهده حل آن بر نمی آید.

زمانی که افق نگاه به آینده آنقدر طولانی است که بتوان قلمرو و فضای لازم را برای انتخاب
های عمدی تاثیر گذار در اختیار داشت.

بی تردید بارزترین نمونه از مشکلتی که با مشخصات عمومی فوق تناسب دارد بحث
"توسعه پایدار" و همچنین "عدالت اجتماعی" است.

اگرچه در حوزه آینده اندیشی و آینده نگری هنوز رویکردهای مبتنی بر پارادایم پیش بینی
مسلط هستند اما در طی دهه های گذشته استفاده از روش های مبتنی بر "سناریوها" به تدریج رو به افزایش است. یکی از منافع کاربرد سناریوها مواجهه و مقابله با "عدم قطعیت" است.

سوال مهمی که مطرح می شود این است که چه رابطه ای بین سناریو نگاری، پیش بینی، و پس نگری از آینده به امروز وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت که برخی از پروژه های سناریونگاری را می توان در طبقه پیش بینی ها البته با دیدی بسیار گسترده تر قرار داد. در واقع بعضی سناریوها از زمان حال شروع شده و گام به گام و بر اساس استدلال منطقی به سمت آینده می روند.

واضح است که پس نگری از آینده به امروز نیز نوعی سناریونگاری است اما همانطور که در بالا اشاره شد شاید بعضی سناریوها بیشتر بر پیش بینی تکیه داشته باشند. در نتیجه همه سناریوها لزوما یک پس نگری از آینده به امروز نیستند.

همچنین باید تاکید کرد که اگرچه در سناریونگاری تصاویر مختلفی از آینده ها تهیه می شوند اما لزوما این آینده های بدیل منعکس کننده وضعیت ها و چشم اندازهای مطلوب نیستند. به بیان دیگر سناریوها به گونه ای انتخاب و عرضه می شوند که بر گستردگی امکان های آینده تاکید شود صرف نظر از اینکه آیا این امکان ها مطلوب هستند یا نه. از این رو چنین سناریوهائی در طبقه پس نگری از آینده به امروز قرار نمی گیرند. علاوه براین، یک پروژه آینده پژوهی به شرطی پس نگری از آینده به امروز نامیده می شود که به یک مشکل اجتماعی خاص پرداخته و برای آن راه حل پیشنهاد دهد.

 


روش یا رویکرد

جان رابینسون در مقاله "آینده اندیشی زیر شیشه: یک رسید برای کسانی که از پیش بینی متنفرند" پیشنهاد می کند که برای انجام پس نگری از آینده به امروز باید از دستور العملی متشکل از ۶ گام زیر استفاده کرد:

گام اول: اهداف را تعیین کنید
مقصود خود از تحلیل را توصیف کنید.
قلمرو زمانی، فضائی، و اساسی تحلیل را تعیین کنید.
درباره تعداد و نوع سناریوها تصمیم بگیرید.
 


گام دوم: اهداف عملیاتی، محدودیت ها، و سطوح مطلوب
اهداف عملیاتی، محدودیت ها، و سطوح مطلوب را برای تحلیل سناریو وضع کنید.
اهداف عملیاتی، محدودیت ها، و سطوح مطلوب را برای متغیرهای بیرونی وضع کنید.
 


گام سوم: سیستم کنونی را توصیف کنید
کلیات مصرف فیزیکی و فرآیندهای تولید را تعیین کنید.
 


گام چهارم: متغیرهای بیرونی را مشخص کنید
توصیف متغیرهای بیرونی را توسعه دهید.
ورودی های خارجی به تحلیل سناریو را مشخص کنید.
 


گام پنجم: تحلیل سناریو را انجام دهید
رویکرد تولید سناریو را انتخاب کنید.
فرآیندهای مصرف و تولید آینده را در نقاط پایانی و میانی تحلیل کنید.
سناریوها را تدوین کنید.
برای تحقق سازگاری درونی بنابر ضرورت گام ها را تکرار کنید.
 


گام ششم: تحلیل تاثیر را انجام دهید
نتایج سناریو را تحکیم کنید.
تاثیرات اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی را تحلیل کنید.
نتایج دو گام پیشین را با گام دوم در بالا مقایسه کنید.
 


گام های دوم، چهارم، و پنجم را آنقدر تکرار کنید تا از سازگاری بین اهداف عملیاتی و نتایج مطمئن شوید.

اما از سوی دیگر کارل دربورگ معتقد است که باید از دیدگاهی گسترده تر و بنیادی تر به
پس نگری از آینده به امروز نگریسته شود و به جای یک "روش خاص" آن را یک "رویکرد خاص"
دانست. وی می افزاید که اساسا ویژگی متمایز پس نگری از آینده به امروز در دیدگاه و
پارادایم زیربنائی آن نهفته است. در واقع برای مقایسه بین دو رویکرد پیش بینی و پس
نگری از آینده به امروز باید به موضوعات فلسفی مختلف و متعددی از جمله موارد زیر توجه
کرد:

تمایز بین زمینه اکتشافی و زمینه توجیهی
آیا "غایت انگاری" یک حالت مشخص و متمایز ادراک است یا اینکه می توان آن را به نگرش
علی و معلولی تقلیل داد
نگرش جبری و پیش بینی پذیری درباره توسعه جامعه. بحث عدم قطعیت و عدم تعین به
این پرسش ها مربوط می شوند.

 


زمینه اکتشافی و زمینه توجیهی

در فلسفه علم بین زمینه اکتشافی و زمینه توجیهی تمایز قائل می شود. در واقع در زمینه
اکتشافی گرفتن و اخذ ایده ها تنها چیزی است که اهمیت دارد. اینکه شما چگونه به ایده
خاصی رسیده اید آنچنان اهمیتی ندارد. البته شاید از "روش" های متعددی مانند "طوفان فکری" یا "پانل متخصصان" استفاده شود ولی به هر حال تفکر درباره قوانین خاص یا توصیه روش های خاص برای افزایش خلاقیت بی معنی است. چنین کاری حتی در مواردی نتیجه عکس دارد. در حالی که در زمینه توجیهی استفاده از ایده ها و اثبات اعتبار علمی نتایج حائز اهمیت است. وجود قوانین و روش های رسمی موجب افزایش پایائی یافته های علمی می شود. همچنین شفاف بودن یک ضرورت تلقی می شود. در واقع محققان دیگر باید بتوانند در ادامه مسیر قبلی حرکت کنند و یافته های تحلیلی یکدیگر را ارزیابی کنند. بنابراین در زمینه توجیهی وجود روش های خوب جا افتاده و شفاف تعریف شده بسیار مهم است.

با توجه به تمایز این دو زمینه باید اذعان کرد که برای قضاوت درباره ارزش پس نگری از آینده به امروز تا حد زیادی باید بر حسب زمینه اکتشافی به آن نگریسته شود و نه بر حسب زمینه توجیهی. پس نگری از آینده به امروز رویکردی است که شاید از طریق جابجائی کانون تمرکز بر آینده درازمدت و فاصله گیری از وضعیت و شرایط امروز موجب افزایش خلاقیت شود. از این رو می توان گفت که پس نگری از آینده به امروز لزوما به معنی واقعی کلمه یک روش خاص نیست یا فقط به یک روش خاص انجام نمی شود. البته اعتبار و توجیه پذیری نهائی یک مطالعه پس نگری از آینده به امروز منوط به کاربرد روش های علمی یا همان زمینه توجیهی است. برای انتخاب این روش ها باید به روش های متعارف و رایج در رشته های علمی مرتبط رجوع کرد. از سوی دیگر تعیین اینکه کدام رشته علمی موضوعیت دارد خود تابعی است از ماهیت مساله و مشکل مد نظر.

 


اصل علی و معلولی در برابر اصل غایت انگاری: دو سنت مختلف در فلسفه علم

اصول علی و معلولی و غایت انگاری دو شکل متمایز از توضیح هستند که ریشه در فلسفه یونان دارند. هر یک از این اصول در تاریخ فلسفه و علم هواداران خاص خود را داشته اند. اصل علی و معلولی و ایده روابط کارکردی مرتبط با آن از زمان نیوتن تا کنون در رشته فیزیک کامل مسلط بوده است. موفقیت چشمگیر علم در طی ۲۰۰ سال گذشته بسیاری از دانش پژوهان جامعه را تحت تاثیر قرار داده و از سوی دیگر موجب محبوبیت و جذابیت زیاد اصول روشمند فیزیک شده است. حتی بعضی از فیلسوفان از جایگزینی و کاربرد اصل علی و معلولی به جای اصل غایت انگاری در علوم اجتماعی حمایت می کردند. البته عده ای نیز تاکید می کردند که واژه "علت" غیر علمی است و در عوض واژه "قوانین کلی" را ترجیح می دادند. در عصر کنونی دست بال از آن اصل علی و معلولی است اما از دهه ۱۹۵۰ به بعد برخی از فلسفه دانان علم در باب غایت انگاری به عنوان یک شکل ادراک و لاینفک از علوم اجتماعی آثاری از خود به جای گذاشته اند. معمولا در بین آنها اصل علی و معلولی نیز از جایگاه مهمی برخوردار است.

به هر حال هواداران اصل علی و معلولی، قوانین کلی را به عنوان تنها اصل توضیح دهنده علمی پذیرفته و به تعبیری "وحدت روش علمی" را قبول دارند. بر طبق ایده وحدت روش علمی هر گونه توضیح علمی چه در علوم طبیعی و چه در علوم اجتماعی گزاره ای درباره علت و معلول هاست یا می توان آن را به چنین نوع گزاره ای تقلیل داد.

هواداران اصل علی و معلولی و قوانین کلی بر این باورند که با چنین اصلی می توان آنچه را که در گذشته رخ داده است توضیح داد و همچنین آنچه را که در آینده رخ خواهد داد با داشتن برخی شرایط اولیه پیش بینی کرد. به بیان دیگر اصل علی و معلولی در هر دو جهت گذشته و آینده کار می کند.

اما مخالفان قوانین کلی معتقدند که در علوم اجتماعی توضیح و ادراک شکل دیگری نیز به خود می گیرد. در واقع رفتار هدفمند انسان ها را نمی توان با رجوع به برخی قوانین کلی کاملا توضیح داد. برخی فلیسوفان نیز تاکید می کنند که رفتار انسان ها کاملا جبری نیست. بر طبق اصل غایت انگاری می توان رفتار را بواسطه مقاصدی که برپایه علائق و باورها استوارند توضیح داد. اگرچه در نگاه به گذشته رفتار عامل های انسانی هوشمندانه به نظر می رسد اما عموما نمی توان آن را پیش بینی کرد.

عده ای از فیلسوفان بیان مجدد توضیحات کاملا غایت انگارانه را بر حسب اصل علی و معلولی اصول غیر ممکن می دانند. به هر حال با توجه به وضعیت کنونی دانش بشری تشخیص کلیات چگونگی ارتباط بین توضیح یک پدیده بر پایه مقاصد و توضیح همان پدیده بر پایه علتها و معلولها میسر نیست.

البته اکثر هواداران توضیح بر پایه مقاصد در علوم اجتماعی اصل علی و معلولی را نیز مهم می دانند. سوال این است که دو اصل مذکور چگونه هنگام مطالعه سیستم اجتماعی با یکدیگر ترکیب می شوند. همانطور که گفته شد اقدامات تک تک عامل های مرتبط با همدیگر بر پایه مقاصد این عامل ها توضیح داده می شود. اما این اقدامات فردی در اکثر موارد با هم جمع شده و اثرات ترکیبی در سطح سیستم ها خواهند داشت. این اثرات ترکیبی موارد هستند که بازیگران منفرد آنها را پیش بینی نکرده یا اصلا قصد تحقق آنها را نداشته اند. چنین اثرات ثانویه یا سیستمی باید بر حسب اصل علی و معلولی تحلیل شوند. "جان الستر"، جامعه شناس نروژی و هوادار مارکسیسم تحلیلی و منتقد اقتصاد نئوکلاسیک، در پارادایم پیشنهادی خود برای تحلیل در علوم اجتماعی بر همین نکته تاکید می کند. اینکه اقدامات فردی را باید بر حسب مقاصد تک تک عامل ها و تعامل های بین فردی را باید بر حسب علت ها و معلول ها توضیح داد. الستر حتی یک نظریه عام جامعه شناختی را که شامل سه محور اساسی زیر است پیشنهاد می دهد:

توضیح اقدامات فردی بر حسب علائق و باورهای فردی
توضیح وضعیت های کلان بر حسب اقدامات فردی
توضیح علائق و باورها بر حسب وضعیت های کلان


همانطور که مشخص است مورد اول یک توضیح غایت انگارانه و دو مورد بعدی توضیحات
علی و معلولی هستند.

به نظر می رسد که رویکرد پیش بینی تقریبا به طور کامل متکی بر اصل علی و معلولی است. مدل های ریاضی با این هدف ساخته می شوند که پیشرفت های آینده یک سیستم را با داشتن یک مجموعه از شرایط اولیه پیش گوئی کنند. مقاصد و غایت ها اساسا به شکل دو یا سه متغیر بیرونی مرتبط با سیاست گذاری وارد تحلیل شده و فرض می شود که گاهی اوقات فقط یک یا چند نفر تصمیم گیرنده آنها را تغییر می دهند. جالب آنکه این اشخاص تصمیم گیرنده معمولا همان کسانی هستند که قرار است از پیش بینی ها به عنوان مبنای تصمیم های خود استفاده کنند. به بیان دیگر، معمولا در این مدل های ریاضی رفتار سایر عامل ها چه افراد و چه نهاد ها به صورت علی و معلولی تعیین شده تلقی می شود.

اما اگر غایت انگاری را یک مکمل مهم برای اصل علی و معلولی در فهم توسعه جامعه بدانیم آنگاه پس نگری از آینده به امروز رویکردی بسیار مفید و سودمند در آینده پژوهی بويژه در افق های درازمدت خواهد بود. پس نگری از آینده به امروز ویژگی های جالبی از جمله موارد زیر دارد:

در اکثر موارد مقاصد انسان ها نقش مهمی در رفتار نهائی انسان ها ایفاء می کنند.
مسیر توسعه یک جامعه متاثر از عامل های متعدد و فراوان است و نه فقط دو سه نفر تصمیم گیرنده ارشد.
مقاصد انسان ها تحت تاثیر دانش و درک آنها از انتخاب های در دسترس قرار می گیرد.
نمی توان بواسطه یک مدل علی و معلولی مقاصد انسان ها را کاملا پیش گوئی کرد.

در غایت انگاری مقاصد انسان ها کانون توجه هستند. این مقاصد نیز به نوبه خود متاثر از درک عامل های انسانی از انتخاب های موجود و دانش آنها درباره رابطه بین اهداف مقطعی- ابزاری و اهداف نهائی- بنيادي است. از چنین دیدگاهی به نظر می رسد که یکی از وظایف با معنی در آینده پژوهی تامین تصاویر جالب از آینده و برجسته ساختن انتخاب های استراتژیک است. این موضوع در واقع جوهره اصلی مطالعات و پروژه های پس نگری از آینده به امروز است.

دانش نوین یا ایده های نوین شاید منجر به شناسائی انتخاب های کامل نوین برای جامعه به طور کلی و برخی عامل های درون جامعه به طور خاص شود. وظیفه اصلی علم تولید دانش نوین است که خود شامل شیوه های نوین ادارک می شود. بنابراین علم شاید در درازمدت به شدت بر تصمیم های انسان ها و مسیر توسعه اجتماعی تاثیر بگذارد.


خلاصه اینکه اگر کسی معتقد باشد اصل علی و معلولی تنها اصل جهان شمول در فعالیت های علمی است آنگاه رویکردهای پیش بینی و تکنیک های پیش گوئی احتمالا یک انتخاب طبیعی هنگام مطالعه آینده خواهد بود. اما اگر کسی تمایل داشته باشد که غایت انگاری را به عنوان  یک شکل خاص درک و فهم – بویژه هنگام مطالعه انسان و جامعه- ببیند آنگاه رویکرد پس نگری از آینده به امروز جالب می شود.

 


عدم قطعیت و عدم تعین

یکی از نکات مهم برای انتخاب بین پیش بینی و پس نگری از آینده به امروز طرز تلقی درباره  عدم قطعیت است. توجه به عدم قطعیت در واقع یک رویکرد دیگر به مساله ای است که در بالا به آن پرداختیم، یعنی پیش گوئی ناپذیری جامعه. در اینجا نیز هنگام بحث درباره عدم قطعیت ضرورتا باید به یک سری پرسش های فلسفی پاسخ دهیم.



اکثر افراد می پذیرند که با توجه به دانش کنونی درباره یک پدیده اجتماعی – مثل نرخ رشد ترافیک جاده ها- نمی توان درباره آینده درازمدت همین حوزه خاص با قطعیت به نتایجی دست یافت. اما نسب به درجه عدم قطعیت و همچنین دلالت های روش شناختی برای مطالعات علمی چنین اجماعی وجود نداشته و دیدگاه ها متفاوت است.

در پیش بینی مبتني بر اقتصاد سنجی معمولا مشکل عدم قطعیت به این صورت حل می شود که با "تحلیل حساسیت" نتایج مدل نسبت به تغییرات در متغیرهای بیرونی آزموده می شود. اما وقتی افق مطالعه خیلی دور – مثل بیشتر از ۲۰ سال باشد- رویکرد تحلیل حساسیت غالبا ناکافی خواهد بود. در چنین افقی مشکل اصلی این نیست که پیش گوئی برخی متغیرهای بیرونی دشوار است بلکه اساسا روابط کارکردی مفروض در مدل پیش بینی شاید در درازمدت به کلی عوض شوند. به بیان دیگر ایده تعمیم روندها جاری به سمت آینده دور به چالش کشیده می شود.

مثلا در حوزه تحقیق و برنامه ریزی ترافیک و مصرف انرژی معمول است که یک رابطه ثابت بین درآمد خانوار و مالکیت خودرو مفروض گرفته شود. به کمک تحلیل های آماری بر روی داده های تاریخی می توان به تخمینی از این رابطه دست یافت. از این رو هر گونه افزایش مورد انتظار در درآمد خانوار به طور خودکار منجر به افزایش قابل پیش گوئی در مالکیت خودرو و ترافیک جاده ها می شود. سپس به کمک پیش بینی ترافیک جاده ها می توان تقاضای انرژی آینده و همچنین تعداد پروژه های جاده سازی آینده را پیش گوئی کرد. این رویکرد به توسعه ترافیک گاهی اوقات تحت عنوان "اول پیش گوئی و بعد تامین" شناخته شده و آشکارا یک نمونه پیش بینی به شمار می رود.

اما ترجیحات مسافران برای خودرو شاید در آینده درازمدت (لزوما نه به خاطر تغییر درآمد) خیلی زیاد تغییر کند. مثل شاید تغییرات دیده نشده در سبک زندگی پدید آیند. حتی مهم تر از این ممکن است بواسطه اقدامات سیاستی، نرخ رشد اقتصادی و رشد استفاده از خودرو شخصی معکوس شود.

هنگام انتخاب وسیله یا حالت حمل و نقل، در دسترس بودن گزینه های جایگزین خوب در کنار خودرو برای مردم بسیار مهم است. بی تردید تا زمانی که آسایش و راحتی به تملک خودور شخصی وابسته باشد احتمالا همگام با افزایش درآمد، ترافیک جاده ها نیز افزایش خواهد یافت. در اینجا حتی خود سیاست "اول پیش گوئی و بعد تامین" بخشی از مشکل است و توازن انتخاب مردم را به نفع استفاده از خودرو بر هم می زند. در واقع روندها یا رفتار کنونی به اشتباه "قوانین طبیعت" تلقی می شوند. این در حالی است که در رویکرد پس نگری از آینده به امروز تقویت یا تضعیف یک روند خاص نیز جزو انتخاب های مقامات سیاست گذار به شمار می رود. اگر حمل و نقل پایدار و محیط شهری خوب و سالم جزو اهداف مهم جامعه هستند آنگاه جامعه باید گزینه های جایگزین خودروهای شخصی را بویژه در شهرهای بزرگ ارتقاء دهد.

نکته آموزنده مثال بالا این است که تغییر سیاست عمومی شاید فقط بر یک متغیر بیرونی سیاست گذاری تاثیر گذار نباشد بلکه اصولا قوانین کل بازی را عوض کند. به بیان دیگر کاری کرد که رابطه مفروض بین افزایش درآمد و افزایش تملک خودرو از اعتبار ساقط شود. همانطور که "سهیل عنایت الله"، آینده پژوه ساختارشکن و مبدع روش "تحلیل لایه لایه ای علت ها"،  نشان می دهد حتی می توان اساسا تعریف کنونی مساله و چارچوب مفهومی پشت آن را، که بر بستر گفتمان رایج شکل گرفته است، به چالش کشید. مثلا پرسید که وجود یا عدم وجود یک رابطه مفروض، منافع و مقاصد چه کسانی را تضمین یا تهدید می کند.



علاوه براین، انواع دیگری از عدم قطعیت ها موجب می شوند که پیش بینی درازمدت پدیده های اجتماعی واقعا دشوار شود. یک نوع از این عدم قطعیت ها امکان ناپذیری پیش گوئی تصمیم های آینده خومان است چرا که این تصمیم ها متاثر از دانش آینده ما هستند.

مقاصد و تصمیم های عامل انسانی در یک موقعیت خاص تا حد زیادی بواسطه ایده ها و دانش در دسترس او تعیین می شوند. دانش جدید شاید موازنه راهکارها و گزینه های موجود را به نفع یکی از آنها بر هم بزند. جالب تر آنکه دانش و ایده نو حتی شاید به شناسائی یا بهتر بگوئیم ابداع گزینه ها و راهکارهای جدید منجر شود.

"کارل پوپر"، از جمله فیلسوفان برجسته عصر کنونی، بر اهمیت زیاد دانش نو برای توسعه جامعه تاکید می کند. مثلا کشف و استفاده از برق را ملاحظه کنید. آیا کسانی که پیش از کشف برق زندگی می کردند می توانستند ظهور جامعه مدرن امروزی را پیش بینی کنند. به احتمال بسیار زیاد نه.

شاید به نظر عده ای چنین دیدگاهی معرف یک شکل ایده آلیسم افراطی باشد اما واقعا این گونه نیست. درست است که نوآوری به طور کلی و توسعه صنعت برق به طور خاص ناشی از منفعت طلبی بنگاه اقتصادی و سرمایه داران است و شاید اگر یک ساختار اجتماعی یا نظام اقتصادی دیگر وجود می داشت چنین نوآوری پدید نمی آمد. اما نکته اصلی این است که یک مدل علی و معلولی ساخت انسان برای پیش گوئی یک ایده کاملا نو کافی نیست. پوپر معتقد است است که اگر چیزی به نام دانش رو به رشد بشر وجود دارد آنگاه ما حتی نمی توانیم امروز پیش بینی کنیم که همین فردا چه چیزی را خواهیم دانست. همچنین یک پیشگوی علمی چه یک دانشمند باشد و چه یک ماشین محاسبه گر نمی تواند بواسطه روش های علمی نتایج آینده خود را پیش گوئی کند. این نوع عدم قطعیت را نمی توان با تحقیقات بیشتر، هر چقدر هم جدی و مشتاقانه انجام شود، حل کرد. این بخش لاینفکی از زندگی بشر است که ما نمی توانیم دانش و ایده های آینده را پیشاپیش بدانیم. از سوی دیگر پس از نوآوری برخی از روندها در جامعه تحت تاثیر قرار می گیرند. بنابراین مسیر پیشرفت درازمدت کل جامعه را نیز نمی توان پیشاپیش دید.

البته پیش گوئی پیشرفت ها در افق های کوتاه مدت تر، یعنی در جائی که تاثیر دانش نوین
نوظهور محدود است، شاید ممکن باشد. در چنین حالتی رفتار احتمالا با الگوهای مشاهده
شده و با حاشیه های کوچک منطقی تطبیق دارد. به بیان دیگر مفروضات پیوستگی و
تحلیل های حاشیه ای اقتصاد نئوکلاسیک شاید کافی باشد.

این نوع عدم قطعیتی که نشان می دهد تصمیم های آینده ما فقط تا حدودی متاثر از شرایط اولیه امروزی و روندهای جاری است به نظر کارل دربورگ، آینده پژوه سوئدی، بهتر است که "عدم تعین" نامیده شود.



با توجه به بحث درباره عدم تعین به نظر می رسد که عملا هر گونه مطالعه یا تحقیق درباره آینده درازمدت بی معنی باشد چرا که آینده همیشه با شگفتی ها همراه خواهد بود. این دقیقا نکته ای که پوپر بر آن تاکید می کند. اما نتیجه گیری اصلی به این بر می گردد که بدانیم آینده پژوهی اصلا به چه دردی می خورد. آیا هدف از آینده پژوهی تشخیص رخدادهای آینده و کمک به جامعه یا مشتریان برای انطباق هر چه بهتر و بیشتر با روندهای کمابیش اجتناب ناپذیر است. در این صورت بحث عدم تعین، پروژه هائی از این دست را قطعابه چالش می کشد. تحلیل حساسیت برای پرهیز از این چالش کافی نیست چرا که دانش نوین نهایتا کانون توجه ما را تغییر داده و ما را در جایگاه تغییر و جابجائی روندها قرار می دهد.

اما اگر هدف عمده آینده پژوهی اساسا تعریف چارچوب مفهومی گسترده تری برای بحث درباره آینده باشد آنگاه چنین مطالعاتی کمتر نسبت به تغییرات دیده نشده آسیب پذیر خواهند بود. نتایج آینده پژوهی حتی می تواند بسیار ارزشمند و مفید باشد و انتخاب های جدیدی را به مجموعه اولیه ما اضافه کند. در واقع مطالعاتی از این دست به عنوان یک تکانه یا ضربه موجب تسهیل جست و جوی دانش نو و در نتیجه ظهور انتخاب های نوین پیش بینی نشده خواهد شد.

 


مختصات اصلی پس نگری از آینده به امروز

در کشورهای مختلف غربی مانند کانادا، فرانسه، و آلمان دیدگاه های تقریبا نزدیک و مساعدی نسبت به آینده های هنجاری و کاربرد واژه هائي مانند ويژن، پراسپکتيو، و لايتبيلد چه در سطح بنگاه و چه در سطح کل جامعه وجود دارد. "فرد پولاک"، آینده پژوه فقید هلندی، از جمله کسانی است که اهمیت و نقش تصاویر و چشم اندازهای آینده در شکل گیری تمدن را در کتاب کلاسیک خود تحت عنوان "تصویر آینده" عمیقا بررسی کرده است. پولاک به این سوال مهم می پردازد که آیا تصویر مثبت یک ملت از آینده پیامد موفقیت آن ملت است یا موفقیت یک ملت پیامد تصویر مثبت آن ملت از آینده است. وی پس از بررسی سیر پیشرفت تمدن های کهن مانند ایران باستان، اقوام و ادیان مانند یهود، و همچنین نقاط عطف تاریخ مانند رنسانس، عصر روشنگری و انقلاب صنعتی نتیجه می گیرد که تصاویر آینده و چشم اندازهای الهام بخش مقدم بر کامیابی جمعی است. در ایالت متحده آمریکا نیز رویکردهای هنجاری در سطح بنگاه با استقبال مواجه شده است اما هنگام مطرح شدن چنین رویکردی برای حل مشکلات گسترده اجتماعی عموما با شکاکیک به آن نگریسته می شود چرا که اعتقاد عمومی بر این است که آینده پژوهی هنجاری به نوعی "سوسیالیسم مخفی و پنهان" به شمار می رود.

به هر حال در مکتب پس نگری از آینده به امروز سوئد، که با آثار کارل دربورگ شناخته شده
است، مختصات اصلی یک پروژه پس نگری از آینده به امروز به شرح زیر معرفی می شود:

محصول
نتیجه نهائی یک مطالعه پس نگری از آینده به امروز تهیه تصاویر بدیل از آینده است که امکان پذیری و پیامدهای هر یک از آنها به دقت و به طور کامل تحلیل شده است. این تصاویر اغلب به صورتی ارائه می شوند که وضعیت های چند قطبی آینده را توصیف کنند، مثل به صورت ايران متکی به انرژی نفت یا ايران متکی به انرژی هسته ای. همچنین محدودیت و مرزهای بزرگ را از لحاظ امکان پذیری و دست یابی فنآورانه و اجتماعی نشان می هند، مثلا مدلی برای رشد اقتصادی در ۳۰ سال آینده که با کاهش ۴۰ درصدی حمل و نقل منطبق باشد. همچنین انتخاب های استراتژیک جامعه شناسائی می شوند. در این راستا تصمیم های خاص برای "بستن" یا "باز نگاه داشتن" برخی از راه حل های شناسائی شده برای آینده نیز مطرح می شوند.

برای چه کسانی
نتایج مطالعات پس نگری از آینده به امروز به عامل های متعدد و فراوانی مانند احزاب سیاسی، مقامات دولتی، مسوولان شورای شهر، سازمان ها، شرکت های خصوصی و عموم مردم آگاه ارائه می شود. در واقع یک تصمیم گیرنده منفرد و خوب تعریف شده نداریم. بلکه انتظار می رود که نتایج چنین مطالعاتی ورودی هائی برای فرآیند سیاست گذاری با بازیگران متعدد و فراوان باشند.

برای چه
مقصود اصلی از تهیه تصاویر آینده تهیه مثال های خوب پراخت شده از مثلا وضعیت آینده
پایداری است تا بدین ترتیب درک عامل ها و بازیگران متعدد از راه حل های ممکن کاملا
گسترده شود. یکی دیگر از اهداف تهیه چنین تصاویری برجسته ساختن پیامدهای انتخاب
های استراتژیک در جامعه است (اینکه چه آینده هائی را باید بست و چه آینده هائی را باز
نگه داشت). به هر حال نتیجه یک مطالعه پس نگری از آینده به امروز صرفا مبنائی برای یک تصمیم بزرگ یا یک طرح و نقشه اجرائی تمام و کمال نیست. علاوه براين تهیه تصاویر "بدیل" از آینده بسیار اساسی و مهم است. همچنین تک تک این آینده های بدیل باید منسجم بوده و تحلیل پیامدهای آنها برای جامعه باید معتبر باشند. سپس عامل ها و بازیگرانی که ارزش ها، اهداف، و دیدگاه های مختلفی درباره آینده مطلوب دارند می توانند از این نتایج برای تسهیل بحث های خود استفاده کنند.

چگونه
اگرچه بهتر است که چگونگی انجام یک مطالعه پس نگری از آینده به امروز مورد به مورد
تعیین شود اما می توان به یک سری نکات عام اشاره کرد. در هر مطالعه پس نگری از آینده به امروز لزوما باید ایده های نو جست و جو شوند. کسب ایده های جالب و واقعا نو فرآیندی است که لزوما منطقی و ساخت یافته نیست. در واقع توصیه اکید به استفاده از روش های رسمی بی معنی است. روش هائی مانند پانل متخصصان شاید جواب دهند اما شاید هم یک ایده ناب را بتوان بدون کاربرد عمل هیچ روشی پیدا کرد. اینجا فقط نتیجه مهم است. البته دانش عمیق و گسترده درباره ابعاد مختلف جامعه و فنآوری یک شالوده ضروری است. بنابراین از آنجا که چنین مطالعاتی حوزه گسترده ای را پوشش می دهد باید افراد متخصص از رشته های مختلف در گروه مطالعه و تحقیق مشارکت داشته باشند.

نهایتا پس از عبور از زمینه اکتشافی نوبت به زمینه توجیهی می رسد، یعنی تحلیل تصاویر
بدیل آینده. در اين مرحله باید شرایط محدود کننده و قلمرو انتخاب اجتماعی بررسی شوند. همچنين شرایط نهادی برای تغییر و تحول بسیار موضوعیت دارند. هم پیوندهای علی و معلولی مهم هستند و هم روابط بین اهداف مقطعی – ابزاری و اهداف نهائی- بنیادی. شناخت پیوندهای علی و معلولی به نتایج اعتبار می بخشند و شناخت روابط مقطعی – بنیادی برای تشویق عامل ها و بازیگران به اقدام بسیار اساسی هستند.


قدردانی و سپاسگزاری


این مقاله با حمایت مادی و معنوی" اندیشگاه آتی نگار" تهیه شده است. همچنین از جناب آقای مهندس "عزیز علیزاده"  که در تهیه مستندات کمک کرده و جناب آقای دکتر "علی پایا" که معادل فارسی "غایت انگاری" را پیشنهاد دادند صمیمانه تشکر می شود.


 


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ -  ۲ دسامبر ۲۰۲۴

انسان گلوبال

+ بهترین آموزش‌های یادگیری ماشین با پایتون -

+ آیا فناوری AI جای انسان‌ها را خواهد گرفت؟ -

+ شبكه ها --

+ ایران، پس از رهایی یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ نسل دهه ۸۰، دنبال تغییر نیست، خود ِ تغییره! //

+ ۳ تغییر که برای آینده محتوا و بازاریابی باید بدانید محسن راعی

+ تفكر توسعه‌خواهي دکتر شهیندخت خوارزمی

+ برترین شغل‌های حوزه کامپیوتر در سال‌های آینده  مهسا قنبری

+ صنعت چهارم و ویروس جهان‌گشا سرآغازی بر یک تحول بزرگ  مهدی صنعت‌جو

+ انقلاب صنعتی چهارم و تحولات کار در آینده  علی حسینی

+ آینده جهان از زبان مدیر عامل شرکت بنز 

+ چند نفر در جهان هنوز روزنامه می خوانند؟ میثم لطفی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی 

+ روش های خودشناسی : تست شخصیت 

+ مهارت مدیریت افراد هرمز پوررستمی

+ خلاصه کتاب موج سوم؛ نوشته الوين تافلر تافلر

+ انسان، زندگی و دانایی رضا داوری اردکانی

+ جهان گیری (ویروس کرونا) و نظم سیاسی، فرانسیس فوکویاما برگردان رحیم باجغلی

+ تفکر سیستمی چیست ؟ هدی ولی‌پور زند

+ امریکای دوران ترامپ و موج سوم الوین تافلر  بهروز بهزادی (روزنامه نگار)

+ ویروس کرونا بحرانی سیاسی است نه پزشکی یووال نوح هراری:بی بی سی

+ «علم» ، «امید» و «بحران کرونا» 

+ اعتماد، به انسان یا به کرونا؟ مسئله این است کرونانت

+ موقعیت پساکرونایی انسان سعید قاسمی زاده

+ بعد از عبور از كرونا، ما كجا خواهيم بود؟ 

+ معنی تازه «سواد» در قرن ۲۱ حمیده احمدیان راد

+ انواع سازمان و انواع برنامه ریزی 

+ خلاصه کتاب: جهانی شدن فرهنگ، هویت 

+ تاریخ اجتماعی رسانه‌ها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت 

+ مهارت های اساسی یک کودک قرن ۲۱ 

+ شکاف بین نسلی رسانه ای  دکتر حجت اله عباسی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی  مسیر آینده

+ عصر دانش‌ و ابعاد آن‌ دکتر پرويز حاجياني

+ فوکویاما علیه فوکویاما سیدمصطفی شاداب

+ مرگ مدرسه یا آیندۀ مدرسه؟ ابراهیم مجیدی*:

+ تافلر و فلسفه ی تربیت بازسازی گرایی عبدالله افراسیابی

+ تکنولوژی در جامعه فراصنعتی 

+ دانشگاه آرمانی‌شده: ضرورت دگرگونی معیارهای قدمایی فرهیختگی 

+ آرمانی‌سازی گذشته و آینده 

+ هویت چیست؟ 

+ زنده باد انقلاب! یووال نوح هراری

+ سرنوشت آینده بشریت چه خواهد شد؟ میچیو کاکو

+ شکل زندگی در ۵۰ سال آینده 

+ شخصیت شناسی آینده نگری 

+ کتاب انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر میچیو کاکو

+ آن بالا قفل شده است؛ جنبش ها را از پایین بیاغازید یادداشت‌های یک آینده‌پژوه

+ ۲۱ درس برای قرن ۲۱: کتاب تازه‌ای از یووال نوح هراری 

+ نگرانی‌های ما در قرن بیست و یکم بیل گیتس

+ بمب ساعتی در آزمايشگاه  یووال نوح هراری

+ آئين اطلاعات  

+ انقلاب صنعتی چهارم و نشانه های ظهور 

+ «انسان خداگونه» در انتظار فردا فرد پطروسیان

+ نقد کتاب « آموزش و دموکراسی در قرن ۲۱» اثر نل نادینگز؛ 

+ جامعه اطلاعاتی و جنسیت سها صراف

+ پیامدهای مدرنیت آنتونی گیدنز

+ فرهنگ در جهان بدون مرز 

+ فرهنگ جهانی چیست؟ 

+ نظم نوین جهانی 

+ «انسان سالاری»، محور جامعه اطلاعاتی. 

+ از خانه‌های زیر آب تا تور گردشگری به مریخ! 

+ پیش‌بینی جزئیات زندگی انسان در دو قرن آینده. 

+ مهارت های زندگی در قرن بیست و یکم  آسیه مک دار

+ «گردشگری»صنعتی میلیارد دلاری و استوار بر پایه ی آینده نگری پیشینیانِ فرهیخته ی ما رضا بردستانی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (3) – بخش پایانی دکتر همایون مهمنش

+ زندگی ما و زندگی آنها  علی دادپی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (2) دکتر همایون مهمنش

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (1) دکتر همایون مهمنش

+ پیش‌بینی آینده غیرممکن شده است فرانسیس فوکویاما

+ آیندگان ما را به‌سبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟ 

+ مقدمه‌ای برای همه آینده نگری‌ها/ ضروری‌ترین علمی که در کشور ما به آن بی‌اعتنایی می‌شود رضا داوری اردکانی

+ قدرت آینده مهدی صنعت‌جو

+ از عصر اطلاعات تا عصر مولكول. مترجم : فيروزه امين

+ تفاوت‌های حیرت‌انگیز فرزندان 

+ عجیب‌ترین قوانین ترافیکی دنیا> از جریمه خودروهای کثیف تا منع راندن خودروی مشکی در روزهای خاص 

+ فناوری‌های مورد استفاده در جنگ‌های آینده چه خواهند بود؟ 

+ موج فراصنعتی چه کسانی را خواهد برد هرمز پوررستمی

+ مدیریت استراتژیک پورتفولیو پروژه ها در هلدینگها و سازمانهای بزرگ  

+ ضرورت آینده پژوهی و نگاه به آینده به عنوان نقش برجسته روابط عمومی نوین 

+ تکنولوژی علیه تبعیض اندرو فینبرگ

+ آیا فکرعبور جایگزین رمز عبور می شود​​​​​​​ سید محمد باقر نوربخش

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی۲ 

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی 

+ نمایش زندگی اجتماعی در جامعه اطلاعاتی  مانا سرایی

+ سخنرانی بیل گیتس درباره بیماری‌های فراگیر، بهداشت جهانی و حملات بیولوژیکی حمیدرضا تائبی

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات دکتر امین گلستانی

+ روندهای علم و فناوری در سال 2017 حمدرضا میرزایی

+ دو گروه از جوانان در برابر « قانون کار » ونسا پینتو برگردان سعید جوادزاده امینی

+ اندیشیدن به آینده نظریه اجتماعی: آری به جامعه‌شناسی محمدرضا مهدیزاده

+ نقش جامعه اطلاعاتی در تحولات فرهنگی 

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکتر محسن رنانی

+ آیا در کارها حضور بشر لازم است؟ 

+ آینده‎پذیری: چالش اساسی آینده‎پژوهی در جهان در حال توسعه. 

+ اثرات اقتصادی جامعه اطلاعاتی در جهان 

+ چگونه انسان‌ها از صد درصد توانایی مغز خود استفاده می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ آیا اینترنت اشیا ما را به ابر انسان تبدیل خواهد کرد؟ حمیدرضا تائبی

+ آیا سیاست می تواند از قرن 21 جان سالم به در ببرد؟. کنت میناگ

+ آینده، اکنون است ـ بخش اول آرش بصیرت

+ آینده، اکنون است ـ بخش دوم آرش بصیرت

+ سیاست‌گذاران همه کشورها خواهد بود. 

+ جهانی شدن و آموزش و پرورش 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995