بدون تردید هوشمندی به عنوان فناوری جدیدی که در دنیای امروز به زندگی بشر قدم گذاشته، آینده متفاوتی برای ساکنان زمین به تصویر خواهد کشید؛ از طراحی و تولید پارچه ها و لباس های هوشمند، عینک ها و ساعت های هوشمند یا طراحی برچسب های هوشمندی که با هدف جلوگیری از گم شدن چمدان مسافران در فرودگاه های بزرگ و پررفت و آمد طراحی شده تا ربات های هوشمندی که حتی می توانند انجام اعمال جراحی از راه دور را عهده دار شوند، همه و همه نمونه های بارزی از پیامدهای توسعه فناوری های ارتباطی هوشمند و فراگیر شدن آنها در زندگی امروز است که به نظر می رسد هیچ راهی برای گریز از آنها وجود ندارد.
فناوری هایی که عنوان هوشمندی را با خود به یدک می کشد براساس گسترش فناوری های نوین و افزایش نیازمندی های بشر امروز به امکانات جدید، طراحی و ساخته شده اند. رونمایی از هر فناوری هوشمند جدید به منزله گشوده شدن پنجره ای به سوی یک دنیای جدید است که شرایط زندگی آسان تر را برای ما به ارمغان می آورد. به این ترتیب می توان به این نتیجه رسید که در آینده ای نه چندان دور فناوری های هوشمند نقش بسیار مهمی در بهبود شرایط زندگی ما خواهند داشت. البته باید توجه داشت استقبال از فناوری های هوشمند در زندگی و به تبع آن ورود به خانه ها، جوامع و شهرهای هوشمند به آمادگی نیاز دارد و بدون وجود زیرساخت های لازم برای گسترش کاربرد هوشمندی نمی توان به استقبال آن رفت. در حقیقت استفاده از خدمات، امکانات و فناوری های هوشمند مستلزم وجود بستری است که شبکه های اطلاعاتی و ارتباطی، تامین کنندگان اصلی این بستر هستند. دستیابی به این بستر نیز بدون افزایش سرعت و پهنای باند ارتباطی و همچنین گسترش شبکه های ارتباطی بی سیم ـ که از زیرساخت های اصلی توسعه فناوری های هوشمند است ـ امکان پذیر نخواهد بود.
آینده به سوی هوشمندسازی پیش می رود
گفته می شود افرادی که از سال ۱۳۵۹ به بعد متولد شده اند، نسل دیجیتال را تشکیل می دهند یعنی افرادی که اکنون کمتر از ۳۴ سال دارند در این نسل قرار می گیرند. نسل دیجیتال با رشد فناوری های جدید بخصوص فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای آن به طور خودکار و طبیعی وارد زندگی جدیدی می شود که بخشی از امور آن به شیوه ای هوشمندانه انجام می شود. به همین دلیل جامعه جهانی هر روز بیشتر و بیشتر به سمت هوشمند شدن سوق پیدا می کند و متعاقب این تغییرات، فرهنگ و آداب بشر که طی سالیان سال شکل گرفته بوده دچار تحول جدید می شود.
دکتر علی اکبر جلالی، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت و از صاحب نظران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، با تاکید بر اهمیت هوشمندسازی در زندگی بشر امروز در گفت و گو با جام جم می گوید: امروزه اگر به اطراف خود دقیق تر نگاه کنیم با واژه هایی مانند فروشگاه های الکترونیک، دولت الکترونیک، شهروند الکترونیک، مدارس هوشمند و دانشگاه های مجازی روبه رو می شویم و این یعنی بسیاری از امور زندگی بشر در مسیر خودکارسازی و هوشمندسازی پیش می رود. به همین دلیل می بینیم در جامعه جهانی و حتی در کشور خودمان بتدریج مردم به دو گروه تقسیم شده اند؛ گروهی که سنشان بیش از ۳۴ سال است هنوز اعتقادی به این تحول ندارند و از اجرای خدمات الکترونیک و کاربردهای فناوری هوشمند در امور روزمره زندگی گریزان هستند و در مقابل این تحول ناخواسته قرار دارند. این گروه تصمیم سازان امروز کشور ما را تشکیل می دهند و می بینیم اغلب برنامه مشخصی برای استفاده از فناوری های روز در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات ندارند و تقابل آنها با افزایش پهنای باند را می توان از نمونه های مشخص این تعامل دانست.
از سوی دیگر با گروه دیگری مواجه هستیم که نسل دیجیتال یا افرادی هستند که کمتر از ۳۴ سال دارند. این گروه از هر مسیری که شده به اهداف خود در فضای مجازی دست پیدا می کنند و با اقدامات مختلف خود را به داده های مورد نظرشان در فضای مجازی می رسانند، به همین دلیل می بینیم بیشتر کاربران اینترنت و فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور در این رده سنی قرار دارند. راهکار برون رفت از این تقابل دو نسل آگاهی، فرهنگسازی و آموزش است که متاسفانه در کشور ما در زمینه آموزش شهروندی در سطح افرادی که بیش از ۳۴ سال دارند اقدام مناسبی انجام نشده است. اگر نتوانیم از نسل دیجیتال درک متقابلی داشته باشیم به این معنی است که با توسعه بیکاری و معضلات وابسته به آن مانند افسردگی و ده ها مشکل دیگر مواجه خواهیم شد، بنابراین نمی توانیم در حوزه توسعه اقتصادی در رقابت های جهانی مشارکت فعال و موثر داشته باشیم. در دنیای امروز چگونه می توان بدون تجارت الکترونیک اقتصاد را توسعه داد؟ چگونه می توان بدون داشتن اطلاعات دقیق از میزان تولید و نیازهای یک جامعه برنامه ریزی صحیحی برای توسعه کشور رقم زد؟ چگونه می توان بدون افزایش پهنای باند درآمد ناخالص داخلی را افزایش داد تا از این طریق مشاغل، تولید و اقتصاد توسعه یابد؟ در چنین شرایطی الزاما باید به دنبال جامعه مجازی از نوع سالم آن باشیم که ضمن حفظ ارزش ها و دستاوردهای ملی کشور بتوان از پتانسیل بالقوه آن استفاده کرد.
استقبال از زندگی هوشمند به آمادگی نیاز دارد
بدون تردید زندگی هوشمند یا به عبارت دیگر زندگی در جامعه یا شهر های هوشمند به منزله تجربه شکل جدیدی از زندگی است که خدمات و امکانات و حتی مفاهیم آن براساس ارتباطی از نوع هوشمندانه تعریف شده است. دکتر جلالی در پاسخ به اهمیت داشتن آمادگی برای استقبال از زندگی هوشمند این طور توضیح می دهد: برای ورود به زندگی مجازی و استفاده از خدمات الکترونیک، آموزش شهروندی باید به عنوان یک اولویت ملی مطرح باشد و در کنار آن با توسعه شهرهای الکترونیک فرصتی ایجاد شود که همه شهروندان در سطوح مختلف بتوانند در این شهرها تاثیرگذار و تاثیرپذیر بوده، محتوای فضای مجازی را با داده های ایرانی و ارزشی کامل کنند. امروزه اینترنت یک سرمایه جهانی است که به همه مردم دنیا تعلق دارد. هر فرد، گروه یا کشوری که بتواند بیشتر از آن استفاده کند و در آن تاثیرگذار باشد از منافع بیشتری بهره مند می شود. همان طور که ۷۵ درصد اقیانوس های کشور امروزه در دنیا ملک مشاع است که به همه کشورهای دنیا تعلق دارد و هر کس توان بیشتری داشته باشد از این اقیانوس ها و منافع آن بیشتر بهره مند می شود، اینترنت نیز حکم اقیانوس را دارد و به همین دلیل به اینترنت قاره ششم گفته می شود. باید با ادبیات این قاره و سواد لازم برای استفاده از منافع این قاره بیشتر آشنا شد تا بتوان از مزایای آن بهره مند شد. بنابراین شهروند امروز جامعه مجازی می تواند در صورت داشتن اطلاعات لازم زندگی مجازی متناسب با زمان را تجربه کند.
هوشمندی در حال گسترش است
این روزها بیش از گذشته از هوشمندی به عنوان یک ویژگی جدید نام برده می شود. به نظر می رسد این ویژگی قصد دارد بیش از پیش زندگی بشر را به تسخیر خود درآورد. به گفته این متخصص فناوری اطلاعات و ارتباطات، اگر امروز به اطرافمان نگاهی بیندازیم می بینیم اتومبیل های بدون راننده، خانه های هوشمند، عینک گوگل و ده ها پدیده دیگر بخشی از زندگی هوشمند فردا را به ما نشان می دهد. امکاناتی مانند دستگاه GPS یا سیستم موقعیت یاب جغرافیایی می تواند یک راهنمای هوشمند برای هر فردی باشد که بدون پرسش از هیچ کس بتواند به هر نقطه ای از دنیا سفر کند یا به مقصد مورد نظرش برسد. حتی امروزه یخچال هایی در بازار وجود دارد که برای مثال به محض به پایان رسیدن موجودی یکی از مواد غذایی به فروشگاهی که کاربر با آن قرارداد دارد تماس می گیرد و مواد غذایی مورد نیاز را تقاضا می کند.
تقریبا امروزه همه اشیا در حال متصل شدن به همدیگر هستند یعنی در یک آشپزخانه به یخچال می آموزید چگونه زمانی که منزل نیستید اجاق گاز را سر ساعت مشخصی خاموش یا روشن کند یا کرکره ها را برای ساعت مشخصی بالا و پایین کند تا گیاهان درون آشپزخانه از آفتاب بهره مند شوند یا زمانی که در حال بازگشت از سفر هستید می توانید به خانه هوشمندی که در آن ساکن هستید اعلام کنید تا همه چیز قبل از ورود شما مهیا شود. به این ترتیب ساعاتی قبل از رسیدن شما به منزل، کولر یا سیستم حرارتی آماده و روشن می شود. اینها فقط بخشی از زندگی هوشمند است که هر روز بیشتر توسعه می یابد. فرار از این واقعیت یعنی روند رو به رشد زندگی هوشمند، یعنی بیکاری جوانان تحصیلکرده و عقب ماندگی که اگر با سرعت روشی برای حل آن پیدا نشود به یک معضل بزرگ تبدیل خواهد شد.