جامعه منتظر خاتمي نخواهد ماند
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[30 Oct 2003]
[ محمد حسين اديب]
سئوال : خاتمي را چگونه ارزيابي ميكنيد ؟
پاسخ : خاتمي متفكري موج دومي است، او ميخواهد آخرين قطار به سمت مدرنيته (جامعه موج دوم) را هدايت كند.
سئوال : آينده را چگونه ميبينيد ؟
پاسخ : حداقل هفتاد درصد شاغلين موجود طي5 تا ده سال آينده شغل خود را از دست ميدهند.
سئوال : چرا ؟
پاسخ : مشاغل موج دومي امكان بقا نخواهند داشت.
سئوال : در چه حوزه هايي مشاغل موج دومي حذف ميشوند ؟
پاسخ : نود درصد كارمندان موجود ، هشتاد درصد پرسنل صنايع و حدود90 درصد مغازه داران موجود طي5 تا ده سال آينده شغل خود را از دست ميدهند.
سئوال : مطالب شما تكان دهنده است. شما توجه داريد كه چه ميگوئيد. شايد هشتاد درصد اشتغال موجود در سه بخش صنعت، كشاورزي و خرده فروشي كالاست و شما ادعا ميكنيد عمده افرادي كه در اين سه بخش هستند تا ده سال آينده بيكار ميشوند. طي ده سال آينده هر سال2 ميليون جوان به سن24 سالگي ميرسند يعني جمعاً بيست ميليون، اگر اين جوانان در اين سه بخش مشغول كار نشوند، چه بخش ديگري ميماند، تازه شما ميگوئيد نه تنها اين سه بخش نميتواند نسل جوياي كار را جذب كند بلكه عمده شاغلين موجود نيز كار خود را از دست ميدهند پس مملكت چطور اداره ميشود ؟
پاسخ : شما اجازه دهيد اول صورت مسئله تعريف شود ابتدا بايد ديد بزرگترين چالش پنج سال آينده جامعه ايران چيست؟ در اين چارچوب بهتر ميتوان به سئوال شما پاسخ داد.
سئوال : و در اين بسترسازي پاسخ سئوال من فراموش نميشود.
پاسخ : اميدوارم
سئوال : بسيار خوب، بزرگترين چالش پنج سال آينده جامعه ايران كدامست ؟
1- تاريخ جوامع را به سه دوره تقسيم ميكنند. جامعه سنتي، جامعه صنعتي و جامعه فراصنعتي، ياجامعه موج اول، جامعه موج دوم و جامعه موج سوم.
2- اقتصاد ايران عمدتاً ماهيتي موج دومي دارد. (هر چند در موارد عديده هنوز گذار از اقتصاد موج اول به اقتصاد موج دوم به پايان نرسيده است.)
3- صنايع موج دومي را كارگران اداره ميكنند و صنايع موج سومي را متخصصين كامپيوتر.
4- در ايران ظرف ده سال آينده، صنايع موج سومي جانشين صنايع موج دومي موجود ميشود. (در مواردي اين جايگزيني در حال انجام شدن است.)
5- با جايگزيني صنايع موج سومي به جاي صنايع موج دومي موجود، كارخانجات با ريزش شديدنيرو مواجه ميشوند. براساس آماري كه سازمان تجارت جهاني منتشر كرده است در70زشته از121رشته مورد مطالعه، نيروي انساني مورد نياز در صنايع موج سومي ده درصد صنايع موج دومي ميباشد.
6- اگر ايران بخواهد به عضويت سازمان تجارت جهاني پذيرفته شود، هيچ راهي نيست جز اينكه صنايع موج سومي، جانشين صنايع موج دومي موجود شود. سازمان تجارت جهاني در آماري كه سايت خودمنتشر كرده است نشان ميدهد تنها در7 درصد موارد صنايع موج دومي امكان بقأ داشته اند.
7- ايران ظرف ده سال آينده، يك دوران تنش سخت را بايد پشت سر بگذارد. تنش برگرفته از اين دوران گذار، دوران گذاري كه مستلزم حذف نود درصد پرسنل موجود صنايع است.
8- صنايع موج دومي موجود دو حالت پيدا ميكنند يا ميتوانند اين دوران گذار را طي كنند يا نميتوانند، اگر نتوانند، تعطيل ميشوند و اگر بتوانند، مستلزم اين است كه پرسنل مازاد موجود از پروسه توليد حذف شوند.
9-جهان به سمت حداقل اشتغال حركت ميكند و عضويت در سازمان تجارت جهاني، اين پديده را به ايران منتقل ميكند. كل اشتغال ايجاد شده در سال2000 ميلادي در آلمان450000 بوده است. در كره در دهه1990ودر اوج شكوفايي اقتصادي هر سال فقط دويست هزار شغل جديد ايجاد شده است. در تركيه در دهه1990 هر سال فقط220000 شغل جديد و در ژاپن در همين دهه هر سال فقط640000شغل جديد ايجاد شده است.
10- از سال1380 تا سال1390 ، هر سال به طور متوسط دو ميليون نفر در ايران به سن22 سالگي ميرسند به عبارت ديگر ظرف ده سال، ساليانه براي دو ميليون نفر بايد فرصت اشتغال ايجاد كرد.11- با توجه به سياست حداقل اشتغال، در اقتصاد موج سوم، ايجاد سالي دو ميليون شغل غيرممكن است. در بهترين حالت در صورت عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني، ساليانه سيصد هزار شغل امكان ايجاد خواهد داشت.
12-در سال2000 ميلادي، استراليا تنها50000 مهاجر جديد پذيرفته است. اين آمار نشان ميدهدكشورهاي فرا صنعتي نيز ظرفيت لازم براي جذب جمعيت جوياي كار ايران را نخواهند داشت.13-مفهوم سنتي كار كه همه ما در سر داريم، مفهومي بي اعتبار است. اين مفهوم متعلق به زمان آدام اسميت است. ما داريم به سمت يك دنياي فوقالعاده فني با حداقل اشتغال پيش ميرويم.
14- در غرب اين پديده «كارگرزدايي» همزمان شد با پديده رشد منفي جمعيت، به عبارت ديگر در بسياري از كشورهاي غربي جمعيت ساليانه كاهش پيدا ميكند. در آلمان، در سوئد، در چك، جمعيت در سال گذشته كاهش يافته است، بنابراين درست است كه ايجاد اشتغال جديد به حداقل كاهش پيدا كرده است اما از آنجائيكه جمعيت رو به كاهش است، كاهش اشتغال مشكل چنداني ايجاد نميكند. اما در ايران قضيه درست برعكس است. تا چند سال قبل هر سال فقط يك ميليون نفر به سن22 سالگي ميرسيدند، و اكنون هر سال دو ميليون به سن22 سالگي ميرسند به عبارت ديگر، گرايش اقتصاد به سمت حداقل اشتغال درست همزمان شده است با اوج بحران رشدجمعيت.
15- اگر بخواهيم براساس اطلاعات فوق بحث را ادامه دهيم، هر خانواده ايراني فقط ميتواند يك فرزند داشته باشد، آنهم در دهه دوم زندگي، جز با چنين الگويي، جامعه ايران نميتواند خود را با شرايط جديد تطبيق دهد.
16-مداواهاي قديمي، مثل مداواهاي پولي، باعث رشد اشتغال نخواهد شد.
17-پرسنل مازادي كه با تبديل صنايع موج دومي به صنايع موج سومي بيكار ميشوند، براي تصدي مشاغل نويني كه در بخش موج سوم ايجاد ميشود، آمادگي ندارند.
18-در بلندمدت بايد قبول كنيم كه همه مردم نخواهند توانست شغلي داشته باشند. ما نميتوانيم براي همه كار ايجاد كنيم ولي ميتوانيم يك حداقل تضمين شدهاي را براي همه ايجاد كنيم. چه كار داشته باشند و چه كار نداشته باشند.
19-در شرايط موجود پرسنل دولتي3 ميليون نفر ميباشند و تقريباً3729000 در ماه نيز حقوق و مستمري ميگيرند بدون اينكه كار كنند. در سال1379بيش از 000 جانباز،407000 نفر مشتركين حقوقبگير صندوق بازنشستگي،344000از بازنشستگان سازمان تأمين اجتماعي و000 نفر مستمريبگيران سازمان تأمين اجتماعي و1600000 نفر مشمولين طرح شهيد رجائي وجمعا 3729000 . نفر در ايران ماهيانه حقوق و مستمري ميگيرند بدون اينكه كار كنند.
سئوال : اقتصاد ايران آبستن چه تحولاتي است ؟
پاسخ : چهار تحول در اقتصاد ايران ظرف ده سال آينده اتفاق ميافتد :
الف) از شاغلين در بخش كشاورزي ساليانه كاسته خواهد شد.
ب) با جايگزين شدن تكنولوژي سرمايه بر در صنعت به جاي تكنولوژي كاربر از تعداد كارگران در بخش صنعت كاسته خواهد شد.
ج) با مكانيزه شدن امور اداري، از تعداد كارمندان ساليانه كاسته خواهد شد.
د) با ايجاد فروشگاههاي زنجيره اي، از تعداد مغازه داران و توزيع كنندگان خرد كاسته خواهد شد.
سئوال : كاهش شاغلين بخش كشاورزي را بيشتر توضيح دهيد.
پاسخ :
جدول شاغلين بخش كشاورزي نشان ميدهد تعداد شاغلين در بخش كشاورزي در سال1370 كمتر از تعداد شاغلين سال1335بوده است.
3- با وجودي كه تعداد شاغلين در بخش كشاورزي كاهش يافته، اما توليدات كشاورزي به شدت افزايش يافته است. به عبارت ديگر كاهش نيروي انساني با اتوماسيون جبران شده است. در سال 1345هركشاورز ايراني غذاي5 نفر را توليد ميكرد و در سال1375هر كشاورز ايراني غذاي15 نفر را توليد نموده است.
4-در ايران 30 درصد جمعيت شاغل را كشاورزان تشكيل ميدهند، در حالي كه در كشورهاي صنعتي حدود5 درصد جمعيت شاغل را كشاورزان تشكيل ميدهند، در آمريكا4 درصد، در كانادا3 درصد و در استراليا7 درصد جمعيت شاغل را كشاورزان تشكيل ميدهند.
5- روندي كه از سال1335 در ايران شروع شده است در آينده نيز تداوم خواهد داشت. بخش كشاورزي نه تنها توان جذب لشكر بيكاران موجود را ندارد، بلكه حتي با اتوماسيون بيشتر، ظرف ده سال آينده به اعتقاد من دو سوم از تعداد شاغلين در بخش كشاورزي كاسته خواهد شد.
6- ايران اگر بخواهد به عضويت سازمان تجارت جهاني پذيرفته شود، اتوماسيون بيشتر كشاورزي اجتناب ناپذير است.
7-كشاورزي سنتي موجود امكان بقا نخواهد داشت و ظرف ده سال آينده حتي در صورت عدم عضويت فرو ميپاشد. فروپاشي نظام كشاورزي سنتي ايران به معناي بيكار شدن حجمي فربه از شاغلين موجود در بخش كشاورزي است.
سئوال : كاهش شاغلين بخش صنعتي و كشاورزي را توضيح داديد، ميماند كاهش شاغلين بوركراسي دولتي.
كاهش پرسنل بوركراسي دولتي
1
جدول شاغلين بوركراسي دولتي نشان ميدهد ازسال 1310به بعد پرسنل دولتي سال به سال افزايش يافته است و براي اولين بار در سال 1378تعداد پرسنل دولتي كاهش يافته است.
2- در برنامه سوم تصويب شده است كه ساليانه30000 نفر از تعداد پرسنل دولتي كاسته شود.
3-بوركراسي دولتي ايران كار يك نفر را به چهار نفر داده است. ژاپن با جمعيتي دو برابر ايران200000 كارمند دارد.
4-با مكانيزه شدن بيشتر امور اداري بوركراسي دولتي با حجم بيشتري از نيروي مازاد حتي در مقام مقايسه با وضعيت كنوني روبرو خواهد شد.5- اطلاعات فوق نشان ميدهد، بوركراسي دولتي نه تنها ظرف5 سال آينده توان جذب لشكر بيكاران را نخواهد داشت بلكه با ريزش نيرو و كاهش پرسنل نيز روبرو خواهد بود.
سئوال : در بخش خرده فروشي كالا بايد شاهد چه تحولاتي باشيم.
پاسخ : به اعتقاد من حداقل پنج برابر نياز جامعه مغازه در كشور وجود دارد.2- سودبخش توزيع در ايران بيست تا600 درصد است. سود بخش توزيع به نحو غيرلازمي بالاست.
3- ظرف15 سال آينده با يك روند پلكاني و به طور آرام، سيستم فروشگاه هاي زنجيره اي جانشين سيستم کنوني می شود سيستم مغازه داري فعلي ايران مبتني است بر فروش اندك و سود بسيار. ظرف15 سال آينده سيستم فروشگاههاي بزرگ كه مبتني است بر فروش بسيار و سود اندك، جانشين سيستم مغازه داري سنتي موجود ميشود كه مبتني است بر فروش اندك و سود بسيار.
4-سيستم مغازه داري سنتي ايران، يكي از مهمترين عوامل گران رسيدن كالا به دست مصرف كننده است. براي دفاع از حقوق مصرف كننده تبديل سيستم موجود به سيستم فروشگاههاي بزرگ گامي اساسي تلقي ميشود.
5-حتي بدون دخالت دولت، مسير حركت بازار در ايران ظرف سالهاي آينده در جهت حذف مغازه داران كوچك خواهد بود. احتمالا" طي ده سال آينده بخشي فربه از مغازه داران موجود، از شبكه توزيع حذف ميشوند.
6-براساس اطلاعات فوق شبكه توزيع در ايران، ظرف ده سال آينده نه تنها توان جذب لشكر بيكاران را نخواهد داشت، بلكه شديداً با ريزش نيروي مازاد نيز روبرو خواهد بود.
سئوال : اگر بخش صنعت، كشاورزي، بوركراسي دولتي و شبكه توزيع كالا توان جذب جوانان جوياي كار را ندارد،2 ميليون نفري كه ساليانه وارد بازار ميشوند، ميخواهند در چه بخش يا بخشهائي جذب شوند ؟ در ديگر كشورها چگونه عمل شده است به عنوان مثال وضعيت بوركراسي اداري در ژاپن چگونه است ؟
پاسخ : تعداد پرسنل وزارتخانه هاي دولتي ژاپن منهاي بخش آموزش200 هزار نفر است. تعداد پرسنل وزارتخانه هاي دولتي ايران منهاي بخش آموزش يك ميليون و250 هزار نفر است. به عبارت ديگر تعداد پرسنل دولتي ايران بيش از6 برابر ژاپن است.
2-جمعيت ژاپن دو برابر ايران است، در واقع به نسبت جمعيت، در مقايسه بين ايران و ژاپن، تعداد پرسنل وزارتخانههاي دولتي ايران بايد100 هزار نفر باشد.
3-ژاپن اعلام كرده است ظرف5 سال آينده «نظام اداري مجازي» كاملا" در وزارتخانه هاي دولتي ژاپن مستقر ميشود در «نظام اداري مجازي» تعداد كارمندان دولتي ژاپن به160 هزار نفر كاهش مييابد.
4- با نظام اداري مجازي تعداد پرسنل دولتي ايران بايد70 هزار نفر باشد و در وضع موجود 1250000 نفر است.
5-در برنامه سوم عمراني كشور هر سال دولت يك دوم كساني را كه بازنشسته ميشوند استخدام خواهد كرد، به عبارت ديگر طي برنامه سوم، تنها150 هزار نفر از تعداد پرسنل دولتي كاسته ميشود.
6-در نظام اداري مجازي، در83 درصد موارد نيازي به مراجعه ارباب رجوع به اداره متبوعه نيست و اين كار از طريق كامپيوتر و اينترنت انجام ميشود.
7-ايجاد نظام اداري مجازي بسيار كم هزينه است. مجهز كردن نظام اداري به اينترنت بسيار ارزان قيمت خواهد بود و با توجه به كاهش هزينه اي كه ايجاد ميكند رقم صرفه جويي تكان دهنده است.
8- در نظام اداري ايران قسمت اعظم وقت كارمندان دولتي صرف گفت و گو با ارباب رجوع ميشود. در نظام اداري مجازي نظر به اينكه در83 درصد بدون مراجعه ارباب رجوع به واحد اداري كار او انجام ميشود زمان زيادي در وقت كارمند صرفه جويي ميشود.
9-فضاي اداري در نظام اداري مجازي يك چهلم فضاي اداري موج دومي است.
10- صرفه جويي فضاي اداري در نظام اداري مجازي، شگفت انگيز است. سازمان برنامه هنوز در ايران دارد فضاي اداري احداث ميكند متناسب با نظام اداري ماقبل مجازي.
11- در صورتي كه كليه بودجه عمراني براي ايجاد فضاي اداري متوقف شود و در ايران نظام اداري مجازي ايجاد شود، حتي همين فضاي اداري موجود حداقل ده برابر حد مورد نياز خواهد بود.
سئوال : در واقع پيام مطالب شما يك نكته است در دو بخش صنعت و كشاورزي با حاكميت اقتصاد موج سومي طي ده سال آينده، عمده شاغلين موجود آن بيكار ميشوند و در بخش خرده فروشي كالا و مغازه داري نيز به طور طبيعي و خودجوش سيستم فروشگاههاي بزرگ 90 درصد مغازههاي كوچك موجود را ورشكست ميكند.
پاسخ : و اين اجتناب ناپذير است، اگر همه امكانات كشور نيز بسيج شود نميتواند مانع تحقق اين امر شود.
سئوال : يعني چه بخواهيم و چه نخواهيم اقتصاد موج سومي بر ايران تحميل ميشود.
پاسخ : اقتصاد موج سوم مثل بيماري ايدز است، سيستم دفاعي فرد را از كار مياندازد.
سئوال : جايگاه خاتمي به عنوان رئيس جمهور در اين بحث چگونه است ؟
پاسخ : خاتمي به يك تماشاچي نزول كرده است. اقتصاد ايران از كنترل خاتمي و كابينه او خارج شده است و با شتاب در حال حركت به سمت اقتصاد موج سوم است.
سئوال : مردم چه ميتوانند انجام دهند؟
پاسخ : هر كس كه اقتصاد موج سوم را نديده بگيرد، هزينه آن را با فقر بيشتر پرداخت ميكند.
سئوال : شما به سئوال من پاسخ نداديد.
پاسخ : اقتصاد موج سوم پنج ويژگي براي خانواده ها دارد.
الف- هر خانواده فقط حق دارد يك اولاد داشته باشد.
ب- ضريب تكفل در جامعه صنعتي150 ميباشد. به عبارت ديگر به ازاي هر100 نفر مشاغل تنها 150 نفر مصرف كننده ميتواند وجود داشته باشد. در جامعه موج سوم حقوق پرداختي به يك فرد در سطحي نخواهد بود كه همسر او خانه نشين باشد. در جامعه فراصنعتي اگر زن و شوهر دو شاغل باشند به كمك همديگر ميتوانند هزينه زندگي تنها يك فرزند را تأمين كنند.
ج- متوسط زيربناي واحد مسكوني حداكثر75 مترمربع
د.. - .
سئوال : در وضع فعلي هر سه موردي كه شما به آن اشاره كرديد در جامعه ايران وجود دارد. منهاي طبقه يك ، اقتصاد علامت ميدهد كه طبقه دو و سه حق دارند كه تنها يك اولاد داشته باشند، اگر زن و شوهر هر دو شاغل نباشند نتيجه فقر است، زيربناي واحدهاي مسكوني دارد به70 متر نزديك ميشود، همه اين حرفهاي شما كه اكنون مصداق دارد ...
پاسخ : اينها مؤلفه هاي جامعه فراصنعتي است كه بدون اينكه بخواهيم كشور را در بر گرفته است. در وضع موجود طبقه دو و سه اگر بخواهند بيشتر از يك اولاد داشته باشند مشكل خودشان است، دولت نميتواند به هزينه زندگي اولاد دوم كمك كند در عين حال حقوق پرداختي به وسيله دولت تنها در صورتي كفايت ميكند كه همسر فرد نيز شاغل باشد و بيشتر از يك اولاد نداشته باشند.
سئوال : و اساس حرف شما اين است كه دولت نميتواند در اين وضعيت تغييري ايجاد كند.
پاسخ : بله، همين طور است، هر كس كه مولفه هاي جامعه فراصنعتي را نديده بگيرد در فقر غوطه ور ميشود.
سئوال : و عملا" تا70 درصد متغيرهاي كلان در ايران براساس مؤلفه هاي جامعه موج سوم تنظيم شده است.
پاسخ : بله، البته بدون اينكه چندان از آن آگاه باشيم. تنها با درك اقتصاد موج سوم است كه بسياري از تغييرات و مشكلات جامعه ايران قابل فهم و درك ميشود.
سئوال : يعني ايران عمدتاً يك جامعه موج سومي است ؟
پاسخ : مؤلفه هاي موج سومي در حال غالب شدن است و خاتمي همچنان انديشمندي موج دومي باقي مانده است.
سئوال : شما ميگوئيد اقتصاد ايران به صورت اجتناب ناپذير و بدون اينكه بخواهيم و يا حتي برنامه ريزي داشته باشيم با شتاب دارد به سمت جامعه موج سوم حركت ميكند و خاتمي و كابينه او نيز به تماشاچي صحنه تبديل شدهاند.
پاسخ : البته جامعه ايران منتظر خاتمي نخواهد ماند، خاتمي تفكراتي دارد كه جامعه را آماده ميكند براي ديروز.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: