نقد ملی، مذهبی ها و WTO
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[27 Mar 2004]
[ محمد حسين اديب]
شنبه ۸ فروردين ۱۳۸۳ – ۲۷ مارس ۲۰۰۴
1. بيش از 96 درصد تجارت جهان بين کشورهای عضو WTO است.
2. در قاره آمريکا، همه کشورها منهای کوبا عضو سازمان تجارت جهانی هستند. کوبا نيز عضو WTO هست اما از آن تمکين نمی کند.
3. در قاره آفريقا، همه کشورها به استثنای ليبی، الجزاير، سودان و صومالی عضو WTO هستند.
4. در شرق آسيا به استثنای کره شمالی و لائوس همه کشورها عضو WTO می باشند. با پيوستن ويتنام و کامبوج الحاق لائوس قريب الوقوع است.
5. در شبه قاره هند، همه کشورها عضو WTO می باشند. نپال قرون وسطايی در زمستان گذشته به عضويت WTO پذيرفته شد.
6. در خاورميانه، ايران، عراق، عربستان، سوريه و يمن کشورهای بزرگی هستند که عضو WTO هستند.
7. از جمهوری های شوروی سابق، لتونی، استونی، ليتوانی، گرجستان، قرقيزستان و ارمنستان عضو WTO هستند و روسيه، آذربايجان، ترکمستان و تاجيکستان عضو WTO نيستند.
آخرين اجلاسيه
1. در آخرين اجلاسيه WTO در زمستان گذشته، عضويت عراق به عنوان عضو ناظر پذيرفته شد و دبيرکل سازمان تجارت جهانی از عضويت عربستان و روسيه در سال آينده ميلادی و عضويت ايران به عنوان عضو ناظر (شبيه عراق) در اجلاسيه ارديبهشت ماه خبر داد.
2. چشم انداز فوق نشان می دهد منهای چند کشور ورشکسته مثل صومالی، کره شمالی، لائوس، و ... کشورهای چندانی باقی نمانده اند که تکليف عضويت آنها در WTO مشخص نشده باشد.
ملی ، مذهبی ها
1. مهم ترين چالش ايران طی 3 سال آينده جذب و هضم عوارض ناشی از الحاق ايران به WTO خواهد بود. جريان سياسی ملی، مذهبی ها بايد نسبت خود را با اين بحث تعريف کند.
2. اگر جريان سياسی ملی، مذهبی ها، عضويت ايران در WTO را می پذيرد، بلافاصله بايد به سئوال ديگری پاسخ بگويد و آن نسبت بين ٌملی بودن با ٌجهانی بودن است. اين جريان فکری، بر ٌهويت ملی تاکيد حداکثری دارد. بگونه ای که ملی بودن را جزء اولين، مولفه در تعريف خود علامت گذاری می کند.
3. با عضويت ايران در WTO ، از هويت ملی ايران چه باقی می ماند؟ اساساٌ نسبت بين جهانی شدن و هويت ملی چيست؟
4. بايد جهانی انديشيد و ملی عمل کرد. اما در حوزه اجرا، چگونه می توان جهانی انديشيد و ملی عمل کرد ؟
5. بايد به فهمی از جهانی شدن رسيد که با هويت ملی ايران سازگار باشد. اما فهمی از جهانی شدن که با هويت ملی سازگار باشد چه ويژگی هايی خواهد داشت؟
6. اپوزسيون ناسيوناليست خارج از کشور به هنگام تعريف هويت ملی، نوعاٌ سلطنت را به ياد می آورد و جريان سياسی ملی، مذهبی، به هنگام جستجو برای يافتن فايل هويت ملی، مصدق را به ياد می آورد و اين مرزبندی ظريفی است که اين دو گروه را از يکديگر متمايز می کند.
7. جامعه ايران در دوران مصدق، در حال گذار بود از سنت به مدرنيزم، الگوی جامعه شناختی خانواده آن الگوی پدرسالاری بود و در کشوری که الگوی جامعه شناسی خانواده آن پدرسالاری باشد ساخت سياسی آن نيز، پدرسالارانه است. مصدق محصول چنين شرايطی بود.
8. طی 50 سال گذشته مدرنيزم بر سنت در ايران افزوده نشد که با آن ترکيب شد و معجونی که حاصل شد ديگر نه سنتی است و نه مدرن. به هر سو ايران ديگر سنتی نيست. و سخن در باب تصادم بين سنت و مدرنيزم بحثی است مربوط به دهه های گذشته در بدترين حالت، 65 درصد جمعيت ايران که زير 35 سال است ديگر سنتی نيست حتی اگر رگه ها و عوارضی از سنت مدرن شده بشود در نسل ماقبل مشاهده کرد.
9. الگوی جامعه شناختی خانواده در ايران، ديگر الگوی پدرسالاری نيست. در يک تحقيق دانشجويی که بوسيله دانشجويان اينجانب در شهر اصفهان انجام شد، 30 درصد خانواده ها، زن سالاری، 40 درصد فرزندسالاری و تنها 30 درصد پدرسالاری بوده است. در عين اينکه، حتی در خانواده پدرسالار، فرزندان و زنان برخلاف گذشته و سال 1330 در ساختار تصميم گيری در خانواده به درجات مختلف سهيم اند. به عبارت ديگر حتی در پدرسالارترين خانواده ها نيز زنان و فرزندان در سطحی بسيار گسترده تر از قبل در تصميم سازی و تصميم گيری و دخيل اند.
10. آن بخش از هويت ملی ايران که مبتنی بر ادبيات پدرسالارانه است در حوزه اجتماع، سياست و اقتصاد، من بعد بخشی از حافظه فعال هويت ملی ايران نخواهد بود.
11. اگر هويت ملی ايران ٌپدرسالاری زدايی شود از آن چه می ماند؟ بخش باقی مانده بايد بوسيله ملی، مذهبی ها تقويم شود.
12. جهت نگاه هويت ملی ايران در باب زنان را سعدی در نوشته جات خود تقويم کرده است. سعدی به شدت ديدگاه هايی ضد ٌحقوق زنانٌ دارد و اين در شرايطی است که در سال گذشته 58 درصد کسانی که در دانشگاه پذيرفته شدند را دختران تشکيل می دهند و در دانشگاه اصفهان، 72 درصد ورودی ها را دختران تشکيل می دهند. و در سال جاری برای اولين بار در مقطع فوق ليسانس که همواره پذيرفته شدگان پسر چند برابر دختران بوده ميزان پذيرش ، 50 – 50 بوده است. در جامعه ای که تعداد خانم هايی که سال گذشته ديپلم گرفته اند بيشتر از أقايان بوده است و در بازار کار منهای مشاغلی که به توانايی فيزيکی احتياج دارد و يا پرداختی به آن امنيت اجتماعی را برای زنان به همراه نمی آورد، نسبت استخدام خانم ها به آقايان نسبت 3 به يک است يعنی به ازای هر 3 نفر از آقايان فقط يک نفر از خانمها استخدام می شوند، تعريف هويت ملی با نوشتجات سعدی ضد ارزش تلقی می شود.
13. سنت ادبی ايران (قبل از مشروطه) به شدت ضد زن، پدرسالارانه، حماسی و در ساخت سياسی قيم مدارانه است و در وضع موجود جامعه ايران، چنين توصيه های ادبی را بر می تابد.
14. نگارنده احترام عميقی برای فردوسی قائل است و معتقد است تلاشی که فردوسی برای حفظ زبان پارسی کرده همسنگ تلاش همه کسان ديگری است که در اين حوزه فعال بوده اند، اما آنجا که فردوسی می گويد ٌهنر نزد ايرانيان است و بسٌ اين زبان احساس است و جهان امروز جهان منطق است.
15. ايران در حال گذار از مفهوم ٌشهروند ملی به شهروند ٌگلوبالٌ است
16. فانو ن يکبار گفته بود من مرد هيچ گذشته ای نيستم و چنين چيزی غير ممکن است.
17. هر حرف جديد در عرصه ملی زمانی قابل فهم می شود که به تجربيات تاريخی تکيه کند.
18. انسان مدام تاريخ را بر اساس وضعيت جديد خود باز توليد می کند و از نو می سازد. تاريخ چيزی نيست که اتفاق افتاده است، تاريخی مفهومی است که ما براساس آخرين مسائل خود که با آن مواجه ايم، به گذشته می بخشيم. انسان تاريخ را بر اساس مسائل امروز خود مدام خلق مجدد می کند و از نو می سازد و به آن لباس و لهجه جديد می بخشد. (نگارنده دعوت نمی کند که اينگونه باشد، خبر می دهد که در بسياری از موارد و نه البته همواره اينگونه است: از موضع يک مفسر و نه يک مولف)
19. از تعامل بين جهانی شدن و WTO و هويت ملی چه مفهوم جديدی زاده می شود؟ ملی، مذهبی ها بيش از هر زمان ديگر نياز به کارتئوريک در اين حوزه دارند.
نگاه هرمنوتيکی به هويت ملي
1. ايران برای عضويت در WTO نياز به فهمی از هويت ملی دارد که با اقتصاد سرمايه سازگار باشد.
2. ايران نياز به فهمی از هويت ملی دارد که با حرکت آزاد کالا و سرمايه سازگار باشد (مولفه های اصلی عضويت در WTO)
3. ما نياز به فهمی از هويت ملی داريم که با پروسه ادغام اقتصاد ايران در اقتصاد جهانی و فرايند يکپارچگی اقتصاد سياره زمين همخوانی داشته باشد.
4. ما در يک جهان بدون مرز زندگی می کنيم از منظر فرهنگی، ايران نياز به فهمی از هويت ملی دارد که با پروسه جهان بدون مرز از منظر فرهنگی، هم نوايی داشته باشد.
5. انسان موجودی است مسئله دار.
6. انسان شماری از مسائل خود را به هويت ملی ارجاع می دهد و از هويت ملی طلب راه حل می کند.
7. انسان مدام با مسائل تازه و نو شونده روبرو می شود.
8. هويت ملی سطح و نوع مسائل را تعين نمی کند. می توان هويت ملی داشت و به انحاء مختلف زندگی کرد. زندگی فئودالی، صنعتی و فراصنعتي. هويت ملی سطح توسعه اقتصادی را تعين نمی کند می توان در يک جامعه صنعتی زندگی کرد و هويت ملی داشت به همان نسبتی که می توان در يک جامعه فراصنعتی زندگی کرد و همچنان هويت ملی داشت.
9. هر سطحی از توسعه مسائل خاص خود را دارد که با سطوح ديگر توسعه متفاوت است اگر تاريخ جوامع را از نظر سطح توسعه به 4 دوره شبانی، فئودالی، صنعتی و فراصنعتی تقسيم کنيم. مسائل انسان در دوره شبانی، ماهيتی متفاوت از دوره فئودالی و مسائل عصر صنعتی نيز ماهيتی متفاوت از هر عصر فراصنعتی دارد.
10. در هر دوره تاريخی و در هر سطحی از توسعه انسان به فهمی از هويت ملی می رسد که در تناسب با مشکلات اوست و با تغيير توسعه و ورود به دوران تاريخی جديد، فهم او از هويت ملی تغيير می کند. فهم جديد از هويت ملی، در تناسب با مسائل سطح جديد توسعه قرار دارد و لذا از نظر تاريخی فهم از هويت ملی را می توان به 3 دوره (با اغماض نسبت به دوره شباني) تفکيک کرد :
الف – فهمی از هويت ملی که در تناسب با دوران فئودالی است.
ب – فهمی از هويت ملی که در تناسب با دوران صنعتی است.
ج – فهمی از هويت ملی که در تناسب با دوران فراصنعتی است.
11. در وضع موجود ايران به فهمی از هويت ملی نياز دارد که با مسائل عصر فراصنعتی سازگار باشد.
12. ايران نياز به يک تفاهم ملی دارد، تفاهم ملی در اينکه با يکديگر متفاوت فکر می کنيم. ايران نياز به فهمی از هويت ملی دارد که به اين امر عينيت بخشد.
13. اقتصاد ايران به ميزان 70 درصد با ضوابط WTO منطبق شده است و 30 درصد راه باقی است که بايد طی 3 سال آينده طی شود. دوران گذار بسيار سختی در پيش است. حداقل 5 ميليون نفر از شاغلين موجود با طی کردن 30 درصد باقيمانده راه ، شغل خود را از دست می دهند و به لشکر بيکاران ملحق می شوند. حداقل 5 ميليون که اگر خانواده آنها را مدنظر قرار دهيم يک سوم جمعيت شهری را تشکيل می دهند بازندگان عضويت ايران درWTO خواهند هستند. ما نياز به فهمی از هويت ملی داريم که اين دوران گذار بسيار دشوار، را پشت سر بگذاريم.
14. تعريف هويت ملی در انحصار هيچ جريان سياسی نيست و هيچ جريان سياسی حق انحصاری تغيير هويت ملی را به عهده ندارد.
15. هويت ملی مفهومی ساختنی نيست، کشف کردنی است. مارکس می گفت تاريخ ساختنی نيست، تنها کشف کردنی است.
16. نسل جوان هويت ملی را به شکل ذهنيت امروز خود درآورده است. نسل جوان بلافاصله اولين مشکل اش تعريف هويت ملی نيست. نسل جوان آيا هويت امروز خود را همان هويت ملی ايران نمی داند؟
17. نسل جوان فقط آن بخش از گذشته را به خاطر می آورد که برای مسائل امروز او گره گشا باشد. در حافطه تاريخی نسل جديد، هويت ملی براين اساس تعريف شده است.
18. جريان سياسی ملی، مذهبی، بايد نسبت خود را با پروسه جهانی شدن اقتصاد و هويت ملی در تعامل با آن تعريف کند.
19. در تحقيق انجام شده پوشش خبری سايت ملی، مذهبی ها در باب 3 زندانی اين جريان 132 برابر اخبار و تحليل های مربوط به پروسه جهانی شدن اقتصاد بوده است.
20. سايت ملی، مذهبی ها در وضع موجود تريبونی است برای اطلاع رسانی از وضع 3 زندانی اين جريان سياسی تا تريبونی برای چالش های ناشی از جهانی شدن اقتصاد و نسبت ايران با آن.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: