آیا غول خفته بیدار می شود ؟
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[13 Aug 2023]
[ رضا علوی]
ناپلئون بناپارت می گفت : «اگر غول خفته بیدار شود و دنیا را تکان دهد».
پرسش این است : آیا چین غول خفته ای است که در حال بیدار شدن است و سپس به عنوان قدرت برتر جهان از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت؟ پس از جنگ جهانی دوم ، هژمونی آمریکا بر جهان چیره شد . چه گونه ؟:
۱- آسیب های جدی اروپا به ویژه بریتانیا پس از جنگ جهانی دوم،
۲-گسترده شدن لیبراسیم و سپس نیو لیبراسیم ،
۳-پیشرفتهای فناوری، رشد اقتصادی و
۴-روابط دیپلماتیک و ادله دیگر عوامل اصلی بود .
سال هاست که چین تلاش می کند همین مسیر را طی کند و در این جاده پر سنگلاخ، آمریکا و اروپا را به چالش بکشد . چه گونه ؟ :
۱- ایجاد گام های شگرف در تقویت ارتش و
۲- تقویت ظرفیت دیپلماتیک و
۳- کاهش تناقض تولید ناخالص داخلی (GDP) بالای چین همراه با تولید ناخالص داخلی سرانه پایین،
۴- شرکت در توافق نامه های تجارت آزاد مهم، و حضور در مذاکرات تجاری بیشتر
۵- تلاشهای کاهش فقر در کشور
ارتش
نظامی گری و ارتش ، یکی از اهرم های چالش و جستن و یافتن هژمونی جهانی است .
ارتش چین 2 میلیون پرسنل بیشتر از ارتش آمریکا دارد . چین ادعا می کند تا سال 2035 ذخایر کلاهک های هسته ای خود را چهار برابر کند و این کشور را به برابری نزدیک با ایالات متحده برساند.
درگیری
با این حال، مهم ترین درگیری بین چین و آمریکا شامل دو مناقشه ارضی است: دریای چین جنوبی و تایوان.
۱- دریای چین جنوبی بخش زیادی از شرق آسیا را از طریق تنگه مالاکا به مسیرهای تجاری مهم متصل می کند، بنابراین کشوری که بیشترین قدرت را در این منطقه اعمال می کند می تواند عبور امن تجارت به هند و آفریقا را نیز کنترل کند. چین در حال افزایش حضور نظامی خود در اینجا با ساخت جزایر مصنوعی، استقرار جت های جنگنده برای نظارت بر آسمان، و ایجاد بیش از 20 پایگاه نظامی برای نظارت بر فعالیت های کشتیرانی است. نیروی دریایی آمریکا و چین قبلاً تعداد زیادی موشک کروز مبادله کردهاند و تلاشهای کمی برای کاهش تنشها انجام شده است.
۲- در مورد تایوان، اتحاد مجدد با سرزمین اصلی مدتهاست که یکی از موارد دستور کار حزب کمونیست چین بوده است. در اکتبر سال 2022، رئیس جمهور شی جین پینگ سخنرانی های متعددی ایراد کرد و به قدرت های خارجی، به ویژه ایالات متحده، نسبت به مداخله در اتحاد مجدد "مسالمت آمیز!" هشدار داد.
دیپلماسی
چین همچنین در حال تبدیل شدن به یک شریک دیپلماتیک نیمه محبوب است. چین به عنوان عضوی از گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی)، خود را متعهد به ترویج برابری اقتصادی و منافع متقابل که روابط خود را با چندین کشور آفریقایی و آمریکای لاتین تقویت کرده است.
عملکرد اقتصادی
در زمینه عملکرد اقتصادی چین همچنان از ایالات متحده عقب تر است. چین در حال حاضر دومین اقتصاد بزرگ جهان است و تا سال 2050 می تواند از اقتصاد ایالات متحده پیشی بگیرد. با این حال، اندازه گیری اقتصاد چین صرفاً بر اساس تولید ناخالص داخلی گمراه کننده است. استفاده از تولید ناخالص داخلی سرانه تصویر دقیق تری از نحوه توزیع درآمد ملی در میان جمعیت وسیع آن ارائه می دهد. در سال 2021، تولید ناخالص داخلی سرانه چین در 12556.30 دلار متوقف شد، در حالی که تولید ناخالص داخلی سرانه ایالات متحده به 69.287.54 دلار افزایش یافت. این بدان معناست که میانگین درآمد هر نفر در ایالات متحده بیش از پنج برابر درآمد چین است. علاوه بر این، ظرفیت تجاری چین معمولاً با توافقهای تجارت آزاد غربی که عمداً برای محدود کردن گسترش چین طراحی شدهاند، به چالش میکشد. به عنوان مثال، مشارکت ترانس پاسیفیک (TPP) که توسط دولت اوباما حمایت شد، چین را از تجارت آزاد با شرکای اقتصادی در هر دو طرف اقیانوس آرام محروم کرد. هنگامی که دولت ترامپ در سال 2017 ایالات متحده را از TPP خارج کرد، کشورهای باقی مانده توافقنامه جامع و مترقی برای مشارکت ترانس پاسیفیک (CPTPP) ایجاد کردند که مانع از روابط تجاری چین با کانادا، استرالیا و مکزیک می شود.
فقرزدایی
اگر چین تلاش بیشتر برای فقرزدایی گسترده کند، می تواند به هدف خود برای تبدیل شدن به ابرقدرت بعدی جهان برسد. تلاش هایی برای کاهش فقر داخلی در حال انجام است و بیش از 800 میلیون نفر در حال حاضر از فقر شدید خارج شده اند. بیشتر تلاشهای چین برای کاهش فقر در مناطق محروم جغرافیایی متمرکز شده، که به سیاستگذاران جهانی درسهای جدیدی در مورد نحوه استفاده از «حمایت هدفمند» برای مبارزه با فقر مداوم داده است.
گشودگی بهتر به توافقات تجارت آزاد
چین همچنین در حال مذاکره برای چندین قرارداد تجارت آزاد جدید است که مهمترین آنها ایجاد منطقه آزاد تجاری بین ژاپن و کره جنوبی است. در صورت موفقیت آمیز بودن، دسترسی تجارت آزاد به سومین و سیزدهمین اقتصادهای بزرگ جهان را فراهم می کند.
هنوز کارهای زیادی باید انجام شود تا چین را به صدر اقتصاد جهان برساند، اما مطمئناً این امکان وجود دارد که اقتصاد چین تا سال 2050 از قدرت اقتصادی ایالات متحده پیشی بگیرد. افزایش احتمال تهاجم به تایوان میتواند به ظرفیت دیپلماتیکی که دههها برای ایجاد آن صرف کرده است، آسیب برساند. با این وجود، چین نیرویی است که می توان روی آن حساب کرد و جامعه بین المللی باید به چگونگی پیشرفت آن توجه زیادی داشته باشد. تا که چه آید و آیا «غول خفته بیدار می شود و دنیا را تکان می دهد»!؟
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: