فشار برملت ایران از دو سو.
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[15 Feb 2023]
[ فرهاد یزدی ]
- پانزدهم فوریه 2023
رستاخیز ملت ایران نزدیک به پیروزیست. نظام اسلامی هم در صحنه جهانی و هم در پهنه ایران در حال عقب نسینی سریع است.
حکومت چین به طور آشکار و رسمی نسبت به تمامیت سرزمینی ایران در سفر رئیس جمهور آن کشور به عربستان تعرض کرده است و جزایر ایرانی خلیج فارس را غیر ایرانی خطاب کرده و از این بابت هیچگونه عذر خواهی یا ادعای اشتباه در تفسیر گفتار را ننموده است. این تعرضی است آشکار به تمامیت ایران و نه تنها بر نظام اسلامی از سوی پرجمعیت ترین و یکی از دو ابر قدرت جهان. این درست مانند این است که رئیس جمهور رژیم در مسافرت به تایوان اعلان کند که تایوان بخشی از خاک چین نیست. بدون تردید، رئیس جمهور رژیم چنین جسارتی را نمی تواند از خود ابراز کند. همان طور که انتظار می رفت، واکنش حکومت اسلامی که به منافع ملی اعتقادی ندارد، در مقابل چنین تعرضی، بیش تر به ژاژخواهی شباهت داشت تا اعتراض.
نظام اسلامی در برابر دست اندازی دو رژیمی که تصور می نماید متحد آنان هستند یعنی روسیه و چین کوتاه آمده و تلاش می کند که هرجور شده وانمود کند که همیشه از حمایت آن دو کشور برخوردار است. اما واقعیت این است که با تمام اصرار و امتیازهای داده شده، رژیم نتوانست چین را قانع به قرارداد بیست و پنج ساله بنماید. چین در این مدت دراز دست به سرمایه گذاری قابل ملاحظه در ایران نزده است. نزدیک شدن به رژیم بدنام اسلامی، در سود چین نیست. اما اعراب و به ویژه در خلیج فارس با وجودی که به صراحت در جبهه آمریکا هستند، برای آن سرزمین بسیار سود آور هستند. چنین به نظر می رسد که چین موضع خود را در برابر رژیم، ثابت و روشن کرده است.
از سوی دیگر، روسیه تلاش می کند تا آنجا که ممکن است از نظام اسلامی سود برده بدون آنکه از منافع رژیم حمایت نماید. بی اعتنائی روسیه به فعالیت های رژیم در سوریه، سنگ اندازی در راه توافق هسته ای با غرب و همکاری با اسرائیل در تخریب صنایع هسته ای در پیش از آغاز حمله به اوکراین، از آن جمله می باشند. در حال حاظر، نزدیک به یک سال پس از حمله به اوکراین، روسیه در موقعیت تدافعی قرار گرفته و تلاش می نماید که موقعیت خود را از سقوط حفظ نماید. روسیه هیچ کمکی، چه فیزیکی و چه سیاسی نمی تواند به نظام اسلامی کند. بدین سان، نظام از هر سو در جهان تنها مانده است.
در داخل کشور با تمام شدن فصل سرماو پس از پایان تعطیلات نوروزی، باید کم کم انتظار تشدید اعتراضات را داشته باشیم. در این مدت آرامش نسبی، نظام نتوانست در کاستن از عوامل نارضایتی اقدامی انجام دهد و از این رو می داند که با موج جدیدی روبروست. البته می توان گفت که تا مقداری موج اعدام های اولیه، به احتمال زیاد بخاطر ترس از افزایش واکنش خشونت آمیز وسیله ملت و یا شاید هم ترس از سرعت بخشیدن ریزش نیروهای ضد شورش خودی ویا فشارهای جهانی، فروکش کرد. چنین به نظر می رسد که در این دوران، رژیم در برابر حجاب اجباری عقب نشینی کرده و آن را به عنوان امری تثبیت شده پذیرفته باشد. این روزها رژیم، کم تر در این باره سخن می گوید. اما نمی توان انتظار داشت که در این دوران آرامش نسبی، رژیم به تحکیم مواضع تهاجمی خود نپرداخته باشد. پیروزی نسبی اجتماعی ملت، همزمان شد با وخیم شدن اوضاع اقتصادی و بی کفایتی حکومت در برابر کمبود برق و گاز در زمستان. به سخن دیگر، با وجودی که در این دوران از خیزش کاسته شد، ملت توانمندتر و رژیم سست تر گردیده است. بدون تردید زورآزمائی ملت در برابر رژیم، همچنان ادامه داشته و در آینده نزدیک شعله ور تر خواهد گردید.
تمامی این انتظارات و پیروزی نهائی ملت هنگامی می تواند به وقوع پیوندد که اگر ملت اطمینان داشته باشد که تمامیت سرزمینی آنان در دوران مبارزه با تهدید جدی روبرو نخواهد شد. تضمین یکپارچگی سرزمینی بالاترین اصل مبارزه ملت می باشد. اگر بخواهیم که به ارزیابی تهدید بر امنیت ملی بپردازیم، باید گفت که زلزله ترکیه که مصیبتی بزرگ انسانی با خود آورد همراه با انتخابات آینده در آن سرزمین که ادامه حکومت اردوغان را مورد تردید قرار می دهد، تا مقداری از فشار پان ترک ها بر ایران کاست. اما تهدیدها، از سوی عوامل دیگر در کردستان، خوزستان و بلوچستان، همچنان ادامه دارد. در نبرد فراگیر ملت با رژیم، قدرت های منطقه و جهانی به اندازه کافی نیرومند هستند که در صورت لزوم در ایران دخالت نمایند. از این رو، تجزیه طلبان نیازی به تقویت و حمایت ایرانیان شناخته شده در افکار عمومی در خارج از کشور ندارند. در این مورد باید به نشست 8 چهره در واشنگتن اشاره نمود.
مالکیت مشاع ملت بر سرزمینی که در درازای تاریخ ایران نامیده شده، حق تکه کردن آن را نه به فرد و نه به گروه و گروه ها نداده است و نمی دهد. یا ما این واقعیت تاریخی را باور داشته و بدان پایبندیم و یا آن را برنمی تابیم. رودربایستی و یا تزویر در این مورد قابل بخشش نیست حتا بخاطر "اتحاد" برای براندازی نظام اسلامی. این موردی نیست که به فردا در تاریخ محول گردد. براندازی نظام اسلامی به خاطر ایران می باشد و اتحادی که در مرکز آن ایران نباشد، "اتحاد" نمی تواند باشد بلکه تنها برای رسیدن به قدرت از راه پلشتی، تزویر و بندوبست، آنهم زیر نفوذ قدرت های خارجی. مطلب برسر ایران و آینده آن است و نه نظام اسلامی. رژیم حاظر یکی از دشمنان موجودیت ایران است و نه همه ی آنان. دشمنان پدیده ایران متعدد و تمامی قدرت های خصوصی و حکومتی که خواستار ازهم پاشی ایران هستند را در بر می گیرد. اگر این تحلیل را قبول داشته باشیم، هیچ فردوگروهی که خواستار پایندگی سرزمینی ایران و آینده دمکراتیک برای ملت ایران می باشد، نمی تواند با فرد و یا گروهی که هیچیک از دو اصل گفته شده را قبول ندارند و تعهدی در پاسداری از آن هدف ها را در سرنمی پرورانند، برای "اتحاد" نشست برقرار کنند و تلاش در راه یافتن راه حل برای ائتلاف باشند. افراد و گروه هایی که به حق و یا ناحق به نوعی در جامعه مورد توجه قرار گرفته اند باید به یاد داشته باشند که آنان بهیچوجه نمی توانند به تجزیه طلبان با برگزاری نشست، شایائی (مشروطیت) بخشند. ایران ملت دارد و نه ملیت ها.
تمامی شرکت کنندگان در این نشست به خوبی آگاه هستند که به اندازه کافی افراد و گروه هائی که به پدیده ایران به صورت یک اصل باور دارند، در خارج از کشور وجود دارند که بشود از میان آنان 8 نفر را مانند این نشست به دور هم جمع کرد. حال اگر با کمبود نماینده موجه روبرو نبودند، چه شده که از تجزیه طلبان و یا کسانی که گرایشی به این سو دارد، دعوت می نمایند که چنین نشست ننگینی برپا کنند. برپا کنندگان این نشست تنها و تنها بنا به میل ناآگاهان از بافت ملت ایران ویا زیر فشار قدرت تجزیه طلبان در غرب دست به این عمل زده اند. اگر خیزش ملت هنوز رهبری سیاسی خود را نیافته است، بدون تردید این افراد که به "ایران" باور ندارند، نمی توانند چنین نقشی را بازی کنند. بازهم باید تاکید کرد که ای خارج نشینان اگر، یاری نمی رسانید، دست از توطئه بر علیه ملت ایران در این برهه حساس بردارید.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: