وابستگی کامل نظام به روسیه
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[07 Aug 2022]
[ فرهاد یزدی]
– ششم اوت 2022
هر روز که از جنگ در اوکراین سپری می شود، آسیب پذیری نظامی و سیاسی روسیه نیز آشکارتر می گردد. روسیه که در پناه زراد خانه هسته ای، عنوان ابرقدرتی را یدک می کشید نا کفایتی خود را در یک جنگ کلاسیک در مرزهای خود ثابت کرد. این ناکفایتی در تمامی اجزای یک ارتش از طرح و برنامه گرفته تا آموزش تا گردآوری اطلاعات تا تاکتیک تا لجستیک تا پوشش هوایی تا جنگ افزار وتبلیغات ووو را پوشش داد. روسیه نتوانست در هیچیک از مشخصه های یک ارتش حرفه ای امروزی خود را همتراز نشان دهد. بخش بزرگی از این ناکفایتی، برمی گردد به عدم ارتباط میان حکومت و اجتماع که نشانه بارز حکومت خودکامه فاسد می باشد. حکومت آلیگارش روسیه، نتوانسته ارتباط خود را با ملت برقرار کند. هرچند با چنگ زدن به ناسیونالیسم زخم خورده روسیه بخاطر سقوط شوروی و تکیه بر کلیسای ارتودکس، پوتین تلاش کرد که ملت را در این ماجراجویی و تلاش برای زنده کردن امپراتوری خود شریک گرداند، تاکنون موفقیت دیده نشده است. بلکه برعکس، گمان برده می شود که با افزایش کشته و زخمی های جنگ، برباد رفتن ذخیره مالی و وخیم شدن وضعیت اقتصادی، ملت روسیه با شتاب بیش تری ئر آینده به این جنگ پشت خواهند کرد. به جز بلاروس که می توان آن را بخشی از روسیه فرض کرد، هیچ کشور خارجی حتا چین تاکنون به حمایت رسمی از این تجاوز برنخواسته است. تنها استثنا، نظام اسلامیست که تاکنون به دفعات سرسپردگی خود را به روسیه به صورت حمایت آشکار از این حمله، ثابت کرده است. آگاهیم که در درازای سال های سرسپردگی نظام اسلامی به روسیه گام مهمی در حمایت از رژیم آخوندها از جانب آن کشور برداشته نشده است. بلکه برعکس تا آنجا که توانسته اند به منافع ایران در منطقه و جهان آسیب رسانده اند. احتمال انتقال، همراهی و همکاری نزدیک روسیه با اسرائیل از دریافت اطلاعات از داخل ایران، در منطقه و به ویژه در سوریه، بسیار بالاست. رژیم نمی تواند به یک موفقیت سیاسی، اقتصادی و نظامی که از همراهی با روسیه به دست آورده است، اشاره نماید. حال این پرسش پیش می آید که چرا و چگونه رژیم اسلامی و به ویژه بخش نیروهای مسلح، این طور به دریوزگی حکومت روسیه ادامه می دهند؟ روسیه دیگر ابر قدرت نیست. روزی بود که تنها به صرف یاوری شفاهی روسیه از نظام اسلامی، می توانست تا مقداری تضمین امنیت برای رژیم همراه آورد. آن روز گذشته است.
نگاهی به واقعیت های امروزی جهان در رابطه با روسیه و ایران می افکنیم:
واقعیت نخست - حتا ابرقدرت چین که پس وند "کمونیسم" را یدک می کشد و از نظر روانی با حکومت روسیه شباهت های بسیار دارد و وجود روسیه نیرومند در قلب اروپا را برای درگیر کردن غرب، در راستای منافع خود می داند، حاظر نشده است که از این تجاوز به صورت علنی حمایت نماید. در این مورد نیاز دارد اشاره کنیم که چین از کارت تایوان برای فشار دادن غرب (که در جهت منافع روسیه بود) استفاده پرهیاهو ننمود. بلکه این آمریکا بود برای انکه ثابت کند که جنگ در اوکراین توجه آن کشور را از متحدین و منافع خود، نتوانسته مانع گردد، سفر از پیش برنامه ریزی نشده و ناگهانی رئیس مجلس نمایندگان به تایوان را پیش کشید. اخطار به چین، تنش در منطقه را افزایش خواهد داد و غرب از آن آگاه است. تا کنون نه چین و نه هندوستان، از جنگ اوکراین حمایت نکرده اند. کشورهای مستقل و منطقی جهان در جهت دستیابی به هدف های ملی، در راستای منافع درازمدت خود حرکت می نمایند. هردو کشور می دانند که حمایت از روسیه به وجهه جهانی آنان به شدت آسیب می رساند.
واقعیت دوم - رژیم نیک می داند که نه روسیه و نه چین، آماده هیچگونه کمک مالی به آنان نیستند. بیاد بیاورید که یک سال پیش روسیه حاظر نشد وام کوچک پنج میلیارد دلاری ایران را تضمین کند.
واقعیت سوم – رژیم در سخت ترین موقعیت سیاسی و اقتصادی خود از هنگام تولد تاکنون روبرو بوده است. از نظر سیاست خارجی و داخلی با شکست های پی در پی روبرو گردیده. وضعیت اقتصادی به اندازه ای بحرانی است که به جز تزریق فوری ارز خارجی راه دیگری دیده نمی شود.
واقعیت چهارم -در این مورد به یک نکته اساسی که ماندگاری رژیم باشد باید اشاره کنیم. همگان براین نظر هستند که برای رژیم، اولویت نخست، ماندگاری آن می باشد. نظام اسلامی با هر هزینه ای (حتا یکپارچگی ایران) به حفظ خود دست خواهد زد. پس چگونه است که با وجودی که این نظام می داند که با دست یابی به توافق با غرب (ویا برجام) که با به دست آوردن ارز خارجی تنها راه پیش گیری از خیزش عمومی، دستکم در کوتاه است، تاکنون به آن تن در نداده است؟
واقعیت پنجم - می دانیم که رژیم در برابر زور همیشه تسلیم شده باشد مگر در مورد ادامه حکومت خود در سرزمین ایران. بازهم می دانیم که هیچگونه ارزش مذهبی، انسانی و اخلاقی در سیاست های داخلی و خارجی نظام تا این لحظه دخالتی نداشته است. بازهم می دانیم که جنایت، آدمکشی و وطن فروشی در این رژیم مذموم نیست. پس چگونه است که با وجودی که این نظام می داند که با دست یابی به توافق با غرب (ویا برجام) که با به دست آوردن ارز خارجی تنها راه پیش گیری از خیزش عمومی، دستکم در کوتاه است، تاکنون به آن تن در نداده است؟
واقعیت ششم – بیش از منافع غرب و یا اسرائیل، منافع روسیه حکم می کند که ایران، بدون در نظر گرفتن رژیم حاکم برآن، به جنگ افزار هسته ای دست نیابد. روسیه در همسایگی، ایران توانمند را در جهت منافع خود ارزیابی نمی کند تا چه رسد به ایران هسته ای. با در نظر گرفتن گستردگی شبکه نفوذ و جاسوسان روسیه، بایستی از نظر رژیم روشن باشد که روسیه همراه با غرب و حتا پیش و بیش از آنان، در جهت پیش گیری از دست یابی نظام اسلامی، به جنگ افزار هسته ای تلاش خواهد کرد. در هنگام مقتضی جاسوسان روسیه تمامی نقاط حساس برای بمباران اسرائیل و آمریکا را در اختیار آنان قرار خواهند داد. البته باید گمان برد که تاکنون چنین امری اتفاق افتاده است. بازهم باید پرسش کرد که چگونه تاکنون رژیم گوش به فرمان روسیه مانده است؟
در بالا از کشورهای "مستقل و منطقی" یاد کردیم. آیا می توان گفت که برخلاف لاف های چهل و اندی سال، نظام اسلامی از استقلال برخوردار نیست؟ یا در این جا تنها منطق است که جای آن خالی است. پاسخ را به طور روشن نمی دانیم. هرچند منطق در این رژیم محلی از اعراب ندارد، اما به طور روشن نمی دانیم که این بی منطقی زایده خود نظام است و یا بخاطر عدم استقلال و یا مخلوطی از آن دو. نمی توانیم به طور خودکار وابستگی حیاتی نظام به روسیه را رد کنیم. بسیار محتمل است که عوامل روسیه در این سال ها توانسته باشند که مقام های مهمی در "بیت رهبر"، کانون نظام، سپاه و جیره خواران رژیم را در توبره خود، ذخیره کرده باشند.
در پاسخ به پرسش دلایل اصرار نظام بر ادامه بندگی از روسیه، می توان دلایل زیادی را پیش کشید. اما تمامی این دلایل در برابر خطر فوری سقوط نظام، رنگ می بازند. یعنی نمی توانند کافی باشند. این نظامی است که به سادگی در هنگام نیاز "جام زهر" را سرکشید. تنها یک دلیل به اندازه کافی می تواند قابل قبول باشد و آنهم نبود تایید روسیه از برجام در این برهه می باشد. روسیه رسیدن توافق ایران با غرب را به عنوان حربه ای سیاسی در مورد جنگ اوکراین بکار می گیرد. البته ما نمی دانیم که روسیه چه مدارکی از رژیم و سردمداران آن در دست دارد که آنان را به چنین بندگی فروکش داده است. اما بهرحال، روشن است که نظام اسلامی در بندگی از روسیه در جهان عمل می کند. اکنون که باردیگر، مذاکرات برای از سرگیری برجام در وین آغاز گردیده، باید به این نتیجه گیری برسیم که روسیه به نحوی، چه با رشوه از جانب غرب و یا دلایل دیگر مانند ارسال هرچه بیش تر جنگ افزار از جانب ایران به روسیه، با این مذاکرات موافقت کرده است. البته نمی توانیم این امکان که موافقت روسیه با از سرگیری مذاکرات برجام، در برابر وعده انتقال برخی از منابع مالی احتمالی ایران به آن کشور نباشد. درصدی از درآمد احتمالی ایران در آینده به جیب روسیه سرازیر خواهد شد.
در هر حال، وابستگی نظام اسلامی به روسیه بیش از ونزوئلا و کوبا و شاید تنها یک پله پائین تر از بلاروس قرارا دارد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: