درایران در خصوص موضوع تحقیق، تحقیقات و مقلااتی که ارائه شده اند عبارتند از :
-1 چلاشهای نوین جهانی آموزش و پرورش و توسعه فرهنگی، روزنامه همشهری 1377/1/17
دراین مقلاه مروری بر تعاریف و مفاهیم کلی فرهنگ، توسعه، توسعه فرهنگی و در نهایت تبیین نقش آموزش و پرورش در توسعه فرهنگی و جمع بندی برخی از نظریات متخصصان و صاحبنظران عرصه آموزش و پرورش ارائه شده است.
-2 چلاشهای جهانی آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم، محمدرضا سرکارآرانی، روزنامهایران 1378/9/21
ایشان موضوع جهانی شدن و چلاش آن با نظام آموزش و پرورش را از چهار منظر مورد توجه قرار داده است. -1 آموزش زیست محیطی -2 حقوق شهروندی، مردم سالاری و آموزش و پرورش -3 بین لامللی کردن آموزش و پرورش -4 نقش فن آوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات در آموزش و پرورش و در نهایت نتیجه گیری میکند کهاین موضوعات جنبه جهانی داشته و از حدود مرزهای ملی فراتر رفته و نسبت جامعه و مدرسه را در قلاب جدیدی تعریف میکنند. نظام آموزش و پرورش از نظر ساختاری از شکل سنتی باید به شکل نوین درآید تا بتواند هدفها، برنامهها، محتوا و روشها خود را بصورتی تبیین کند تا کودکان بتوانند همگام با تحولات زمان، مهارتهای اساسی زندگی )خوداندیشی، برقراری روابط انسانی مؤثر با دیگران، احساس صمیمیت و محبت با طبیعت، احترام به قواعد اجتماعی، مشارکت با دیگران در گروههای اجتماعی، شناخت درست فرهنگ بومیو آموزش
لازم برای عضو جامعه جهانی شدن و ...( را بیاموزند و در مدرسه امکان تمرین آن را پیدا کنند.
-3 جهانی شدن و آموزش و پرورش، حمید خوشدست، روزنامه سیاست روز، 1381/10/21
ایشان دراین مقاله اشاره میکنند که دو عامل در تسریع فرآیند جهانی شدن مؤثر بوده است. یکی سرمایه که مرز نمیشناسد و دیگری پدیده تکنو ساینس یا عامل علمیو فنی که به توسعه ارتباطات منجر شده است. عامل اول بیشتر در حوزه سیاست و اقتصاد مؤثر افتاده است و عامل دوم در توسعه روابط فردیایشان. اشاره میکنند که امروزه به برکت ابزارهای جدید نظیر تلفن،اینترنت، فاکس و غیره هر فردی میتواند با سایر افراد در اقصی نقاط جهان به راحتی و بدور از هر گونه ملاحظاتی ارتباط برقرار کنداین. وضعیت به گسترش دانش جدید نیز کمک میکند و بدین طریق ساختارهای بسته آموزشی را به چلاش میکشاند.
به غیر از موارد فوق، درایران تحقیق عمیق و جامع دیگری صورت نگرفته است. ولی اهم مقالات علمیکه در اولین همایش ملی جهانی شدن و تعلیم و تربیت در اردیبهشت 1383 در دانشگاه تهران ارائه شده اند بهاین موضوع پرداخته اند، که مهمتریناین مقالات عبارتند از :
-4 چلاشهاي معرفت شناختي جهاني شدن براي تعليم و تربيت - دكتر خسرو باقري - دانشيار دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران
دراین مقلاه نویسنده معتقد است جهاني شدن به منزله فرآیند يا طرح در نظر گرفته ميشود كه هرچه سريعتر در حلا شكلگيري است. جهاني شدن، در صورت وقوع، تأثيرات خود را برهمه ابعاد معرفتي و علمي به جا خواهد گذاشت. در اين ميان، تأثير آن بر معرفتشناسي و از طريق آن بر تعليم و تربيت، قابل توجه است. با توجه به اينكه يكي از مهمترين محملهاي جهاني شدن، ظهور و گسترش انقلاب اطلاعات است. نخستين چلاش در اين زمينه ناظر به ماهيت دانش يا معرفت است. لاگوي پردازش اطلاعات به منزله معياري براي بازانديشي در باب معرفت در نظر گرفته شده است. بر اين اساس، دانش با ويژگي اساسي پردازش اطلاعات شناخته ميشود. به علاوه، مطرح شدن انگاره «واقعيت مجازي»، از جانب ديگري ما را به بازانديشي درباره دانش فرا ميخواند زيرا همواره واقعيت به منزله موضوع دانش در نظر گرفته شده است و اگر واقعيت، شكل مجازي بيابد، مرز ذهن و عين در هم نورديده ميشود.
هنگامي كه به محيط تعليم و تربيت نظر ميكنيم، مفهوم «اجتماع مجازي» كه در عرصه ارتباطات مطرح شده، چلاش ديگري بر موارد پيشين ميافزايد، تعليم و تربيت بر اساس اجتماعهاي واقعي و كوچك، متشكل از افرادي با علايق مشابه، شكل ميگرفته است. در مقابل، اجتماع مجازي، هويت
مجازي را به بار ميآورد كه در آن افرادي در گستره كلان، با علايق متنوع و به شكلي مجازي در شبكههاي اطلاعاتي با يكديگر ارتباط برقرار ميكنند.
اين دگرگونيها، هم نگرش موضوعي و مجزا به دانش و دانش آموزي را به سوي نگرش كلگرا متحول ميسازد و هم روشهاي كسب دانش را از روابط اجتماع كوچك مأنوس به روابط اجتماع بزرگ نامأنوس و مجاز متحول ميگرداند. ملاقات با اين چلاشها، تعليم و تربيت امروز را در معرض دگرگوني عظيمي قرار داده است. اما اين دگرگوني، در عين عمق و وسعت بخشيدن به تعليم و تربيت آن را در محدوديتهاي ديدگاه پردازش اطلاعات گرفتار ميسازد. از اين رو، مواجهه انتقادي با چلاشهاي مذكور، ضرورتي اساسي است كه رشد تعليم و تربيت در عصر كنوني در گرو آن است. شرح و نقد اين چلاشها موضوع اصلي اين مقلاه است.
-5 جهانيشدن و تأثير آن بر اهداف تعليم و تربيت - دكتر محمد عطاران - استاديار دانشگاه تربيت معلم
دراین مقلاه نویسنده معتقد است پديده جهاني شدن مقولهاي است كه در حلا حاضر توجه بسياري از انديشمندان و علاقهمندان را در حوزههاي مختلف معرفت بشري مانند جامعهشناسي، سياست، اقتصاد و فرهنگ به خود جلب كرده است. همه كساني كه درباره جهانيشدن سخن گفتهاند از ديدگاهي خاص به آن نگريسته و تفسيرهاي خاصي از اين پديده ارائه دادهاند. چنانكه از معني جهاني شدن برميآيد مقدمتاً ميتوان آن را به معناي يكي شدن، يكسان شدن، از اصول و هنجارهاي يكسان پيروي كردن و همهگير شدن يك نحوه زندگي، و ارزشهاي خاص دانست. سير جهاني شدن ايجاب ميكند كه طرز تلقي ما نسبت به جهان، انسان، علم، يادگيري و شيوههاي آن و ساير عناصر مربوط به تعليم و تربيت تغيير كرده و دوباره تعريف و توصيف شوند. در اين مقلاه به سه پرسش پاسخ داده ميشود:
• مفهوم جهاني شدن چيست؟
• رويكردهاي مهم در مورد پديده جهاني شدن كدامند؟
• تأثيرپذيري اهداف غايي تعليم و تربيت از وضعيتهاي تغيير يافته سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي چگونه است؟
خاستگاه جهاني شدن چنانكه نظريهپردازان بحث كردهاند عرصهاي به جز تعليم و تربيت است، ولي تعليم و تربيت به علت ارتباط متقابل و عميقي كه با حوزههاي مختلف معرفت و اركان زندگي بشر دارد ناگزير از این تأثیرپذیری است و بايد مطابق با تحولات در جامعه، تجديد ساختار يابد تا بتواند پاسخگوي نيازها و خواستهاي افراد جامعه باشد و جامعه را در جهت تعلاي سوق دهد.
در اين مقلاه نخست به مفهوم جهاني شدن اشاره ميشود. آنگاه از منظر خوشبينان و بدبينان نسبت
به پديده جهاني شدن و يا جهاني سازي، به تحليل نظريههاي رايج پرداخته شده و سپس منابع تعيين اهداف تعليم و تربيت پرداخته ميشود و در ادامه بر اساس تحولاتی كه در اجتماعات بشري، معرفت بشري، مفهوم يادگيري، نظامهاي ارزشي و اخلاقي و مفهوم انسان صورت گرفته، تحولات ناظر بر اهداف تعليم و تربيت كه از لازامات جامعه جهاني است مورد بررسي قرار ميگيرد.
-6 جهانيشدن، تعليم و تربيت: پيامدها و چلاشها - دكتر سيد مهدي سجادي - استاديار دانشگاه تربيت مدرس
دراین مقلاه نویسنده معتقد است يكي از تحولات دوران معاصر كه اثرات شگرفي را بر عرصههاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به جاي گذاشته و ميگذارد، مسئله جهاني شدن است. جهاني شدن با ابعادي كه دارد )اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي( بر تمامي عرصهها از جمله تعليم و تربيت، اثرات فراواني به جاي ميگذارد. امروزه يكي از نمادهاي تأثير پديده جهاني شدن بر تعليم و تربيت، ظهور پارادايم تعليم و تربيت و يادگيري جهاني است. به عبارت ديگر تأثير جهاني شدن بر نظام آموزشي، به معني تغيير در پارادايم يادگيري و تعليم و تربيت است، چرا كه جهاني شدن، قدرت تغيير در ساختار، برنامه درسي و محيطي را كه نظامهاي آموزشي در آن قرار دارند، داراست. اين مقلاه در پي پاسخ به چند سؤلا اساسي در مورد تأثير جهاني شدن بر مؤلفههاي اساسي تعليم و تربيت است، از جمله:
• چه نسبتي بين جهاني شدن و تعليم و تربيت وجود دارد؟
• تحولات در اهداف تعليم و تربيت و يادگيري ناشي از تأثير جهاني شدن، كدامند؟
• در فضاي جهاني شدن ساختار تعليم و تربيت چگونه ترسيم ميشود؟
• برنامه درسي و محتواي تعليم و تربيت و يادگيري چه تغييراتي مييابند؟
• وجوه چلاش برانگيز تأثيرات جهاني شدن براي مؤلفههاي تعليم و تربيت و يادگيري )اهداف، محتوي، ساختار و برنامه درسي( چگونه است؟
بنابراين بررسي و تبيين اثرات و پيامدهاي چلاشبرانگيز جهاني شدن كه بر اهداف، محتوي و ساختار تعليم و تربيت مربوط ميشود، موضوع مورد بررسي در اين مقلاه است. لابته در اين مقلاه به منظور دستيابي به اهداف مورد نظر، بررسي مختصر تاريخچه ظهور جهاني شدن و ابعاد آن نيز مورد توجه قرار گرفته است.
-7 اصول حاكم بر تحولات جهاني آموزش و پرورش - دكتر احمد آقازاده - استاد دانشگاه علامه طباطبايي
دراین مقلاه نویسنده معتقد است هدف از مطلاعه تحولات و اصلاحات آموزش و پرورش كشورهاي
موفق جهان اين نيست كه لاگو و انگارههاي تربيتي كشوري را با ذوق و سليقه شخصي و به گونهاي ذهني توصيف و بررسي و سرانجام حكم در تأييد، تقليد يا رد آن صادر شود، بلكه هدف و ارزش عمده اينگونه مطلاعات آن است كه به شيوه تحليلي و دور از هرگونه پيشداوري بررسی شود که ديگران در ساختن نظامهاي تربيتي خود چه اقداماتي را به عمل آوردهاند و چه تدابيري را براي حل و فصل رضايتبخش مسائل و مشكلات آموزشي خويش اتخاذ كردهاند.
مقلاه حاضر بر دو هدف استوار است نخست آشنا كردن خواننده با جريان شكل يادگيري و تحول نهاد آموزش و پرورش در كشورهايي چون انگلستان، ژاپن و لامان كه نظام تربيتي آنها در ايجاد تمدن و فرهنگ قرن معاصر نقش مؤثري داشته است. همچنين شناسايي و تحليل نيروهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فني كه نياز به تحولات در قلمرو آموزش و پرورش را از حد يك احساس به صورت يك ضرورت در آورده است. دومين هدف آن است كه از طريق بررسي تحليلي و تاريخي كه يكي از متداولترين شيوههاي پژوهشي در بررسيهاي تطبيقي است بررسی شود كه اصلاحات آموزش و پرورش در اين كشورها بر چه اصولي استوار است و در پرتو كشف اين اصول و تبيين آن، زمينه را براي بهرهگيري از تجارب اين كشورها جهت توسعه و اصلاحات آموزشي كشور از طريق ارائه پيشنهادات كاربردي فراهم شود.
عمدهترين اصولي كه در تحقق اين منظور مورد توجه قرار خواهد گرفت عبارتند از:
• بهرهگيري از آراء و عقايد تربيتي متفكران و روشنفكران جامعه به منظور فراهم سازي بنيادهاي نظري اصلاحات آموزشي و فرهنگي
• توجه به عدم تمركز مديريت آموزشي و انتظامبخشي به فرآیند آموزش و پرورش
• توجه به پژوهشهاي تربيتي و پيوند آن با اصلاحات آموزشي
• مشاركت بخش خصوصي و مردم در تأمين اعتبارات ملاي و امكانات مورد نياز براي اصلاحات آموزشي
• توجه به جامعگرايي در طراحي برنامههاي اصلاحي آموزش و پرورش
• پذيرش گسترش كمي و كيفي به طور هماهنگ در برنامههاي اصلاحي آموزش و پرورش
• توجه به ارتباط دنياي تحصيل با شرايط واقعي دنياي كار از طريق گسترش آموزشهاي فني و حرفهاي
• توجه به همگامي آموزش و پرورش با علوم و فنون جديد
• توجه به تربيت معلم به عنوان محور تحولات و اصلاحات در آموزش و پرورش
• توجه به تمركز و هدايت فعلايتهاي اصلاحي آموزش و پرورش از قاعده به سوي رأس هرم آموزشي
-8 تأثير جهانيشدن و چلاشهاي ناشي از آن بر ارزشيابي عملكرد در نظام تعليم و تربيت-دكتر خدايار ابيلي - دانشيار دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران
دراین مقلاه نویسنده معتقد است جهاني شدن و جهاني سازي پديدهاي چندبعدي، فرآیندي و چلاشبرانگيز است. به اين معنا كه اولا نه در يك بعد خاص بلكه در ابعاد گوناگون در حلا شكلگيري
تكوين است و ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جوامع بشري را تحت تأثير قرار ميدهد. ثانياً نه يك پديده «مختوم» و «غاييشده» بلكه پديدهاي پيوسته در حلا «شکل گرفتن» است
هر روز در شكل و شيوهاي متفاوت متجلي ميشود و ثلاثاً در هر بعدي از ابعاد و در فرآیند تكوين مستمر خود وضعيت موجود و نظامهاي مستقر آن را اعم از محلي،ملي و منطقهاي به چلاش وا ميدارد.
بهترين چلاش ناشي از اين پديده شكسته شدن قلابهاي موجود، گسسته شدن انحصارها و پيدايش فضاي رقابتي شديد در سطح جهاني است و همه نظامهاي اجتماعي براي تداوم حضور خود در عرصه جهاني ناگزير خواهند بود در جهت تأمين لازامات رقابتي شدن و كسب مزيت رقابتي لازم تلاش نمايند. در آستانه قرن بيست و يكم و در بستر روند تدريجي جهاني شدن نظامهاي اجتماعي گوناگون، نظام تعليم و تربيت نيز از اين قاعده مستثني نيست و براي تضمين بقا و استمرار كارآيي خود بايد بتواند اركان، اجزا و زير سيستمهاي وابسته به خود را با لازامات رقابتيشدن همسو نمايد. در اين راستا نظام تعليم و تربيت به يك ذهنيت جهاني نياز دارد و تجهيز اين نظام به چنين ذهنيتي در گرو جهاني شدن ذهنيت متوليان آن است. به بيان ديگر، متوليان نظامهاي تعليم و تربيت بايد ضمن تلاش در گشودن دريچه اذهان خود بر روي پديده جهاني شدن و تحولات ناشي از آن، رسلات و وظيفه استراتژيك و مهم خود را ترويج تفكر جهاني در كليه اجزاي خود قرار دهند.
تحقق و ترويج چنين تفكري در اجزاي تشكيلدهنده نظامهاي تعليم و تربيت امروز مستلزم برخورداري آنها از نيروهاي دانشگري است كه از توانمندي و قابليتهاي استراتژيك لازم برخوردار و بر تداوم تلاش در كسب مهارتهاي جهاني و جهاني انديشيدن و جهاني عمل كردن واقف باشند
بتوانند در مواجهه با ابعاد مختلف جهاني شدن ضمن شناسايي دقيق فرصتها و تهديدها امكان تبديل به فرصت و بهرهگيري صحيح از فرصتها را فراهم كنند.
جهاني انديشيدن و جهاني عمل كردن نيروهاي دانشگر در نظامهاي تعليم و تربيت جهاني شده، به دگرگوني استانداردها، شاخصها و ابزار عملكرد آنان منجر ميشود و نهايتاً معيارهاي متفاوتي را نيز در ارزيابي عملكرد نظامهاي تعليم و تربيت امروز مطرح خواهد كرد.