سرعت و دقت رایانه در راه رسیدن به توان انسانی
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[27 May 2009]
[ پارسا ستودهنیا]
به سوی مغزهای الکترونیکی
بسیاری از شگفتیهای خلقت به دلیل آن که کسی از وجود آنها خبردار نیست، ناشناخته باقی ماندهاند و روز به روز در گوشهای از این جهان بیانتها چیزی کشف میشود که با وجود عمر طولانی، از دید بشر پنهان مانده و با پی بردن به وجود آن، حرکت در مسیر شناخت آن آغاز میشود؛ اما یکی از بزرگترین شگفتیهای جهان آفرینش بدن انسان و به طور خاصتر مغز آدمیزاد است که خود به تنهایی دنیای بزرگی از ناشناختههای خلقت است و با وجود آن که از ابتدا به وجود آن پی برده شده و تلاشهای فراوانی به منظور شناخت ساختار و طریقه عملکرد آن صورت گرفته است، هنوز ابهامات و نقاط تاریکی از آن در ذهن بشر و دانشمندان وجود دارد.
رایانه، خانواده بزرگ آن و فناوریهای وابسته به آن امروز از محاسبات و پردازشهای معمول پا فراتر گذاشته و با ایده گرفتن از مغز انسان و تواناییهای آن در جهت هر چه نزدیکتر کردن خود به تواناییهای انسان گام برداشتهاند، اما این که تا چه حد موفق شدهاند چیزی است که میتوان با نگاهی به پیشرفتهای امروز بشر و نواقص موجود در دستاوردهای کنونی به آن پی برد.
شاید اولین چیزی که از تواناییهای انسان برای انتقال به رایانه به ذهن میرسد دیدن و درک دیدههاست. فناوریهای امروز به جایی رسیده است که بتواند آنچه را بشر میبیند، حتی با دقت و جزییات بیشتر ببیند و ثبت کند؛ اما برتری دید انسان در قدرت درک دیدههاست. رایانه برای درک عناصر موجود در یک تصویر ثبت شده نیازمند به کارگیری تکنیکهای پیچیده پردازش تصویر است. این کار را با استفاده از الگوها و روشهای از پیش تعیین شده انجام میدهد و در این کار نیز گاهی دقت لازم را ندارد. در واقع همه پردازش برپایه شکل و رنگ و مختصات عناصر تصویر انجام میشود و کوچکترین تغییری در این ساختارها به احتمال زیاد منجر به اعلام نتایج غلط خواهد شد، مگر این که تغییرات نیز به عنوان الگوهای جدیدی به روش اصلی ضمیمه شوند که این کار نیز گاهی غیرقابل انجام است. بیایید با بیان یک مثال ساده به یکی از قابلیتهای مغز انسان که رایانه از انجام آن ناتوان است، اشاره کنیم. شخص هنرمندی است که میتواند با استفاده از مواد و ترکیب رنگها به ساخت میوههای مصنوعی برای دکوراسیون و تزئینات بپردازد. او این کار را آنچنان دقیق و هنرمندانه انجام میدهد که هر کس با دیدن آثار او شگفتزده میشود که او چقدر در ساخت میوههای مصنوعی شبیه نمونههای طبیعی مهارت دارد. جدا از بوی میوه و لمس آن، انسان تنها با دیدن این میوهها پی به مصنوعی بودن آنها میبرد. اگر نرمافزاری باشد که بتواند تصاویر میوهها را بشناسد، بدون شک توان تشخیص میوههای مصنوعی این هنرمند را از خلقتهای طبیعی هنرمند یکتای جهان آفرینش نخواهد داشت. توانایی مغز انسان در این مثال زمانی به اوج شگفتانگیزی میرسد که میبینیم میتواند یک میوه له شده یا گندیده را که شکل ظاهری آن دیگر هیچ شباهتی به یک میوه سالم ندارد و رنگ و بویش نیز کاملا تغییر کرده است، نیز بسادگی تشخیص دهد.
▪ شنیدن و تشخیص صدا: امروزه فناوری دریافت و تشخیص صدا به میزان زیادی پیشرفت کرده است و تکنیکهای پیچیده تحلیل و پردازش صوت تا حد زیادی رایانهها را به توانایی شنیدن نزدیک کرده است. در حال حاضر بسیاری از امور هویتسنجی و کارهای امنیتی از این قبیل با استفاده از تشخیص صدا و مقایسه آن با نمونه اولیه انجام میپذیرد. در این زمینه ۲ چیز است که باید به آن توجه شود. یکی صوت و لحن گوینده و دیگری کلماتی که وی بر زبان میآورد کار تشخیص صوت و لحن نسبت به تشخیص کلمات برای رایانه بسیار راحتتر است. این که متوجه شود گوینده زن است یا مرد براحتی با تحلیل امواج صوتی قابل تشخیص است. در مرحله بعد با تحلیل امواج صوتی هر زن یا هر مرد میتوان روی صوت افراد مختلف نیز تمایز قائل شد اگر بتوان تشخیص داد که فرد چه کلماتی را به زبان آورده و صحبتهای او را درک کرد، مساله پیچیدهتری است که البته غیر ممکن نبوده است. در حال حاضر نرمافزارهایی هستند که قادرند صحبتهای افراد را با دقت بالایی در زبانهای مختلف به متن تبدیل کنند. نسخه فارسی چنین نرمافزاری نیز توسط هموطنان عزیزمان نیز طراحی شده است. معمولا در برخی موارد خطاهایی رخ میدهد. وقتی فرد لهجه داشته باشد یا کلمهای را درست ادا نکند یا در موارد مشابه، خروجی برنامه دچار اشکال خواهد شد. گاهی انسانها نیز در تشخیص کلمات حین صحبت دچار اشتباه میشوند، اما به دلیل وجود هوش انسانی گاهی کلماتی که درست ادا نمیشوند یا لهجههای مختلف را تشخیص داده و در صورت اشتباه گفتاری اغلب به طور خودکار آن را در ذهن خود تصحیح میکنند. محققان بتازگی موفق به ساخت نرمافزاری شدهاند که با استفاده از یک دوربین قادر است از روی حرکات لبهای افراد به چند زبان لبخوانی کند. در صورتی که بتوان نتایج حاصل از این فناوری را با تکنیک تشخیص گفتار ترکیب کرد میتوان دقت عمل را بالا برد.
▪ چشیدن و بویایی: تشخیص بو و مزه از بین حواس بشری از جمله مواردی هستند که نسبت به دیگر حواس کمتر پیشرفت داشتهاند. شاید دلیلش را بتوان به ارتباط لازم میان ۲ علم رایانه و شیمی ربط داد. معمولا در نقاطی که ۲ شاخه متفاوت از علم به یکدیگر میرسند نقاطی هستند که پیشرفتها نسبت به آن حالتی که تنها وابسته به یک شاخه از علم هستند، کندتر است؛ البته در عصر حاضر بسیاری از فاصلهها بین علوم مختلف کم شده و حتی برداشته شده است. همچنان در مواردی، ناسازگاریهای بزرگی احساس میشود. رنگ، تصویر، نور، موج، صوت و ... هریک به نوعی توسط دادههای دیجیتال قابل تغییر هستند؛ هرچند هرگز انسان نتوانسته است دادههای آنالوگ محیط پیرامون خود را به طور کامل به دیجیتال تبدیل کند، اما موفق شده است این کار را با دقت بالا و قابل قبولی انجام دهد. این کار درباره مواد شیمیایی، بوها و مزههای مختلف کمی متفاوت است. این دو حس در انسان با توجه به نوع ماده و تاثیری که روی اعصاب میگذارند توسط مغز تفسیر میشوند که میتواند درباره هر ماده، هرچند جدید و ناشناخته صورت بگیرد.
اصلیترین تفاوت رایانه با انسان در تفکر است چیزی که تا انسان به طور کامل ساختار مغز را کشف نکند موفق به پیادهسازی آن در دنیای رایانهها نیستدرباره رایانه میتوان درخصوص مواد مشخص و معدودی، اقداماتی انجام داد که البته تاکنون نتایج به میزان زیادی قابل قبول نبوده و در حد وسیع، فراگیر نشده است. مدتها پیش یک دانشمند ایرانی موفق شد بو را از طریق اینترنت منتقل کند. طریقه این کار بدین شکل بود که در مقصد با توجه به پالسهای رسیده و با استفاده از فرآیندهای شیمیایی، ماده مورد نظر تولید تا بوی آن پراکنده شود که البته این کار تنها برای تعداد محدودی ماده قابل انجام بود و در حد آزمایش باقی ماند و اکنون آن را در کاربردهای روزمره مشاهده نمیکنیم.
▪ تصمیمگیری: برای تصمیمگیری به میزان زیادی اطلاعات و تجربه نیاز است. یک فرد باتجربه دنیا دیده مسلما بهتر از یک شخص بیتجربه تصمیم میگیرد. همچنین برای تصمیمگیری نیازمند آن هستیم که بتوانیم بسرعت به اطلاعات قبلی ذهنمان رجوع کنیم. فردی که حضور ذهن بهتری دارد میتواند تصمیمات بهتری بگیرد. در کنار اینها فرآیندهای مغزی دیگری نیز وجود دارند که به تصمیمگیری افراد کمک میکند و البته بعضی از آنها همچنان ناشناخته هستند. هماکنون نرمافزارهای توانمند و البته گرانقیمتی وجود دارند که میتواند با استفاده از اطلاعات قبلی و تحلیل آنها تصمیمگیری کند. اینگونه نرمافزارها میتوانند در شرکتهای بزرگ که میزان دادهها و اقلام اطلاعاتی آنها بسیار زیاد است، مدیر را در اتخاذ تصمیم بهتر یاری رسانند.
سرعت رایانه چیزی است که این نرمافزارها روی آن تکیه دارند. شرکت ای.بی.ام بتازگی یک سیستم نرمافزاری سریع برای تصمیمگیری طراحی کرده است که اطلاعات را با سرعت بالایی تحلیل میکند. به گفته نایب رئیس این شرکت، اگر یک انسان میخواست با این سرعت به تحلیل اطلاعات بپردازد باید بتواند کل آثار شکسپیر را با سرعتی بیش از ۱۰ بار در ثانیه بخواند. انسان هرگز به چنین سرعتی نخواهد رسید، اما اگر بتواند رایانه را به فرآیندهای تصمیمگیری مغز خود نزدیک کند، آنگاه با سرعت رایانه میتواند شگفتی بیافریند.
▪ یادگیری: یادگیری توسط رایانه در مبحثی با عنوان شبکههای عصبی مطرح میشود. در برخی روشهای این مبحث سعی میشود هر بار و در هر مرحله یک گام به نتیجه نهایی نزدیک شده و هر گاه نتیجه به دقت مطلوبی برسد گفته میشود که شبکه آن مبحث را یاد گرفته است. مثلا عمل جمع با رایانه به سرعت و دقت بالایی قابل انجام است. اگر بخواهیم عمل جمع را به یک سیستم رایانهای یاد دهیم به این ترتیب میشود که مثلا هر گاه نتیجه ۲+۲ به عددی نزدیک به ۴ رسید، سیستم را آموخته فرض میکنیم. آنگاه رایانه قادر خواهد بود بدون محاسبه مستقیم، نتیجه ۳+۲ را نیز با دقت خوبی بیان کند؛ البته این تنها در حد یک آزمایش و مثال است. گاهی حل برخی مسائل نیازمند آموزش شبکههای عصبی است و این آموزش شاید ماهها به صورت شبانهروز به طول بینجامید.
▪ تفکر: این بزرگترین و مهمترین هدفی است که انسان در مورد تکامل رایانهها دنبال میکند و تاکنون در این زمینه به موفقیت نرسیده است. اصلیترین تفاوت رایانه با انسان در تفکر است؛ چیزی که تا انسان به طور کامل ساختار مغز را کشف نکند، موفق به پیادهسازی آن در دنیای رایانهها نیست. رایانهای که بتواند مانند انسان فکر کند و نتیجه بگیرد به دلیل داشتن سرعت و دقت بالا از انسان برتر خواهد شد. بسیاری از عالمان بر این عقیدهاند که این امر هرگز به وقوع نخواهد پیوست.
برخی نیز معتقدند هر چیز که به ذهن بشر برسد مطمئنا روزی به حقیقت خواهد پیوست و تا رسیدن به انتهای علم راه بسیار زیادی در پیش داریم. آنها بر این باورند که در آخرین روز هستی، هیچ کار نشده باقی نمانده و هیچ چیز کشف نشده نخواهد بود. این رموز و تواناییها و این پیچیدگیها همه و همه حکایت از قدرت بیانتهای خالقش دارد. اگر روزی انسان بتواند به خواست پروردگارش به این ساختارهای پیچیده و این اسرار شگفتانگیز پی ببرد به یقین جهان را دگرگون خواهد کرد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: