نوآوری؛ کلید توسعه دانایی محور
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[07 Aug 2008]
[ دکتر شهرام یزدانی]
محقق شدن اهداف ترسیم شده در چشمانداز ۲۰ ساله، ما را به توسعه دانایی محور میرساند
تحول و حرکت به سمت تعالی، در عصر حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است. همانطور که در سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور ما نیز به چشم میخورد، «توسعه دانایی محور»، زیباترین شکل توسعه است. اهمیت این موضوع در میان سیاستگذاران نظام به حدی است که در چهارمین برنامه توسعه ۵ ساله کشور، یک فصل به توضیح این موضوع اختصاص داده شده است. به طور حتم دستیابی به چنین هدفی، مستلزم پیشنیازهای فراوانی است که یکی از مهمترین آنها، بخش آموزش عالی کشور است. تحول و حرکت به سمت تعالی، در عصر حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است. همانطور که در سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور ما نیز به چشم میخورد، «توسعه دانایی محور»، زیباترین شکل توسعه است. اهمیت این موضوع در میان سیاستگذاران نظام به حدی است که در چهارمین برنامه توسعه ۵ ساله کشور، یک فصل به توضیح این موضوع اختصاص داده شده است. به طور حتم دستیابی به چنین هدفی، مستلزم پیشنیازهای فراوانی است که یکی از مهمترین آنها، بخش آموزش عالی کشور است.
وزارت بهداشت و درمان به عنوان یکی از دو رکن مهم آموزش عالی کشور، در فراهم نمودن شرایط لازم برای محقق شدن اهداف سند چشمانداز ۲۰ ساله ، نقش به سزایی دارد. اما پیش از پرداختن به نقش نهادهای آموزشی در این راستا، نگاه مختصری به شرایط کنونی جامعه خود و جامعه جهانی خواهیم داشت.
● تولید ناخالص ملی
هر کاری که توسط افراد در جامعه انجام میشود، ارزش افزودهای به دنبال دارد. وقتی یک فرد با تلاش خود از هزار تومان مواد اولیه، یک کالای پنجهزار تومانی تولید میکند، ارزش افزوده ایجاد کرده است. فعالیت یک کارمند محترم اداره پست در طول روز نیز برای جامعه ارزش افزوده در بردارد (هرچند که محاسبه آن کمی دشوارتر است). حاصل جمع این اعداد در طی یک سال برای آحاد جامعه نشان میدهد که مردم یک کشور در طی یک سال چقدر توانستهاند ارزش افزوده ایجاد کنند که اصطلاحا به آن «تولید ناخالص ملی» گفته میشود. بخشهای مختلفی در ایجاد یک ارزش افزوده دخیل هستند. متاسفانه گستردگی اقتصاد دولتی در کشور ما باعث شده تا نزدیک به ۵۰ درصد تولید ناخالص ملی، مربوط به قسمت خدمات باشد. حدود ۲۰ درصد فناوریها، مرتبط با نفت و گاز، ۱۰ درصد مربوط به بخش کشاورزی و تنها ۲۰ درصد مربوط به بخش صنعت است. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، سهم صنعت از تولید ناخالص ملی نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ درصد است. این موضوع نشان میدهد که سرمایهگذاریها در بخش توسعه صنعت با توجه به جایگاه جهانی ما، باید بیشتر شود.
● صادرات غیردانایی محور
محصولات تولیدی، ۹ درصد ترکیب صادرات ایران را تشکیل میدهند که ۳ درصد آن مربوط به فرش، ۲ درصد خشکبار و تنها ۲ درصد از آن را محصولاتی تشکیل میدهند که دانش و فناوری پیشرفته در تولید آنها به کار رفته است. نگاهی به آمار ۷ درصدی مصر، ۱۱ درصدی هند، ۴۰ درصدی کره و ۶۵ درصدی مالزی در این زمینه، جایگاه کشور ما را در عرصه تولید کالاهای با تکنولوژی بالا، بهتر نشان میدهد. یکی از مهمترین دلایل کم بودن سهم «اقتصاد دانایی محور» در کشور ما، نبود رقابت و کمرنگ بودن نقش بخش خصوصی است.
● بخش خصوصی کوچک
تنها ۱۵ درصد تولید ناخالص ملی ما، در بخش خصوصی شکل میگیرد. از آنجا که اکثریت فعالیتها در حوزه اقتصاد دولتی صورت میگیرند، تنها قسمت اندکی از فعالیتها در عرصه رقابتی بخش خصوصی انجام می شوند. متاسفانه انحصاری بودن بسیاری از کارخانهها و موسسات، باعث شده تا رقابت مناسبی در بخش خصوصی نیز دیده نشود. شرکتهای بزرگ به دلیل انحصاری بودنشان، نه تنها قیمت کالاها، بلکه کیفیت آنها را نیز خود مشخص میکنند، در حالی که رقابت باعث کاهش قیمت و افزایش کیفیت میشود.
● رقابت، موتور محرک توسعه
موتور محرک پیشرفت و توسعه، رقابت است. به همین دلیل برخلاف باور عمومی، برای توسعه در زمینه فناوری و نوآوری در زمینه فناوری، نیازمند داشتن شرکتها و موسسات خیلی بزرگ نیستیم. امروزه موسسات کوچک و متوسط، موتور محرک توسعه را تشکیل دادهاند، موسسات کوچکی که به لحاظ تعداد انبوهشان برای بقا در بازار رقابتی جهانی، نیازمند ابداع و نوآوری هستند. در حال حاضر سهم شرکتهای کوچک و متوسط در تولید ناخالص ملی، بسیار اندک و ناچیز است. بنابراین شرکتهای بزرگ که با فقر ایدههای نوآورانه روبهرو شدهاند، به انجام کارهای تکراری و کمبازده قانع هستند. رقابت و کشش بازار در عصر کنونی به مراتب بیش از کنجکاوی دانشمندان، منجر به نوآوری در عرصههای گوناگون میشود. فراهم شدن زمینه ابداع و نوآوری باعث شده است تا سنگاپوریها ۱۰ برابر، آلمانیها ۲۰۰ برابر، کرهایها ۹۰۰ برابر و ژاپنیها ۱۱۰۰ برابر ایرانیها نوآوری داشته باشند. نمیشود جوانان با استعداد را رها کرد تا انگیزه درونی به سراغ آنها برود و استعداد آنها شکوفا شود. رقابت و حمایت از ایدهها، باعث تبلور ابداع و اختراع میشود. متاسفانه دولتی بودن اقتصاد ایران باعث شده است تا زمینه مساعدی برای تبلور ایدههای نوآورانه فراهم نشود.
● محصولات با تکنولوژی بالا
برخی موسسات به سبب نوع کالایی که تولید میکنند، نیاز چندانی به تحقیق و نوآوری ندارند، در حالی که برخی موسسات برای تداوم فعالیتهایشان نیازمند بخش پژوهش و توسعه فعال هستند. اگر موسسه یا کارخانهای بیش از ۵ درصد گردش مالی خود را صرف پژوهش و توسعه کند، محصولات تولیدی آن، جزء محصولات با تکنولوژی بالا قرار میگیرد. مثلا اگر یک موسسهای که یک میلیارد تومان گردش مالی دارد، ۵۰ میلیون تومان در پژوهش و توسعه صرف کند، نشان میدهد که در جهت نوآوری و تولید محصول با کیفیت کار میکند. در سالهای اخیر، شرکت سامسونگ با صرف نزدیک به ۴۰ درصد گردش مالی خود در زمینه پژوهش و توسعه، رکورددار این عرصه بوده است.
● نقش پژوهش در توسعه داناییمحور
توجه جهانی به امر پژوهش و توسعه، نشان میدهد که سرمایهگذاری در این عرصه بازدهی مناسبی را به دنبال دارد. متاسفانه در بودجه سالانه کشور، سهم حوزه پژوهش تنها ۵/۰ درصد است. در حالی که در کشوری مانند مغولستان این عدد ۹/۰ درصد و در کشورهای کره و ژاپن حدود ۷/۲ تا ۳ درصد برآورده میشود. عدم توجه به تبعات کمتوجهی در عرصه پژوهش، نه تنها باعث نمیشود فاصله موجود تا کشورهای توسعه یافته را کاهش دهیم بلکه انتظار میرود که این فاصله بیشتر نیز شود. مهمترین جایگاه پژوهش، دانشگاهها هستند. بنابراین اگر متولیان آموزش عالی کشور از سوی دولت حمایت شوند، میتوانند چرخهای توسعه کشور را با سرعت بیشتری به حرکت درآورند. حرکتی که متضمن«توسعه دانایی محور کشور» و دستیابی به اهداف ترسیم شده در سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور خواهد بود.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: