انسان ها در قالب داستان ها فکر می کنند، نسه حقسايق، ارقسام يسا معسادلات، و هسر چسه
داستان ساده تر باشد، بهتر است. هر فرد، گروه و ملتی حکايات و اسطوره های خسسود را
دارد. اما طی قرن بيستم حاکمسان جهسانی در نيويسورک، لنسدن، بسرلين و مسسکو سسه
داستان بزرگ تدوين کردند که مدعی بود کسسه تمسسامی گذشسسته را توضسسيح می دهسسد و
آيندة تمامی دنيا را هم پيش بينی می کند: داسسستان فاشيسسست، داسسستان کمونيسسست و
داستان ليبرال. جنگ جهانی دوم داستان فاشيست را از ميان به در برد و از اواخر دهة
۱۹۴۰ تا اواخسر دهسة ۱۹۸۰ دنيسا عرصسة کسارزار تنهسا دو داسستان شسد: کمونيسسم و
ليبراليسم. سپس داستان کمونيست فرو ريخت و داستان ليسسبرال، همچسسون راهنمسسای
گذشتة انسانی و دستورالعملی لازم الاجرا برای آيندة جهان، برجا ماند س يسسا اين کسسه در
نظر حاکمان جهانی چنين می نمود.