مخاطرات افزایش تعداد شهرهای بزرگ
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[19 Oct 2011]
[ جرمی ریفکین]
سال ۲۰۰۷ میلادی، یک دوره زمانی مهم در تاریخ بشریت خواهد بود؛ چرا که پدیده مهم و با اهمیتی همتراز با پیدایش عصر کشاورزی و انقلاب صنعتی در حال شکل گیری می باشد. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، هم اینک برای اولین بار در تاریخ بشریت، اکثریت مردم دنیا در مناطق شهری و به ویژه ابر شهرها و مناطق حاشیه ای شهرهایی بسیار بزرگ با جمعیتی بیش از ۱۰ میلیون نفر و یا بیشتر، زندگی می کنند. بدین ترتیب، ما به انسان هایی کاملاً شهرنشین تبدیل شده ایم. در دویست سال پیش، میانگین افرادی که ممکن بود در کل دوره زندگی یک فرد با وی روبه رو گردند، دویست و یا سیصد نفر بود. اما امروزه، یک ساکن شهر نیویورک، در یک سفر روزانه ۱۰ دقیقه ای بین منزل و محل خویش، با حدود ۲۲۰۰۰۰ نفر دیگر، روبه رو می شود. در سراسر تاریخ بشریت و تا قرن نوزدهم میلادی، تنها یک شهر (رم قدیم)، جمعیتی بیش از یک میلیون نفر داشته است.
شهر لندن نیز اولین شهر دنیای مدرن بود که جمعیت آن در سال ۱۸۲۰ میلادی، از مرز یک میلیون نفر گذشت. امروزه، در مجموع ۴۱۴ شهر با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر وجود دارد که البته این رقم همچنان رو به افزایش است.از زمانی که انسان ها به نور خورشید، باد، رودخانه ها، حیوانات و نیروی انسانی در جهت تداوم حیات خویش اتکاء می نمودند، جمعیت مناطق سکونت بشر، بسیار محدود و انگشت شمار بود و علاوه بر آن، ضایعات بوجود آمده به سهولت دوباره وارد چرخه طبیعت می گردید. اما نکته کلیدی این است که در سایه استفاده از زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی، روند پیش دچار تحول شد.بعدها نیز و در سایه ساخت موتور بخار و موتورهای احتراق درون سوز تولید انرژی برق، سوخت های فسیلی این امکان را به بشریت دادند که تکنولوژی های جدیدی را ایجاد نماید که به افزایش تولید موادغذایی و ساخت کالاهای مصرفی و خدمات بیشتر منجر شد، اما این ازدیاد غیرمنتظره در بهره وری، به رشد جمعیت و پیدایش شیوه زندگی شهرنشینی در سراسر دنیا انجامید.
هیچکس کاملاً اطمینان ندارد که آیا از این تغییر وضعیت در شیوه زندگی انسان ها باید خوشحال بود، ناراحت شد و یا به هرحال، آن را پذیرفت، چرا که این شرایط نوین به قیمت نابودی اکوسیستم های طبیعی و محیط زیست به دست آمده است.مورخ فرهنگی «الیاس کانتی» به این مطلب اشاره نموده که هر یک از ما یک پادشاه در قلمرو یک واحد نظامی هستیم؛ چرا که در صورت هرگونه مسامحه و یا غفلت از وضعیت کره خاکی و شیوه زندگی کنونی خویش، حیات ما به مخاطره خواهد افتاد. جمعیت عظیمی که امروزه در کلان شهرهای دنیا زندگی می کنند، بخش زیادی از انرژی های کره زمین را جهت ایجاد زیر ساخت های زندگی و جریان زندگی روزمره خویش مصرف می نمایند.مثلاً برج سیرز (Sears) در شیکاگو به تنهایی، در طول یک شبانه روز، بیش از شهر ۱۵۲۰۰۰ نفری «راکفورد»، انرژی برق مصرف می نماید. حتی نکته جذاب تر این است که هم اینک، انسان ها ۴۰ درصد تولید بنیادین خالص کره زمین (منظور مقدار انرژی خورشیدی تبدیل شده به مواد ارگانیک گیاهی از طریق فتوسنتز می باشد.) را مصرف می نمایند. به علاوه، ما تنها ۵/۰ درصد بیوماس کره زمین را تولید می کنیم.
این امر بدین معناست که سایر گونه ها، امکان مصرف مقدار بسیار اندک از این مواد را خواهند داشت.در آن سوی سکه شهرنشینی ما و در فراسوی ساختمان های اداری یکصد طبقه، آسمان خراش ها و بناهای سر به فلک کشیده مملو از شیشه و سیمان و نورپردازی مصنوعی و سیم ها و کابل های برق، حقیقت دیگری وجود دارد. مطمئناً این امر تصادفی نیست که ما از یک سو از شهرنشینی خویش به شعف در می آییم و در عین حال به سوی فرو افتادن در اعماق یک آبشار، در حرکتیم: نابودی حیات وحش. همچنین رشد جمعیت، افزایش مصرف موادغذایی، آب آشامیدنی و مصالح ساختمانی، گسترش حمل و نقل جاده ای و ریلی و وسعت یافتن مناطق شهری نیز به نابودی همین گونه های گیاهی و جانوری باقیمانده، کمک نموده است.دانشمندان به ما می گویند که در دوره زندگی کودکان کنونی ما، حیات وحش کره خاکی به صورت کامل منقرض خواهد گردید. به عنوان مثال، با عبور بزرگراه آمازون که در دل جنگل های بارانی منطقه آمازون ساخته گردیده، ما شاهد گسترش نابودی های مربوط به این مناطق خواهیم بود.
در سایر مناطق طبیعی دنیا هم از «بورنئو» تا «کنگو»، ما همه روزه شاهد افزایش ابعاد تخریبات محیط زیست هستیم، چرا که جمعیت رو به رشد انسانی، در جهت دستیابی به فضای فیزیکی و منابع مورد نیاز موجبات تسریع این آسیب ها را فراهم نموده اند.ما همه روزه ۵۰ تا ۱۵۰ گونه گیاهی و جانوری را برای همیشه از بین می بریم که این رقم در طول یکسال به ۱۸۰۰۰ تا ۶۵۰۰۰ گونه می رسد. تا سال ۲۱۰۰ میلادی نیز، تخمین زده می شود که دو سوم گونه های باقیمانده در کره زمین، از بین رفته باشند. بی شک این واقعیت هراس آور، به ناپایدار شدن کره زمین منتهی خواهد شد. البته من چندان تمایل به دخالت مسأله احزاب سیاسی در این مسأله ندارم، اما در انتخابات آتی ایالات متحده، این روند هولناک می تواند فرصتی را برای بازاندیشی راهی که ما هم اکنون برای زندگی خود برگزیده ایم، بوجود آورد. مطمئناً ما با مسائل دلهره آور دیگری در مورد زندگی شهری، مواجه هستیم که شامل تنوع فرهنگی، روابط اجتماعی غنی و فعالیت های تجاری مرتبط می باشد. اما پرسش مهمی در این زمینه مطرح می گردد. چرا که ما نیازمند تعمق در مورد این مسأله هستیم که چگونه می توانیم جمعیت دنیای خویش را کاهش داده، محیط زندگی شهری پایداری بوجود آوریم، از انرژی ها و منابع خویش به صورتی کاراتر بهره بگیریم، آلودگی های کمتری بوجود آوریم و درنهایت شالوده زندگی جدیدی را بر پایه ارزش های انسانی بنیان نهیم.در عصر شهرنشینی، ما با نادیده انگاری بسیاری از حقایق، به بسیاری از بخش های دنیای طبیعت، آسیب های فراوانی وارد نمودیم. هرچند معتقد بودیم که قادر به جبران این خسارت ها خواهیم بود. اما ما نیازمند آن هستیم راهی بیابیم که خود را عضوی در مجموعه بزرگ جهان، قرار داده، گونه های مختلف آن را حفظ نموده و در نهایت از زمین خود برای زندگی آیندگان، پاسداری نماییم.
محسن داوری
منبع:
www.washingtonpost.com
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: