ایران – روسیه - اوکراین
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[15 Sep 2022]
[ فرهاد یزدی ]
– چهاردهم سپتامبر 2022
جنگ افزار هسته ای برای همه ترس آور است. جنگ افزار هسته ای در دست زنگی مستی بنام نظام اسلامی به ویژه هراس آور می باشد. میان همسایگان، هیچ کشوری به اندازه روسیه از دست یابی ایران (حکومت آن مهم نیست) به چنین جنگ افزاری نگران نیست. روسیه از نقش مخرب خود را در تلاش دایمی برای تجزیه ایران و محکوم کردن آن به کشوری ضعیف و عقب افتاده، به خوبی آگاه است. حتا رفتار تحقیر آمیز آخرین سفیر آن کشور در ایران، گویای روشن برداشت دولتمردان آن سرزمین در باره حکومت وابسته خود در تهران، می باشد. روسیه پیش و بیش از هر کشور از دستیابی ایران به چنین جنگ افزاری پیش گیری خواهد کرد.
در راستای این هدف، ساده ترین راه برای روسیه، ترغیب دیگر قدرت های جهانی و منطقه در ممانعت ایران از رسیدن به چنین توانائی می باشد. بدین سان، روسیه می تواند خود را حامی نظام معرفی کرده و نفوذ خود را افزایش داده تا اندازه ای که شاید پس از بلاروس در مقام نوکری، به درجه دوم دست یافته و همزمان مطمئن گردد که هیچگاه دست رسی به جنگ افزار هسته ای میسر نگردد. در راستای این هدف، روسیه از اطلاع رسانی وضعیت هسته ای ایران به ابر رقیب خود یعنی آمریکا و متحد تازه یافته برمبنای منافع مشترک، یعنی اسرائیل، ابایی ندارد. مشگل بتوان تصور کرد که اسراییل باوجود مشکلات بسیار و دوری مسافت، بدون کمک دقیق ستون پنجم روسی که در ایران نفوذ و ایادی گسترده و توانا دارند، بتواند به دست آوردهای اطلاعاتی که به آن کشور نسبت داده اند، دست یابد. البته باید اشاره گردد که هر حکومت مستقل، سال ها پیش می توانست از مقاصد روسیه و به ویژه پس از رفتاری که در سوریه در پیش گرفت، آگاه گردد و در مقابل آن واکنش مناسب نشان دهد. در منافع روسیه است که از یک سو مذاکرات "برجام" که در ضمن نیز می تواند مسایل مالی نظام اسلامی را تا اندازه زیاد رفع و از وابستگی به روسیه بکاهد، را با شکست روبرو کرده و از سوی دیگر، وسیله عوامل خود مناطق مشکوک به فعالیت هسته ای را تا آنجا که می شود گسترش دهد. هدف اینست که امکان دست یابی نظام به دانش هسته ای را تا آنجا که ممکن است فوری و کاربرد آن را تنها نظامی، نشان دهد. در چنین صورتی، تمامی همسایگان، قدرت های جهانی و منطقه ای، آماده استفاده از نیروی قهری برای مقابله با ایران خواهند شد. نتایج مرگبار و فاجعه آمیز حمله نظامی به ایران بر همگان روشن است: ویرانی کشور و از آن میان توان پدافندی وهسته ای، شورش و جنگ داخلی و به احتمال تجزیه کشور. روسیه همراه با چند واحد سیاسی دیگر به آرزوی دیرینه خود دست خواهند یافت.
این سیاست زیرکانه روسیه برای دست یابی به هدف که هزینه ی خرابکاری و جنگ احتمالی را به دوش دیگران حواله داد، 180 درجه با حماقتی که در حمله به اوکراین از خود نشان داد، تفاوت دارد. روسیه و شخص پوتین با خود بزرگ بینی بدون دلیل، نیروهای نظامی عقب افتاده خود را، بازهم بدون دلیل، به نمایش گذارد. یک شبه، شبهه ی ابرقدرتی را که تنها و تنها در سایه توان هسته ای بدوش می کشید، از دست داد. روسیه در اوکراین دست به جنگ زد، زیرا نمی توانست حکومت آن کشور را مقهور خود کند. روسیه در مقهور کردن رژیم ملی اوکراین شکست خورد. اما در ایران، روسیه حکومت را مقهور خود کرده است که آنهم باز دلیلی ندارد. به احتمال بسیار زیاد روسیه در هدف پیش گیری از ایران هسته ای موفق خواهد شد. باید توجه شود که هرچه جنگ در اوکراین به زیان روسیه پیش رود، انگیزه آن کشور برای گشودن جبهه های دیگر (و از آن میان ایران) که تمرکز غرب را از اوکراین به نقاط دیگر معطوف کند، افزون می یابد. البته در تلاش شکست مذاکرات "برجام" روسیه تنها مقصر نیست. می توان مقصر اصلی را جنگ در کانون رژیم برای دست یابی به قدرت دانست. چنین به نظر می رسد که کانون رژیم، بهر دلیلی نمی تواند به تصمیم قاطع مذاکرات هسته ای وجانشینی در این برهه، دست یابد. چنین به نظر می رسد که "رهبر" نظام به دلیل بیماری و یا سر خوردن از حل مساله جانشینی پس از خود، حضور فعال در صحنه را از دست داده است. "رهبر" نظام که بریک رژیم مافیایی ریاست می کند، با دست چین کردن مجلس خبرگان، براین تصور بود که می تواند فرزند منفور و فاسد خود را بر این مقام منصوب کند. اما باید توجه داشت که در میان بخشی از لشگر مافیا یعنی آخوندها، دستکم چند هزار نفر آنان، خود را صالح برای به دست گرفتن قدرت نهایی می دانند. توافق بر سر یک فرد، برخلاف دوران خمینی که از حمایت میلیونی مردم برخوردار بود و حتا ریاست خامنه ای، آنهم در دورانی که هنوز میلیون ها از رژیم حمایت می کردند، امروز در حالی که مشروعیتی برای نظام باقی نمانده، نزدیک به صفر است. مدعی پر قدرت دیگر، نیروهای مسلح هستند که چون بار پاسداری از نظام را دستکم در 25 سال گذشته به تنهایی بر دوش کشیده اند، را نمی توان فراموش کرد.
در حالی که در داخل کشور، رژیم با مسایل عدیده ناشی از عدم مشروعیت و اقتصاد روبروست، در جبهه خارجی از عراق گرفته تا سوریه و یمن، در حال هزیمت می باشد. در جهت عکس، ترکیه از توان تشدید شده خود، بسرعت در حال بهره برداریست. همراه با متحد گوش به فرمان خود یعنی جمهوری آران، ترکیه در حال شکست کامل ارمنستان در جبهه جنگ و اشغال راه ارتباطی ایران و ارمنستان می باشد. روسیه و ایران، دو متحد ارمنستان که می توانستند در پاسداری از آن کشور نقشی بازی کنند، خود نیاز به کمک دارند و قادر نیستند در روند وقایع تاثیر گذار باشند. احتمال تغییر مرزها در منطقه قفقاز با در نظر گرفتن سیاست آفندی ترکیه در حال حاظر، احتمالی است جدی. می توان ادعا کرد که بالاترین بهره برداری از تجاوز روسیه به اوکراین، وسیله چین انجام گرفت و پس از آن در ردیف دوم ترکیه ایستاده است. نه غرب و نه روسیه در موقعیتی نیستند که بتوانند در برابر ترکتازی ترکیه، سدی جدی ایجاد کنند.
می توان ادعا کرد که ایران در پنجاه سال گذشته، چنین سست و زبون نبوده که نتواند از موقعیت های پیش آمده در جهت منافع کشور استفاده کند. رژیم تنها در حال حفظ موقعیت به شدت وخیم خود، بدون توجه به منافع ایران، می باشد. دراین موقعیت، اگر دو خطر شدیدی که ایران را تهدید می کند یعنی جنگ علنی قدرت و یا حمله خارجی (زیر پوشش پیشگیری از دست یابی به جنگ افزار هسته ای)، رخ دهد، نجات ایران غیر محتمل خواهد شد. شوربختا که روند وقایع در ایران هم بر تشدید جنگ قدرت و هم احتمال حمله خارجی، دلالت می کند.
--------------------------------
۱ - البته در هدف نظامی بودن فعالیت هسته ای تردیدی نیست. اما دست یابی نظام در زمانی کوتاه به چنین توانایی تردید وجود دارد.
۲ - همانند همزاد خود روسیه، مافیا صاحب کشور است.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: