خود آموز دیکتاتورها
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[23 Sep 2023]
[ رندال وود کارمینه دولوکا]
مقدمه
«دیکتاتور» همیشه کلمه اهانت باری نبوده است. درست است که هم اکنون کلمه «دیکتاتور» بار منفی موهنی دارد و از آن برای ترساندن توده ها و جذب ستایشگران قدرت از هر تیره و طایفه ای به رژیم فائقه استفاده میشود اما همیشه این طور نبوده است. قدمت این کلمه به جمهوری روم بر می گردد و مراد از آن اعطای قدرت سیاسی و نظامی قانوناً مشروع به فردی مشخص برای یک دوره زمانی محدود به منظور انجام کاری خاص است. کوئینتوس فابیوس ماکسیموس وروکوسوس ، رهبر ،رومی نمونه چندان مشهوری نیست. ستای روم این سردار و سیاستمدار را که به کونکتاتور معروف بود به عنوان «دیکتاتور» معرفی کرد تا بتواند از همه امکانات موجود برای ایستادگی در برابر هانیبال به ظاهر توقف ناپذیر که در آن زمان مشغول پیشروی و برنامه ریزی برای نابود کردن روم بود استفاده کند. کونکتاتور به معنای «درنگ» و «تأخیر» است و این درست همان کاری است که او کرد کونکتاتور با استفاده از تاکتیک های زمین سوخته و جنگ چریکی هانیبال را زمینگیر کرد و به این ترتیب توانست نیروها و منابع هانیبال و شهر کارناز را در جریان جنگی فرسایشی هدر دهد ۱ سنای روم به کونکتاتور اختیار نام داد تا دیوان سالاری دست و پاگیر جمهوری روم را نادیده بگیرد و وظیفه اصلی خود را انجام دهد. ستا به او اجازه دیکته کردن فرمانهایش را داد اما موقعی که جنگ روم و کارتاژ به پایان رسید و مأموریت ویژه کونکتانور با موفقیت انجام شد. او استعفا داد و کمابیش به زندگی سیاسی معمولی بازگشت عجب آدم ناشی و بی عرضه ای او فرصت بی بدیلی برای بهره برداری در اختیار داشت و آن را سفت و مسلم از دست داد. سال ها بعد اواخر عمر جمهوری روم ژولیوس سزار این روش را با شدت بیشتری در پیش گرفت و آن را به چیزی تبدیل کرد که بسیار شبیه دیکتاتوریهای امروزی است. منظورمان همین دیکتاتورهایی است که ما خدمت همگیشان ارادت داریم و عاشقشانیم، ژولیوس سزار در ۴۴ قبل از میلاد خودش را دیکتاتور مادام العمره اعلام کرد تا از منافع حکمرانی بدون مانع و محدودیت بهره مند شود هرچند که چاقوی یک توطئه گر کاری کرد که عمر حکومت تک نفره اش چندان به درازا نکشد اما این در واقع اوکتاویان، وارت ژولیوس سزار بود که زمام قدرت تک نفره را به دست گرفت و نشان داد یک دیکتاتور بزرگ واقعی چگونه میتواند دمار از روزگار مردم در آورد تاسیتوس سناتور و تاریخ نگار بزرگ ،رومی در کتابش شرح داده است که اوکتاویان که بعداً آگوستوس سزار شد - چگونه از جنگهایی که به راه انداخته بود به نفع خود بهره میبرد او با اعطای هدایای گوناگون نظر مساعد سربازانش را به خود جلب کرد، با توزیع ذرت رایگان و ارزان دل مردم عادی را به دست آورد و لذت استراحت را به همه مردمان
چشاند و به تدریج اختیارات سنا قاضیان و قوانین را در دست گرفت و هر روز قدرتش بیشتر
شد. ۲۰ برای هر کسی که می خواهد دیکتاتور شود این کلمات همچون راهنماست. قرن ها از آن زمان گذشته اما روشهای آگوستوس سزار همچنان کارآمد است و تنها چیزی که تغییر کرده نحوه اجرای تئوری است که هر کاربری باید آن را به نحوی متفاوت از دیگری اجرا کند. در ادامه روشهایی به تو می آموزیم که اگر به خوبی آنها را درک و اجرا کنی میتوانی یگانه حاکم
کشورت باشی و دنیا را بر وفق مرادت بچرخانی ۱۲ به قدرت رسیدن از طریق خانواده ات اولین دستور کاری ات این است که در نوک قله قدرت مستقر شوی و آسان ترین راه برای این کار همان شیوه و مدل قدیمی است به ارث بردن قدرت از پدر پیرت برای این که این سناریو محقق شود باید کمی از پدرت کمک بگیری به هر حال رقبا و دشمنان زیادی کمین کرده اند تا به محض این که پدرت دار فانی را وداع گفت فوراً بر جای او بنشینند. به همین خاطر پدرت در اواخر دوران حیاتش باید همه رقبای احتمالی ات را سرکوب کند و موانع را از سر راهت بردارد. خودت هم باید قوه استدلالت را تقویت کنی و برای همگان روشن کنی که دودمان تو دارای یک حق ژنتیکی و چه بسا الهی برای حکومت است و در نتیجه نشستن تو بر صندلی حکمرانی پدر مرحومت امری کاملا طبیعی اجتناب ناپذیر و از پیش تعیین شده است. بعد که به قدرت رسیدی و چندین دهه به خوبی و خوشی پدر ملت را درآوردی یکی از پسرهایت را آماده کن تا تاج حکمرانی را بر سرش بگذارد اما حواست باشد که زودتر از موعد مناسب این کار را نکنی امیر قطر این اشتباه را کرد و در نتیجه پسرش یعنی جناب ولیعهد علیه او کودتا کرد و قدرت را به دست گرفت. در این مورد خاص ولیعهد عجله داشت که زودتر شاه شود و پیش خودش فکر می کرد و حالا آمدیم و بابا جانم خواست پنجاه شصت سال دیگر هم زنده بماند پس بهتر است زودتر علیه او کودتا کنم و خودم شاه شوم آدم تا موقعی که جوان است باید از پادشاهی اش لذت ببرد بله در کشورهای پادشاهی آسان ترین راه برای به قدرت رسیدن این است که تو پسر بزرگ پادشاه باشی در این صورت همه آدمها چه داخل کشور چه خارج کشور پادشاهی را حق مسلم تو میدانند اما اگر پسر بزرگ پادشاه نیستی اصلا ناراحت نشوا چون برای این سازوکار هیچ نیازی به وجود یک رژیم پادشاهی نیست نمونه ها زیاد است. در کشور آفریقایی گابن علی بونگو اوندیمیا پس از مرگ پدرش عمر بونگو که سالیان طولانی حکمرانی کرده بود بر تخت حکمرانی نشست اما بعضی از این نقل و انتقالها به مقداری چکش کاری تیار دارد مثلا در گابن ابتدا باید یک انتخابات تقلبی یا بهتر بگوییم تشریفاتی انجام میشد تا به قدرت رسیدن بونگوی جوان مشروع به نظر رسد نیازی به گفتن نیست که علی بونگو خیلی راحت در این انتخابات پیروز شد. در ادامه همین فصل میگوییم که چگونه میتوانی با یک انتخابات تقلبی کوچولو حکومتت را شروع کنی فقط این نکته را در نظر داشته باش که مشروعیت چیز مهمی است. اگر حکومتت فاقد مشروعیت باشد آن وقت باید کلی هزینه بپردازی و کلی جمجمه خرد و خمیر کنی تا بتوانی مملکت را اداره کنی ما به تو یاد می دهیم که چگونه می توانی رژیم دیکتاتوری ات را حکومتی دارای «مشروعیت» جلوه دهی به جای یک انتخابات سراسری گاهی ارتش میتواند انتقال قدرت از پدر به پسر را تسهیل کند. اولین رئیس جمهور کشور آفریقایی توگو در ۱۹۶۷ ترور شد و گناسینگیه ایادما بر صندلی ریاست جمهوری نشست حکومت ایشان تا ۲۰۰۵ برقرار بود و اگر حضرت عزرائیل دخالت نکرده بود همچنان ادامه می یافت در پی مرگ گناسینگبه ایاد ما ارتش توگو پا پیش گذاشت و قدرت را به پسر رئیس جمهور ،مرحوم قاتوره یادما تحویل داد تشکر فراوان از بابا و ژنرال هایش این انتقال قدرت درسی برای توست سعی کن تا میتوانی رابطه خوبی با ارتشیها و نظامیهای کشورت داشته باشی و اگر خوب سبیل آنها را چرب کرده باشی هم نگهبان خودت و رژیمت هستند هم پس از مردنت اجازه نخواهند داد که قدرت از دست خانواده ات بیرون رود خلاصه باید کاری بکنی که نظامیهایت همیشه به این فکر کنند که نقش آنها در حد یک سر پیش خدمت است گذاشتن قدرت در سینی طلایی و تقدیم آن به
پسرت البته پس از مرگت حکومت تک نفره نباید یک کسب و کار پدریسری باشد. درست است که تو عضو خانواده ای هستی که بر کشور حکومت میکند اما ضرورتاً قدرت به تو منتقل نخواهد شد. می خواهیم بگوییم گاهی علاوه بر عضو خانواده بودن نیاز به استفاده از زور هم هست. در واقع اگر تو عضو یک خانواده قدرتمند هستی همواره باید فرد حاکم را که یکی از اقوامت است. زیر نظر داشته باشی و به ضعفها و آسیب پذیری هایش آگاه باشی البته اگر مقداری کاردانی و شجاعت هم چاشنی کار شود میتوانی او را سرنگون کنی و خودت به جایش بنشینی نمونه آشکار چنین وضعی را در کشور گینه استوایی دیدیم آن جا مرد ثروتمند اما آسیب پذیری از خانواده او بیانگ" در دهه ۱۹۶۰ حکومت میکرد تئودورو اوبیانگ پسر برادر این مرد متوجه ضعفهای عمو جانش شد و با سوء استفاده از فرصتی که نصیبش شده بود نیروهای کوچکی از حامیان سیاسی و نظامی را دور خودش جمع کرد و نهایتا چنان عرصه را بر عمو جان تنگ کرد که او مجبور شد از کشور فرار کند به این ترتیب تئودورو اوبیانگ جوان به قدرت رسید. عموی بدشانس بعداً دستگیر و بی برو برگرد تیرباران شد عموجان شرمنده ام قوم و خویشی به جای خود کار و کاسبی هم به جای خودا تئودورو اوبیانگ از آن زمان تا کنون رهبر گینه استوایی
بوده است. ۳ حالا این جا یک پیچش خیلی قشنگ هم داریم و آن موقعی است که شرایط و دست تقدیر تو را وادار می کند که از سر بی میلی و کراهت قدرت فائقه را در دست بگیری در سال ۲۰۰۱ که لورن دزیره کابیلا، رئیس جمهور کنگو کشته شد پسر محزون و عزادارش جوزف کابیلا مجبور شد با پیش بگذارد و رئیس جمهور شود ۲ زود باش بجنب گریه و زاری کافی است دیکتاتور جوان دلرحم زندگی ادامه دارد و بابایت هم از آن دنیا همین را می خواهد افزون بر این موقعی که تو جانشین رهبری میشوی که کشته شده خوشبختانه هم بیشتر مردم کشورت همدل و همراهت هستند هم جملگی تشنه انتقام از قاتلان پدرت ناگفته پیداست که چنین شرایطی بهترین فرصت را در اختیارت میگذارد تا در یکی دو انتخابات پیاپی پیروز شوی و چه بسا تا ابد در کاخ ریاست جمهوری یمانی البته به شرطی که پر خوبی باشی و به توصیه های ما در این کتاب به خوبی عمل کنی. ۳- ۱ انتخابات اگر بتوانی از طریق انتخابات به قدرت برسی فواید و امتیازات فراوانی برایت دارد. درست است. که کار پرزحمت و پرچالشی است اما واقعاً به زحمتش می ارزد انتخابات در روزگار ما، بهترین سازوکار برای مشروعیت بخشی به حکومت است انتخابات نه فقط بازتاب دهنده رأی و نظر مردم است بلکه توی دیکتاتور هم اگر در انتخابات پیروز شدی میتوانی با یک رست بسیار دموکرات منشانه و فروتنانه بگویی که تسلیم اراده ملت کبیرت هستی و مجبوری این وظیفه تاریخی را در برهه حساس کنونی بپذیری بنازم به این همه فروتنی و چشم و دل سیری علاوه بر این میتوانی بر این نکته پافشاری کنی که تغییرات سیاسی بیشتر، فقط از طریق انتخاباتی مشابه این رخ خواهد داد. البته تو باید بعداً زمان و پول زیادی منظورمان پول کشور است. صرف کنی تا در همه انتخاباتهای بعدی بدون نگرانی پیروز شوی از آن جایی که حضرتعالی از طریق انتخابات روی کار آمده ای باید بدانی در آینده چه چیزهایی در انتظارت است و باید بتوانی همه رقبا و مدعیانی را که میخواهند از طریق صندوق رأی سرنگونت کنند شناسایی و خطر آنها را خنثی کنی در فصل دوازده همین کتاب در این باره مفصل توضیح داده ایم و بد. نیست نگاهی به آن بیندازی افزون بر همه اینها انتخابات موجب خوشحالی آمریکایی ها و اروپایی ها میشود و دیگر درخواست تغییر رژیم را در مجامع جهانی مطرح نخواهند کرد. خلاصه انتخابات باعث میشود تا حکومت مشروعیت یابد و این «مشروعیتی» است که نه مردم کشورت و نه غربیها نمیتوانند هیچ خدشه جدی ای به آن وارد کنند. اگر غربیها حکومت را به رسمیت بشناسند برایشان خیلی سخت خواهد بود که از همکاری های اقتصادی با کشورت طفره بروند و از سرمایه گذاری در پروژه های اقتصادی مورد علاقه ات کنار بکشند. ألبرتو فوجیموری نمونه بسیار خوبی است. او از طریق انتخابات در کشورش پرو به قدرت رسید و با توسل به شیوههای مستبدانه ای که در همین کتاب شرح داد شده به حکومتش ادامه
داد هر چند که سرانجام چند اشتباه فاحش کرد که منجر به استعفای خفت بارش شد. دائیل اورنگا در نیکاراگونه نمونه خوبی است از این که چرا سازوکار انتخابات این قدر عالی و لذت بخش است. «انقلاب ساندینیستی» به رهبری اورنگا در ۱۹۹۱ که حزب اورنگا حاضر شد به برگزاری انتخابات تن دهد به مانع برخورد و از حرکت باز ایستاد اورنگا انتخابات را باخت و موقرانه از قدرت کنار رفت حالا کاری به این نداریم که همحزبیهای اورنگا در دقیقه نود هر چیز ارزشمندی را که در کشور وجود داشت مال خود کرده بودند اورنگا در سه انتخابات بعدی شرکت کرد و هر سه تا را پشت سر هم باخت عافیت در ۲۰۰۶ بخت روی مساعد خود را به اورنگا نشان داد و در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد ایالات متحد آمریکا زیادی به نیروهای مخالف اورنگا دل خوش کرده و حسابی از آنها حمایت کرده بود. آمریکا اصلا دوست نداشت اورنگای کمونیست آمریکاستیز دوباره در نیکاراگونه به قدرت برسد. به همین دلیل موقعی که اورنگا و حزبش در انتخابات به پیروزی رسیدند آمریکاییها حسابی سرخورده شدند. پیروزی در انتخابات چنان مشروعیتی برای اورنگا به ارمغان آورد که مخالفانش مجبور به سکوت شدند ۵ هیچ دیکتاتوری در عالم نبوده و نیست که نداند این گونه بر کرسی قدرت نشستن چهلذتی دارد
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: