تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[12 Nov 2023]
[ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل]
تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟
مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی و مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی در تمام زمینه ها تفاوت های اساسی دارد. این تفاوت ها را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
**زمینه ** -- مبارزه جوانان در زمان شاه-- مبارزه جوانان کنونی
انگیزه----- آزادی از استبداد و سلطه شاه---- آزادی از استبداد دینی و حکومت جمهوری اسلامی
رهبری---- رهبران سیاسی و مذهبی--- رهبری غیرمتمرکز و شبکه ای
روش مبارزه---- مسالمت آمیز و مسلحانه--- مسالمت آمیز و غیرخشونت آمیز
مخاطب---- مردم ایران---- مردم ایران و جامعه جهانی
چشم انداز--- ایجاد یک حکومت دموکراتیک و سکولار---- ایجاد یک حکومت دموکراتیک و مبتنی بر حقوق بشر
انگیزه
انگیزه اصلی جوانان در زمان شاه، آزادی از استبداد و سلطه شاه بود. آنها معتقد بودند که حکومت شاه، یک حکومت دیکتاتوری و فاسد است که حقوق مردم را پایمال می کند. آنها خواستار ایجاد یک حکومت دموکراتیک و سکولار بودند که در آن آزادی بیان، مذهب و اجتماعات سیاسی تضمین شود.
انگیزه اصلی جوانان کنونی نیز آزادی است، اما این بار از استبداد دینی و حکومت جمهوری اسلامی. آنها معتقدند که حکومت جمهوری اسلامی، یک حکومت استبدادی و مذهبی است که حقوق مردم را پایمال می کند. آنها خواستار ایجاد یک حکومت دموکراتیک و مبتنی بر حقوق بشر هستند که در آن آزادی بیان، مذهب، اجتماعات سیاسی و حقوق زنان و اقلیت ها تضمین شود.
رهبری
رهبری مبارزه جوانان در زمان شاه، متمرکز بود. رهبران اصلی این مبارزه، رهبران سیاسی و مذهبی مانند آیت الله خمینی، محمد مصدق و مهدی بازرگان بودند. این رهبران، برنامه های مشخصی برای آینده ایران داشتند و تلاش می کردند تا مردم را به سوی این برنامه ها هدایت کنند.
رهبری مبارزه جوانان کنونی، غیرمتمرکز و شبکه ای است. هیچ رهبر یا گروه مشخصی، رهبری این مبارزه را بر عهده ندارد. جوانان کنونی، به صورت شبکه ای و از طریق رسانه های اجتماعی و فضای مجازی، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و برای رسیدن به اهداف خود تلاش می کنند.
روش مبارزه
روش مبارزه جوانان در زمان شاه، در ابتدا مسالمت آمیز بود. آنها با برگزاری راهپیمایی ها، تجمعات و تظاهرات، خواستار آزادی و دمکراسی می شدند. اما با سرکوب حکومت شاه، آنها به مبارزه مسلحانه روی آوردند.
روش مبارزه جوانان کنونی نیز در ابتدا مسالمت آمیز بود. آنها با برگزاری راهپیمایی ها، تجمعات و تظاهرات، خواستار آزادی و دمکراسی می شدند. اما با سرکوب حکومت جمهوری اسلامی، آنها به روش های غیرخشونت آمیز مانند اعتصاب، تحصن و مقاومت مدنی روی آورده اند.
مخاطب
مخاطب اصلی مبارزه جوانان در زمان شاه، مردم ایران بود. آنها تلاش می کردند تا مردم را به سوی اهداف خود هدایت کنند.
مخاطب اصلی مبارزه جوانان کنونی نیز مردم ایران است، اما آنها تلاش می کنند تا جامعه جهانی را نیز در این مبارزه درگیر کنند. آنها معتقدند که جامعه جهانی می تواند با اعمال فشار بر حکومت جمهوری اسلامی، به پیروزی این مبارزه کمک کند.
چشم انداز
جوانان در زمان شاه، چشم انداز روشنی برای آینده ایران داشتند. آنها معتقد بودند که با سرنگونی شاه، یک حکومت دموکراتیک و سکولار در ایران برقرار خواهد شد.
جوانان کنونی نیز چشم انداز روشنی برای آینده ایران دارند. آنها معتقدند که با سرنگونی جمهوری اسلامی، یک حکومت دموکراتیک و مبتنی بر حقوق بشر در ایران برقرار خواهد شد.
با توجه به این تفاوت ها، می توان گفت که مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی، یک مبارزه بسیار پیچیده و چالش برانگیز است. این مبارزه با سرکوب شدید حکومت جمهوری اسلامی مواجه است، اما جوانان کنونی با شجاعت و پایداری خود، همچنان به مبارزه خود ادامه می دهند.
چرا جوانان که در زمان شاه برای آزادی و دمکراسی مبارزه میکردند سال ۱۳۵۷ خمینی که پایه گذار استبداد دینی است را تایید کردند. آیا از بی دانشی آنها بود؟
دلایل مختلفی برای تایید خمینی توسط جوانانی که در زمان شاه برای آزادی و دمکراسی مبارزه می کردند وجود دارد. برخی از این دلایل عبارتند از:
وعده های خمینی به آزادی و دمکراسی: خمینی در سخنرانی های خود، وعده های زیادی به آزادی و دمکراسی داده بود. او وعده داده بود که با سرنگونی شاه، یک حکومت دموکراتیک و سکولار در ایران برقرار خواهد کرد.
این وعده ها، بسیاری از جوانان را فریب داد و آنها را به حمایت از خمینی واداشت.
نفوذ روحانیت در جامعه: روحانیت در جامعه ایران، از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. بسیاری از مردم ایران، به روحانیون احترام می گذاشتند و آنها را به عنوان رهبران مذهبی خود می پذیرفتند. این نفوذ روحانیت، در تایید خمینی توسط جوانان نقش مهمی داشت.
سرکوب حکومت شاه: حکومت شاه، مخالفان خود را به شدت سرکوب می کرد. بسیاری از جوانان، در جریان این سرکوب ها، زندانی، شکنجه یا کشته شده بودند. این سرکوب ها، بسیاری از جوانان را خشمگین کرده بود و آنها را به دنبال یک رهبر قدرتمند می گشتند که بتواند با حکومت شاه مقابله کند. خمینی، به عنوان یک رهبر مذهبی قدرتمند، به نظر می رسید که می تواند این نقش را ایفا کند.
البته، برخی از جوانان نیز، از بی دانشی یا ناآگاهی، خمینی را تایید کردند. آنها، ماهیت واقعی خمینی و اندیشه های او را نمی دانستند و تصور می کردند که او یک رهبر آزادیخواه است.
در نهایت، باید گفت که تایید خمینی توسط جوانانی که در زمان شاه برای آزادی و دمکراسی مبارزه می کردند، یک اشتباه بزرگ بود. این اشتباه، منجر به سرنگونی حکومت شاه و برقراری حکومت استبدادی جمهوری اسلامی شد.
چرا طرفداران شاه اکنون بیان میکنند شاه دیکتاتود نبوده و یک آزادی خواه بود . و خواهان به حکومت پادشاهی در ایران هستند
طرفداران شاه اکنون بیان می کنند که شاه دیکتاتود نبوده و یک آزادی خواه بود به دلایل مختلفی، از جمله:
عدم آگاهی از واقعیت های حکومت شاه: بسیاری از طرفداران شاه، از واقعیت های حکومت شاه آگاه نیستند. آنها فقط به تبلیغات حکومت شاه در زمان خود و تبلیغات طرفداران شاه در حال حاضر توجه کرده اند. این تبلیغات، تصویری مثبت از شاه و حکومت او ارائه می دهد و دیکتاتوری و سرکوبگری حکومت شاه را نادیده می گیرد.
تعصب سیاسی: برخی از طرفداران شاه، از تعصب سیاسی رنج می برند. آنها از حکومت شاه حمایت می کنند، صرف نظر از اینکه شاه چه کار کرده است. این افراد، به دنبال یک حکومت قوی و مقتدر هستند و معتقدند که حکومت پادشاهی، بهترین گزینه برای ایران است.
فقدان امید به آینده: برخی از طرفداران شاه، از آینده ایران ناامید هستند. آنها معتقدند که حکومت جمهوری اسلامی، یک حکومت استبدادی و غیردموکراتیک است. آنها به دنبال یک حکومت جایگزین هستند که بتواند ایران را به سمت دموکراسی و آزادی هدایت کند.
طرفداران شاه که خواهان بازگشت حکومت پادشاهی در ایران هستند، معتقدند که حکومت پادشاهی، یک
حکومت قوی و مقتدر است که می تواند ایران را به سمت توسعه و پیشرفت هدایت کند. آنها همچنین
معتقدند که حکومت پادشاهی، یک حکومت دموکراتیک است که حقوق مردم را تضمین می کند.
البته، این ادعاها با واقعیت های تاریخی مطابقت ندارد. حکومت شاه، یک حکومت دیکتاتوری و سرکوبگر بود که حقوق مردم را پایمال می کرد. بنابراین، بازگشت حکومت پادشاهی در ایران، به معنای بازگشت به دیکتاتوری و سرکوبگری است.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: