بحران بودجه ای پیش رو و احمدی نژاد
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[14 Sep 2005]
[ محمد حسين اديب]
1- بلا فاصله اولین معضل کابینه احمدی نژاد در حوزه اقتصاد کسر بودجه است.
2- آمار خزانه داری کل واقعی ترین، شفاف ترین و صحیح ترین منبع برای قضاوت در باب عملکرد وزارتخانه های دولتی است امار خزانه داری کل تحقیقا رقم دقیق پرداختها و دریافتهای دولتی را نشان می دهد.
3- آمار پرداخت های وزارتخانه های دولتی تا پایان تیر ماه منتشر شده است اگر هزینه های وزارتخانه های دولتی در 8 ماه 1384 همانند چهار ماه اول سال باشد کسر بودجه واقعی دولت چه میزان است؟
4- با کمی تسا مح حساب واگذاری دارایی مالی (استفاده از صندوق ذخیره ارزی، فروش اوراق مشارکت ...) کسر بودجه واقعی دولت را نشان می دهد در چهار ماه اول سال 1384 با آمار خزانه داری کل عملکرد واقعی واگذاری دارایی مالی 1600 میلیارد تومان بوده است.
5- اگر عملکرد حساب واگذاری دارایی مالی در 8 ماه باقیمانده مثل چهارماه اول سال باشد کسر بودجه 4800میلیارد تومان خواهد بود.
6- در چها رماهه اول سال 84 بودجه عمرانی تخصي يافته فقط 1600 میلیارد تومان بوده است یعنی بطور متوسط هر ماه 400 میلیارد تومان. و این در حالتی است که وزارت نیرو 700 میلیارد تومان به پیمانکاران بدهی معوقه دارد با بودجه عمرانی تخصي یافته در دو ماهه اول سال تنها می توانستند بدهی وزارت نیرو به پیمانکاران را پرداخت کنند.
7- آمار بند شش نشان می دهد بودجه عمرانی تقریبا ونه تحقیقا متوقف شده است.
8- البته اين فرایند تا زه ای نیست بودجه عمرانی تخصي يافته (عملکرد) در سال 1383 حدود 5000 میلیارد تومان بوده است. بنظر می رسد عملکرد بودجه عمرانی در سال جاری نیز در سطح وحد سال 83 با شد.
9- اگر بودجه عمرانی در 8 ماه باقی مانده مساوی با چها رماهه اول سال با شد در مجموع4800 میلیارد تو مان بودجه عمرانی پرداخت شده که بدهی وزارت نیرو به پیمانکاران چهارده ونيم درصد آن را تشکیل می دهد.
10- در حالتی کسر بودجه در 4 ماهه اول سال 1600 میلیارد تومان بود که بودجه عمرانی با توجه به وسعت طرح های عمرانی به مرز صفر نزديک شده است اگر بودجه عمرانی در حد مصوب سال جاری 11297 میلیارد پرداخت شود کسر بودجه 6497 میلیارد افزایش یافته واز 4800 میلیارد تومان به 11297 میلیارد تومان افزایش می یابد.
11- اما خرید گندم از کشاورزان نیز نسبت به بودجه مصوب 570 میلیارد تومان کسری دارد که باید به ارقام بالا اضافه شود. دولت گندم را از کشاورز هر کیلو 187 تومان خریداری می کند و 90 درصد آن را کیلویی کمتر از ده تومان به نانوا می فروشد. زیان دولت از این امر 2200 میلیارد تومان در سال است اما در بودجه برای خرید 5/10 میلیون تن گندم سوبسید پیش بینی شده بود در حالی که خرید به 12 میلیون تن خواهد رسید. کمبود حدود 570 میلیارد تومان است با لحاظ کردن 570 میلیارد تومان کسر بودجه واقعی در صورت توقف نسبی بودجه های عمرانی 5370 (570 + 4800) میلیارد تومان خواهد بود.
12- نظر به افزایش قیمت بنزین در بازار جهانی، بودجه پیش بینی شده برای واردات بنزین در شش ماهه اول هزینه شد و برای واردات بنزین در 6 ماهه دوم نیاز به 5/2 میلیارد دلار ارز اضافی خواهد بودکه از صندوق ذخیره ارزی برداشت می شود. اگر دلار را 900 تومان فرض کنیم هزینه واردات بنزین در شش ماهه دوم 2250 میلیارد تومان کسر بودجه را افزایش می دهد. یعنی کسر بودجه دولت تا پایان سال به 7620 میلیارد تومان افزایش می یابد.
13- 7620 میلیارد تومان چند درصد از درآمد واقعی وزارتخانه های دولتی است ؟
14- وزارتخانه های دولتی (و نه شرکت های دولتی) سه منبع درآمد دارند :
الف – درآمد ریالی ناشی از فروش دلارهای نفتی بوسیله بانک مرکزی
1- بانک مرکزی تاکنون به صورت شفاف اعلام نکرده است که سالیانه چه میزان دلار در بازار می فروشد.
2- بانک مرکزی به دو طریق دلارهای ناشی از صادرات نفت را به ریال تبدیل می کند.
راه حل اول فروش دلار در بازار به متقاضیان است و راه حل دوم افزایش پایه پولی است. در این روش (دلار در بازار فروخته نمی شود بلکه بانک مرکزی با رشد پایه پولی (چاپ اسکناس براساس فرمول و ضریب فرایندگی پولی) و در واقع با چاپ اسکناس بدون پشتوانه دلار را از دولت خریداری می کند. آن میزان از دلاری که در بازار فروخته می شود درآمد واقعی دولت است اما آن میزان از دلارهای نفتی که از طریق رشد پایه پولی خریداری می شود در واقع کسر بودجه دولت است چرا که این شیوه به تورم منجر می شود.
3- سوال شاخص این است که در چهار ماهه اول سال جاری ، چه میزان از دلارهای ناشی از صادرات نفت در بازار فروخته شده است ؟
4- دولت در چهار ماهه اول سال 84 براساس امار خزانه، 11200 میلیارد تومان هزینه کرده است. 3400 میلیارد تومان آن را از عمل مالیات، 600 میلیارد تومان ان را از محل سایر درآمدهای دولت ، 1600 میلیارد تومان آن را از محل واگذاری دارائی مالی (عمدتاً کسر بودجه). و 5600 میلیارد تومان آن را نیز از محل فروش دلار در بازار داخلی تأمین کرده است. درآمد واقعی دولت در چهار ماهه اول سال جاری 9600 (600 + 3400 +5600) میلیارد تومان بوده است.
5- اگر درآمد واقعی دولت در 8 ماهه بعدی مساوی عملکرد چهار ماهه اول باشد درآمد واقعی دولت در سال 84 ، 28800 میلیارد تومان خواهد بود.
6- 28800 میلیارد تومان با این فرض پایه به دست آمده که درآمد دولت در 12 ماهه سال 84 متناسب با چهار ماهه اول و درآمدهای ناشی از چاپ اسکناس بدون پشتوانه (خرید دلار براساس رشد پایه پولی) ، فروش اوراق مشارکت ، فروش شرکتهای دولتی ... را جز ارقام واقعی درآمد دولت تلقی نکنیم.
7- اگر درامد واقعی دولت را در سال 84 ، 28800 میلیارد تومان فرض کنیم ، کسر بودجه 7670 میلیارد تومانی یعنی6/26 درصد کسر بودجه.
8- کابینه احمدی نژاد براساس آمار خزانه داری کل با 6/26 درصد کسر بودجه روبروست. این آمار نشان می دهد دولت 6/26 درصد بیشتر از توان خود خرج می کند و هزینه این خرج کردن بیشتر از توان خود را بصورت تورم (چاپ اسکناس بدون پشتوانه) از مردم می گیرد.
راهکار
1- احمدی نژاد برای حذف کسر بودجه 6/26 درصدی چه گزینه هایی در مقابل دارد ؟
2- نگارنده ابتدا همه گزینه های ممکن را طرح می کند بدون اینکه توجه داشته باشد این راه حل ها تا چه اندازه با ذهنیت نیم اقتصادی احمدی نژاد سازگار است ؟
اولین راهکار
1- تعداد کارمندان وزارتخانه های دولتی ژاپن منهای آموزش و دفاع دویست هزار نفر است تعداد کارمندان وزارتخانه های دولتی ایران نیز منهای بخش آموزش و دفاع یک میلیون و دویست هزار نفر است. جمعیت ژاپن دو برابر ایران است. با استاندارد ژاپن ایران باید صدهزار کارمند داشته باشد در واقع با استاندارد ژاپن ایران کار یک نفر را در وزارتخانه های دولتی به 12 نفر داده است. به زبان بسیار صریح از هر 12 نفر کارمند دولتی 11 نفر آنها مازاد هستند.
2- راهکار اساسی اخراج یک میلیون و صدهزار کارمند مازاد است.
3- توجه کنیم که چهل و یک درصد بودجه هزینه حقوق پرسنل است.
4- احمدی نژاد چهل و یک درصد بودجه وزارتخانه های دولتی را به کارمندانی می دهد که از هر 12 نفر آنها یازده نفر مازاد است.
5- اما احمدی نژاد به سراغ این گزینه نخواهد رفت.
6- در این باب احمدی نژاد تنها به کاهش اختلاف بین بالاترین حقوق و کمترین حقوق حساسیت نشان داده است.
7- در واقع احمدی نژاد می خواهد بین کارمندانی که از هر 12 نفر آنها ، 11 نفر مازاد هستند در پرداخت حقوق عدالت برقرار کند.
دومین راه حل
1- در آغاز ریاست جمهوری خاتمی (دور اول)، دولت با بحرانی مشابه روبرو بود اما خاتمی چه کرد ؟
2- در آغاز ریاست جمهوری خاتمی، هشتاد درصد ارز به صورت سوبسید دار (دلار 175 تومان) فروخته می شد و دولت تنها بیست درصد ارز را به صورت آزاد می فروخت. در 6سال اول کابینه خاتمی این رابطه تقریباً عکس شد حدود 90 درصد ارز به صورت آزاد حدود 840تومان فروخته می شد و تنها ده درصد آن به صورت سوبسیددار (با پرداخت مابه التفاوت ارز به میزان سالیانه حدود 2 میلیارد دلار)
3- خاتمی با حذف تدریجی دلار سوبسیددار کسر بودجه دولت را حل کرد.
4- اما در دو سال باقی مانده دیگر دلار سوبسیددار چندانی وجود نداشت که حذف شود اما کسر بودجه دولتی تداوم داشت لذا خاتمی در دو سال آخر رياست جمهوری افزایش شدید مالیات را در دستور کار قرار داد. در سال 83، مالیات 36 درصد و در چهار ماهه اول سال 84 ، مالیات دریافتی 69 درصد افزایش یافت. آشکارا خاتمی برای جبران کسر بودجه در دو سال باقیمانده فشار مالیاتی را تشدید کرد.
5- اما احمدی نژاد چه می تواند انجام دهد ؟ دلار سوبسیددار چندانی وجود ندارد و تشدید فشار مالیاتی (حتی اگر اراده آن وجود داشته باشد) ممکن نیست زیرا ظرفیت پرداخت مالیات چندانی وجود ندارد. پس احمدی نژاد چه خواهد کرد ؟ راهکار باقی مانده حذف سوبسید انرژی و عمدتاً حذف سوبسید بنزین است.
6- احمدی نژاد با حذف سوبسید بنزین می تواند کسر بودجه دولت را برای دو سال آینده حل کند اما چگونه ؟
داستان پالایشگاهها
1- پالایشگاههای ایران بطور متوسط 32 درصد محصولی که تولید می کنند نفت کوره است.
2- اگر قیمت نفت خام 70 دلار به ازای یک بشکه باشد، قیمت نفت کوره معمولاً نصف قیمت نفت خام است یعنی حدود 35 دلار.
3- 9 پالایشگاه ایران نفت خام بشکه ای 70 دلار را می گیرند و 32 آن را به نفت بشکه ای 35 دلار تبدیل می کنند.
4- یکی از پالایشگاههای داخلی 54 درصدو دیگری 51 درصدمحصول توليدی آن نفت کوره است
5- در پالایشگاههای اروپا در دهه 90 میلادی تنها 6 درصد محصول تولیدی نفت کوره است.
6- در تکنولوژی جدید در دنیا اساساً نفت کوره می تواند تولید نشود.
7- ایران به سادگی می تواند گاز را در 90 درصد موارد جایگزین نفت کوره کند.
8- زیان ناشی از تبدیل نفت خام به نفت کوره در ایران در 9 پالایشگاه ، 7600 میلیارد تومان است.
9- تولید قیر نیز ارزش منفی دارد یعنی قيمت قیر کمتر از نفت خام است.
10- مصرف انرژی پالایشگاههای ایران 30 درصد از استاندارد روز دنیا بیشتر است.
11- نگارنده در جمع مسئولین شرکت پخش فرآورده های نفتی زیان ناشی از تولید نفت خام به نفت کوره ،قير و مصرف بالاتر از استاندارد جهانی انرژی در پالایشگاهها را 8000 میلیارد تومان محاسبه کرد.
12- دولت در سال 1384 ، 9550 میلیارد تومان سوبسید بنزین پرداخت می کند (دکتر محمدحسین قدیری ابیانه، در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران)
13- جمع زیان پالایشگاهها و سوبسید پرداختی 17550 (9550 + 8000 ) میلیارد تومان است.
14- پالایشگاههای کشور سالیانه 17550 میلیارد تومان به اقتصاد کشور زیان وارد می کنند.
15- چگونه می توان از زیان 17550 میلیارد تومانی که معادل 62 درصد درآمد واقعی دولت در سال جاری است جلوگیری کرد ؟
16- به اعتقاد نگارنده با حذف زیان فوق کابینه احمدی نژاد می تواند کسر بودجه فلج کنند، موجود را حل کند.
17- خاتمی دلار سوبسیددار را حذف کرد و آيا احمدی نژاد گزينه حذف سوبسید انرژی را در دستور کار قرار می دهد؟
18- اما چگونه می توان از زیان فوق جلوگیری کرد ؟
19- نگارنده راه حل ذیل را که در 8 سمینار در حضور حدود 300 نفر از مدیران شرکت پخش فرآورده های نفتی بیان شده ، پیشنهاد می کند :
الف – نفت خام به قیمت پایه خلیج فارس به پالایشگاهها فروخته شود. در وضع موجود نفت خام به قیمت تقریباً رایگان به پالایشگاهها داده می شود.
ب – پالایشگاهها نیز محصولات خود را به قیمت پایه خلیج فارس به اضافه 5 درصد بفروشند.
ج – به این طریق سوبسید بنزین حذف می شود.
د – پیشنهاد می شود از اول بهمن به هر خودرو در ماه بین 60 تا حداکثر 90 لیتر بنزین سوبسیددار با کارت هوشمند داده شود و خرید بنزین مازاد بر کارت هوشمند به قیمت پایه خلیج فارس به اضافه 5 درصد باشد.
ه – پیشنهاد می شود گازوئیل نیز به قیمت بدون سوبسید عرضه شود و به دارندگان چاههای آب گازوئیلی برابر با پروانه آنها با کارت هوشمند معادل مصرف آنها گازوئیل سوبسیددار داده شود.
و – پیشنهاد می شود سوبسید نفت سفید نیز قطع شود و در کلیه مناطقی که تحت پوشش شبکه گاز قرار ندارد برای فصل سرما معادل نفت سفید سوبسیدی ، به خانواده ها برق سوبسیددار داده شود. به عبارت دیگر برق سوبسیددار در مناطقی که فاقد شبکه گاز است در فصل سرما جایگزین نفت سفید سوبسیددار شود. روش اجرایی این شیوه بسیار آسان و کم هزینه است.
حرف آخر
1- پیشنهاد می شود از اول بهمن طی 5/1 سال و در سه مرحله پیشنهادات فوق عملی شود. بعنوان مثال در اول بهمن بنزین غیرسوبسیدی 200 تومان، سال 85 ، حدود 350 تومان و در سال 86 نیز به 480 تومان (قیمت بدون سوبسید) عرضه شود.
2- درآمد ناشی از حذف سوبسید را می توان صرف جبران کسر بودجه دولت نمود.
3- اما راه حل اصلی برای جبران کسر بودجه دولت، اخراج یک میلیون و صد هزار نفر از نیروی مازاد وزارتخانه هاست اما چنین اراده ای در نهاد دولت وجود ندارد. به قول مولوی چنین شیری خدا هم نیافرید.
4- حذف سوبسید انرژی شاید مهم ترین گام باقی مانده برای انطباق اقتصاد ایران با ضوابط WTO باشد. به نظر می رسد در ایران ضرورت های بودجه ای به طرزی اجتناب ناپذیر اقتصاد ایران را با ضوابط WTO منطبق می کند حتی اگر اراده و عزمی هم برای عضویت در WTO وجود نداشته باشد.
5- امروز حذف سوبسید انرژی یک ضرورت بودجه ایست و نه آرزوی طرفداران اقتصاد بازار برای انطباق اقتصاد ایران با ضوابط جهانی شدن اقتصاد.
6-آيا احمدی نژادگزينه حذف سوبسيد بنزين برای جبران کسر بودجه را خواهد چذيرفت ؟
7-اگر احمدی نژاد اين گزينه رابپذيرد زمستان داغی در پيش خواهد بود
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
منبع: روزنامه دنيای اقتصاد