ورود به هزاره سوم و زندگی در جامعه کاملا الکترونیکی موجب شده است تا تمامی جنبه های یک زندگی سنتی تغییر کند و مردم خود را با شرایطی تطابق دهند که تا کنون نمونه آن را مشاهده نکرده بودند. این جهان نوظهور که کنترل و هدایت زندگی همه را در دست گرفته است و آن را به سمت دلخواه خود حرکت می دهد، در کنار مزایای بی شماری که برای انسان این عصر به ارمغان آورده است آنها را با مشکلاتی مواجه کرده است. اگر چه برخی کارشناسان آثار سوء ناشی از توسعه تاثیر فناوری بر زندگی خصوصی مردم را به عنوان مشکل تلقی نمی کنند، اثرات زیانبار دنیای مجازی بر کودکان و نوجوانان یکی از بزرگ ترین مشکلات این تحولات به ظاهر ایده آل خوانده می شود. شاید ما سوءاستفاده از کودکان در دنیای مجازی و اینترنتی را امری نو بپنداریم و سابقه طولانی برای آن قایل نشویم، اما گفته می شود که این روند از گذشته های دور نیز با ظاهری مشابه دنبال می شده و همواره این قشر از افراد جامعه را مورد سوءاستفاده های خود قرار می داده است.
نگاهی گذرا به دوران گذشته نشان می دهد که در صنعت فیلم سازی در دهه ۱۹۰۰، در صنعت رادیو در دهه ۱۹۲۰ و در تلویزیون در سال های ۱۹۴۰ سیر سوءاستفاده از قشر کودک و نوجوان به همین صورت دنبال شده است. درحالی که همواره این نگرانی وجود داشته که دنیای سینمایی و ویدیویی می تواند در زمینه های اقتصادی، روابط نامشروع جنسی، جرم ها، جنایات و ... از کودکان بهره کشی کند، باید خاطر نشان کنیم که این صنایع حمایت هایی را از این افراد انجام داده اند.با معرفی موج های جدید نوآوری در رسانه های گروهی(فیلم، رادیو و تلویزیون) طی قرن ۲۰، پایگاه های اطلاعاتی بیشترین توجه خود را به قشر نوجوان و جوان هرجامعه معطوف ساخته اند. طبق آمارهای منتشر شده، هم اکنون نزدیک به ۶۰ درصد خانواده های آمریکایی که کودکان هشت تا ۱۷ سال دارند در منزل خود از رایانه استفاده می کنند که بیشتر این رایانه ها به اینترنت متصل هستند. حامیان فضاهای مجازی و اینترنت همواره اعلام کرده اند که افزایش میزان دسترسی مردم به کامپیوتر و اینترنت به معنی افزایش میزان دسترسی آنها به سطوح بالای علمی، تحصیلی و اجتماعی خواهد بود و از این رو هیچ نگرانی در این زمینه وجود ندارد. با وجود تمامی این حمایت ها همچنان نگرانی های فراوانی در مورد حضور کودکان و نوجوانان در اینترنت و دنیای مجازی وجود دارد و رسانه ها همواره هشدار می دهند که باید روند روبه رشد فعالیت قشر کم سن وسال در اینترنت با محدودیت مواجه شود.
از آنجایی که گفته می شود کودکان و نوجوانان همواره مورد تهاجم فناوری قرار گرفته اند و آسیب های جدی دیده اند، نگاهی به نحوه توسعه فناوری های پیشین در جوامع مختلف و تاثیرات آن بر زندگی این افراد می تواند از بروز مشکلات بیشتر در این زمینه جلوگیری کند. آنگونه که مطالعات پیشین بر روی صنایعی نظیر فیلمسازی، ویدئو، سینما و ... نشان می دهد، نگرانی در مورد کودکان همواره وجود داشته و مساله جدیدی نیست که هم اکنون به آن پرداخته شود. برخی کارشناسان عصر حاضر معتقدند که فناوری های نوین پنجره های بیشتری از جهان هستی را به روی کودکان و نوجوانان باز می کند تا آنها آزادانه و به دور از هرگونه مشکلی بتوانند برای خود و آینده شان تصمیم گیری کنند. در این میان بسیاری از افراد به این نتیجه رسیده اند که حضور هرچه بیشتر در دنیای مجازی می تواند با زیرپا گذاشتن مفاهیم پایه ای اخلاق، انحرافات جنسی را در کودکان بیشتر و آنها را از مسیر اصلی زندگی خارج کند.
● کودکان و صنعت فیلمسازی
زمانی که برای نخستین بار در سال های ۱۹۰۰ فیلم به جامعه آمریکایی معرفی شد، هواداران این جریان فیلم را نه تنها برای وسیله سرگرمی بلکه به عنوان ابزاری برای رونق آموزش و بازرگانی مورد استفاده قرار دادند و موفق شدند با این صنعت نوظهور منبعی متمرکز برای تعصبات مذهبی و همچنین تریبونی برای انتشار نظرات خود تولید کنند. مدت کوتاهی از عرضه فیلم در بین عموم مردم نگذشت که آنها از این روند به عنوان عاملی برای سوءاستفاده از کودکان و افزایش میزان جرم و جنایت در بین این قشر از جامعه یاد کردند. آنها معتقدند بودند که فیلم سکویی برای جنایات، تخلفات و روابط نامشروع جنسی محسوب می شود.یکی از مطالعاتی که در سال ۱۹۲۹ در رابطه با تاثیر فیلم بر زندگی روزانه کودکان انجام شده بود نشان می داد که چگونه این روند توانسته بیش از ۱۰ هزار کودک ساکن ایالت شیکاگوی آمریکا را به انحراف بکشاند. نتایج این مطالعه نشان داده بود که تقریبا تمامی کودکان آن دوران با توجهی فراوان فیلم ها را دنبال می کردند و یا توضیحات آن را از دوستان خود می پرسیدند که این فیلم ها در بیشتر مواقع صحنه های خشونت آمیز و یا غیراخلاقی را به کودکان نمایش می داد. با انجام این تحقیق مسوولان تصمیم گرفتند که هرچه سریع تر قوانینی را برای سانسور کردن فیلم ها به تصویب برسانند و به کمک آن میزان دسترسی کودکان و نوجوانان به فیلم ها را کاهش دهند. در سال ۱۹۳۱ مقامات مذهبی ۴۰ کشور مختلف دنیا به همراه مسؤولان گروه های آموزشی و پرورشی طی بیانیه ای از شرکت های فیلمسازی خواستند که تصاویر متحرک بهتری را به کودکان ارایه دهند و با رعایت قوانین اخلاقی و مذهبی امکان هرگونه سوءاستفاده از آنها را از بین ببرند.
● کودکان و تلویزیون
تلویزیون به عنوان رسانه ای واسطه ای در سال ۱۹۴۸ خود را به مردم معرفی کرد تا دور جدیدی از دسترسی افراد به منابع اطلاعاتی آغاز شود. این ابزار جدید که می توانست در زمینه های سرگرمی، تجاری، زندگی اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و... مورد استفاده قرار گیرد ظرف مدت زمانی بسیار کوتاه به مهم ترین وسیله برای تفریح و گذران وقت تبدیل شد و کم کم بین اقشار مختلف جامعه نفوذ کرد. سرمایه گذاران و حامیان رسانه ای بار دیگر تصور کردند که با روی آوردن به سمت تلویزیون می توانند بنگاه اقتصادی تازه ای برای خود درست کنند زیرا این جعبه جادو نه تنها صدا را پخش می کرد، بلکه می توانست تصاویری از اپرا، تئاتر، مسابقات ورزشی، اتفاقات سیاسی، گفت وگوهای آموزشی و ... را با کیفیتی بالا برای مردم منتشر کند. برخی کارشناسان در آن زمان اعلام کردند: «تلویزیون بزرگ ترین کلاس درسی بوده که تا کنون در سراسر جهان دیده شده است.» همزمان با افزایش محبوبیت تلویزیون در بین مردم این سوالات مطرح شد که آیا تلویزیون می تواند تاثیرات منفی بر کودکان داشته باشد؟ آیا این جعبه جادو می تواند ذائقه آنها را تنزل دهد؟ تلویزیون چگونه بر ارزش های موجود کودکان تاثیر می گذارد؟ خشونت و جنایت به واسطه این ابزار توسعه خواهد یافت یا نه؟ آیا اخلاق و رفتار کودکان در این روند تغییر خواهد کرد.
برخی افراد معتقد بودند که گسترش تلویزیون و نفوذ هرچه بیشتر آن در بین عموم مردم می تواند ارتباطات حضوری و چهره به چهره، فرهنگ کتابخوانی، فرهنگ گوش دادن به رادیو و ... را با مشکلات عدیده ای مواجه کند و سنت های مردم را به مرور زمان از بین ببرد. اگرچه این قبیل نگرانی ها در مورد فناوری های قدیمی تر نیز موجود بود، اما تلویزیون باعث شد که این نگرانی ها وسیع تر شوند. منتقدان عصر ظهور تلویزیون براین باورند بودند که این جعبه جادویی خود به عنوان عامل جنایاتی محسوب می شود که قربانیان این جنایت ها را کودکان و نوجوان تشکیل داده اند. این افراد براین باور بودند که حتی اگر برنامه های تلویزیونی زیانبار نباشد، این ابزار وسیله مناسبی برای سرگرم کردن کودکان محسوب نمی شود، زیرا بدون درنظر گرفتن قوه خلاقه کودکان و نوجوانان تنها اطلاعات بی فایده و غیرقابل استفاده ای را به آنها منتقل می کند.
● کودکان و رسانه های دیجیتالی
در دنیای کنونی، افراد از اوان کودکی با رسانه آشنا می شوند و مورد بمباران اطلاعاتی قرار می گیرند. آخرین مطالعاتی که در این زمینه انجام شده نشان می دهد، کودکانی که بین سنین دو تا پنج سالگی به سر می برند به طور میانگین روزانه ۲۷ دقیقه از کامپیوتر استفاده می کنند. این افراد درحالی وارد دنیای دیجیتالی و رسانه ای می شوند که هیچ حمایتی از آنها صورت نمی گیرد و در این فضای غریب کاملا تنها هستند. زمانی که کودکان به سن ۱۲ سالگی می رسند به راحتی می تواند خوب و بد را دردنیای پیرامون خود تشخیص دهند و از تمام اتفاقاتی که در اطراف آنها می افتد مطلع شوند. خانواده، دوستان و مدرسه بزرگ ترین مراکزی هستند که در این سنین بر روی کودک تاثیر می گذارند و رابطه آنها با جهان پیرامون را برقرار می کنند. این عوامل که همه زیر نظر کامپیوتر و اینترنت فعالیت می کنند همچنان این نگرانی را در والدین ایجاد خواهند کرد که کودکان و نوجوان در دنیای مجازی حمایت نمی شوند و احتمال بروز هرگونه خطری برای آنها وجود دارد.