خودروسازان ایران، ویرانگرترین تهدید خودروسازی ایران
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[31 May 2016]
[ صلاح الدین همایون]
این کنکاش نیز همچون اسلاف خود بر آن است که بصورتی موجز مساله ای بسیار حائزاهمیت را به تصویر بکشد.
البته دلیل آنکه چرا اگر این موضوع مهم است، تاکنون کسی به آن و حداقل چنین شفاف نپرداخته؟ اینست که اغلب دچار آفت مصلحت اندیشی نادرست شده اند.
عدم بیان یک مساله ، پاک کردن صورت مساله است که نه مساله را حل میکند و نه دال بر فقدان و عدم وجود آن است.
خوانندگان فرهیخته با مفهوم زنجیره تامین آشنا می باشند. این مقوله بصورتی ساده معتقد است که کلیه دست اندرکاران تولید یک محصول یا ارائه خدمت همچون حلقه های یک زنجیرهستند و نکته جالب اینکه زنجیر از محل ضعیفترین حلقه می گسلد.
ما که داعیه کیفیت مان گوش فلک را پر کرده و گوی سبفت را از سرشناسان این مقوله ربوده و خود را برتر از آنها می پنداریم!
ما که خود را شدیدا مقید به مزین شدن به آخرین دستاوردها و تکنیک های کیفی نظیر شش سیگما و تولید ناب و ... می دانیم، در عمل کمترین التزام عملی به بدیهیات مقوله کیفیت که قدمتی بیش از 70 سال دارند، نداریم و عمل ما نشان می دهد که نه تنها به آنها باور نداریم بلکه به بیهوده بودن آنها باور راسخ داریم !!
حتی افراد تازه کاری که اندک اطلاعات و مطالعه ای در حوزه مدیریت دارند به خوبی میدانند که بزرگترین و موفقترین خودروسازان دنیا نظیر تویوتا، طی برنامه هایی منسجم و ارتباطی تنگاتنگ با تامین کنندگان خود آنها را در برنامه های ارتقاء قرارداده و انواع اختصاص و اعزام نیروی متخصص را از تامین کنندگان خود می نماید تا قدم به قدم آنها را آماده و قادر به تولید " خطای صفر" و "ارسال بموقع" نماید تا خود نیز بتواند بصورت "بهنگام" تولید نماید بویژه آن طیف واقعا وسیع مصولات.
"دمینگ" که از پیشکسوتان تحول کیفیت در دنیا و ژاپن بوده است به صراحت معتقد است که " به جای داشتن تامین کنندگان متعدد و موازی برای قطعات و یا خدمات واحد و یکسان، تامین کننده ای منتخب و توانمند داشته باشید".
تویوتا بدنبال توانمندسازی تامین کنندگان خود بوده و می باشد ، نه توانمند شدن دستوری آنها.
ما با بی اعتقادی مفاهیم کارآمد دنیا را گرفته و با بی محتوا کردن آنها، آنان را از حیز انتفاع ساقط می نمائیم.
شاه بیت :
خودروسازان ایرانی حداقل یک ماه قبل از تحویل خودرو به مشتری وجه آنرا نقدا، قبلا و کاملا دریافت میکنند. ( قیمتی که نه تنها با کیفیت محصول هیچگونه تناسبی ندارد بلکه سود ماخوذه نیز چند برابر سود خودروساز جهانی است !)
اما همین خودروسازان وجوه و مطالبات تامین کنندگان خود را به سختی و با تاخیر فراوان پرداخت می نمایند.
در اینجا قبل از ادامه بحث لازم است که واژگان کلیدی جمله فوق یعنی " به سختی" و " با تاخیر " را جهت همگرایی ذهنی بیشتر و هم نظرتر شدن مخاطبان گرامی توضیح دهم:
" به سختی " : اگر با صنعت خودروسازی ایران کمتر آشنا هستید خدمتتان عرض میکنم که این تصور کاملا منطقی که تامین کننده پس از ارسال قطعات مورد نیاز ( سفارش گذاری شده ) خودروساز و اخذ تائیدیه کیفی محموله های ورودی
وجوه آنرا طبق قرارداد و بصورت خودکار دریافت می کندف سخت اشتباه و بسی ساده انگارانه است.
زیرا شاکله مدل ذهنی خودروساز را باورهای کیفیت ستیزی همچون " بچه تا گریه نکنه ، بهش شیر نمیدن. " شکل داده است و بنابراین اگر طلب خود را مطالبه نکند، دریافت پول از محالات است.
اما فرآیند نه جندان منطقی ولی کاملا واقعی اینگونه است که مطالبه طلب آئین نانوشته ولی خدشه و عدول ناپذیر خود را داشته و از آن تبعیت میکند.
نخست آنکه باید آشنا ( بخوانید کارچاق کن ) داشت که از اوجب واجبات است.
دوم آنکه باید فردی پیگیر ( بخوانید سیریش ) جهت چادر زدن در محل مربوطه و استفاده از ابزاری همچون گریه و زاری و اظهار عجز و لابه و ... باید مدام موی دماغ گردد.
سوم آنکه باید فرد پیگیر اشاره شده باید سخاوت مالی به خرج دهد ( بخوانید تسهیل گر امور، هزینه کارشناسی، پول چایی، شیتیل و ...)
البته ظرایف فراوان دیگری نیز تحت عنوان " به سختی " وجود داشته و دسته بندی گردیده شده است که با توجه به اشارتهای فوق توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اما " با تاخیر " : بازهم عارضم اگر تصور میکنید که با کاربرد موفق و موثر لطایف الحیل فوق می توان یکماه بعد مقداری از مطالبات خود را وصول نمود، سخت در اشتباه هستید زیرا خوشبینانه ترین زمان محتمل سه الی چهار ماه است !
بدیهی است که خواننده محترم به راحتی می تواند سود اخذ وامهای بانکی ( به شرط ها و شروط ها ) از بانکداری بدون ربا برای پرداخت های غیر قابل اجتناب در آن ماهها از قبیل وجوه بیمه، مالیات، برق، گاز، مواداولیه، حقوق و دستمزد و ... ) را مد نظر قرار دهد.
البته در این بین سود پنج شش ماهه وجوه دریافت شده پرداخت نشده، تامین کنندگان نیز فقط به خودروساز تعلق میگیرد را نیز نباید از نظر دور داشت.
جرایم سنگین مقرره در قراردادهای شبه ترکمنچای خودروسازان بابت تاخیر در تامین ( که میتواند ناشی از عدم توانایی در پرداخت خرید مواد ادولیه) و یا کیفیت پائین ( که میتواند ناشی از خطاهای انسانی که ناشی از تالی فاسده عدم دریافت حقوق و مزایا باشد.) نیز بر کسی پوشیده نیست.
وضعیتی که خلاصه وار بیان شد را می توان بصورت زیر جمعبندی نمود.
نتیجه نامطلوب رویه های اتخاذی توسط خودروسازان ایرانی ناشی از آن است که به اقتضائات نظریه مدیریت زنجیره تامین صرفا نگرشی آرایشی داشته و در عمل و واقعیت نه تنها اعتقادی به آن ندارند بلکه تامین کنندگان را " غیرخودی" می دانند و مهمترین روش موثر بر آنها را سیاست سنتی " انصر بالرعب " می دانند! که نمودهای طبیعی چنین باور و نگرشی عوایدی به جزء عصیان یا نصیان به ارمغان نخواهد آورد. ( که به شهادت عینی آورده است).
اما خودروساز ژاپنی چون تامین کننده اش را از خود میداند، پیش از خود به فکر موفقیت تامین کنندگانش می باشد و هرگونه مساعدت موثر به آنها را موفقیت خود قلمداد می نماید و شکست او را شکست خود ).
بسیار بدیهی و بقول معروف " اظهرمن الشمس " می باشد یا بقول مولانا " آفتا ب آمد دلیل آفتاب " که دستاوردهای این دو مدل ذهنی بسیار متفاوت نیز متفاوت خواهد بود.
در حالت اول ، بود و نبود تامین کننده صرفا از منظر عدم توقف خط تولید خودروساز حائز اهمیت است و بس.
در حالیکه در حالت دوم خودروساز تامین کننده را عضوی از اعضاء و جوارح خود می داند که در نتیجه " چو عضوی بدرد آورد روزگار ، دگر عضوها را نماند قرار ".
در حالت اول در شرایط کمی و کیفی ثابت و یکسان ناگهان و کاملا اتفاقی اشکالات یک تامین کننده درشتنمایی می گردد که هرگز نباید افکار و دلایل منفی زیر را اجازه خطور به مغز داد :
• کاستن از قیمت تامین کننده.
• دست پیش برای نپرداختن و دیرپرداختن طلب های تامین کننده.
• ورود یکی از اقوام و آشنایان افراد ذی نفوذ خودروساز به حوزه تولید یا واردات قطعه تامینی آن تامین کننده.
• دلالت غیر مستقیم تامین کننده بر پرداخت داوطبانه منافع مادی جهت تسهیل در امور.
اما در حالت دوم اینگونه موارد کاملا انتزاعی و مذموم هستند.
حالت اول چون مبتنی است بر رویکرد برنده – بازنده، ضرر و زیان و تامین کننده سود و منفعت ما تلقی میگردد.
اما در حالت دوم که مبتنی است بر رویکرد برنده – برنده ، از سویی ضرر و زیان تامین کننده ضرر و زیان خودروساز تلقی میگردد و لذا از آن شدیدا احتراز می شود و چونکه سود و رشد تامین کننده، سود و رشد خودروساز تلقی میگردد. بسیار به آن اهتمام ورزیده می شود.
اینگونه است که ما شادمانه و مسرور و سرمست بر بریدن شاخه ای که بر آن نشسته ایم ، جشن پیروزی میگیریم.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: