مشاركت در تصميم سازي : آيا گواهی بر آينده گرایی است ؟
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[20 Jan 2011]
[ حسین کاشفی امیری]
چكيده : بحران مالي،بحران اقتصادي و نااطميناني محيط اقتصادي توانايي گروه مديريتي را در پيش بيني ها براي آمادگي ورهبري درمعرض آزمايش قرار مي دهند.ادعاي تعهد مديريت ارشد به" گفتگوي راهبردي " همچنان به عنوان يك چالش پيوسته باقي است .
سازمان ها چگونه با تمركز بر كارآينده ارزش بيشتري كسب مي كنند ؟ چگونه مي توانند آينده را درمركزثقل فرآيندهاي تصميم سازي ها قرار دهند ؟ چگونه مي توانند نظام هايي طراحي كنند تا فعاليت هاي مربوط به آينده رابه مركز اصلي فرآيندهاي تجاري متصل نمايند ؟ چگونه مي توانند در برابر گروگذاري كل مايملك شان نزد بانكها سودهاي فوري ومحسوسي بدست بياورند ؟
آينده نگاري نه درباره بهترين پيش بيني ها بلكه در باره بهترين تصميم هاست !
آينده نگاري : واسطه اي براي تصميم هاي بهتر وبرتر
1- برنامه ريزي تجاري با افق زماني12 ماهه مشتمل بر تدارك نيروي انساني ، در نظرگرفتن تقاضاكنندگان ، عرضه كنندگان ، پيمان كاران و پذيرش نمايندگي ها وهمچنين بودجه مربوطه است .
2- برنامه ريزي راهبردي با افق زماني 3 الي5 سال شامل درنظرگيري سياست دولت ، تحليل گرها ، فعاليت هاي تجاري واسطه ها ، رقبا و تقاضا كنندگان بعلاوه تراز عملياتی وراهبرد ( برقراري ارتباط بين عمليات و راهبردها) .
3- آينده نگاري راهبردي با افق زماني 5 الي 10 سال مشتمل بر تقاضاكنندگان ، زنجيره قيمت هاي جهاني ، شگفتي سازها ، تحقيق وتوسعه و سياست هاي دولتي باضافه ناظران آينده نگاري (به عبارتي نگهدارندگان حساب آينده نگاري ) كه اين مرحله شامل برقراري ارتباط بين راهبرد با آينده نگاري است(.
4- تحقق اهداف آينده نگاري مستلزم مرور مستمر بين بودجه وامكانات ، تراز عمليات و راهبرد – و تراز راهبرد ونگاشت آينده خواهد بود .
ابزارها وفرآيندهاي تصميم سازي : ابزار پنجگانه تفكر راهبردي - تشكيك وتحليل نقاط قوت ، ضعف ، فرصت وتهديد - تحليل دوره هاي بلوغ یک سازمان – تمركز بر متعادل كننده ها يا منحرف كننده ها در آينده - اعلان واظهار اهداف راهبرد وكمك هاي مالي(به ، از) بخش ها که بیشتر می تواند شامل بخش های زیر باشد :
اجتماعی ، رقابتی ، اقتصادی ، سیاسی ، فناوری ، صنعتی ومصرف کنندگان--- الزام ها وضروریات راهبردی همان تحلیل نقاط قوت ، ضعف ، فرصت و تهدید است . درطی روند بلوغ سازمان ها ( از نظر اندازه و سن ) بحران هایی ظهور می نمایند که برای ماندگاری ، موفقیت و رشد ، سازمان باید بتواند به سلامت از آنها عبور نماید. اصطلاحآ این دوره ها را دوره های بلوغ نیز می گویند . که با توجه به اندازه وسن سازمان ها بحران های مذکور عبارتند از :
1- بحران اول : که برای سازمان های کوچک وتازه تأسیس رخ می نماید "بحران مدیریت" است .
2- بحران دوم : بحران بعدی که دراثر تکراروتوسعه بروز می کند "بحران خودگردانی" می باشد .
3- بحران سوم : بحرانی است که درزمان اتخاذ سیاست عدم تمرکزدرفعالیت های سازمان ظهور می کند و"بحران کنترل " نام دارد .
4- بحران چهارم : این بحران درارتباط با بهره وری سیستمی مطرح است که " بحران مقررات دست وپاگیر" نامیده می شود . بحران های مراحل بعدی یک سازمان بالغ درارتباط با شبکه اجتماعی است که هنوز نامی برای آن انتخاب نشده است .
دومین ابزار تفکر راهبردی " تمرکزبرمتعادل کننده ها ومنحرف کننده های مسیر آینده " است که شامل موارد زیر می باشد . فراروندها که با ردیابی سخنرایی های تخصصی واظهارنظر سخنگویان ، تالارهای گفتگو درزمینه احتمال های آینده قابل دست یابی است . تمرکز بر بخش های ذیربط ونیاز مشتری ها ، به این معنی که این روندها چگونه بخش مورد نظر را تحت تأثیر قرارخواهند داد؟ تمرکزبربخش مرتبط درسناریوها (نوشتن داستان آن بخش که آینده را درقبضه خود خواهد گرفت .) تمرکز بر خدمات قابل ارائه ازجانب ما ومورد انتظار مشتری . انتخاب راهبردی ، برپایه بخش هاونیازتقاضاکنندگان وانتخاب اینکه کدام راهبرد باید تعقیب شود، با فرض انتخاب راهبردی که تعقیب خواهد شد بهترین مدل تجارت وفعالیت اقتصادی کدام است ؟
اعلامیه مفاد راهبرد انتخاب شده ، شامل سؤال هایی نظیر آنچه که درپی میآید خواهد بود .
1- چکار می خواهیم انجام دهیم ؟
2- آن کار را چگونه انجام خواهیم داد؟
3- متقاضیان هدف ما چه کسانی هستند؟
4- مزیت های ما کدامند؟
5- خروجی های مورد انتظار چیست؟
6- سازماندهی ما چگونه خواهد بود ؟
7- خلق ارزش توسط مردم در این زمینه چگونه خواهد بود ؟
ابزارهای تفکرراهبردی : وضعیت جاری (فعلی) ، وضعیت آینده ، ارتباط دهنده حال وآینده (راهبرد ) ، عامل تأثیر گذار برآینده (محیط) و سنجش واندازه گیری وضعیت های حال وآینده ، همچنین تصمیم سازان با بصیرتی برای دیدن ، شنوا برای شنیدن ، بااندیشه ای برای دانستن ، علاقه مند به آینده ودارای شهامت کافی برای ساختن آن آینده مورد نظر .
درسال 1974 مطلبی توسط "کلر گریوز" درمجله آینده پژویان تحت عنوان " آمادگی برای خیزشی خطیر در زمینه طبیعت انسانی" درج شده است که مضمون اصلی آن بصورتی است که درزیر آورده می شود :
" براساس نظریه روانشناسی جدید ، بشرازآغاز پیدایش خود ، سطوح ومراحل مختلفی از جهان هستی را تجربه نموده است ودرهرسطحی ازمراحل مذکوررفتارها و ارزش های مشخصی از آن دوره را در خود دارد ، کسی که برسطوح پائین زندگی تمرکزنماید هرگز نخواهد توانست سطوح بالاتر زندگی را درک نماید ، ایشان می افزاید درسراسر تاریخ بیشتر مردم خودرا به سطوح پائین هستی محدود می کنند یعنی سطحی ازجهان هستی که عوامل انگیزشی آن نیازهای مشترک بین انسان وحیوان است ، اما بشرامروزی آماده انتقال به سطوح بالاتری ازهستی می باشد ، یعنی دقیقأ به سطحی از هستی که برازنده سطح زندگی انسانی است ، بنابراین وقتی این پدیده اتفاق بیافتد نمایش مهیجی از دگرگونی درحقوق اصلی انسانی نیز اتفاق خواهد افتاد ."
نقش انسان درسطوح مختلف جهان هستی از نظر ایشان بصورت زیر تصویر شده است .
سطح
یادگیری
تفکر
نظام انگیزشی
انگیزه مشخص
معانی ارزشی
ارزش نهایی
طبیعت وجود
مسائل وجودی
1
خوگیری
خودکار
فیزیولوژی بدن
نیازهای دوره ای ساختمان بدن
نظام ارزشی ناآگاهانه : عکس العملی
نظام ارزشی ناآگانه : عکس العملی
خودکار
بقاء پایداری فیزیولوژیکی
2
گذشته گرایی
توهمی
تضمینی
نیازهای نامنظم فیزیولوژکی
مبتنی بر سنت
ایمنی صیانت از خود
قبیله گرایی
دستیابی به ایمنی قومی
3
شروط مؤثر
خودمحور
بقا
بقا زیستی
انتفاع
قدرت
خودمحوری
زیستن همراه با خودآگاهی
4
احتراز از دانش ویادگیری
مطلق گرایی
امنیتی
مفاهیم دستوری
فداکاری
رستگاری
مقدس شماری
دستیابی به آرامش فکری جاودانی
5
امید وانتظار
کثرت گرایی
استقلال
کفایت وشایستگی
علم گرایی
ماده گرایی
مربوط به ماده
تسخیر فیزیکی عالم
6
تجربه گرایی
نسبیت گرایی
وابستگی
خویش محوری
شهرگرایی مرکز پیرامون
توده اجتماع
فردگرایی
زندگی همراه با جوهر فردی وانسانی
7
در سطح بالاتر هستی تمام نظامهای اصلی باز یادگیری به هرشکلی میتواند اتفاق بیافتد و
نظام مند
وجودی
ارزش سر خود
قابل قبول
هستی
معرفت
اعاده زندگی به دنیای آشفته
8
در سطح بالاتر هستی تمام نظامهای اصلی باز یادگیری به هرشکلی میتواند اتفاق بیافتد
متغییر
تجربی
تجربه مستمر
مشارکتی
مبتنی بر تجربه
پذیرش هستی دوبخشی
باید ترکیب درستی از تصمیم سازها همزمان با فرآیند ها وابزارهای مؤثرتصمیم سازی فراهم آورد .بنابراین :نقش یادگیری ، اهداف وخواسته ها : فرآیندهای تصمیم سازی وابزارهای مربوط ، شروع ساده وتوسعه آن ، نقش تصمیم سازها : کامل کردن راهبرد و فرایندهای درونی ،تدارک آموزش آینده نگاری ، ایجاد مهارت ها وظرفیت ها برای گفتگو و نقش اهداف : بیان رسا وشفاف درفرآیندهای پویش وبازخورد ، درگیرکردن سازمان ها در سطوح مختلف ، آزمایش بزرگ وکارآفرینی بزرگ خواهد بود .
نقشه آینده : عبارتست از همکاری همزمان برای برنامه ریزی ومدیریت برنامه های اولیه وبحرانی برای سازمان دهی آینده ، مأموریت آینده پژویان این است که با توسعه جامع شیوه های آینده نگری موفقیت در زمینه دسترسی به اهداف را تضمین نمایند ، فرآیندها ونظام های مدیریتی فرهنگ فعالیت های راهبردی را ایجاد نمایند ، رهبران پیش بینی کننده ومقامات اجرایی دوش به دوش هم کمک نمایند ودرمیان نااطمینانی وپیچیدگی وتغییرات ، در اجرا سازگاری داشته باشند .
جلوگیری از شکست های راهبردی :دوره های اجرایی به موفقیت های اولیه درزمینه های زیر بستگی دارد ، مقدمات تولید جدید ، راهبردهای نفوذ دربازار ، تغییر سازمانی ، ترکیبات و فراگیری ها . در این میان بیش از 70 درصد نتایج مورد انتظار اصلی منجر به شکست می شود . واما دلایل این شکست ها چه می توانند باشند : شکست دراستواری وثابت قدمی مدیریت اجرایی ، شکست در پیش بینی خطرات و آمادگی برای تغییرات ، شکست دربسیج نمودن منابع وپشتیبانی کننده های اصلی . بنابراین در حرکت بسمت آینده هدایت در میان انبوه نااطمینانی ها ، پیچیدگی ها و تغییرات چگونه امکان پذیر خواهد بود ؟
الزامات کاهش خطرات وتضمین نتایج عبارتند از : متعهد نمودن پشتیبانی کننده ها درگفتگوی پیوسته راهبردی ، پیش نگری وآمادگی درزمینه نااطمینانی ها ، پیچیدگی ها وتغییرات ونهایتا اینکه تمرکز برروی اقدامات ، نظارت لحظه به لحظه و سازگاری فرآیند ها ، بنابراین درآغازهرنظام جامع راهبردی که متعهدانه ، برنامه ای و قابل اجرا باشد (نظام مدیریت آینده ) می توان از شکست ها جلوگیری کرد .
سه مؤلفه مربوط به راهبرد (راهبرد در فضای سه بعدی) :
دستگاه مختصات سه بعدی را در نظر بگیرید ، محور ارتفاع (zها) شامل اقدامات اجرایی باشد با پیشرانی موفقیت گام ها ومعیار اندازه گیری ، ارتقاء فرآیندها ، محور طول ها (xها) شامل پیش نگری وآمادگی باشد با پیشرانی نااطمینانی وتغییرات و مقیاس اندازه گیری زمان ، محور عرض ها (yها) نیزشامل تعهدات پشتیبانی کننده ها با پیشرانی اهمیت ذینفعان ومقیاس اندازه گیری موفقیت عوامل باشد . بنابراین برای ترسیم نقشه راه آینده لازم است تابلویی جهت ترسیم ایجاد شود که کدام گفتگوی راهبردی اتفاق خواهد افتاد .
برای ساختن آینده ای قابل اقدام : سئوال وچالش اصلی عبارتست از : چگونه می توانیم با استفاده از برنامه ریزی راهبردی آینده نگاری را توسعه بدهیم وحساب وکتاب اقداماتمان را داشته باشیم وردیابی نماییم . برای پاسخ به این سئوال رویدادهای پیش بینی شده را با وجوه مشترک زیر در نظر میگیریم : توصیف نمودن اقدامات ، اطلاع واطلاع رسانی هوشمند وبه هنگام ، الزام ها وشروط ، واقعیت های محیط تجاری ، تصمیم های مدیریتی ونتایج ومشاهده ها .عوامل مؤثر وتعیین مناطق ویا حوزه های تمرکز که عبارت خواهد بود : اهمیت پشتیبانی کننده ها ، شکاف تجاری بنگاه ها ، بیان اهداف وچگونگی دستیابی به آنها ، اقدامات اجرایی ، حامل تغییروناطمینانی وتشریح واقعیاتی که ما را احاطه نموده است .با توجه به مطالب پیش گفته فضای استراتژیک (راهبردی ) ما بصورتی درخواهد آمد كه در زیر به توصیف آن می پردازیم .
فرآیندهای نگاشت آینده :
1- تعهدات پشتیبانی کننده ها : مشخص نمودن آنها وسایر منابع ، فهم ودرک عوامل موفقیت وپیشران ها ومحیط تجاری ، زمانبندی اقدامات ، تعریف اهداف ومرحله بندی آنها ، طرح نظرات فنی داخلی وخارجی ، برپایی تمهیداتی برای انتقال افکارواندیشه ، ایجاد نظام مدیریتی مبتنی برعلم . (مقدمه)
2- پیش نگری وآمادگی : تعیین پیشران ها و تغییرات ، ترسیم سیر تکاملی روندها ، پیش بینی سناریوها وشگفتی سازها ، تشخیص خطرات ونااطمینانی ها ، تعیین الزامات ، نقشه تصمیم های کلیدی وهوشمند سازی فرآیندهای هشداردهی .(توسعه)
3- اقدامات اجرایی : تعیین شکاف ها ، ساختن استراتژی ها ، نقشه ره نگاشت عملیاتی ، طراحی مسئولیت های کلیدی ، برپایی فرآیندهای گزارش دهی ، ایجاد گردهمایی آموزش راهبردی ونهایتا مروروتعدیل استراتژی ها . (نفوذ)
رفتارهای مهم راهبردی : نقطه شروع تفکرراهبردی آینده است نه گذشته ، مدیریت فعالیت های راهبردی برای غلبه بر عدم آمادگی های مداوم ، گفتگوی راهبردی بموقع با مردم برای یادآوری تعهدات آنها ، تقویت نظام اجرایی ، برقراری ارتباط بین چشم اندازهای کوتاه مدت وبلند مدت ، وصل نمودن مراحل تصمیم سازی با فرآیندهای اجرایی و ربط دادن راهبرد با آگاهی ها وآموزش . ترسیم نقشه راه آینده برای تضمین نتایج کوتاه مدت وساختن فرهنگ وظرفیت بلند مدت بصورتی است که در زیر تصویر می شود :ساختن تصویری بزرگ از آینده وبه اشتراک گذاری آن ، توسعه آگاهی های مرتبط ، همکاری ومشارکت بموقع همگانی ، تفکر مبتنی بر سناریو ، ردیابی ونگهداشتن حساب وکتاب همه مراحل بصورت پویا ، اطلاع رسانی کلی وعمومی ، گفتگوی راهبردی ،ایجاد فرهنگ تمرکز برآینده ، فعالیت در جهت راهبرد و رهبری پیش نگرانه .
مأخذ :
Dr. JAY GARY / MARY BETH MCEUEN / DONALD HEATHFIELD ( کنفرانس جامعه جهانی 2009)
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: