دنیای مجازی دموکراسی کامل ندارد
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[29 Jan 2008]
[ علیرضا ظهوری]
ورود انسان به دهکدهجهانی نه تنها شئونات زندگی فردیاش را دچار تحول کرده، بلکه زندگی اجتماعی این انسان چند لایه را نیز متحول کرده است.
ارضا و سلیقههای فردی بیشتر و بیشتر محتوای استفاده از این دنیا را تشکیل میدهد تا اطلاعات و اخبار. باز هم به عقیده مندیچ اجتماعات دنیای واقعی، برخلاف اجتماعات دنیای مجازی نیاز به کار، از خودگذشتگی و موفقیت دارند چرا که افراد در دنیای واقعی اغلب به مخالفتهای گوناگون برمیخورند و با همسایگانشان به کشمکش و در نهایت به سازگاری میپردازند تا بتوانند در کنارشان به طور مسالمت آمیز زندگی کنند ولی انسانهای مجازی به راحتی از کشمکش میگریزند و تنها به سراغ همسایگانی میروند که با آنها موافق هستند.
این نظریه با آنچه آرجن آپاندورای به عنوان یک تنش بین همسایگان مجازی و همسایگان مکانی (spatial) معرفی میکند موافقت دارد. آپاندورای بر این عقیده است که محله همسایگی مجازی از طریق تبادل ارتباطات و اطلاعات واسطهای به وجود میآید در حالیکه محله همسایگی مکانی از فضاهای فیزیکی و محلی که در آن انسانها زندگی میکنند به وجود میآید. البته آپاندورای پیشنهاد میکند که مشکلات واقعی بین همسایگان واقعی آنها را وادار میکند که به سوی همسایگان مجازی پناه برند تا از این مشکلات و کشمکشهای ناشی از آنها دور باشند.
به هر حال آنچه که هابرماس در حوزه عمومی به عنوان مناظره (discussion) از آن یاد میکند به راحتی و به کرات در دنیای مجازی اتفاق نمیافتد. به عبارت دیگر جامعههای مجازی به راحتی به وجود میآیند بدون آنکه از دینامیزم و تنشهایی که جامعههای واقعی در راه رسیدن به مدنیت تجربه میکند بهرهای ببرند.
در نهایت باید گفتههای مارلن را به خاطر سپرد که اگر چه آزادی دسترسی به دنیای مجازی نامحدود به نظر میرسد، در واقع این آزادی بنا به گفته جرج ارول در مورد "برادر بزرگ" که تمایل به تفحص و موشکافی در موارد استفاده مردم از دنیای مجازی را دارد آزادی محدود است از این جهت دموکراسی دنیای مجازی یک دموکراسی کامل نیست.
بحثهای مربوط به دنیای مجازی و تاثیر آن بر مصرفکنندگانش خواه ناخواه تصویری جانوسوار ارائه میدهد که در یک سو مدینه فاضلهای است که در آن مردم با شرکتشان در بازار آزاد اطلاعات و تبادل ایدهها زندگی مدنی و مرفهتری را دنبال میکنند و از طرف دیگر دنیایی است که آلدوس هاکسلی و جرج ارول تصویر کردهاند و در آن مردم تحت کنترل گروههای خاص ذینفع به توزیع و مصرف اطلاعات، تبلیغات و تفریحات مشغولند و در دنیایی بین شیدائی نامحدود و ترس بیپایان زندگی میکنند. این مقاله نمونههایی از جنبههای مثبت و منفی دنیای مجازی در رابطه با محیط دموکراتیک آن مطرح کرده، گرچه بیشتر روی جنبههای نگران کننده استفاده از دنیای مجازی تکیه کرده است. علیرغم این دلنگرانیها و کاستیهای دنیای مجازی، تا آنجا که مردم در شرایط دسترسی آسان به دنیای مجازی بتوانند در بازارهای اطلاعات و تبادل عقاید و افکار دنیای مجازی شرکت کرده و در نتیجه بین جامعههای کوچک و بزرگ و بین فرهنگهای گوناگون گفتگوی اجتماعی ایجاد کنند میتوان به آینده ای که از تفاهم و درک عمیقتر از اختلافها و تفاوتهای فرهنگی برخوردار و در نهایت در راه پیشرفت به سوی صلح و آرامش است امیدوار بود.
فراموش نکنیم که به گفته میشل فوکو قدرت اجتماعی در دنیای امروز نتیجه تبادل اطلاعات و معلومات در شبکههای گفتمان اجتماعی است. آنچه به ارزش این شبکهها در دنیای مجازی میافزاید غیرتمرکزی بودن آنها و فرصت مشارکت افراد بدون توجه به جنسیت، نژاد، ایدئولوژی و شرایط اقتصادی آنان است. حضور افراد در دنیای مجازی و اشتیاق آنان به اظهار کردن عقاید، شعفها و شکوهها در یک سو و جویایی اطلاعات و عقاید دیگران در سوی دیگر فرصتی است که دنیای مجازی را به مدینه فاضله نزدیکتر کند. اگر قرار باشد دنیای مجازی از بازارهای متعدد اظهار اطلاعاتی و تبادل افکار با کمترین دخالت صاحبان قدرت تشکیل شده باشد، میتوان خوشبین بود که ما به نوعی از دموکراسی مردمی دست یافتهایم.
همانگونه که تمرکز کنترل و محدودیتهای رسمی دولتها با طبیعت دنیای مجازی در تضاد است، سودجویی شرکتهای تجارتی هم میتواند دسترسی مردم را به دنیای مجازی محدود کرده و شکاف دیجیتالی را عمیقتر کند.
فراموش نکنیم که دنیای مجازی در نهایت در کنترل سرمایهداران است و در نتیجه برای حمایتدهندگان مالی دنیای مجازی این دنیا بیش از یک بازار آزاد برای سودجویی بیشتر نیست.
آنان که بحث بین دولتها را در سازمان ملل متحد در مورد آینده دنیای مجازی دنبال میکنند بهخوبی میدانند که از یک سو حکومتهای سرمایهداری مانند امریکا با تاکید بر حمایت از روشهای مبتنی بر بازار آزاد تحت رهبری بخش خصوصی حاضر نیستند قدرت کنترل دنیای مجازی را از دست بدهند و از سویی دیگر دولتهای نماینده کشورهای در حال توسعه با تاکید بر ایدهئولوژیهای سیاسیشان میخواهند در کنترل پیامهای دنیای مجازی دخالت مستقیم داشته باشند. از این رو مصرفکنندگان دنیای مجازی باید با هوشیاری کامل و آگاهی هر چه بیشتر از مزایا، فرصتها، کاستیها، محدودیتهای، و چالشهای دنیای مجازی به بهترین نحوه از خصلت دموکراتیک دنیای مجازی استفاده کرده و با دامن زدن به گفتوگوها در داخل جامعه خود و با مردم جوامع دیگر تفاهم بین فرهنگها را توسعه دهند. آنچه که میتواند بر قدرت مشارکت مردم در دنیای مجازی بیافزاید برقراری یک سری کدهای جهانی در رابطه با استفاده منصفانه و اخلاقی دنیای مجازی است که تاکید بر احترام به حقوق افراد و ملتها دارد و در عین حمایت بی چون و چرای از آزادی بیان به تشویق جنبههای انسانی- دموکراتیک استفاده از دنیای مجازی میپردازد.
حقیقت این است که طی چند هزار سال تاریخ ارتباط انسانها ما هرگز در چنین موقعیت استثنایی قرار نداشتهایم که با کمک تکنولوژی نوین دیجیتالی و از طریق مشارکت در دنیای مجازی بتوانیم به سوی جامعه فاضله مدنی پیش برویم. بنابراین باید از این فرصت طلایی استفاده کنیم و مسئولانه، آگاهانه و مشتاقانه شرکت در دنیای مجازی را غنیتر کنیم. در اینجا این مقاله را با سوالی از پاتنم خاتمه میدهیم که میگوید، مهمترین سوال این نیست که اینترنت به ما چه خواهدکرد، بلکه سوال این است که ما با اینترنت چه خواهیم کرد؟
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
منبع: پایگاه اطلاع رسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران