آن دسته از برنامه هاي تلويزيوني كه در آن از طريق sms نظرخواهي مي كنند، شايد بي غل و غش ترين و بدون تقلب ترينش، همان برنامه نود فردوسي پور است؛ و مي توان گفت نظر مردم در مورد فوتبال، بسيار عيان تر و ملموس تر از نظرات ديگر در مورد موضاعات اساسي تر ديگر است.
و به راستي، آيا اين sms ها مي توانند آنقدر مي توانند مهم و سرنوشت ساز شده، و جايگزين فرايندهاي زمانبر و هزينه بر و مناقشه آميزي همچون انتخاباتهاي سنتي شوند كه مردم مثلا در فلان سال بيايند و سيصد نفر را به مجلس بفرستند كه براي دهها ميليون نفر تا چهار سال تصميم بگيرند، و در فلان سال بيايند خيال فلان شخص(به خصوص از نوع پوپوليستي) را راحت كنند كه حداقل چهار سال رييس جمهور است.
خيلي ها بر اين باورند كه بهترين نمونه دموكراسي در كشورهاي اروپاي غربي، آمريكاي شمالي و همچنين هند، در حال اجراست، و آنها در اين كار از جديدترين دستاوردهاي فني و تكنيكي بشري جهت تحقق دموكراسي به معناي كامل كلمه استفاده مي كنند. ولي اگر هر كدام از اين جوامع در نظر گرفته شود، باز مي توان گفت حكومت مردم با حكومت آرماني فاصله بسياري دارد. و يكي از مهمترين معيارهايي كه اين سخن را بر آن اساس مي توان گفت، معيار زمان و Just in Time برآورده نمودن توقعات و خواسته هاي مردم است. با فرض اينكه، قواي مقننه و اجرايي يك مملكت مثل آمريكا يا فرانسه، درست در كوتاهترين زمان ممكن عكس العمل صحيح نشان مي دهند، بايد اين را هم در نظر داشت تا برقراري سيستم تصميمگيري و مديريت منتخب مردم، ماهها و چه بسا سالها طول مي كشد و در اين مدت با تغيير اوضاع سياسي و اجتماعي جهان كه با تغييرات سريع تكنولوژي همراهند، نبايد انتظار زيادي از دولتمداران داشت كه در يك شرايط خاص زماني بتوانند كارهاي متناسب با آن برهه را انجام دهند، بلكه آنها متعهد به انجام كارهايي بوده اند كه مدتها قبل بر پايه آن پروپاگاندا و تبليغات به راه انداخته، برنده شده و سررشته امور را در دست گرفته اند.
چندين سال است كه با واژه جديد دولت الكترونيك و يا E-Government آشنا شده ايم و با اينكه تا تحقق آن سالها فاصله داريم، ولي در ايران مفهومي كه از برداشت شده، گويا، اجراي امورات عادي مردم بدون مراجعه مستقيم به ادارات دولتي، و از طريق سايتهاي اينترنتي و تلفن هاي ثابت و سيار(موبايل) است. و اين در حالي است كه به نظر مي رسد، پيشرفتها در حوزه ارتباطات آن قدر زياد بوده كه بايد مردم با مفهوم دموكراسي الكترونيك و يا E-Democracy هم آشنا شوند و البته اين بسيار گسترده تر و زيربنايي تر* از مورد قبلي است و در صورتي كه امنيت لازم براي آن مهيا گردد كه در آينده زودتر از موعد، يقينا به وقوع خواهد پيوست، دور از توهم و رؤيا نيست كه مدينه فاضله و آرمانشهر افسانه اي به وقوع پيوندد و حكومت مردم بر مردم، آن هم از طريق وسايل پيشرفته اي كه خود انسانها براي ايجاد رفاه در زندگي، آنها را ساخته اند ممكن گردد.
هرچه آدم در بحر مفهومي دموكراسي الكترونيك غوطه ور مي شود، در فلسفه دموكراسي سنتي و فعلي دچار ترديد شك و ترديد شده، و به اين نتيجه مي رسد كه در يك جامعه مدرن، اصلا چه نيازي است به بت و سمبل و اوباما و ... ؟ چند سال قبل در وبلاگي نظر خود را اينطور نوشتم كه در دموكراسي واقعي ديكتاتورها به اندازه جمعيت جامعه است؛ و البته بايد اين شرط را افزود كه البته همه بايد بتوانند نظر خود را، در هر زماني اعمال كنند.
*) در مقاله
The Future of E-Democracy – The 50 Year Plan ، نوشته استيون كليفت، تقسيم بندي هاي موجود در دموكراسي الكترونيك، بترتيب زير است، كه البته به جز بند چهارم، هيچكدامش در ايران وجود ندارد(!):
1- كمپينها و مبارزات انتخاباتي و احزاب سياسي آنلاين
2- وكالتها و لابيگيريهاي آنلاين
3- دولت الكترونيك، مخصوصا بخشهايي توسط مؤسسات نماينده توسعه مي يابند
4- سايتهاي رسانه اي و پورتال
5- بخش خصوصي، استانداردهاي فني، و ابزاري كه توسط صنعت اينترنت و انجمنهاي فني آماده مي شوند
6- تلاشهاي جامعه مدني كه همچون اهرمي براي ديگر قسمتها عمل كند و مكان جديدي براي ... بسازد.
7- E-Citizen ها و يا شهروندان الكترونيك