ویسام ظهیر، وبلاگ نویس تونسی با رایانۀ همراه خود در یک کافی شاپ در تونس کار می کند. در ماه ژانویه، یک هفته پیش از فرار رئیس جمهوری از کشور، او به دست نیروهای امنیتی مورد ضرب و جرح قرار گرفت.
فیلیپ ن. هاوارد
فیلیپ ن. هاوارد استادیار دانشگاه واشنگتن است. او کتاب ریشه های دیجیتالی دیکتاتوری و دموکراسی: اطلاعات فناوری و اسلام سیاسی (انتشارات آکسفورد، 2010) را تألیف کرده است.
تظاهرکنندگان در تونس و مصر از انگشتهای خود برای بیرون راندن دیکتاتورها از کشورهاشان استفاده کردند. زین العابدین بن علی بیش از 20 سال قدرت را در تونس در دست داشت، و حسنی مبارک بیش از 30 سال در مصر حکومت کرد. با اینحال مؤثرترین چالش ها را جوانان 30- 20 ساله دارای دانش دیجیتالی برای رژیم های متبوع خود ایجاد کردند، نه تروریست های مسلح.
در سه ماه اول سال 2011، موجی از نارضایی شبکه های دیجیتال فرامرزی میان خانواده ها و دوستان را از الجزایر گرفته تا یمن فراگرفت. "بهار عرب" توسط بازیگران سیاسی سنتی مانند اتحادیه های صنفی، احزاب سیاسی یا اصول گرایان تندرو آغاز نگشت؛ بلکه با شبکه های اجتماعی و خانوادگی و شهروندان عادی شکوفا شد. بسیاری از این افراد پیش از این هیچگونه فعالیت سیاسی نداشتند: کارآفرینان جوان، کارمندان دولت، و قشر متوسط شهرنشین. رسانه های دیجیتالی به این دلیل که مردم را قادر می سازند شکایت های خود را به اشتراک بگذارند، به تبادل اطلاعات بپردازند، و بدون رویارویی گروه تشکیل دهند- و در ضمن به همین دلیل دولت ها به سادگی نمی توانند استفاده کنندگان را ردیابی کنند- وسیله ای مؤثر با انعطاف پذیری بسیار برای اقدامات دسته جمعی علیه حکومت های استبدادی به شمار می روند.
گروه هایی که اعتراضات را در تونس، مصر، بحرین، یمن، و لیبی آغاز کردند و پایدار نگه داشتند تجربۀ چشمگیری در بررسی مسائل عمومی یا رأی دادن نداشتند و موفقیت کمی از راه تظاهرات به دست آورده بودند. بااینحال، این فعالان جوان از نظر سیاسی با نظم عمل می کنند و واقع بین و با یکدیگر همدست اند. آرمانهای سیاسی چگونه در جوانانی که تحت سلطۀ حکومت های استبدادگر بزرگ شده اند، به وجود می آیند؟ آنها چگونه دربارۀ زندگی سیاسی در کشورهایی که در آن دین و آزادی تضادی با هم ندارند، آگاهی می یابند؟ پاسخ به این پرسش ها این است: اغلب از طریق اینترنت.
رسانه های دیجیتال به عنوان یک کلاس درس و آموزگار
اینترنت شیوۀ ارتباطات سیاسی را تغییر داده است. در بسیاری از کشورها، خود اینترنت موضوع سیاسی بحث انگیزی میان دولت و جامعۀ مدنی، و میان جنبش های مختلف و رقیب سکولاریسم و اسلام گرایی است. جوامع مجازی که پس از تظاهرات پرجمعیت متعددی ریشه می گیرند، تقریباً همیشه به طور مستقل از کنترل دولت عمل می کنند، هرچند که ممکن است تحت نظارت دولت در آیند و آلت دست قرارگیرند. با مرور زمان، شهروندان بیشتری شیوۀ استفاده از اینترنت را می آموزند، مهارت هایشان را برای جستجو کردن مطالب در اینترنت توسعه می دهند، و دنبال اطلاعات پیچیده تری می گردند.
آنچه که پایدار می ماند، روابط مجازی میان گروه های مدنی یک کشور، و روابط میان سازمان های غیردولتی و سازمان های همانند و همفکر درون کشور است. بدیهی است که تمام این جوامع سیاسی نیستند، ولی وجود آنها ، به ویژه در کشورهایی که در آن نخبگان جامعه و دولت به سختی برای کنترل جوامع غیراینترنتی تلاش می کنند، یک پدیدۀ سیاسی است . بنابراین، حتی یک آگهی نامه یا اتاق گپ اینترنتی در زمینۀ خرید می تواند جایگاهی برای اعمال آزادی بیان باشد و درآن موضوع بحث دفاع از این آزادی باشد.
حتی در کشورهایی که زیر حکومت استبدادی ترین رژیم ها قرار دارند، اینترنت گروه های مخالف خارج از کشور را قادر می سازد تا ارتباط بر قرار کنند وبه گفتگوهای سیاسی بپیوندند. اگر احزاب سیاسی ممنوع باشند، مخالفان سیاسی خارج از کشور در اینترنت بسیج می شوند. رهبران جوامع مدنی به همین ترتیب از طریق شبکه های فناوری به شکل های دیگر تشکیل انجمن می دهند. شهروندان با استفاده از تلفن های همراه خود به موارد نقض حقوق بشر سندیت می بخشند، از اسناد پیگیری شده در بارۀ هزینه های دولت را که باهم درمیان گذاشته اند اسفتده می کنند، و نیز اطلاعات مربوط به فساد دولتی را به اشتراک می گذارند. برای نمونه، گروه های مخالف در مصر که مدتهاست از شرکت رسمی در انتخابات محروم بودند، با استفاده از خدمات رسانه های دیجیتال که در لندن میزبانی می شوند، به طور مؤثری خود را سازمان دادند. در سال های اخیر، برخی از کارآمد ترین منتقدان دولت در تونس و مصر از میان جامعۀ وبلاگ نویسان هر یک از این کشورها ظهور کردند. در مصر، وبلاگ نویسان مستقر در قاهره و خارج تعدادی از چشمگیرترین ترین تظاهرات خیابانی را طی دو سال گذشته سازمان دادند و نقش حیاتی در نخستین روزهای رویدادهای میدان تحیریر ایفا کردند. در تونس، شبکه ای از فعالان فیلم مستند کوتاهی دربارۀ استفادۀ همسر رئیس جمهوری از هواپیمای دولتی برای خریدهای خصوصی خود تهیه کردند. این ویدیو که عکس های هواپیما هنگام بلند شدن و فرود آمدن در فرودگاه های شهرهای اصلی خرید در اروپا – با یک مسافر- را به تصویر می کشد، به طور گسترده میان رهبران جوامع مدنی در تونس پخش شد و با تقویت دریافتهای مردم از وجود فساد، اعتبار رئیس جمهوری این کشور را زیر پرسش برد. در حالیکه رسانه های دولتی نخستین روزهای ناآرامی ها را در تونس پوشش نمی دادند، عکس ها و ویدیوها به طور گسترده از طریق شبکه های دیجیتال میان دوستان و خانواده ها پخش می شد.
رسان های دیجیتال مانند تلفن های همراه و اینترنت اکنون به تقویت گفتگوهای مدنی، به ویژه در کشورهایی که در آن رسانه های چاپی و رادیو و تلویزیون به سختی سانسور می شوند،کمک می کنند. فراخوانی های انجام شده از سوی دوستان و اعضای خانواده از دیر باز مردم را برای اعتراض و احتمالاً مواجه شدن با گازهای اشک آور و گلوله های محتوی ساچمه های کائوچویی به خیابان ها کشانده اند. امروزه، این فراخوانی ها از طریق شبکه های دیجیتال صورت می گیرند. آنها به شکل های مختلف، از ویدیوهایی که سوءرفتارهای پلیس را به تصویر می کشند تا توئیت کردن مکان و زمان گردهمایی ها، فرستاده می شوند. تصمیم نهایی هر فرد برای پدیرفتن خطرات سیاسی همچنان به جذابیت فراخوانی برای اقدام بستگی دارد. ولی این فراخوانی ها به طور روزافزون از طریق رسانه های دیجیتال رصورت می گیرند.
شبکه ها و دموکراسی
برخی از دولت ها به سختی برای سانسور رسانه های دیجیتال می کوشند، ولی حتی در این کشورها کنترل اینترنت کار دشواری است. دولت ها ممکن است در شبکه اختلال ایجاد کنند، ولی به ندرت می توانند شبکه های ارتباطاتی را کاملاً مسدود کنند. شبکه هایی مانند یوتیوب، توئیتر، فیس بوک، و ایمیل- سیستم های توزیع محتوی که عمدتاً به طور مستقل از دولت کار می کنند- ابزار سازماندهی و ارتباطاتی ارزشمندی را در اختیار گروه های مدنی قرار می دهند. این شبکه ها به مفرهای مهمی برای جنبش های مدنی تبدیل شده ند و می توانند توسط شهروندان در جهت برقرار کردن ارتباط و ائتلافاتی که زمینه را برای دموکراسی آماده می سازند، مورد استفاده قرار گیرند.
تظاهر کنندگان در میدان تحریر در قاهره، مصر، در مارس 2011 در کنار چادری با علائم تجاری فیس بوک و توئیتر نشسته اند.
رسانه های دیجیتال اغلب به شهروندان در دموکراسی های نوپا کمک می کنند تا به نهادهای جامعۀ مدنی خود عمق بخشند و موجب بهبود آنها شوند. بنگلادش، مالزی، اندونزی، و ترکیه همه به تازگی انتخابات موفقیت آمیزی را (بنا به گفتۀ اکثر ناظران) برگزار کردند. ستادهای مبارزۀ سیاسی از رسانه های دیجیتال به عنوان راه هایی نوین برای برقرار کردن ارتباط با حامیان و طرفداران خود استفاده کردند. در عین حال، گروه های اسلامی در کشورها دارای اکثریت مسلمان مجبور شدند برای رقابت مؤثر در فضای رسانه های نوین پیام های خود را معتدل سازند. درحالیکه این کشورها تاریخ یکسانی ندارند، فرهنگ سیاسی امروزی آنها دارای خصوصیات مشترکی است:
· شهروندان خبرها را از منابع بین المللی می گیرند.
· خانواده ها و دوستان از شبکه های ارتباطاتی که عمدتاً مستقل هستند، استفاده می کنند.
· بازیگران جامعۀ مدنی ، حتی طی سرکوب های داخلی توسط دولت از میان جوامع مجازی ظهور کردند.
· زنان در گفتگوهای مدنی دربارۀ عقاید سیاسی شخصی و سیاست ها عمومی در اینترنت به گونه ای شرکت می کنند که گاهی در فضای عمومی امکان پذیر نیست.
· جوانان به طور روزافزونی هویت سیاسی خود را به صورت آنلاین، فضایی که در آن جوانان شهرنشین و دارای دانش فناوری به منابع خبری بین المللی دسترسی دارند، با دوستان و اعضای خانواده ساکن کشورهای دیگر بحث و گفتگو می کنند، و حتی دربارۀ تفسیر متون دینی نیز به جدل می پردازند، گسترش می دهند.
· تحولات چشمگیری در محیط رسانه های داخلی به وجود آمده است.
توئیتر، وبلاگ ها و یوتوب علت بروز ناآرامی ها نیستند. ولی امروزه به سختی می توان سازماندهی موفقیت آمیز جنبش های مدنی و اقدامات مدنی را بدون آنها ، حتی در کشورهایی مانند ایران و مصر تصور کرد. بسیاری از مردم در این کشورها به اینترنت و تلفن های همراه دسترسی ندارند. ولی آنهاییکه دسترسی دارند- شهرنشینان، نخبگان تحصیل کرده و جوانان- دقیقاً کسانیکه هستند که یا جرقه های تغییر رژیم را می زنند و یا از دیکتاتورها حمایت می کنند. این شهروندان- کسانیکه ارتباط با اعضای خانواده و دوستانشان را به طور روزافزونی از طریق فناوری دیجیتال نگه می دارند- دقیقاً همان کسانیکه هستند که از حاکمیت استبدادی طرفداری یا دوری می کنند. اینگونه شهروندان بودند که ناآرامی را دو تونس، قاهره، و دیگر پایتخت های منطقه آغاز کردند.
وقتی تظاهرات پایان می یابند، عادت استفاده از رسانه های نوین پایدار می مانند. انتخابات به لحظۀ حساسی مبدل شده ند که در آن رهبران جنبش های دانشجویی، روزنامه نگاران، و گروه های جامعۀ مدنی فناوری های دیجیتال را تجربه می کنند. حتی اگر نامزد دلخواه آنها انتخاب نشوند، فرآیند تجربه عادتهایی را در زمینۀ انتشاراطلاعات ایجاد می کند که مهار آنها برای دولت ها کار دشواری است. شهروندان به منابع خبری جایگزین در اینترنت پی می برند و آگاهی بهتری از شیوۀ ارزیابی اعتبار و اطلاعاتی که از طریق پیامک های تلفنی دریافت می کنند، به دست می آورند.
یک عادت دیجیتال: مصرف کنندگان تولید کننده نیز هستند
با بررسی تظاهرات اخیر و دیگر رویدادهای حساس مانند انتخابات تقلبی و یا بحران های نظامی، ما به این واقعیت پی برده ایم که تلفن های همراه، اینترنت و سایر ابزار دیجیتال دو نقش مهم در ارتباطات سیاسی دارند. نخست، کاربران فناوری هنگام وقوع بحران به طرزی غیر معمول در سطح بالایی از اعتماد و رفتار متقابل عمل می کنند. کاربران فناوری احتمالاً تصاویر را با هم به اشتراک می گذارند و به یکدیگر برای در تماس ماندن با اعضای خانواده و دوستان خود کمک می کنند، و اطلاعات را از میدان فعالیت به خارج می رسانند. دوم، گروه های جامعۀ مدنی اغلب از راهبرد های دیجیتال یکدیگر تقلید می کنند. یکی از دلایل آن این است که انتخابات موجب جذب فعالان دموکراسی خواه را که کشور به کشور مسافرت می کنند و به گروه های محلی یاری می رسانند، می شوند. ولی انتخابات همچنین برای گروه های داخلی این فرصت را پدید می آورند تا از راهبرد های یکدیگر برای ارائۀ افکار خود به عموم آگاهی پیدا کنند.
از همه مهمتر اینکه رسانه های دیجیتال ساختاری مباحثه ایجاد می کنند که می تواند از هرگونه اعتراض یا رسوایی سیاسی فراتر رود. اعتراضات و نافرمانی مدنی زمانی صورت می گیرند که بخش قابل توجهی از جمعیت می دانند چگونه از رسانه های دیجیتال برای دستیابی به اهداف سیاسی شان استفاده کنند. مردم به توانایی استفاده و تولید محتوی سیاسی عادت می کنند. مردم به داستان سرایی دیجیتالی عادت می کنند. بنا نهادن قانون اساسی نیز به طور دیجیتال انجام می گیرد، و ما در تونس و مصر شاهد این واقعیت ها بوده ایم.
رسانه های دیجیتال با توانمند کردن یک شهروند عادی به تولید محتوی و ایجاد شبکه هایی که محتوی را به اشتراک می گذارند، به کسانی که از حق امتیاز و انتخاب محرومند، صدا می دهند. در بهار عرب 2011، زیربنای اطلاعات خود در حکم سیاست است.