دمكراسي سنتي و دمكراسي ديجيتال
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[09 Oct 2010]
[ ناصر اسدي]
حقوق اطلاعات
ناگفته پیداست که برای اینکه اطلاعات در فرایند دمکراسی نقش کاربردی داشته باشد نیاز مند وجود عامل آزادی است. بر اطلاعات حقوقی مترتب است که در صورت رعایت این حقوق آزادی اطلاعات نقش کاربردی خود را در فرایند دمکاتیزه کردن جامعه ایفا می کند . در زیر تقسیم بندی حقوق اطلاعات اشاره می شود:
1) حق آزادی عقیده
این حق طبق منشور حقوق بشر به عنوان یک حق استاندارد غیرقابل نقض معرفی شده که یکی از حقوق اساسی بشر است و به معنی حق آزادی بیان بدون دخالت گروههای عمومی و خصوصی معرفی می شود.
2) حق دریافت اطلاعات
مردم حق دریافت اطلاعات و اندیشه های گوناگون را دارند. و بطور ضمنی بیانگر دریافت اطلاعات درست و مورد علاقه اشخاص می باشد. این حق معمولا به عنوان یک نوع آزادی شناخته می شود و نه به عنوان یک حق مسلم برای نشر اطلاعات و اندیشه ها
3) حق جستجوی اطلاعات
اين استاندارد مبتني بر حق دسترسي به اطلاعات مورد علاقه عموم است (كه بايد منابع دولتي يا خصوصي آن را تامين نمايند). در بسياري از كشورهاي غربي حق دسترسي به اطلاعات از طريق تصويب قوانين مربوط به آزادي اطلاعات، حمايت مي شود.
زماني بايد حق دسترسي به اطلاعات را بپذيريم كه شخص (ارائه دهنده) خود مايل به ارائه اطلاعات باشد ولي در فرآيند اجراي اين حق قانوني با مانع روبروست.
4) حق انتقال اطلاعات
اين استاندارد شامل حق دسترسي به امكانات عمومي توزيع اطلاعات، انديشه ها و عقايد است. اين استاندارد زمينه ساز حق مسلم افراد براي ابراز عقايد و انديشه هايشان است.
5) حق پرسشگری
اين استاندارد معمولا شامل موقعيت هايي است كه مردم از اظهارات نادرست يا توهين آميز كه از طريق شبكه هاي ارتباطي عمومي در سطح عموم منتشر شده، آزرده خاطر میشوند. در قوانين مختلف حق پاسخگويي زمينه ای را براي پاسخ دادن به نظرات انتقادي يا اتهامات مبتني بر واقعيات فراهم ميسازد.
تهدیدهای اطلاعاتی
جنبشهای دمکراتیک در جوامع به طور کل و در فضای ارتباطات به طور خاص در صورتی به موفقیت می رسد که حرکتی خودجوش و از پایین به بالا باشد. لذا دمکراتیزه کردن جامعه اطلاعاتی و ارتباطی نیازمند مشارکت فعال و همه گیر عامه مردم است. بر این مبنا و باتوجه به ویژگیهای خاص فضای دیجیتال و سایبر در رسانه ها و بخصوص گستردگی و فرامرزی آن توان دمکراتیزه شدن جامعه در چنین فضایی نسبت به فضای سنتی رسانه ها بیشتر است. اگر شکاف دیجیتالی به حداقل ممکن برسد تنوع افکار و عقاید ، بیان گوناگون آن در راستای تحقق هرچه بیشتر نظام دمکراسی اطلاعاتی و در پی آن دمکراسی سیاسی اجتماعی نقش بسیار موثری خواهد داشت.
سلب اختیار یکی از آفتهای دمکراسی در جامعه اطلاعاتی است . در اثر عواملی چون بمباران اطلاعاتی ٬ زردنویسی و ارایه اخبار بی محتوا و سرگرم کننده شهروندان به مصرف کننده صرف تبدیل می شوند٬ که این امر موجب می شود تا در فرایند تصمیم گیریهای عامه مردم در امور کلان اجتماعی واکنش انفعالی نشان دهند و در نهایت فرآیند دمکراسی را از ارزش و اعتبار ساقط کند. البته اغلب صاحبان قدرت و گردانندگان اصلی رسانه ها با رفع این مشکل چندان هم موافق نیستند چرا که در واقع آرای مردم را بالقوه مانعی بر سر راه خود می دانند.با توجه به ویژگیهای خاص رسانه های دیجیتال و سایبر میزان سلب اختیار در این فضا به شکل شدیدتری می تواند مطرح شود. ما در فضای اطلاعاتی دیجیتال برای تمرین و برقراری دمکراسی که اصطلاحا "دمکراسی دیجیتال" خوانده می شود فرصتها و تهدیدهای پیچیده و فراوانی داریم. جذابیت ، قابل دسترس بودن در همه جا و هرزمان و تنوع بسیار زیاد آن نیز شاید به همان میزان که فرصت تلقی می شود ، به عنوان یک تهدید هم به حساب آید. اما از تعاملی بودن آن می توان در راستای زدودن چنین آفتی بهره گرفت ، همچنین آموزشهای بیشتر و وسیعتری در زمینه اطلاعات و اطلاع رسانی و به بیان بهتر ترویج و گسترش "سواد رسانه" در این میان راهگشای موثری خواهد بود.
عینی گرایی از دیگر موضوعاتی است که اگر در رسانه های سنتی و سایبر مورد تهدید و چشم پوشی قرار گیرد مخاطبان را از مسایل واقعی جامعه منحرف کرده و از علاقه و درگیری شهروندان را نسبت به مسایل جامعه دچار چالش می کند. اما در این رابطه در فضای رسانه های سایبر امکانات بهتر و قویتری برای برخورد با آن وجود دارد. از جمله تنوع و گستردگی منابع خبری و اطلاع رسانی است که نوعی کنترل و کسب اعتماد و اطمینان نسبت به اطلاعات می باشد. و دیگر دوسویه بودن رسانه ها است که مخاطب نیز می تواند به عنوان تکذیب کننده ، اصلاح کننده ، تایید کننده و یا تکمیل کننده خبر ایفای نقش کند.
امکان دیگری که در این فضا برتریت سایبر به سنتی را نمایان می سازد رقابتی بودن منابع گوناگون است، که در نهایت رسانه ها را به رعایت اخلاق حرفه ای وادار می کند.
نکته دیگر اینکه رسانه های سنتی در مالکیت افراد خاصی و یا حکومت قرارداشته که بر اساس مصالح و منافع مورد نظر خود ممکن است سعی در تحریف یا وارونه کردن رویدادهای جامعه کند و در این راستا ممکن است هیچگونه مانعی بر سر راه خود نبیند. اما در فضای سایبر چنین نیست در اینجا هر شهر وند با داشتن وبلاگ و یا ورود به چت روم و یا استفاده از سایتهای خبر رسانی گوناگون دیگر می تواند به عنوان یک خبر نگار عمل کرده و اینگونه تحریفات را به چالش بکشد. لذا دنیای سایبر و دیجیتال ابزار مناسب تر و بهتری جهت ایجاد و تقویت فرایندهای دمکراسی اطلاعاتی می باشد.
عوامل تهديدكننده دمكراسي الكتروني:
1) رشد نابرابري اطلاعات (شکاف اطلاعاتی-دیجیتالی)
2) كنترل دولت و مؤسسه ها بر حق بيان گروهها و افراد (سانسور و تحریف)
3) تكنولوژي جديد٬ زندگي مردم شده و كنترلهاي دولت آنرا به مخاطره مي كشد.
اينها عوامل مخرب در مشاركت گسترده و دمكراتيك مردم است. در این رابطه مردوك و گلدينگ: همگرايي و انحصاري شدن تكنوژي را تهديدهاي اصلي حقوق اجتماعي در ارتباطات می داند.
با پراكنده شدن ساختار شبكه هاي ارتباطي ، جمعيت بيشتري به دادوستد اطلاعاتي پيوند مي خورند لذا كنترل از شبكه عمودي و بالا به پايين به شكل افقي درمي آيد. (لوئيس فريدلند – كنترل اتحاديه هاي شبكه اي)
.در حالیکه دولت الكترونيك مزاياي عمده اي براي شهروندان دارد. اما طی برنامه هایی مي تواند حكومت هاي خودكامه را نيز تقويت کند. مخصوصاً اگر اين برنامه ها در راستای اهداف حکومت مرکزی باشد. برخي دولت ها شايد فقط به ظاهر به يك حكومت پيشرفته علاقه مند باشند. و در این راه ابتكارات دولت الكترونيك را دنبال مي كنند.و البته اصلاح طلبان داخلي نیز شايد برآن شوند كه از اين تدابير به عنوان مبنايي براي آزادسازي سياسي، اگر نه دموكراتيزه كردن كامل جامعه، استفاده كنند.
شكاف آگاهي که در گذشته بیشتر به دليل اختلاف توان مالی بود اكنون که به عنوان شکاف ديجيتالي نیز گفته می شود در واقع از همان تفاوت توان مالی ناشی می شود و فقط شكل آن عوض شده.است. می توان گفت رسانه هاي الكترونيك در كنار ديگر رسانه ها قرار گرفته اند و نه به جای آنها .
از مصاديق دمكراسي مراجعه به آراي عمومي است با توجه به اينكه در فضاي سايبر امكان بهره مندي از چندين ID براي هر نفر وجود دارد و عمدتا توسط افراد متخصص يا هكرها مي تواند مورد بهره برداری قرار گیرد ؛ اين موضوع به ساختار دمكراسي آسيب رسانده و آنرا به سوی ناكارآمدی می کشاند. از دیگر تهدیدهای موجود در فرایند دمکراتیزه شدن جامعه اطلاعاتی می توان به خطر تبديل شدن كالاهاي مادي به كالاهاي فرهنگي اشاره کرد. اطلاعات و اطلاع رسانی از عناصر بنیادین دمکراسی است . تا زمانی که این عنصر ارزش ذاتی خود را حفظ کرده و در راستای ارتقای آگاهی و دانش جامعه تحقق یابد می تواند در راه رسیدن به هدف نقش کاربردی داشته باشد. درصورتی که این عنصر به یک کالای تجاری تبدیل شده که طی آن تولید کننده برای کسب سود بیشتر به امر تولید مبادرت بورزد قطعا ارزش کاربردی آن از بین رفته و یا دست کم از تاثیرگذاری آن کاسته خواهد شد.
سانسور و رسانه ها
سانسور نیز از دیگر آفتهای دمکراسی (به ویژه دمکراسی اطلاعاتی) به شمار می آید. سانسور در یک گونه بخش بندی به سانسور دولتي و خودسانسوري می تواند مورد بررسی قرار گیرد. در سراسر جهان، حتي در كشورهاي دموكراتيك از این دو گونه سانسور به چشم می خورد. رسانههاي جمعي اغلب توسط دولتهاي حاكم به صورت عامدانه از پوشش دادن موضوعات مشخص منع ميشوند. ممكن است كسي بگويد دولتهايي كه ممنوعيتهاي كمتري بر آزاديهاي شخصي و آزادي مطبوعات تحميل ميكنند، نسبت به دولتهايي كه محدوديتهاي متعدد تحميل ميكنند واكنشي بازتر و منعطفتر به نظرات مخالف نشان ميدهند. از طرف ديگر ميتوان گفت اعمال محدوديت از سوي حكومت بر رسانهها، شهروندان را به سوي يافتن منابع خبري و اطلاعاتي جايگزين سوق ميدهد. از اين روست كه شهروندان در بيشتر موارد به سوي رسانههاي خارجي (بينالمللي) و به ويژه راديو، تلويزيون و اينترنت روي ميآورند. ماجرا به اينجا تمام نميشود، بلكه نوعي سوءظن عمومي و بدگماني به رسانههاي داخلي – بهخصوص آنها كه متعلق به حكومت هستند- بين اغلب مردم رواج مييابد.
انواع سانسور
1. سانسور دولتی
1) سانسور اطلاعاتي – ممنوعیت و محدودیت در دسترسی به اخبار و اطلاعات
2) سانسور اقتصادي – فقر مادي باعث درگیری کمتر نسبت به مسایل اطلاعاتی می شود.
3) سانسور اعتقادي – سانسور روشنفكران تحت تاثیر فضای اعتقادی
4) سانسور افكار عمومي – تحت تاثير هرموني مسلط توسط عامه مردم اعمال میشود
سانسور اعتقادی را سانسور آرام و عقيدتي و بقیه موارد را با عنوان سانسور خشن و عریان معرفی می کنند.
2. خودسانسوری
1) باورها و عقاید شخصی
2) مصلحت اندیشی
3) با اعمال فشار وترس ازمجازات در درازمدت خودسانسوری به یک فرهنگ تبدیل شده
همه گونه های گفته شده در مورد سانسور چه در فضاي سنتی و چه در فضای دیجیتال ممکن است اعمال شود. فقط در روش و شکل اعمال آن تفاوت دارند. همچنین در رابطه با مقابله با آن نیز در هر دو فضا روشهای گوناگونی را می توان اعمال کرد. در گذشته از شب نامه ها و روشهای زیرزمینی بهره می جستند. در عصر کنونی (فضای دیجیتال) می توان از فیلتر شکنها، وبلاگها، چت رومها و غیره استفاده کرد. شک نیست که مقابله با سانسور در فضای کنونی آسانتر و گسترده تر است . با توجه به این موضوع جهت بهره برداری مفید و موثر از فضای اطلاعاتی در راستای استقرار دمکراسی نهادهای دولتی و غیردولتی وقت و هزینه بیشتری را به امر آموزش اختصاص دهند.
دکتر كمالي پور: ميزان كارآيي يك دمكراسي را به آزادي و مسئوليت پذيري رسانه هايش وابسته می داند . با فرض اينكه وبلاگها و چت روم ها نيز نقش رسانه ها را داشته باشند و در واقع هر شهروند يك خبرنگار باشد٬ در فضاي ديجيتال و سايبر آزادي بيشتر است اما مسئوليت پذيري نسبت به فضای سنتی كمتر می باشد، مخصوصا در جوامع استبدادزده این معضل بیشتر به چشم می خورد. در چنين جوامعي (بويژه) فضاي سايبر مي تواند بيشتر در راستاي تخليه ذهني افراد عمل کرده و سوپاپ اطمينانی باشد براي يك دوره معين پس از استبداد ، يا حتي در درون استبداد ، آزادي در فضاي سايبر نقش بسيار موثري دارد.در این میان بسياري از گفته ها يا بنيان و اساس منطقي ندارد و يا صرفا در حد يك رای یا یک انتقاد کلامی باقي خواهد ماند (که ارزش كاربردي ندارد) لذا با بيان آن به دفعات كم يا زياد (كه بستگي به فشارهای روحي و نبودن آزادي دارد) اين احساسات پرشور و برخي اوقات مخرب تخليه شده و جاي آنرا منطق و ثبات فكري مي گيرد . البته گفتمان به همین شکل هم به ویژه در فضای سایبر در درازمدت می تواند نقش موثری را در تمرین دمکراسی داشته باشد. سايت بالاترين مثالی در این باب است. در اینجا علاوه بر پرداختن به امر اطلاع رسانی و اعمال تکنیکها و تاکتیکهای رسانه ای ، می توان از آن به عنوان فضایی جهت تمرین دمکراسی و تحمل دگراندیشی بهره جست.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: