۵۰ سال پیش، روزگاری که نه وب بود و نه حتی PC، تئودور هولم نلسون»ی بود که میدانست که صنعت کامپیوتر چه چیزهایی در چنته خواهد داشت.
تئودور (تد) نلسون، کسی است که نخستین بار ایده وب جهان گستر را مطرح کرد. عبارت ابرمتن (hypertext) نیز که دنیای اطلاعات دیجیتال را معنا میکند هم از اوست. تد نلسون اخیرا در ۷۱ سالگی کتاب جدیدی با نام Geeks Bearing Gifts: How the Computer World Got this way منتشر کرده و در آن تجربیات تاریخی خود را درباره صنعت کامپیوتر به نگارش درآورده است. لحن این کتاب گاهی تند و تلخ میشود و نلسون حتی جایی «وب» را فرزند ناخلف فراپیوند (HyperLink) میخواند.
● وب تقلبی
اگرچه وب با اختراع آن رابط گرافیکی ابتدایی توسط تیم برنرزلی پا به عرضه دنیای اینترنت گذاشت، اما ایده وب قدیمیتر و متعلق به نلسون است.
به عقیده نلسون آنچه برنرزلی طراحی کرده، یک مکانیسم «یکسویه» است که با URLها سازماندهی میشود. در حالی که ایده نلسون، یک مفهوم دوسویه بود که به طور همزمان محتوای اسناد در هر دو سوی ارتباط را به هم متصل میکرد.
نلسون میگوید: مفهوم لینک دوسویه روشی مناسب برای حمایت از مالکیت معنوی بود، در حالی که وب «برنرزلی» امکان حفاظت از این حق را نمیدهد. لینکهای یک سویه به سادگی منقطع میشوند و روش مشخصی برای تایید اعتبار سند در این مکانیزم وجود ندارد. اما نلسون در این کتاب اشاره میکند که در پروژه Xanadu در دهه ۶۰ میلادی، یعنی سالها پیش از آنکه «وب» معرفی شود، راهحل اعتبارسنجی را ارایه داده بود.
وی میگوید: پیوندهای دوسویه میتوانست از فروپاشی فرصتهای اقتصادی برای صنعت چاپ جلوگیری کند. وب امروزی با بیتوجهی به مفاهیم «اعتبار» و «مالکیت معنوی» صنعت چاپ را با چالش مواجه کرده اما در Xanadu به ایجاد یک سامانه «پرداخت خرد» توجه شده بود که حتی میتوانست به فرصتهای اقتصادی صنعت چاپ بیفزاید.
● مبشر بزرگ
امروز نام تیم برنرزلی و وینت سرف را بیشتر میشنویم و گوگل «سرف» را به عنوان مبشر ارشد اینترنت (Chief Internet Evangelist) به استخدام درآورده، اما در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی متخصصان کامپیوتر عمدتا تحت تاثیر ایدههای تد نلسون بودهاند.
او در سال ۱۹۷۴ در کتابی با نام «مرجع کامپیوتر: میتوانید و باید همین امروز کامپیوتر را درک کنید» (Computer Lib: You Can and Must Understand Computers Now) درخواست بازآفرینی دنیای کامپیوتر را مطرح کرد. او در این کتاب سرگرمکننده که تقلیدی ادبی از کتاب «Whole Earth Catalog» و مقالهای درباره Xanadu بود، با محتوای طنز پیشگوییهای متعددی مطرح میکند که امروز رنگ واقعیت را به خود گرفته است. مثلا در مقدمه کتاب پیشبینی شده بودکه کامپیوترهای آینده را میتوان خم کرد و تغییر شکل داد. این کتاب از دو بخش تشکیل شده بود که هر کدام از یک سو (یکی از چپ و یکی از راست) آغاز میشد و کتابی که از راست به چپ نوشته شده بود «ماشینهای خیالی: آزادیهای نو از طریق صفحات نمایش کامپیوتر» نام داشت.
اما کتاب Geeks Bearing Gifts چیز دیگری است و به جای نگاه به آینده، بیشتر گذشته کامپیوتر را به بحث میگذارد.
جذابیت این کتاب از روی جلدش آغاز میشود؛ جایی که یک تصویر معروف از بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، نقش بسته است. در این تصویر گیتس با آن ژست و لبخند همیشگیاش، در حالی دیده میشود که یک پلاک مخصوص شمارهبندی زندانیها را به گردن دارد؛ عکسی که گفته میشود در سال ۱۹۷۵، یعنی چند سال پس از تاسیس مایکروسافت گرفته شده است.
گیتس نیز همچون هم نسلانش، بسیار از ایدههای خلاق نلسون الهام گرفته و مایکروسافت را به غول نرمافزار جهان تبدیل کرده است. در حالی که خود «نلسون» از این پولهای سرشار نصیبی نبرده است.
در صفحه پشت جلد کتاب نلسون درباره گیتس سوالی مطرح کرده و میپرسد، چرا گیتس در این تصویر لبخند به چهره دارد؟ خود پاسخ میدهد که گیتس جوان میدانسته که در آینده یکی از نامآورترین مردان جهان خواهد بود.
هدف نلسون از نوشتن این مطالب، بدنام کردن گیتس نیست بلکه همانطور که در قسمت دیگر مینویسد این تصویر زیباترین و خوشایندترین تصویر گیتس است که گویای ملاحت، گرمی و اعتماد به نفس بالای اوست.
نلسون میافزاید: شما با دیدن این تصویر متوجه میشوید که گیتس، قصد دارد کار بزرگی انجام دهد که مطمئنا پلیسها هیچ سرنخی از این موضوع پیدا نخواهند کرد. اما ما اکنون میدانیم که هدیه وی به دنیای ما چه بوده است. او سپس توضیح میدهد که همین اعتماد به نفس بالا، که خود نلسون نداشته، موجب شده که گیتس و امثال او از ایدههای تد نلسون پول بسازند و سر ایدهپرداز بزرگ بیکلاه بماند.
● پروژه ناتمام
Xanadu اگرچه بسیاری مفاهیم را در دنیای رایانش مطرح کرد، اما در عمل پروژهای ناتمام و بینتیجه بود. البته تد نلسون سالها روی این پروژه کار کرد و حتی آن را با کمک شرکت Autodesk نیز پیگیری کرد. اما هرگز موفق به اتمام آن نشد.
نلسون سپس به کشورهای آسیایی و اروپایی سفر کرد و در بازگشت به ایالات متحده پرونده چندین و چند ساله خود را با نگارش کتاب جدیدش مختومه اعلام کرد، پروژهای که در قالب کتاب جدید نگاهی انتقادی و پرسشگر به دنیای کامپیوتر میاندازد.
نلسون در پیامی میگوید: همواره از پذیرش کورکورانه «فناوری کامپیوتر» هراسان بودم. فناوری کامپیوتر در حقیقت مجموعهای از ایدههایی است که در یک بسته در کنار هم گرد آمدهاند و این بسته ممکن است هر چیزی را در بر بگیرد.
یکی از انتقادهای نلسون به «بستههایی» مانند ویندوز و آفیس مایکروسافت این است که این بستهها نتیجه اختیاری از تجربیات کسبوکارها است و نتیجه گریز ناپذیر تکامل فناوری به شمار نمیآید.
ممکن است نلسون در نظر برخی خوانندگان کتاب Geeks مخالف انسانهایی تصویر شود که ایدههای وی را تحریف کردهاند اما بدون شک نه تنها مطالعه دقیق کتاب جدید نلسون برای صنعت رایانش ارزنده است، بلکه متصدیان این صنعت را با نگاه تیزبینانهتری با ایدههای نرمافزاری اخیر آشنا میکند.